Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۸۹ باشه قهر نمیکنم.اما اگه یه موقع هکم کنی،بدون میتونم از طریق دوستات پیدات کنم!:167: نمیدونم چرا به شدت منو یاد اون دختره میندازی...:girlhi: 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مرداد، ۱۳۸۹ سیزده سال و نیم خب هنوزم کوچولویی . جا داره نری جهنم... تضمینی 100 در 100 با من. نرفتی بهشت بیا پیش خودم. خودم جات میرم جهنم.:girlhi: 2 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ در مورد رشته تحصيليم بيشتر دقت ميكردم 2 لینک به دیدگاه
ne_sh67 1947 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ من کل دوران بچگیم یعنی از 4 سالگی اینا تا حدوده 16 سالگی کلا همرو متعجب میکردم چون رفتارم و طرز حرف زدن و..بسیار بزرگتر از سنم بود..16 سالگی فهمیدم که دارم از نظر فکری پیر میشم!!! از 16 سالگی تا الان هم از انجام هیچ گونه شیطنتی دریغ نکردم!!! اما اگه زمان بر میگشت عقب هیچوخ توی قوری چای معلما یه لیوان ادرار نمیریختم!!عذاب وجدان دارم یکم!!! 2 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ من کل دوران بچگیم یعنی از 4 سالگی اینا مع یادمه تا حدوده 16 سالگی کلا همرو متعجب میکردم چون رفتارم و طرز حرف زدن و..بسیار بزرگتر از سنم بود..16 سالگی فهمیدم که دارم از نظر فکری پیر میشم!!!از 16 سالگی تا الان هم از انجام هیچ گونه شیطنتی دریغ نکردم!!! اما اگه زمان بر میگشت عقب هیچوخ توی قوری چای معلما یه لیوان ادرار نمیریختم!!عذاب وجدان دارم یکم!!! :jawdrop::jawdrop:یعنی در این حدددددددددددد 2 لینک به دیدگاه
ne_sh67 1947 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ :jawdrop::jawdrop:یعنی در این حدددددددددددد اصلا حرفی برا گفتن ندارم!!ااماباور کن تو اون زمان بهترین تصمیم و گرفتم!!:persiana__hahaha: 1 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ اصلا حرفی برا گفتن ندارم!!ااماباور کن تو اون زمان بهترین تصمیم و گرفتم!!:persiana__hahaha: :ubhuekdv133q83a7yy7:vahidrk: :persiana__hahaha:خوب کردی 1 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ اصلا حرفی برا گفتن ندارم!!ااماباور کن تو اون زمان بهترین تصمیم و گرفتم!!:persiana__hahaha: تو پسری یا دختر زیاد غصه نخور من 4سالم بود مامان بزرگمو از تراس پرت کردم پایین.... 2 لینک به دیدگاه
ne_sh67 1947 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ :ubhuekdv133q83a7yy7:vahidrk: :persiana__hahaha:خوب کردی بعضی شبا از عذاب وجدان خوابم نمیبره!!! میگم اگه اون دنیایی باشه!!کلی جیز میشم!! 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ بیشتر مسواک میزدم.. میرفتم ژیمناستیک... نقاشی رو ادامه میدادم.... 2 لینک به دیدگاه
Sepideh.mt 17530 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ سعی میکردم بیخیالی رو یاد بگیرم که الان انقدر خسته نباشم 1 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ بعضی شبا از عذاب وجدان خوابم نمیبره!!!میگم اگه اون دنیایی باشه!!کلی جیز میشم!! یعنی میخوای بگی وجدان هم داری؟ 1 لینک به دیدگاه
ne_sh67 1947 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ یعنی میخوای بگی وجدان هم داری؟ اگه مطمئن باشم اون دنیا جیز نمیشم..نه!!!:persiana__hahaha: 2 لینک به دیدگاه
Spento data_3j 675 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ این که دیگه آرزو نکنم کاشکی زود تر بزرگشم 1 لینک به دیدگاه
sokut.n 1212 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ اگه برمیگشتم همه تلاشمو میکردم که بیخیالترین آدم دنیا بشم. 1 لینک به دیدگاه
hilda 13376 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مرداد، ۱۳۸۹ اگه برمیگشتم همه تلاشمو میکردم که بیخیالترین آدم دنیا بشم. اولین تصمیمم بعد از تولدم این بود که از همون راهی که اومدم بر گردم........ من همون اول پیاده میشدم....:icon_pf (34): لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده