hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ [quote=!ala;72073 اها یه چیز دیگه، تو با آرش کار داری چرا حرف منو نقل قول میکنی حالا من یه شعر میگم، فک کنم باید با ت بگم: منظورم به تو نبود منظورم بهآرش بود یعنی شعری که تو گفتی با ت تموم شد چرا باید آرش با ب شروع کنه شعر تو رو هم نقل قول کردم که متوجه بشه اخرش با ت تموم شد لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ توبه کردم که دگر توبۀ بی جا نکنمتا بود عمر به این عهد وفا خواهم کرد در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست مست از می می خواران از نرگس مستش مست 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ ببین اگه میگین مشاعره قاعده و قوانین خودش رو داره من با محدود کردن بقیه مخالفم ولی باید قواعد رعایت بشه به هر حال باید یادبگیریم چی جوری مشاعره می کنیم به نظر من اگه قراره با چیزی غیر از شعر سنتی مشاعره کنیم می تونیم یه تاپیک جدید باز کنیم مثل علی خان البته به نظر من تاپیک علی خیلی پر طرفدار میشه به هر حال باید یادبگیریم با شعر سنتی هم مشاعره کنیم من که از همین امروز شروع می کنم به تمرین کردن جواب سلام یادت رفت...!! با سلام به دوست عزیز که فک کنم درک این ترانه براش یکم سخت بوده اما دوست من مشعاره هس اینجا من هرچی دلم بخواد میذارم و میگم شما خیلی ناراحتی نیا بچه ها با هم کل کل نکنید!! الکی ماجرا رو جدی نکنید... با سلام خدمت آرش خان مثل اینکه تا حالا مشاعره نکردی که در جواب یک بیت یک ترانه بلند بالا می زنی درضمن میگن مشاعره یعنی شعر نه ترانه امیدوارم درک این مسئله برات سخت نباشه اگه میشه یه تاپیک بزن و توش فرق شعر و ترانه رو توش برام توضیح بده!! درضمن یادم رفت بود اینو بگم شعری که با ت تموم میشه با ب جواب نمی دن آرش خان منظورم به تو نبود منظورم بهآرش بود یعنی شعری که تو گفتی با ت تموم شد چرا باید آرش با ب شروع کنه شعر تو رو هم نقل قول کردم که متوجه بشه اخرش با ت تموم شد آقای حمید خان دیگه اسپم کافیه!! یه قضیه رو خیلی داری کش میدی. اینجا قرار شد شعر سنتی گذاشته بشه. دیگه پست تو این زمینه تو این تاپیک نذارین. اگه کل کل و دعوایی هم دارین، کوتاه بیاین ولی اگه دوس دارین، اینجا جای کل کل نیس. در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست مست از می می خواران از نرگس مستش مست تقدیر، که بر کشتنت آزرم نداشت بر حسن و جوانیت دل نرم نداشت اندر عجبم زجان ستان کز چو تویی جان بستد و از جمال تو شرم نداشت 1 لینک به دیدگاه
!ala مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ تو کز سرای طبيعت نميروی بيرون کجا بکوی طريقت گذر توانی کرد لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی؟ 3 لینک به دیدگاه
!ala مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ يا رب اين نوگل خندان كه سپردي به منش می سپارم به تو از چشم حسود چمنش لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ شب چون شبه روی شسته به قیر نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر 3 لینک به دیدگاه
!ala مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد لینک به دیدگاه
sara 20 1717 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ دیوانه میشد از غم او گاه گاه دل زان بستم اندر آن سر زلف سیاه دل 2 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ لبش می بوسم و سرمی کشم می به آب زندگانی برده ام پی 3 لینک به دیدگاه
sara 20 1717 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ یاری اندر كس نمیبینم یاران را چه شد؟ دوستی كی آخر آمد دوست داران را چه شد؟ 2 لینک به دیدگاه
!ala مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ در كنج دلم مهر كسی خانه ندارد كس جای در اين خانه ی ويرانه ندارد دل را به كف هر كه دهم باز پس آرد كس تاب نگهداری ديوانه ندارد لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ دوش ميگفت كه فردا بدهم كام دلت سببي ساز خدايا كه پشيمان نشود 2 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ در اندرونِ منِ خسته دل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست 3 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ تنها نه ز راز دل من پرده بر افتاد تا بود فلك شيوه ي او پرده دري بود 3 لینک به دیدگاه
taniam 256 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ داغ جانسوز من از خنده خونین پیداست ای بسا خنده که از گریه غم انگیزتر است 3 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ تا مگر همچو صبا باز به كوي تو رسم حاصلم دوش بجزناله ي شبگير نبود 2 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ در پس آینه طوطی صصفتم داشته اند آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ من ديوانه چو زلف تو رها ميكردم هيچ لايق ترم از حلقه زنجير نبود 2 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده