AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ هاتفي از گوشه ميخانه دوش گفت ببخشند گنه مي بنوش 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ شكنج زلف پريشان به دست باد مده مگو كه خاطر عشاق گو پريشان باش 4 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ شب شد که شکوه ها ز دل تنگ برکنیم نالیم آنقدر که دلی با خبر کنیم 1 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی مارا یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ من بودم و او بود و دگر هیچکس امشب غم جایِ تو خالی که عحب انجمنی بود 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ در دفتر طبيب خرد باب عشق نيست ايدل بدرد خو كن و نام دوا مپرس 4 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ در نمازم خم ابروی تو با یاد امد حالتی رفت که محراب به فریاد امد 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان 4 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان ناز پروده تنعم نبرد راه به دوست عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ در ازل بست دلم با سر زلفت پيوند تا ابد سر نكشد وز سر پيمان نرود 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18984 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ احرام چه بنديم چون آن قبله نه اين جاست در سعى چه كوشيم چو از مروه صفا رفت 2 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ تا ذره ای ز درد خودم را نشان دهم بگذار در جدا شدن از یار جان دهم همچون نسیم می گذرد تا به رفتنش چون بوته زار دست برایش تکان دهم 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18984 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ مرغ زيرك نزند در چمنش پرده سراى هر بهارى كه به دنباله خزانى دارد 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ دلم پر می زند,عشق است شاید به تو سر می زند,عشق است شاید شکست آخر سکوت خانه ی من کسی در می زند,عشق است شاید 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18984 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ در ره عشق نشد كس به يقين محرم راز هر كسى بر حسب فكر گمانى دارد 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ در گریز از خلوت شبهایِ بیپایان خود بی تو اما خوابِ چشمم هیچ لالایی نداشت 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18984 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ تو را من چشم در راهم شبا هنگام که می گیرند در شاخ «تلاجن» سایه ها رنگ سیاهی 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۹۰ یک گلِ مقصود در این بوستان چیده نشد بی مددِ دوستان 3 لینک به دیدگاه
moein.s 18984 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۰ نقد دلى كه بود مرا صرف باده شد قلب سياه بود از آن در حرام رفت 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده