رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

یکی دان و یکی بین و یکی گوی

یکی خواه و یکی خوان و یکی جوی

ز هر ذره بدو رویی و راهی‌ست

بر اثبات وجود او گواهی‌ست

بود نقش دل هر هوشمندی

که باید نقش‌ها را نقشبندی

به لوحی گر هزاران حرف پیداست

نیاید بی‌قلمزن یک الف راست

ارسال شده در

 

تو در چشم من همچو موجی

خروشنده و سرکش و ناشکیبا

 

که هر لحظه ات می کشاند به سویی

نسیم هزار آرزوی فریبا

ارسال شده در

آن عاشق دیوانه که مستی را ساخت

 

پیمانه و جام و می پرستی را ساخت

 

بی شک قدحی باده بنوشید و از آن ...

 

سرمست شد این جهان هستی را ساخت

 

:whistle:

ارسال شده در

:icon_gol:

---

تو نوشین لب میان جمع خاموشی ولی چشمم

ز هر موج نگاه دلکشت پیغام می گیرد

 

ارسال شده در

در کلبـــه مــا سفره ارباب و فقیرانــــه جــــدا نیست

در حلقه ما جنگ و نزاعی به سر شاه و گدا نیست

 

ما مطرب عشقیم

در کعبه ما جنگ رسیدن به خدا نیست

ارسال شده در

تکيه بر عهد تو کرديم و نمی دانستيم

 

کانچه نزد تو حقير است همان ميثاق است

 

ارسال شده در

تـو را اینجـا بـه صدهـا رنگ مـی جوینـد تــو را بـا حیلــه و نیــرنـگ مـی جـوینــد

 

تـو را با نیـزه هــا در جنگ مــی جوینـد تــو را اینجا بـه گرد سنگ مـی جـوینــد

ارسال شده در

دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای

 

فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد

ارسال شده در

در اينجا خون مردم خفته در خون نيست

در اينجـــا چهــره آزادگــــــي گـــم نيست

در اينجا تخت شاهي دوش مردم نيست

 

به نام عشق میخوانم

من امشب گوشه میخانه می مانم

ارسال شده در

 

تا خانه ی ماه می روی با من باش

برعکس که راه می روی با من باش

 

یادت نرود که شب چراغت هستم

از چاله به چاه می روی با من باش

ارسال شده در

شب که در بستم و مست از می نابش کردم

ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم

ارسال شده در

مهربان آمدی ای عشق به مهمانی من

 

پر شد از بوی خوشت خلوت روحانی من

 

 

ارسال شده در

نکنــــد عشق در بــرابــر عقـــل ...دست از پـــــا درازتــــــر بـــاشد

 

نکنـــد پــــرده چـون فـــرو افتـــد ...داستــــان داستـــــان زر بــاشد

زير اين نيم کاسـه هاي قشنگ... نکنـــد کاســه اي دگـــر بـــاشد

نکنـــد آنـکه درس ديـن مي داد ...از خــــدا پـاک بـي خبـر بـــاشد

همچو سرو ايستادن در اين باد ...نکنـــد پـاسخش تبــــــر بـــاشد

 

مرتضی کیوان

ارسال شده در

دلم از اینهمه بد میگیرد

و چه خوب آدمی میمیرد

ارسال شده در

دریاب اگر اهل دلی پیشتر از صبح...چون غنچه نشکفته نسیم سحری را

ارسال شده در

رود از دیده چو با یاد منش اشک ندامت

لاله از خاکم و از کالبدم ناله برآید

ارسال شده در

دلا غافل زسبحانی چه حاصل...مطیع نفس و شیطانی چه حاصل...بود قدر تو افزون از ملائک...تو قدر خود نمی دانی چه حاصل

ارسال شده در

لبت را چون لبــــان فرخی دوزند تو را در آتش اندیشه ات سوزند

 

 

هــــــــزاران فتنـــــــه انگیـــــــزند تــــو را بـــر سر در میخانه آویزند

ارسال شده در

در شب تاریک هجران ره نمی دانم باز

 

روی منظورم که هم شمع است و هم مهتاب کو؟

ارسال شده در

وای به حال من دیوانه که افسار دلم بسته به گیسوی توست

 

تـــا بنشینی به بـــرم ، ای صنم والــه و شوریـده سرم ، ای صنم

×
×
  • اضافه کردن...