*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۰ دلم بي روي او درياي درد است همين دريا مرا در خود فرو برد 5 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۰ دل افکاری که روی خود به خون دیده میشوید چرا از وی نمیداری دو دست خود نمیشویی ؟ مولوی 3 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۰ یک جا نشسته ست روی لبانت لبخند شیرین، فریاد فرهاد در گریه هایت ، سرمای بهمن در خنده هایت ،گرمای مرداد 5 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۰ دوش تاصبح از صوامع قدس میشنیدم خروش ماتمیان 6 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۰ نسيم زلف جانان كو؟ كه چون برگ خزان ديده به پاي سرو خود دارم ، هواي جانفشاني را 8 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۰ اگر تو عاشقی غم را رها کن عروسی بین و ماتم را رها کن مولانا 5 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ نازها زان نرگس مستانه اش باید کشید این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش... 4 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ شب چو در بستم و مست از می نابش کردم ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم 3 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم محتسب داند که من این کارها کمتر کنم... 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ مست است یار و یاد حریفان نمی کند ذکرش بخیر ساقی مسکین نواز من 2 لینک به دیدگاه
master of law 526 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ مست است یار و یاد حریفان نمی کندذکرش بخیر ساقی مسکین نواز من نمیگزیند این دلم بجز تو یار دیگری جز عشق تو نمیزند بدل شرار دیگری 2 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت 2 لینک به دیدگاه
master of law 526 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار که توسنی چو فلک رام تازیانه توست 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست 6 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت... 6 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست 5 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ تا نسوزد خويش را يكبارگي كـي تواند رست از غمخوارگـي 5 لینک به دیدگاه
ali6668 1159 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ يا رب سببي ساز كه يارم به سلامت باز آيد و برهاندم از بند ملامت 5 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ تا نگردي آشنا زين پرده رمزي نشنوي گوش نامحرم نباشد جاي پيغام سروش 4 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۰ شب گشت ولیک پیش اغیار روز ست شب من از رخ یار 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده