captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۰ لب چو آب حیات تو هست قوت جان وجود خاکی ما را از اوست ذکر رواح (حافظ) 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۰ حافظ سخن بگوی که بر صفحه ی جهان این نقش ماند از قلمت یادگار عمر 1 لینک به دیدگاه
True 20 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۰ رونق عهد شباب است دگر بستان را***میرسد مژده ی گل بلبل خوش الحان را 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۰ اه...باور نمیکنی که مرا با تو پیوستنی چنین باشد نگه ان دو چشم شور افکن سوی من گرم و دلنشین باشد 2 لینک به دیدگاه
moein.s 18984 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۰ در امید عبثی دل بستن تو بگو تا به کی آخر تا چند از تنم جامه برآر و بنوش شهد سوزنده لبهایم را 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۰ انکه میگوید دوستت دارم خنیاگر غمگینیست که اوازش را از دست داده است ای کاش عشق را زبان سخن بود.... 1 لینک به دیدگاه
moein.s 18984 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۰ دور از رخ تو دم بدم از گوشه ء چشمم سيلاب سرشك آمد و طوفان بلا رفت 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۰ تمام هستی من ایه ی تاریکیست که تو را در خود تکرار کنان به سحر گاه شکفتا ها و رستن های ابدی خواهد برد من در این ایه تو را اه کشیدم اه من در این ایه تو را با درخت و اب و اتش پیوند دادم... 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۰ من از دست غمت مشكل برم جان ولى دل را تو آسان بردى از من 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۰ ناودان ها ناله ها سر داده در ظلمت در خروش از ضربه های دلکش باران می خزد بر سنگفرش کوچه های دور نور محوی از پی فانوس شبگردان 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ نذر و فتوح صومعه در وجه مى نهيم دلق ريا به آب خرابات بركشيم 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ من از طرح نگاه تو امید مبهمی دارم نگاهت را مگیر از من که با ان عالمی دارم 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ ميان جعفرآباد و مصلى عبيرآميز مى آيد شمالش به شيراز آى و فيض روح قدسى به جوى از مردم صاحب كمالش 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ شادم که در شرار تو می سوزم شادم که در خیال تو میگریم 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ من به گوش خود از دهانش دوش سخنانى شنيده ام كه مپرس 5 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ سالها دل طلب جام حم از ما میکرد انچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ دلم رميده ء لولى و شيست شورانگيز دروغ وعده و قتال وضع و رنگ آميز 5 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ زمان گذشت زمان گذشت و شب روی شاخه های لخت اقاقی افتاد شب پشت شیشه های پنجره سر میخورد و با زبان سردش ته مانده های روز رفته را به درون میکشد 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ در ازل بست دلم با سر زلفت پيوند تا ابد سر نكشد وز سر پيمان نرود گر رود از پى خوبان دل من معذورست درد دارد چه كند كز پى درمان نرود 5 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 دی، ۱۳۹۰ دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل آدم بسرشتندو به پیمانه زدند 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده