رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

از دوســـــــت به یادگــــار دردی دارم

:icon_gol::icon_gol::icon_gol::icon_gol:

که ان درد به صد هزار درمان ندهم

  • Like 3
ارسال شده در

مجنون و پریشان توام دستم گیر

هر بی سر و پا چو دستگیری دارد

  • Like 5
ارسال شده در

رخت بر بست ز دل شادی و هنگام و وداع

 

با غمت گفت که یا جای تو یا جای من است

  • Like 3
ارسال شده در
رخت بر بست ز دل شادی و هنگام و وداع

 

با غمت گفت که یا جای تو یا جای من است

تا کی به تمنای وصال تو یگانه

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

  • Like 4
ارسال شده در

هر کجا رفتيم داغی بر دل ما تازه شد

 

سوخت آخر جنس ما از گرمی بازارها

  • Like 4
ارسال شده در

از او جدا جدا من

نه چشم دل به سویی

نه باده در سبویی

که تر کنم گلویی

به یاد آشنا من

ستاره ها نهفته

در آسمان ابری

دلم گرفته ای دوست

هوای گریه با من

  • Like 4
ارسال شده در

نمی توان غم دل را به خنده بیرون کرد

 

ز خنده رویی گل تلخی از گلاب نرفت

  • Like 3
ارسال شده در

تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز

و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند...

  • Like 3
ارسال شده در

در شبی پر ستاره و آرام دختری در عذاب می ميرد

 

دختری در عذاب تنهايی غرق در التهاب می ميرد

  • Like 3
ارسال شده در

دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم

سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت...

  • Like 3
ارسال شده در

تو همچو صبحی من شمع خلوت سحرم

 

تبسمی کن و جان بین که همی سپرم

  • Like 3
ارسال شده در

میگیرم و مرادم از این سیل اشکبار

تخم محبت است که در دل بکارمت...

  • Like 3
ارسال شده در

تا قفل قفس باز شد آن سوخته پر رفت

 

دلواپس ما بود وليكن به سفر رفت

  • Like 3
ارسال شده در

تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند.

با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست....

  • Like 4
ارسال شده در

دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست

گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست

  • Like 4
ارسال شده در

تا چند اسیر عقل هر روزه شویم

در دهر چه صد ساله چه یکروزه شویم

 

در ده تو بکاسه می از آن پیش که ما

در کارگه کوزه‌گران کوزه شویم

  • Like 4
ارسال شده در

مسلمانان مرا وقتی دلی بود

که با وی گفتمی گر مشکلی بود

  • Like 4
ارسال شده در

دارد تمام عشق من از دست می رود

 

انگيزه های زيستن از دست می رود

  • Like 4
ارسال شده در

در خرابات مغان نور خدا می بینم

این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم

  • Like 4
ارسال شده در

من از آن روز که در بند توام آزادم

 

پادشاهم چو به دست تو اسیر افتادم

  • Like 5
×
×
  • اضافه کردن...