taniam 256 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ تا بود اشک روان از آتش غم بک نیست برق اگر سوزد چمن را جویبار آسوده است 2 لینک به دیدگاه
mehran_setup 232 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ ترسم که اشک در غم ما پرده در شود واین راز سر به مهر به عالم خبر شود گویند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود ولیک به خون جگر شود 1 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ دلا دیدی که آن فرزانه فرزند چه دید اندر خم این چرخ رنگین به جای دخت سیمین در کنارش فلک برسر نهادش لوح سنگین 2 لینک به دیدگاه
ALI* 880 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ علی جان وقتی اسم تاپیک رو می زاریم مشاعره باید قواعد رعایت بشه اگه اینطوری بود خوب اسمش رو عوض می کردین می نوشتین هر چه می خواهد دل تنگت بگو ناراحت نشو منظورم تو نیستی به صورت کلی می گم البته شعرت قشنگ بود من خودم یکی از طرفداران سرسخت شعر نیمایی هستم ولی بحث مشاعره فرق می کنه امیدوارم ناراحت نشده باشی حرف های من فقط به تو نیست علی جان به صورت کلی حرف ی زنم زیاد به خودت نگیر حالا جواب شعر خودم رو میدم البته در وصف علی آقا تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم ومن غمین همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی حمید عزیز من معنی هر چی دل تنگت میخواهد بگو رو با مشاعره میدونم شاید مشاعره با شعر سنتی قبلا شناخته میشده اما دلیل نمیشه که الان نشه شعر نو رو استفاده کنیم اشکال نداره به خاطر گل روی شما یه تاپیک میزنم به عنوان مشاعره با شعر نو 5 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم 3 لینک به دیدگاه
ARASH_NAZARI 737 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ مامان بابای من کیه چرا هر شب یه مرد اینجاس چرا وقتی میان خونه همه موهای تو پیداس چرا وقتی میان خونه در و قفل می کنی رو من چرا مشروب می ریزی چرا هرزه بهت می گن مامان دوستم ازم پرسید بگو اسم بابات چیه مامان امشب تو قول می دی بگی بابای من کیه بابا یاسر بابا نادر بابا ناصر مامان بابای من کیه مامان بیوه مامان صیغه مامان هرزه بگو چیه شناسنامه ندارم من مگه می شه همه دارن چرا مردا که صبح میرن تو پاکت پول میذارن مامان بابای من کیه مامان من از کدوم بابام میگی من هم نمی دونم گذاشتم اسمش و گمنام مامان بابای من کیه مامان من دختر کیم مامان همسایه ها میگن که من یک اشتباهیم *مامان گفتی که باباهام به من محرم نمی شن مامان دیشب نبودی تو بابا اومد اتاق من بابا یاسر بابا نادر بابا ناصر مامان بابای من کیه مامان بیوه مامان صیغه مامان هرزه بگو چیه لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ مامان بابای من کیه چرا هر شب یه مرد اینجاس چرا وقتی میان خونه همه موهای تو پیداس چرا وقتی میان خونه در و قفل می کنی رو من چرا مشروب می ریزی چرا هرزه بهت می گن مامان دوستم ازم پرسید بگو اسم بابات چیه مامان امشب تو قول می دی بگی بابای من کیه بابا یاسر بابا نادر بابا ناصر مامان بابای من کیه مامان بیوه مامان صیغه مامان هرزه بگو چیه شناسنامه ندارم من مگه می شه همه دارن چرا مردا که صبح میرن تو پاکت پول میذارن مامان بابای من کیه مامان من از کدوم بابام میگی من هم نمی دونم گذاشتم اسمش و گمنام مامان بابای من کیه مامان من دختر کیم مامان همسایه ها میگن که من یک اشتباهیم *مامان گفتی که باباهام به من محرم نمی شن مامان دیشب نبودی تو بابا اومد اتاق من بابا یاسر بابا نادر بابا ناصر مامان بابای من کیه مامان بیوه مامان صیغه مامان هرزه بگو چیه بابا اینجا مشاعره ست باز شعر علی خیلی بهتر بود خواهش میکنم جای اینجور ..... (نمی تونم اسمش رو شعر بزارم هر چی هست شعر نیس ) اینجا نیست خواهشا فضای مشاعره رو خراب نکنیم این مبتذلیات جاش اینجا نیست 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ حميد آقا اولا سلام!!! خوش اومدي به انجمن!! ببين اين تاپيك هر مدل شعري ميخوره بهش! از اولش همين بوده و اميدوارم تا آخر همين باشه. من شعر نو علاقه زيادي ندارم . ولي از محدود كردن ديگران خوشم نمياد. علي جان و بقه بچه هايي كه شعر نو دوس دارن همين جا بيانو بگن و اگه قراره فقط با شعر سنتي مشاعره كنيم يه تاپيك ديگه باز بشه. 3 لینک به دیدگاه
!ala مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ من الان بخوام شعر بگم، باید از چی بگم؟؟؟ لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ خوب به نظر من بهتر ادامه شعر سنتی رو تو همین تاپیک بزاریم و برای شعر نو بریم تاپیکی که علی زده 2 لینک به دیدگاه
!ala مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ (اوهوم، اوهم....) زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ حميد آقا اولا سلام!!! خوش اومدي به انجمن!!ببين اين تاپيك هر مدل شعري ميخوره بهش! از اولش همين بوده و اميدوارم تا آخر همين باشه. من شعر نو علاقه زيادي ندارم . ولي از محدود كردن ديگران خوشم نمياد. علي جان و بقه بچه هايي كه شعر نو دوس دارن همين جا بيانو بگن و اگه قراره فقط با شعر سنتي مشاعره كنيم يه تاپيك ديگه باز بشه. ببین اگه میگین مشاعره قاعده و قوانین خودش رو داره من با محدود کردن بقیه مخالفم ولی باید قواعد رعایت بشه به هر حال باید یادبگیریم چی جوری مشاعره می کنیم به نظر من اگه قراره با چیزی غیر از شعر سنتی مشاعره کنیم می تونیم یه تاپیک جدید باز کنیم مثل علی خان البته به نظر من تاپیک علی خیلی پر طرفدار میشه به هر حال باید یادبگیریم با شعر سنتی هم مشاعره کنیم من که از همین امروز شروع می کنم به تمرین کردن 1 لینک به دیدگاه
ARASH_NAZARI 737 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ بابا اینجا مشاعره ست باز شعر علی خیلی بهتر بود خواهش میکنم جای اینجور ..... (نمی تونم اسمش رو شعر بزارم هر چی هست شعر نیس ) اینجا نیست خواهشا فضای مشاعره رو خراب نکنیم این مبتذلیات جاش اینجا نیست با سلام به دوست عزیز که فک کنم درک این ترانه براش یکم سخت بوده اما دوست من مشعاره هس اینجا من هرچی دلم بخواد میذارم و میگم شما خیلی ناراحتی نیا لینک به دیدگاه
ARASH_NAZARI 737 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ باخشم به در كوفت وبر مبل نشست يك دفعه صدا،صورت من،ضربت دست آن روز عزيزم تو نديدي كه چطور چشمان من از دست تو افتاد و شكست 2 لینک به دیدگاه
armstrong 2214 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۸۹ ترسم آن سیمین بدن باشد در آغوش رقیب دیده ام تقویم را،امشب قمر در عقرب ست. 2 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ با سلام به دوست عزیز که فک کنم درک این ترانه براش یکم سخت بوده اما دوست من مشعاره هس اینجا من هرچی دلم بخواد میذارم و میگم شما خیلی ناراحتی نیا با سلام خدمت آرش خان مثل اینکه تا حالا مشاعره نکردی که در جواب یک بیت یک ترانه بلند بالا می زنی درضمن میگن مشاعره یعنی شعر نه ترانه امیدوارم درک این مسئله برات سخت نباشه 2 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ (اوهوم، اوهم....) زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت درضمن یادم رفت بود اینو بگم شعری که با ت تموم میشه با ب جواب نمی دن آرش خان لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ ترسم آن سیمین بدن باشد در آغوش رقیب دیده ام تقویم را،امشب قمر در عقرب ست. تا عشق تو در جان من خسته وطن ساخت شادم که سرای دلم از غیر تو پرداخت 1 لینک به دیدگاه
!ala مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ با سلام خدمت آرش خان مثل اینکه تا حالا مشاعره نکردی که در جواب یک بیت یک ترانه بلند بالا می زنی درضمن میگن مشاعره یعنی شعر نه ترانه امیدوارم درک این مسئله برات سخت نباشه درضمن یادم رفت بود اینو بگم شعری که با ت تموم میشه با ب جواب نمی دن آرش خان ببخشید شما اگه با آرش مشکلی داری یا نکته ای میخوای بهش بگی بهتره بری تو صفش این کارو بکنی، :w00: هی من میام یه شعر بگم میبینم چند تا پست بدون شعر اضافه شده.. اها یه چیز دیگه، تو با آرش کار داری چرا حرف منو نقل قول میکنی حالا من یه شعر میگم، فک کنم باید با ت بگم: تا گوشه چشمي به من آن سيم تن انداخت خوبان جهان را همه از چشم من انداخت لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۸۹ توبه کردم که دگر توبۀ بی جا نکنم تا بود عمر به این عهد وفا خواهم کرد 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده