vahid hipodamus 7044 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۸۹ منم آخرین کتاب غیر درسی که خوندم کیمیاگر بود(پائولو کوئیلو) 8 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آذر، ۱۳۸۹ شیطان در بهشت هنری میلر..... خیلی خوشم اومد...فوق العاده بود... براش تاپیک زدم اگه کسی دوست داشته باشه!!! http://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?p=336833#post336833 7 لینک به دیدگاه
baybak 4434 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آذر، ۱۳۸۹ کتاب بابک نوشته جلال بر گشاد الانم کتاب دوران ساسانی رو شروع کردم نوشته پروفسور کریستین 6 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آذر، ۱۳۸۹ کتابِ مسخ نوشته فرانتس کافکا به همراهِ نقدش توسط ناباکوف به ترجمه فرزانه طاهری هم چنان سلطانه در صفحه 20م خیلی جالبه پسری از خواب بلند میشه و میبینه تبدیل به حشره شده و اینکه این حشرهه چطور روح انسانی داره ولی ادمای اطرافش که انسانن چجور روح سوسکانه ای دارن خیلی قشنگه حتما بخونین 7 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۸۹ شرق بنفشه از شهریار مندنی پور ...... خوب بود کسایی که کارای هدایتو دوست دارن اینم دوست دارن قلمش خیلی شبیهه صادق هدایته قبل از اونم کوری خوزه ساراماگو....فوق العاده بود 5 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۸۹ آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد.....نوشته ویکتور هوگو و ترجمه بسیار زیبای محمدقاضی دو2تا داستان در مورد محکوم به اعدام..... یاد بیگانه آلبرکامو افتادم.... خیلی قشنگ بود...من تا حالا هوگو نخومنده بودم...فقط بینوایانو دیده بودم کارتونشو!!! 4 لینک به دیدگاه
FriendlyGhost 998 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۸۹ سمفونی مردگان / عباس معروفی جابر اورخانی، تاجر خشکبار در اردبيل، سه پسر؛ يوسف، آيدين و اورهان، و يک دختر – آيدا، دارد. تربيت فرزندان در خانواده ای سنتی شکل می گيرد. پدر زندگی را در پول خلاصه می کند. مادر همواره در کنج آشپزخانه است و به تر و خشک کردن بچه ها اشتغال دارد. يوسف در جنگ جهانی دوم، زمانی که روسها شمال، و انگليسی ها جنوب کشور را اشغال می کنند، در عوالم ده يازده سالگی، ادای چتربازان روسی را در می آورد و با چتر معمولی از بلندی می پرد و برای هميشه زمينگير می شود. اورهان لنگه پدر بار می آيد اما آيدين که اهل شعر و شاعری و نوشتن و خواندن است طرز فکر کاملا متفاوتی دارد که هنوز در جامعه شهرستانی آن سالها معمول نيست. طرز رفتار خانواده، تخم کينه ای در دل برادران - آيدين و اورهان، می کارد که تا پايان زندگی و پايان داستان ادامه دارد. اورهان و پدر به کمک هم دو بار پياپی کتابها و نوشته های آيدين را به آتش می کشند و او را از خانه می رانند. آيدين در کارخانه چوب بری يک ارمنی پاک دل به نام ميرزايان، به کار می پردازد اما در آنجا نيز راحتش نمی گذارند و با کمک "اياز" پاسبان، امنيه برای دستگيری اش می فرستند. آيدين پنهان می شود و دو سال، دور از چشم اغيار، در زير زمين کليسايی به ساختن قاب عکس چوبی مشغول می شود تا پول گرد آورد و به تهران برود و وارد دانشگاه شود. اما عاشق سورملينا دختر برادر ميرزايان می شود که مانند او افکار تازه ای دارد. در اين ميان آيدا که به مردی تحصيلکرده در آبادان شوهر کرده، خودسوزی می کند. آيدين به خانه باز می گردد و در مغازه خشکبار مشغول به کار می شود. اورهان نقشه می کشد و به او مغز چلچله می خوراند و ... 6 لینک به دیدگاه
Iman-Emperatour 4937 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آذر، ۱۳۸۹ آخرین کتابی که خوندم...:w127: کنت مونت کریستو اثره الکساندر دوما بودش واقعا کتابه خیلی خوبیه :62izy85: به همه این کتابو توسعه میکنم بخوننش :shad: 5 لینک به دیدگاه
EOS 14528 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۸۹ آخرین کتابی که خوندم یه رمان ایرانی بود نوا از مرضیه جهان آرا 5 لینک به دیدگاه
FriendlyGhost 998 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آذر، ۱۳۸۹ دلتنگی های نقاش خیابان چهل و هشتم / مجموعه نه داستان کوتاه از جی.دی. سلینجر 5 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۸۹ اخرین کتابی که خوندم یعنی دارم تمومش میکنم برای بار سوم نامه ای به کودکی که هرگز زاده نشد نوشته اوریانا فالاچی هست بعد از اینم داستان یک مرد نوشته همین اوریانا فالاچی با ترجمه یغما گلرویی رو میخونم 8 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۸۹ دارم برای سومین بار " پخمه " رو میخونم، نوشتۀ عزیز نسین داستانش تقریبا شبیه سریال مرد هزار چهرۀ مدیری هست... ولی بهتر از اون، و بدون محدودیتهایی که اون احتمالا داشته کارای عزیز نسینو کلا دوست دارم چون جامعه ای که داستان توش تعریف میشه یه چیزی تو مایه های همین جاست 7 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۸۹ افسانه ی افرینش صادق هدایت (با حضور افتخاری جیرئیل پاشا) 5 لینک به دیدگاه
vahid321 2013 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آذر، ۱۳۸۹ توصیه میکنم کتاب امام حسین و ایران رو بخونید... بسیار زیباست ... اثر یک بانوی آلمانی به نام کاترین کلمان هست و مناسب این ایام... خیلی زیبا و منطقی صحبت کرده و مثلا با دلیل گفته که فلان عدد و رقم نمیتونه صحیح باشه یا به فلان دلایل حوادث به چه صورت بودن... 6 لینک به دیدگاه
Yuhana 12780 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۸۹ سلام خیلی وقت بود هرکس منو میدید میگفت کتاب کیمیاگر رو بخونم من فرصت نمیکردم تا اینکه بالاخره رفتم و خریدم و خوندم وای اگر وقت امتحانم نبود روزی یکبار از اول تا آخرش رو میخوندم خیلی قشنگ بود این متن زیر که نصفش هم تو امضامه از همون کتابه یکی از بهترین قسمتهاش بود به نظرم : قلب انسانها اینگونه است : از تحقق بخشیدن به بزرگترین رویاهایشان میترسند چون گمان میکنند سزاوارشان نیستند یا نمیتوانند به آنها تحقق بخشند ما قلبها حتی از ترس اندیشیدن به عشق هایی که منجر به جدایی ابدی میشوند میمیریم از ترس اندیشیدن به لحظه هایی که میتوانستند زیبا باشند و نبودند از ترس اندیشیدن به گنج هایی که میتوانستند کشف شوند و برای همیشه در شنها مدفون ماندند چون اگر چنین شوند بسیار رنج خواهیم برد قلب من از رنج میترسد کیمیاگر گفت : ترس از رنج از خود رنج بدتر است هیچ قلبی تا زمانی که در جست و جوی رویاهایش باشد هرگز رنج نخواهد برد چون هر لحظه جست و جو لحظه ملاقات با خداوند و ابدیت است 9 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۸۹ The function of Ornament نویسنده: فرشید موسوی & مایکل کوبو 7 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آذر، ۱۳۸۹ مسخ كافكا رو دوباره خوندم. گاهي فك مي كنم همه ي ما مسخ شديم. مسخ خودمون و دنياي اطرافمون. فك كنم زيادي معروفه. نقد خاصي ندارم. 9 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده