melpomene 541 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۸۹ دل صنوبريم همچو بيد لرزان است ز حسرت قد و بالاى چون صنوبر دوست 1 لینک به دیدگاه
!ala مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۸۹ تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول آخر بسوخت جانم در کسب این فضائل لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۸۹ لعل تو داغی نهاد بر دل بریان من زلف تو در هم شکست توبه و پیمان من 2 لینک به دیدگاه
melpomene 541 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۸۹ نه من سبوكش اين دير رندسوزم و بس بسا سرا كه در اين كارخانه سنگ و سبوست 5 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۸۹ تیر غمم زدی به جان تا که به خون نشانی ام هر چه کنی بکن بُتا،زانکه خطا نمی کنی 5 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۸۹ یاران چه غریبانه رفتند ازاین خانه هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه 4 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۸۹ همای اوج سعادت به دام ما افتد اگر تو را گذری بر مقام ما افتاد 4 لینک به دیدگاه
melpomene 541 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 فروردین، ۱۳۸۹ ديشب گله زلفش با باد همى كردم گفتا غلطى بگذر زين فكرت سودايى 4 لینک به دیدگاه
sara 20 1717 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۸۹ يا قرض من از خزانه غيب رسان يا از کرم خودت مرا ساز غني 4 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۸۹ یار مرا،غار مرا،عشق جگر خوار مرا یار تویی،غار تویی،خواجه نگه دار مرا 3 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۸۹ ای ساربان آهسته ران که آرام جانم میرود آن دل که با خود داشتم با دلستانم میرود 2 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۸۹ دشنه ای نامرد بر پشتم نشست از غم نامردمی پشتم شکست 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۸۹ تا توانی دلی بدست آور دل شکستن هنر نمی باشد 2 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۸۹ در میان خلق سر در گم شدم عاقبت آلوده ی مردم شدم 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۸۹ من مست می عشقم هوشیار نخواهم شد و از خواب خوش ؟ بیدار نخواهم شد (ببخشید جای این علامت سواله چیه؟یادم نمیاد شرمنده!!! مستی؟) 2 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۸۹ من مست می عشقم هوشیار نخواهم شدو از خواب خوش ؟ بیدار نخواهم شد (ببخشید جای این علامت سواله چیه؟یادم نمیاد شرمنده!!! مستی؟) آره عزیز مستی درسته دوش با من گفت پنهان کاردانی تیز هوش وزشما پنهان نشاید کرد سر می فروش گفت آسان گی بر خود کار ها کز رو طبع سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۸۹ شاد زی با سیاه چشمان، شاد که جهان نیست جز فسانه و باد زآمده شادمان بباید بود وز گذشته نکرد باید یاد 2 لینک به دیدگاه
!ala مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۸۹ دیگران چون بروند از نظر از دل بروند تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی... لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 فروردین، ۱۳۸۹ یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم دولت صحبت آن مونس جان ما را بس 2 لینک به دیدگاه
!ala مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 29 فروردین، ۱۳۸۹ سر آن ندارد امشب كه برآيد آفتابى. چه خيال ها گذر كرد و گذر نكرد خوابى. به چه دير ماندى اى صبح كه جان من برآمد؟ بزه كردى و نكردند موذنان ثوابى لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده