رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ای ادمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید

یک نفر در اب دارد میسپارد جان

 

نعیم هر دو جهان پیش عاشقان بجوی

که این مطاع قلیل است و آن عطای کثیر

  • Like 6
لینک به دیدگاه
مارا چه غم اگر که شیخ شبی در میان جمع بر روی ما ببست به شادی در بهشت

 

تا نظاره کند گلستان را.................بر کن از خواب چشم نرگس را

  • Like 3
لینک به دیدگاه
دفتر دانش ما جمله بشوئيد به مى

كه فلك ديدم و در قصد دل دانا بود

 

دوست می دارم من این نالیدن دلسوز را

تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را

  • Like 5
لینک به دیدگاه
احرام چه بنديم چون آن قبله نه اين جاست

در سعى چه كوشيم چو از مروه صفا رفت

 

 

تا مست نباشی نبری بار غم یار

آری شتر مست کشد بار گران را

  • Like 5
لینک به دیدگاه
ایتی بود عذاب اندوه حافظ بی تو

که بر هیچکسش حاجت تفسیر نبود

 

در صورت و معنی که تو داری چه توان گفت

حسن تو ز تحسین تو بسته است زبان را

  • Like 5
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...