دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۹۴ دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم 2 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۹۴ دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید 2 لینک به دیدگاه
vergil 11695 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۹۴ در بزم جهان چون دل حسرت کش ما نیست آن شمع که می سوزد و پروانه ندارد / 2 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۹۴ دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد 3 لینک به دیدگاه
vergil 11695 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۹۴ دل تنگم ز سنگ غم شکسته به تيغ نا مرادي گشته خسته ببين از دوريت اي نازنينم غبار حسرتم بر دل نشسته / 5 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۹۴ هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق بر او نمرده به فتوای من نماز کنید 4 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۹۴ دردم نهفته به ز طبیبان مدعی باشد که از خزانه ی غیبم دوا کنند 4 لینک به دیدگاه
آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۹۴ دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند پنهان خورید باده که تعزیر میکنند 2 لینک به دیدگاه
vergil 11695 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۹۴ در پاسخ نامه ام گل یخ دادی هربار مرا وعده دوزخ دادی / 4 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۴ یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود 5 لینک به دیدگاه
THE LOST BLADESMAN 135 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۴ در قدمهای خیال تو بدامن هر دم وز لب روحفزا راح مصفا میریخت چون صبا شرح گلستان جمالت میداد از هوا دامن گل برسرصحرا میریخت اشک از آنروی ز ما رفت و کناری بگرفت کاب او دمبدم از رهگذر ما میریخت 3 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۴ تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده ی گزند مباد 1 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۴ دلم هواتو کرده در این هوای ابری در این دیار غربت در این نوار مرزی ... 1 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۴ یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم 2 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۴ مومنم کردی به عشق و جا زدی تکلیف چیست بر مسلمانی که کافر میشود پیغمبرش 2 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۴ شب رحلت هم از بستر روم تا قصر حور العین اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم 2 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۴ میروی و میزند پرپر دل ناماندگارم راست گو. از پیش من دل می بری یا میگذاری؟ 2 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۴ یاری اندر کس نمی بینیم یاران را چه شد دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد 3 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۴ در بوستان شادی هر کس گلی بچیند آن گل که نشکنندش در بوستان من کو 3 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۴ وصف تو کار واژه های لال من نیست این شعر های عاشقانه مال من نیست 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده