ra.ar 967 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۳ نیکی و بدی که در نهاد بشر است شادی و غمی که در قضا و قدر است 2 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۳ تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی که شراب پیری چقدر خمار دارد 2 لینک به دیدگاه
ra.ar 967 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۳ درمان طلبي درد تو افزون گردد با درد بسازو هيچ درمان مطلب 1 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۳ با اسیر دل خود رحم چرا نیست تو را ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست تو را 1 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۳ آنکه رخسار تورا رنگ گل و نسرین داد صبر و آرام تواند به من مسکین داد . 1 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۳ دل تنگم حریف درد و اندوه فراوان نیست امان ای سنگدل از درد و اندوه فراوانت 3 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۳ تویی که برسر خوبان کشوری چون تاج سزد اگر همه دلبران دهندت باج 2 لینک به دیدگاه
ra.ar 967 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۳ جز نقش تو نقشی نبود در نظر من شبها منم و عشق تو و چشم تر من 2 لینک به دیدگاه
yade dirooz 1814 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۳ نوشتم این غزل نغز با سواد دو دیده که بلکه رام غزل گردی ای غزال رمیده 3 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۳ هر آنکه جانب اهل وفا نگه دارد خداش در همه حال از بلا نگه دارد 2 لینک به دیدگاه
ra.ar 967 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۳ دل من كودكي سبكسر بود خود ندانم چگونه رامش كرد 1 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۳ دردم نهفته به ز طبیبان مدعی باشد که از خزانه غیبش دوا کنند 2 لینک به دیدگاه
ra.ar 967 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۳ دیده ام خیره به ره ماند و نداد نامه ای تا دل من شاد کند 1 لینک به دیدگاه
Mohammad1675 4635 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۳ دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است شیشه ی بشکسته را پیوند کردن مشکل است 2 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۳ تورا من چشم در راهم /شبان هنگام که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی.. وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم....تورا من چشم در راهم.... 3 لینک به دیدگاه
Mohammad1675 4635 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۳ من از می چشمان سیاهت مستم گفتم بنویسم که به یادت هستم 3 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۳ مزن بر سر ناتوان دست زور............. که روزی بیفتی بپایش چو مور... 3 لینک به دیدگاه
Mohammad1675 4635 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۳ راز دل با یار محرم هم نباید باز گفت روزی آن محرم اگر بیگانه شد تکلیف چیست؟ روزی که یادت نکنم روز خدا نیست سوگند به اسمت که دلم از تو جدا نیست 3 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۳ تکیه گه تو حق شد نه عصا انداز عصا و آن را یله کن فرعون هوا چون شد حیوان در گردن او رو زنگله کن با من صنما، دل، یک دل ه کن ... مولانا 4 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۳ نبینی باغبان چون گل بکارد... چو مایه غم خورد تا گل برآید.. ....................... نازک آرای تن ساقه گلی ...که بجانش کشتم و بجان دادمش آب ای دریغا به برم میشکند..!!!! 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده