رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

سینه ی سرد زمین و لکه های گور

هر سلامی سایه ی تاریک بدرودی

دستهای خالی و در اسمانی دور

زردی خورشید بیمار تب الودی

  • Like 2
لینک به دیدگاه
ای که از کوچه معشوقه ما میگذری

بر حذر باش که سر میشکند دیوارش

 

دوست عزیز...با آخر حرف آخرین پست باید شعر بگین....

آخرین حرف ت بود....

باید با ت یک شعر رو بگین:icon_gol:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف

مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی

 

شرمنده خواستم پستم و پاک کنم اما هر چی تلاش کردم نفهمیدم چه جوری باید این کارو انجام بدم . آخه من همین امشب عضو شدم و هیچ آشنایی با این محیط ندارم

  • Like 4
لینک به دیدگاه
شبست و قایقم بشکسته و دریاست طوفانی

ز هر موجی به گوشم میرسد بانگ پریشانی

یک شب آتش در نیستانی فتاد................سوخت چون اشکی که بر جانی فتاد

  • Like 2
لینک به دیدگاه
یک شب آتش در نیستانی فتاد................سوخت چون اشکی که بر جانی فتاد

.

 

 

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی

خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

حافظ :icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
.

 

 

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی

خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

حافظ :icon_gol:

یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم..................در میان لاله و گل آشیانی داشتیم

  • Like 4
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...