AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ تا فضل و عقل بيني بيمعرفت نشيني يك نكته ات بگويم خود را مبين كه رستي 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۰ ياد باد آن كه ز ما وقت سفر ياد نكرد به وداعى دل غمديده ء ما شاد نكرد 1 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ دل سراپرده محبت اوست دیده آیینه دار خلوت اوست 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ تیره گون شد کوکب بخت همایون فام من واژگون شد از سپهر واژگون اقبال من 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ نازار دلی را که تو جانش باشی معشوقه پیدا و نهانش باشی زان می ترسم که از دل آزردن تو دل خون شود و تو در میانش باشی 2 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ یار بیغیر که می در قدحش خون گردد خون من گر همه ریزد به قدح نوشش باد 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ دامنى گر چاك شد در عالم رندى چه باك جامه اى در نيكنامى نيز مى بايد دريد 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ در دیاری که در آن نیست کسی یار کسی یا رب ای کاش نیافتد به کسی کار کسی 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ يار اگر رفت و حق صحبت ديرين نشناخت حاش لله كه روم من ز پى يار دگر 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ روز وصلم به تن آرام نباشد جان را که دمادم کند اندیشه شب هجران را 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ آن را كه بوى عنبر زلف تو آرزوست چون عود گو بر آتش سودا بسوز و ساز 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ زندگی از بس گهی عزت گهی هم خار دارد چرخ بازیگر از این بی مهریا بسیار دارد 1 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ دل به رغبت مى سپارد جان به چشم مست يار گرچه هشياران ندادند اختيار خود به كس 1 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ سودای تو خوش است و وصال تو خوشتر است خوشتر ازین و آن چه بود آنم آرزوست 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ تو شمع انجمنى يك زبان و يكدل شو خيال و كوشش پروانه بين و خندان باش 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ شاهنشهی که شیشه جانها به دست اوست گر بشکند به سنگ فقط مزد شست اوست 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ تا شدم حلقه به گوش در ميخانه ء عشق هر دم آيد غمى از نوبه مبارك بادم 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ من خموشم حال من گر پرسی ای همدم که باز نالم و از ناله خود در فغان آرم تو را 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ اى نور چشم مستان در عين انتظارم چنگ حزين و جامى بنواز يا بگردان 3 لینک به دیدگاه
moh@mad 5513 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ نوای مرغ حزینی چو من چه خواهد بود که بلبلان تو در هر چمن هزارانند 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده