ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 یار اگر با ما گهی صلح و گهی پیکار داشت ما حریف عشق او بودیم و با ما کار داشت 2
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 تا گل روی تـــــــو آرام و قــــــرارم بربود به هوایت چون نسیم سحری در به درم ... 2
bar☻☻n 5895 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 میان جاده بدون تو خوب می فهمم نوشته های غم انگیز کامیون ها را 4
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 از اسمون هفتم گفتیم و باران آسمان نگاه خسته ی من خانه ی ابر های بارانزاست نیستی و نبودنت تنها غصه ی آفتابگردانهاست 3
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 آب شمع رخ تو زلف شب آراست ولی آتشی بود که در هستی پروانه زدند 3
yanāl 2221 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 در سنبلش آویختم از روی نیاز گفتم من سودا زده را کار بساز گفتا که لبم بگیرو زلفم بگذار در عیش خوش آویز نه در عمر دراز 3
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 ز هجرت گر نیاراید روان من عجیب نَبوَد که با این طلعت زیبا تو آرام روان هستی 3
yanāl 2221 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 یارب سببی ساز که یارم به سلامت بازآید وبرهاندم از بند ملامت 2
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 دلتنگم و دیدار تو درمان من است /بی رنگ رخت ،زمانه زندان من است 4
.sOuDeH. 16059 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 تو شیراز را خوانده ای در صدات که جان یافته در تو "شاخ نبات" 4
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 تو شیراز را خوانده ای در صداتکه جان یافته در تو "شاخ نبات" نو گل نازنین من ، تا تو نگاه می کنی / لطف بهار عارفان ، در تو نگاه کردنست 4
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 نو گل نازنین من ، تا تو نگاه می کنی / لطف بهار عارفان ، در تو نگاه کردنست ترسای نامسلمان چون آهوی رمیده **** آرام من گرفته، در زلف خود کشیده بویی ز زلف و رویش بر جان من وزیده**** یک جای کفر ایمان آخر بگو ، که دیده؟ این کار کار عشق است دخلی به دین ندارد 4
Astraea 25351 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 ترسای نامسلمان چون آهوی رمیده **** آرام من گرفته، در زلف خود کشیدهبویی ز زلف و رویش بر جان من وزیده**** یک جای کفر ایمان آخر بگو ، که دیده؟ این کار کار عشق است دخلی به دین ندارد همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایان بنوازد آشنا را 4
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهیبه پیام آشنایان بنوازد آشنا را ای شیخ پاک دامن ای پادشاه شاهم **** آخر بگو خدارا تا چیست روی راهم؟ صد بار اگر گناه است ای عشق پر گناهم*** حاشا اگر بهشت است بی دلستان نخواهم این کار کار عشق است دخلی به دین ندارد 4
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهیبه پیام آشنایان بنوازد آشنا را باش تا گل نی خخخخخخ ای سیب سرخ غلتزنان در مسیر رود ...... یک شهر تا به من برسی عاشقت شدهست 4
Astraea 25351 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 ای شیخ پاک دامن ای پادشاه شاهم **** آخر بگو خدارا تا چیست روی راهم؟صد بار اگر گناه است ای عشق پر گناهم*** حاشا اگر بهشت است بی دلستان نخواهم این کار کار عشق است دخلی به دین ندارد مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد قضای آسمان است این و دگرگون نخواد شد باش تا گل نی خخخخخخای سیب سرخ غلتزنان در مسیر رود ...... یک شهر تا به من برسی عاشقت شدهست تار و پود هستیم بر باد رفت اما نرفت عاشقیها از دلم دیوانگی ها از سرم پ.ن:برای سنگ مزارم(وصیت نموده ام) 3
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 15 شهریور، 2015 مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شدقضای آسمان است این و دگرگون نخواد شد تار و پود هستیم بر باد رفت اما نرفت عاشقیها از دلم دیوانگی ها از سرم پ.ن:برای سنگ مزارم(وصیت نموده ام) من نه آنم که دوصد مصرع رنگین گویم من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم خدا نکنه اونروزو ببینم 3
ارسال های توصیه شده