Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ ندانم کان مه نامهربان یادم کند یا نه فریب انگیز من با وعده ای شادم کند یا نه 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ هر شب از افغانِ من بیدار خلق ؛امّا چه سود؟ آنکه باید بشنود فریادِ من بیدار نیست 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ هر شب از افغانِ من بیدار خلق ؛امّا چه سود؟ آنکه باید بشنود فریادِ من بیدار نیست ترسم که اشک در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ دلم ملول شد از گفتگویِ خلق و هنوز به دل مرا هوسی ،غیرِ گفتگویِ تو نیست 4 لینک به دیدگاه
shayan1989 523 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ تو آنی که از یک مگس رنجه ای که امروز سالاو سر پنجه ای 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ یک دو روزی صبر کن ای جانِ بر لب آمده چون که خواهم در حضورِ دوست بسپارم تو را 4 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ اي بي تو حيات ها فسرده وي بي تو سماع مرده مرده ما بر در عشق حلقه كوبان تو قفل زده كليد برده 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ هر چه جز بار غمت بر دل مسكين منست برود از دل من وز دل من آن نرود 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18984 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ دل گفت وصالش به دعا باز توان يافت عمريست كه عمرم همه در كار دعا رفت 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ تربت پارس، چو جان جسم تو در سينه فشرد ليک در خاک وطن آتش عشقت نفسرد 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۰ دیر زمانی است روی شاخه این بید مرغی بنشسته کو به رنگ معماست نیست هم آهنگ او صدایی، رنگی چون من در این دیار ، تنها. تنهاست ( سهراب سپهري) 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18984 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ تو پندارى كه بدگو رفت و جان برد؟ حسابش با كرام الكاتبين است 2 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ تو آن جامی که می رقصی به دست مست می خواری من آن شمعم که می گریم سر بالین بیماری 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18984 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ يارب آن شاه وش ماه رخ زهره جبين در يك تاى كه و گوهر يك دانه ء كيست 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ توشه بخل میندوز که دود است و غبار سوزن کینه مپرتاپ که خنجر گردد 4 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس نسیم روضه ی شیراز پیک راهت بس 5 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق 4 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ قدحی درکش و سرخوش بتماشا بخرام تا ببینی که نگارت به چه ایین امد 4 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ دگر شهنشه دانش عضد که در تصنیف بنای کار مواقف به نام شاه نهاد (منصوب به حافظ) 4 لینک به دیدگاه
moein.s 18984 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۰ در چمن باد بهارى ز كنار گل و سرو به هوا دارى آن عارض و قامت برخاست 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده