رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ای عشق تو ما را به کجا می کشی ای عشق

جز محنت و غم نیستی ، اما خوشی ای عشق

این شوری و شیرینی من خود ز لب توست

صد بار مرا می پزی و می چشی ای عشق...

  • Like 2
لینک به دیدگاه

تو ای خیال دلخواه زیباتری از آن ماه

کز اشک شوق دادم یک عمر شست و شویت

چون سایه در پناه دیوار غم بیاسای

شادی نمی گشاید ای دل دری به رویت...

  • Like 3
لینک به دیدگاه
تمام سایه ها را می كشم بر روزن مهتاب

حضورم را ز چشم شهر حاشا می كنم هر شب...

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

  • Like 3
لینک به دیدگاه

تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم

آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم

با آسمان مفاخره كردیم تا سحر

او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم...

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...