mamooshak 8194 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۸۹ رفتنت همه چيزم رو برده... كم از رفتنت سوختم كه همه چيزم رو هم داري ميبري؟ ميدوني دارم چي ميكشم؟ نميدونم چرا اينطوري شد... چه حكمتي بود آخه... همه چيز كه داشت عالي پيش ميرفت... من بدون ايمان ميميرم، ميفهمي؟ انگاري ديگه مهري ازم تو دلش نيست... داره تحملم ميكنه... دارم زندگيمو ميدم... به خدا اگه واقعيت باشه، ديگه نميمونم...ايمانم رو پاي ايمانم ميدم!! چه روزهاي دردناكي رو گذروندم... حتي الان كه برميگردم به عقب، از نگاه به اون روزا ميترسم و تمام بدنم ميلرزه... حتي نميتونم تحملشون كنم... من چطور زنده موندم اين مدت؟ تنها يه سوسوي اميد تو دلمه... واسه اونه كه صبر كردم تا الان... اگه اونم از بين بره... منم از بين رفتم... همه چيزم رو برگردون... مثل قبل... 22 لینک به دیدگاه
mamooshak 8194 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۸۹ قلب دردم شده مونس جديدم.. سابقه نداشتم، ديد تنهام خيلي، اومد مونسم بشه... گريههاي روز و شبم كم بود، اينم اومد پيشم... بازم به معرفت قلبم! 19 لینک به دیدگاه
mamooshak 8194 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۸۹ نميدونم با حرفاي تلخ ايمان چيكار كنم... نميدونم وقتي از تو ميگه چيكار كنم.. جلوي اشكم رو نميتونم بگيرم.. قبل اون من اشكم در مياد... تو قرار بود عروس بشي... داشتي عروس ميشدي، حالا عروس خاك شدي؟؟ چيه دلت خواست عروسيت رو توي بهشت بگيرن؟ اينجا دوست نداشتي؟ چرا گذاشتي ايمان بشكنه؟ چرا ايمان سرو قامتم رو خميدهاش كردي؟ قيافشو ديدي؟؟ دارم ميشكنم... نميتونم اين روزارو تحمل كنم... خدايا نميدونم ازت چي بخوام.... اگه فكر كردي اين بلا رو به سرم بياري كه ديگه طرفت نيام، يا كفر بگم، مطمئن باش اينطور نيست... تو تنها كسي هستي كه ميدوني چي كشيدم و دارم ميكشم... اما بازم ميگم شكــــــــــــــر... فقط ميخوام زندگيمو بهم برگردوني... يا اينكه منو ببري ... خيلي خيلي زود.... 19 لینک به دیدگاه
mamooshak 8194 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۸۹ پشت سرم گريه نكن، مسافرم مسافرم اشكاتو هي هدر نده، بايد برم بايد برم جلوي راهمو نگير، نذار منم گريه كنم صلاحمون اينه عزيز، بايد برم سفر كنم طاقت اشكاتو ندارم، تورو خدا نذار ببارم خدا نخواست، قسمت اينه، كه من تورو تنها بذارم تورو خدا گريه نكن، انقد نگو نرو نرو بغضم داره ميتركه، انقد نگو نرو نرو اينجوري بيتابي نكن، الهي قربونت برم خدا نگهدارت باشه، بايد برم، بايد برم.... 13 لینک به دیدگاه
mamooshak 8194 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۸۹ آي آدما گوش بكنيد وصيت من آي شمايي كه ميگيريد رو دوشتون جنازهي من دستاي منو از توي تابوت بيرون بذاريد تا كه بدونن هيچي از اين دنيا نبردم خالين اين دستاي من تورو خدا موهاي منو شونه نكشيد تا كه بدونن دست نوازش ميكشيدن رو سر من اگه كسي سراغمو ازتون گرفت تورو خدا نذاريد بره، آخه اونه قاتل من بگيد چشاش به در بود، نيومدي سراغش بگيد به ياد تو بود، نيومدي سراغش بگيد كه تك پرت بود، نيومدي سراغش بگيد كه عاشقت مرد، ديگه نيا سراغش..... 14 لینک به دیدگاه
mamooshak 8194 مالک این ارسال پرطرفدار است. اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ نميدونم چي بگم... آدم از يه لحظه بعدش واقعا بي خبره... الان ممكنه توي اوج خوشبختي باشي، اما يه لحظه بعد، اوج بدبختي!! خدا به سر هيچ كدومتون نياره.... نزديكه 40روزه زندگيم نابود شده واقعا... بازم شكر... ميتونست از اين بدتر هم بشه... من كه هميشه اميد دارم... اما خيلي داره كمرنگ ميشه... هر روزم بدتر ميشه... واقعا تاب اين همه غم رو ندارم... اتفاقاي خيلي بدي داره توي زندگيم ميفته... خيلي بد... بعد از رفتن آزاده، همه چيزم رفته... مگه من مقصر رفتنش بودم؟ گناه من اين وسط چيه؟؟؟ هر روز و هر شب دارم دعا ميكنم، انگاري دعاي من بي تاثيره... ازتون خواهش ميكنم برام خالصانه دعا كنيد... اونايي كه مشهد هستين، تورو به امام رضا قسمتون ميدم، اگه رفتين حرم خيلي دعام كنيد... يه قراري با خدا گذاشتم، يه چند روز ديگه هم گفتم صبر ميكنم... اگه درست نشه، ايمانم رو مجبورم زير پام بذارم و برم... اگه درست نشه، ديگه برنميگردم اينجا... يعني ديگه نيستم كه بخوام برگردم... خواهش ميكنم دعام كنيد... نصيحت نميخوام، فقط دعا... بهم ايمان به خدا و صبر رو يادآوري نكنيد كه همه رو حفظم... تمام آيات قرآن كه خدا از صبر گفته، انقد اين چند وقت خوندم كه به همينا زندم... خدا همه جا گفته صبر كن بندهي من، پاداش صبرت رو بهت ميدم... من خيلي صبر كردم... خيلي... پاداش صبرم اين نيست... اينم بگم، چون ممكنه ديگه هيچ وقت برنگردم... از همه به خاطر شيطنتهام معذرت ميخوام... خيليهارو باهاشون شوخي كردم... تورو خدا دلگيرنباشيد ازم... فقط شوخي بودن... چيزي توي دلم نيست... همتون جاي خواهر و برادر برام بوديد... اينجا خيلي خوب بود... دوست داشتم اينجارو... مونا گفت پروفايلم شاده... آره شاده، نخواستم فضاش رو عوض كنم كه دلگير بشه... خواستم غصههام توي دل خودم باشه، كسي با ورودش به پروفايلم دلش نگيره.... محمد، رفتم عوضش نكن... دوسش دارم.. بذار يه يادگاري ازم بمونه... داداش رضا، خيلي خيلي لطف كردي با دعاهات، كلي انرژي ميگرفتم از دعاهات... بازم ممنون داداش اميررضا، حرفام حقيقت بود، تو چي ميدوني از حال و روزم؟ خدا به سرت نياره كه بفهمي چي ميگم كياي عزيز، هميشه بهم خاله ميگفتي، چقد خاطره داريم با هم... يادته؟ كيا همه چيز خراب شد... ديگه خاله مثه قبل نيست، حلالم كن... هواي الهام رو داشته باشيا... سپيدهي عزيز، تورو بيشتر از همه اذيت كردم، خيلي زياد كلي بهم لطف كردي... فراموشم نشده، قبل رفتن يه زحمت ديگه برات دارم، حتما بايد ببينمت و يه كاري برام انجام بدي.... فقط هيچ تماسي باهام نگير خواهشا تا باهات قرار بذارم... نميتونم تك تك اسمتون رو ببرم، انقد همه خوب بودين كه اگه بخوام دونه دونه بگم، تا صب بايد اسماتون رو بنويسم... از همگي ممنون... راستي محمد جان، تو ميتوني به كاربريم بياي، يه پوشه دارم به اسم تشخيص هويت، مسابقه به خاطر من تعطيل شده، رفتم خودت زحمتش رو بكش... عكس بچه ها توشه.... بذار فضاي اينجا مثل قبل شاد بشه... بچه ها، قدر تك تك لحظات قشنگ زندگيتون رو بدونيد... نعمتهاي با ارزش خدا هستن... خيلي خيلي با ارزش كفران نعمت نكنيد.... قدر داشته هاتون رو بدونيد كه ممكنه يك لحظه بعد ديگه نداشته باشيدشون! خيلي پرحرفي كردم... شرمنده، حلالم كنيد.... فقط يه قول بديد... رفتم برام ختم قرآن بگيريد... به خدا نميخوام با اينا ناراحتتون كنم... هيچ راهي ندارم... درمونده شدم .... كارم جز گريه هيچي نيست.... ديگه واقعا درمونده شدم كه اومدم به شما التماس ميكنم.... :4564::4564::4564::4564::4564: 50 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ فقط برات ارزوی ارامش میکنم .من تجربهی این دوران تورو دارم میدونم چی میگی. امیدوارم هر چه زودتر به ارامش برسی دوست عزیز 9 لینک به دیدگاه
rahele_s 6472 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ مهسای عزیزم از خوندن نوشته هات بی اختیار اشک ریختم فقط از خدا میخوام همه چیز درست شه:pichak29: این نوشته های اخرت وجودمو لرزوند از رفتن نگو:pichak29: راستی گفتی نصیحت نمیخوای باشه نمیگم فقط دعا میکنم همین 12 لینک به دیدگاه
shima3 821 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ نميدونم چي بگم... آدم از يه لحظه بعدش واقعا بي خبره...الان ممكنه توي اوج خوشبختي باشي، اما يه لحظه بعد، اوج بدبختي!! خدا به سر هيچ كدومتون نياره.... نزديكه 40روزه زندگيم نابود شده واقعا... بازم شكر... ميتونست از اين بدتر هم بشه... من كه هميشه اميد دارم... اما خيلي داره كمرنگ ميشه... هر روزم بدتر ميشه... واقعا تاب اين همه غم رو ندارم... اتفاقاي خيلي بدي داره توي زندگيم ميفته... خيلي بد... بعد از رفتن آزاده، همه چيزم رفته... مگه من مقصر رفتنش بودم؟ گناه من اين وسط چيه؟؟؟ هر روز و هر شب دارم دعا ميكنم، انگاري دعاي من بي تاثيره... ازتون خواهش ميكنم برام خالصانه دعا كنيد... اونايي كه مشهد هستين، تورو به امام رضا قسمتون ميدم، اگه رفتين حرم خيلي دعام كنيد... يه قراري با خدا گذاشتم، يه چند روز ديگه هم گفتم صبر ميكنم... اگه درست نشه، ايمانم رو مجبورم زير پام بذارم و برم... اگه درست نشه، ديگه برنميگردم اينجا... يعني ديگه نيستم كه بخوام برگردم... خواهش ميكنم دعام كنيد... نصيحت نميخوام، فقط دعا... بهم ايمان به خدا و صبر رو يادآوري نكنيد كه همه رو حفظم... تمام آيات قرآن كه خدا از صبر گفته، انقد اين چند وقت خوندم كه به همينا زندم... خدا همه جا گفته صبر كن بندهي من، پاداش صبرت رو بهت ميدم... من خيلي صبر كردم... خيلي... پاداش صبرم اين نيست... اينم بگم، چون ممكنه ديگه هيچ وقت برنگردم... از همه به خاطر شيطنتهام معذرت ميخوام... خيليهارو باهاشون شوخي كردم... تورو خدا دلگيرنباشيد ازم... فقط شوخي بودن... چيزي توي دلم نيست... همتون جاي خواهر و برادر برام بوديد... اينجا خيلي خوب بود... دوست داشتم اينجارو... مونا گفت پروفايلم شاده... آره شاده، نخواستم فضاش رو عوض كنم كه دلگير بشه... خواستم غصههام توي دل خودم باشه، كسي با ورودش به پروفايلم دلش نگيره.... محمد، رفتم عوضش نكن... دوسش دارم.. بذار يه يادگاري ازم بمونه... داداش رضا، خيلي خيلي لطف كردي با دعاهات، كلي انرژي ميگرفتم از دعاهات... بازم ممنون داداش اميررضا، حرفام حقيقت بود، تو چي ميدوني از حال و روزم؟ خدا به سرت نياره كه بفهمي چي ميگم كياي عزيز، هميشه بهم خاله ميگفتي، چقد خاطره داريم با هم... يادته؟ كيا همه چيز خراب شد... ديگه خاله مثه قبل نيست، حلالم كن... هواي الهام رو داشته باشيا... سپيدهي عزيز، تورو بيشتر از همه اذيت كردم، خيلي زياد كلي بهم لطف كردي... فراموشم نشده، قبل رفتن يه زحمت ديگه برات دارم، حتما بايد ببينمت و يه كاري برام انجام بدي.... فقط هيچ تماسي باهام نگير خواهشا تا باهات قرار بذارم... نميتونم تك تك اسمتون رو ببرم، انقد همه خوب بودين كه اگه بخوام دونه دونه بگم، تا صب بايد اسماتون رو بنويسم... از همگي ممنون... راستي محمد جان، تو ميتوني به كاربريم بياي، يه پوشه دارم به اسم تشخيص هويت، مسابقه به خاطر من تعطيل شده، رفتم خودت زحمتش رو بكش... عكس بچه ها توشه.... بذار فضاي اينجا مثل قبل شاد بشه... بچه ها، قدر تك تك لحظات قشنگ زندگيتون رو بدونيد... نعمتهاي با ارزش خدا هستن... خيلي خيلي با ارزش كفران نعمت نكنيد.... قدر داشته هاتون رو بدونيد كه ممكنه يك لحظه بعد ديگه نداشته باشيدشون! خيلي پرحرفي كردم... شرمنده، حلالم كنيد.... فقط يه قول بديد... رفتم برام ختم قرآن بگيريد... به خدا نميخوام با اينا ناراحتتون كنم... هيچ راهي ندارم... درمونده شدم .... كارم جز گريه هيچي نيست.... ديگه واقعا درمونده شدم كه اومدم به شما التماس ميكنم.... :4564::4564::4564::4564::4564: خداحافظ آرزوی عزیز اسمشون آزاده بود مگه ؟! منظورت همون آرزو هستش يا يكي ديگه ؟! 2 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ خدا بهت صبر بده....اینجوری نگو دختر...این روزا هم میگذرن...زندگی همش این نیست. من تو شرایطتت نبودمو نیستم....ولی اینو بدون....با صبر همه چی درست میشه. باور کن اگر صبر داشته باشی نتیجشو میبینی....به این شک نکن... قوی باش....تو ظرفیتت بیشتر از این حرفاست.... لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ مهسای عزیزم... بهترین ها رو برات آرزو دارم 8 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ وایییییییی من اصلا نمیتونم باور کنم اینارو مهسا جان چون گفتی که نصیحت نمیخوای چیزی نمیگم و مطمئن باش اگر رفتم حرم حتما دعا میکنم واست . امیدوارم که مشکلاتت زودتر حل بشه 9 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ صبر این مواقع خیلی سخته.ولی چاره ای جز صبر نیست 8 لینک به دیدگاه
میلاد 24047 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ نمیدونم چی بگم درست میشه بازم صبر کن... شرمنده، حلالم كنيد.... فقط يه قول بديد... رفتم برام ختم قرآن بگيريد... به خدا نميخوام با اينا ناراحتتون كنم... هيچ راهي ندارم... درمونده شدم .... كارم جز گريه هيچي نيست.... :icon_pf (34): چی کار میخوای بکنی؟ 12 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ اون پست آخرش خيلي مشکوک ميزنه ميلادم گفت. کسي اگه ارتباطي داره بره و باهاش صحبت کنه... 13 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ مهسا دیونه ام کردی به خدا ........ کاری نکنی به خاطر خانواده و دوستات خواهش می کنم 11 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ من نمی شناسمش اما میخوام بهش بگم یعنی بهت بگم دوست عزیز همه ما تو زندگی روزای بد و سخت داشتیم فقط میزان و شدتش فرق می کنه تو اون لحظات هم فکر می کردیم فقط ماییم که رنج می کشیم و عذاب می بینیم اما وختی اون دوران بحرانی رو پشت سر گذاشتیم می فهمیم چه خوب شد دست به عمل ناشایست نزدیم ببخش که حرفام عین نصحیت شد اما دیدم نمی تونم نگم 12 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ مهسا شمارتو ندارم ........واست اف گذاشتم اگه اینو دیدی حتما بخون 7 لینک به دیدگاه
A1000A 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۸۹ باشه مهسا اسم منو نبردی یادت باشه سیبیلو ولی من به خاطرت میرم حرم و دعات میکنم میبینمت 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده