anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۰ روزگاریست که در میخانه خدمت میکنم در لباس فقر کار اهل دولت میکنم 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۰ مرا که عزلت عنقا گرفتمی همه عمر چنان اسیر گرفتی که باز تیهو را 1 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۰ ای نور ما ای صور ما ای دولت منصور ما جوشی بنه بر شور ما تا می شود انگور ما 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۰ از جرم ترسان میشوی وز چاره پرسان میشوی آن لحظه ترساننده را با خود نمیبینی چرا 3 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۰ اسب تازی شده مجروح به زیر پالان طوق زرین همه بر گردن خر میبینم 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۰ معاشرى خوش و رودى به ساز مى خواهم كه درد خويش بگويم به ناله ء بم و زير 3 لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۰ راه شومیست میزند مطرب...تلخواریست میچکد در جام...ننگواریست میتراشد نام 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 اسفند، ۱۳۹۰ معلوم کنی که اوست موجود باقی همه نقشها مخیل عراقی 2 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۰ لطفیست که می کند غمت با دلِ من ورنه دلِ تنگِ من چه جایِ غمِ توست؟ 3 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۰ تو را با گریه هایت بی بهانه دوست می دارم كه خواهد شست و خواهد بردمان این سیل بنیان كن... 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۰ نام تو « سهيل » است و فروغ دل مائي خواهم كه همه عمر ، فروزنده بماني اي نور دلم ! بندگي خلق روا نيست خواهم كه به درگاه خدا، بنده بماني. ***** 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۰ یا آب بود و ناگه اندر زمین فرو شد یا مرغ بود و از دام پرید در هوا شد 1 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۰ در این سیاهی و سردی ، بسان آتشگاه همیشه گرمم ، همیشه روشنم با عشق 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۰ قدح به شرط ادب گير زانكه تركيبش ز كاسه ء سر جمشيد و بهمن است و قباد 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۰ دوای درد بشر یک کلام باشد و بس که من برای تو فریاد می زنم: با عشق 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۰ قلندران حقيقت به نيم جو نخرند قباى اطلس آن كس كه از هنر عاريست 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۰ توئي كه خوبتري ز آفتاب و شكر خدا كه نيستم ز تو در روي آفتاب خجل 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۰ لطف خدا بيشتر از جرم ماست نكته ء سربسته چه دانى خموش 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۰ شب يلدای فراق است و شب قصه غم ياد از آن طره گيسو نكنم گو چه كنم؟ 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۰ من نمى يابم مجال اى دوستان گر چه دارد او جمالى بس جميل 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده