mosalman 294 ارسال شده در 13 خرداد، 2014 یکی دان و یکی بین و یکی گوی یکی خواه و یکی خوان و یکی جوی ز هر ذره بدو رویی و راهیست بر اثبات وجود او گواهیست بود نقش دل هر هوشمندی که باید نقشها را نقشبندی به لوحی گر هزاران حرف پیداست نیاید بیقلمزن یک الف راست
bar☻☻n 5895 ارسال شده در 14 خرداد، 2014 تو در چشم من همچو موجی خروشنده و سرکش و ناشکیبا که هر لحظه ات می کشاند به سویی نسیم هزار آرزوی فریبا
seyed mehdi hoseyni 27119 ارسال شده در 14 خرداد، 2014 آن عاشق دیوانه که مستی را ساخت پیمانه و جام و می پرستی را ساخت بی شک قدحی باده بنوشید و از آن ... سرمست شد این جهان هستی را ساخت
bar☻☻n 5895 ارسال شده در 14 خرداد، 2014 --- تو نوشین لب میان جمع خاموشی ولی چشمم ز هر موج نگاه دلکشت پیغام می گیرد
seyed mehdi hoseyni 27119 ارسال شده در 14 خرداد، 2014 در کلبـــه مــا سفره ارباب و فقیرانــــه جــــدا نیست در حلقه ما جنگ و نزاعی به سر شاه و گدا نیست ما مطرب عشقیم در کعبه ما جنگ رسیدن به خدا نیست
bar☻☻n 5895 ارسال شده در 14 خرداد، 2014 تکيه بر عهد تو کرديم و نمی دانستيم کانچه نزد تو حقير است همان ميثاق است
seyed mehdi hoseyni 27119 ارسال شده در 14 خرداد، 2014 تـو را اینجـا بـه صدهـا رنگ مـی جوینـد تــو را بـا حیلــه و نیــرنـگ مـی جـوینــد تـو را با نیـزه هــا در جنگ مــی جوینـد تــو را اینجا بـه گرد سنگ مـی جـوینــد
bar☻☻n 5895 ارسال شده در 14 خرداد، 2014 دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
seyed mehdi hoseyni 27119 ارسال شده در 14 خرداد، 2014 در اينجا خون مردم خفته در خون نيست در اينجـــا چهــره آزادگــــــي گـــم نيست در اينجا تخت شاهي دوش مردم نيست به نام عشق میخوانم من امشب گوشه میخانه می مانم
bar☻☻n 5895 ارسال شده در 14 خرداد، 2014 تا خانه ی ماه می روی با من باش برعکس که راه می روی با من باش یادت نرود که شب چراغت هستم از چاله به چاه می روی با من باش
seyed mehdi hoseyni 27119 ارسال شده در 14 خرداد، 2014 شب که در بستم و مست از می نابش کردم ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
bar☻☻n 5895 ارسال شده در 14 خرداد، 2014 مهربان آمدی ای عشق به مهمانی من پر شد از بوی خوشت خلوت روحانی من
seyed mehdi hoseyni 27119 ارسال شده در 14 خرداد، 2014 نکنــــد عشق در بــرابــر عقـــل ...دست از پـــــا درازتــــــر بـــاشد نکنـــد پــــرده چـون فـــرو افتـــد ...داستــــان داستـــــان زر بــاشد زير اين نيم کاسـه هاي قشنگ... نکنـــد کاســه اي دگـــر بـــاشد نکنـــد آنـکه درس ديـن مي داد ...از خــــدا پـاک بـي خبـر بـــاشد همچو سرو ايستادن در اين باد ...نکنـــد پـاسخش تبــــــر بـــاشد مرتضی کیوان
mosalman 294 ارسال شده در 18 خرداد، 2014 دریاب اگر اهل دلی پیشتر از صبح...چون غنچه نشکفته نسیم سحری را
Dreamy Girl 6672 ارسال شده در 23 خرداد، 2014 رود از دیده چو با یاد منش اشک ندامت لاله از خاکم و از کالبدم ناله برآید
mehran rezaeian 1066 ارسال شده در 23 خرداد، 2014 دلا غافل زسبحانی چه حاصل...مطیع نفس و شیطانی چه حاصل...بود قدر تو افزون از ملائک...تو قدر خود نمی دانی چه حاصل
seyed mehdi hoseyni 27119 ارسال شده در 23 خرداد، 2014 لبت را چون لبــــان فرخی دوزند تو را در آتش اندیشه ات سوزند هــــــــزاران فتنـــــــه انگیـــــــزند تــــو را بـــر سر در میخانه آویزند
Dreamy Girl 6672 ارسال شده در 23 خرداد، 2014 در شب تاریک هجران ره نمی دانم باز روی منظورم که هم شمع است و هم مهتاب کو؟
seyed mehdi hoseyni 27119 ارسال شده در 23 خرداد، 2014 وای به حال من دیوانه که افسار دلم بسته به گیسوی توست تـــا بنشینی به بـــرم ، ای صنم والــه و شوریـده سرم ، ای صنم
ارسال های توصیه شده