RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ عه فک کردم رفته ...من نیمیخوام سربازی برم تو از الان غم گرفتيغصه نخور سربازيم يه تجربست در زندگي بدم مياد ميگن مرد ميشه يني چي تا حالا مگه زن بوده:viannen_38:من ميگم اينم يه تجربست باعث ميشه آدم محكم تر و قوي تر بشه اين براي يك مرد لازمه :yes: 1 لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ ای بابا، چقد نایاب شده، خدا بخیر کنه راستی سلام، خوبی؟ اوهوم, میسییییییی خوبم؛ قزوین خوش میگذره ؟ عه فک کردم رفته ...من نیمیخوام سربازی برم باید بری چه کیفی میده ها, چه خوبه ماها نمیریم ما كه اونروز آزمايشگاهه زيست سلولي داشتيم استاد ميخواست مراحل تقسيمات سلول رو روي ريشه پیاز نشون بده هفته قبلش به بچه ها گفت يه پیاز بذاريد ريشه كنه بياريد واسه هفته بعد (حالا بماند كه ياده كلاس اول افتاديم كلي خنديديم)گفته بود لااقل يك نفر تو همون ساعت بياره بچه هاي ساعت ما هيچكدوم نياورده بودن همه منتظر بودن اونيكي بياره استادم نامردي نكرد ازون بالا تا پايين به ليسته بچه هاي ساعت ما منفي داد:girl_blush2: البته این منفی ها مهم نیست؛ مهم اینه پایان ترم چیکا کنیم لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ تو از الان غم گرفتيغصه نخور سربازيم يه تجربست در زندگي بدم مياد ميگن مرد ميشه يني چي تا حالا مگه زن بوده:viannen_38:من ميگم اينم يه تجربست باعث ميشه آدم محكم تر و قوي تر بشه اين براي يك مرد لازمه :yes: آره آدم مرد میشه، ولی دو سال ناقابل از زندگیش عقب میفته و وقتش الکی تلف میشه، حرصم ازین در میاد که چرا زودتر اقدام نکردم، با قانون چند ماه پیش از سربازی معاف میشدم 1 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ چه کیفی میده ها, چه خوبه ماها نمیریم البته این منفی ها مهم نیست؛ مهم اینه پایان ترم چیکا کنیم زنا به اندازه كافي تو ايران بهشون ظلم ميشه فقط از همين سربازي شانس آورديم:viannen_38: آره مهم آخرشه بايد بگم دكتر صالح زاده هي رفيق جوجه رو آخر پائير ميشمارن 1 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ اوهوم, میسییییییی خوبم؛ قزوین خوش میگذره ؟ باید بری چه کیفی میده ها, چه خوبه ماها نمیریم پریشب اومدم شمال، شمال خوش میگذره ولی قزوین بیشتر میگذشت عمراً برم سربازی، حالا نیگا کن 2 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ آره آدم مرد میشه، ولی دو سال ناقابل از زندگیش عقب میفته و وقتش الکی تلف میشه، حرصم ازین در میاد که چرا زودتر اقدام نکردم، با قانون چند ماه پیش از سربازی معاف میشدم 18 ماه نبود احيانا:JC_thinking: خوب دولت به تو فكر نميكنه كه عمر تو هدر رفته اون به خودش فكر ميكنه كه هم از تو درين مدت به عنوان نيروي نظامي و هم استفاده از تو و اطلاعاتت حالا به عنوانه سرباز معلم و يا استفاده هاي ديگه براي ارگانهاي خودش ميبينه خوب موضوع به اين مهمي واسه چي اقدام نكردي زودتر 1 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ 18 ماه نبود احيانا:JC_thinking:خوب دولت به تو فكر نميكنه كه عمر تو هدر رفته اون به خودش فكر ميكنه كه هم از تو درين مدت به عنوان نيروي نظامي و هم استفاده از تو و اطلاعاتت حالا به عنوانه سرباز معلم و يا استفاده هاي ديگه براي ارگانهاي خودش ميبينه خوب موضوع به اين مهمي واسه چي اقدام نكردي زودتر وقتی فهمیدم معاف میشم که کار از کار گذشته بود ... 1 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ وقتی فهمیدم معاف میشم که کار از کار گذشته بود ... اِ چه بد ناراحت نباش حالا بابا همه ميرن توام يكيش ميگذره همه اينا ...مهم سلامتي و شادي و دركنار هم بودنه اينا چيزي نيست كه آدم غم به دلش راه بده 1 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ اِ چه بدناراحت نباش حالا بابا همه ميرن توام يكيش ميگذره همه اينا ...مهم سلامتي و شادي و دركنار هم بودنه اينا چيزي نيست كه آدم غم به دلش راه بده غم کجا بوده .... اکثر حرفام شوخیه آجی... 1 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ غم کجا بوده .... اکثر حرفام شوخیه آجی... خو چه بهتر خدارو شكر 2 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ پریشب اومدم شمال، شمال خوش میگذره ولی قزوین بیشتر میگذشت :vahidrk: 2 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ بشکنه دستی که رو زن بلند شه:icon_razz: 1 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ هیییی داداش میلاد کجاست یعنی الان دلم تنگ شده واسش 2 لینک به دیدگاه
!Hooman 10133 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۰ هیییی داداش میلاد کجاست یعنی الان دلم تنگ شده واسش بذار من بگم .. رو تخت دراز کشیده داره جدول حل میکنه :texc5lhcbtrocnmvtp8 میگه اسم دختر 4 حرفی .. اسم گلم هست .. چی میشه :JC_thinking: 3 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ سلام من اومدم:w963: امروز رفتيم دانشكده كشاورزي آزمايشگاه بيوشيمي 2 داشتيم رفتيم خون گرفتيم از هماستاد گفت كي داوطلب ميشه برا خونگيري و خون دادن منو دوستم جوگير شديم:mrsbeasley::w821: من از دوستم خون گرفتم اولش خيلي خوب بود همه كارم عالي بود رو استرسم خوب كنترل داشتم ولي نفسم داشت واسه دوستم ميرفت :cry2::mpr:اولين بارم بود تو تنه كسي سوزن فرو ميكردم وقتي كشيدم بيرون استاد گفت آفرين عالي بود.... ديگه از شدت استرس داشتم بندري ميزدم نميتونستم سرِ سوزنه رو بذارم روش خونو بريزم تو شيشه(الان من خونه مردمو كردم تو شيشه)استاد ازم گرفت سرنگو يكي از بچه ها ميگه يكي واسه سميرا آب قند بيارهخدايي حالم خيلي بد شده بود حالا هي به دوستم ميگم تو خوبي واي :banel_smiley_52:گلناز :banel_smiley_52:حالت بد نيست:banel_smiley_52: هيچيت نيس:banel_smiley_52: نميري:banel_smiley_52: اون هي ميگه بابا سميا خوبم چرا اينجوري ميكني خودم كه رفتم خون بدم ريلكسه ريكس بودم ولي دوستم نتونست رگمو بيابه حالا يكي از بچه ها داشت خون ميداد تو سرنگ هي حباب ميمود يكي از پسراي كلاس ميگه استاد خانم جاهدي خونش گازداره استاد اومد از همون پسره خون بگيره دستشو بست رگش ورم كرده بود ميگه استاد رگه غيرتمون ورم كردهاستاد ميگه اون احيانا پسه گردن نبود؟حالا خود استاد خوش خنده تر از همه داشت خون ميگرفت از يارو يكي يه تيكه پروند استاد حالا نخند كي بخند حالا سوزن تو رگه يارو هست داره ويبره ميره 3 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ بشکنه دستی که رو زن بلند شه:icon_razz: راس ميگه:1111: هیییی داداش میلاد کجاست یعنی الان دلم تنگ شده واسش :smiley (18):دله من براش تنگ نشده-:smiley (18):دله من براش تنگ نشده -:smiley (18):دله من براش نتنگديه-:smiley (18):دلم براش يه ذره نشده- :smiley (18):ديلمان برايش اندازه سولاخه جولابه مولچه نشده:smiley (18): دلم براش قد سولاخه جولابه باكتري شده... 2 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ سلام من اومدم:w963:امروز رفتيم دانشكده كشاورزي آزمايشگاه بيوشيمي 2 داشتيم رفتيم خون گرفتيم از هماستاد گفت كي داوطلب ميشه برا خونگيري و خون دادن منو دوستم جوگير شديم:mrsbeasley::w821: من از دوستم خون گرفتم اولش خيلي خوب بود همه كارم عالي بود رو استرسم خوب كنترل داشتم ولي نفسم داشت واسه دوستم ميرفت :cry2::mpr:اولين بارم بود تو تنه كسي سوزن فرو ميكردم وقتي كشيدم بيرون استاد گفت آفرين آلي بود.... ديگه از شدت استرس داشتم بندري ميزدم نميتونستم سرِ سوزنه رو بذارم روش خونو بريزم تو شيشه(الان من خونه مردمو كردم تو شيشه)استاد ازم گرفت سرنگو يكي از بچه ها ميگه يكي واسه سميرا آب قند بيارهخدايي حالم خيلي بد شده بود حالا هي به دوستم ميگم تو خوبي واي :banel_smiley_52:گلناز :banel_smiley_52:حالت بد نيست:banel_smiley_52: هيچيت نيس:banel_smiley_52: نميري:banel_smiley_52: اون هي ميگه بابا سميا خوبم :imoksmiley:چرا اينجوري ميكني خودم كه رفتم خون بدم ريلكسه ريكس بودم:Ghelyon: ولي دوستم نتونست رگمو بيابه حالا يكي از بچه ها داشت خون ميداد تو سرنگ هي حباب ميمود يكي از پسراي كلاس ميگه استاد خانم جاهدي خونش گازداره استاد اومد از همون پسره خون بگيره دستشو بست رگش ورم كرده بود ميگه استاد رگه غيرتمون ورم كردهاستاد ميگه اون احيانا پسه گردن نبود؟حالا خود استاد خوش خنده تر از همه داشت خون ميگرفت از يارو يكي يه تيكه پروند استاد حالا نخند كي بخند حالا سوزن تو رگه يارو هست داره ويبره ميره سلام خوش اومدی، حسابی خوش میگذره هااااااااااا 2 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ سلام خوش اومدی، حسابی خوش میگذره هااااااااااا كجا خوش ميگذره بابا مردم از استرس امروز الان يادم مياد قيافم چجوري شده بود خندم ميگيره 2 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ كجا خوش ميگذره بابا مردم از استرس امروز الان يادم مياد قيافم چجوري شده بود خندم ميگيره خب بار اولت بود، عادی میشه برات، منم اولین بار اینجوری بودم 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده