captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ نه من بر ان گل عارض غزل سرایم و بس که عندلیب تو از هر طرف هزارانند 2 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند 3 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادندواندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند در این دنیا که نامردان عصا از کور میدزدند ...من از ناباوری انجا محبت جستجو کردم 1 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ در این دنیا که نامردان عصا از کور میدزدند ...من از ناباوری انجا محبت جستجو کردم ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه ما پنداشتیم ... 6 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ منظور خردمند من آن ماه که او را با حسن ادب شیوه صاحب نظری بود (حافظ) 6 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست واندر آن آینه صد گونه تماشا می کرد 6 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش بیچاره ندانست که یارش سفری بود 5 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 514] [TR] [/TR] [TR] [TD=width: 273]دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش[/TD] [TD=width: 239]و از شما پنهان نشاید کرد سر می فروش[/TD] [/TR] [/TABLE] 6 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ شعر خافظ در زمان آدم اندر باغ خلد دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود ... 3 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ دردم از یارست و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم.... 4 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ معرفت نیست درین قوم خدایا سببی تا برم گوهر خود را به خریدار دگر 4 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم... 4 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۹۰ مرا تا عشق تعلیم سخن کرد حدیثم نکته هر محفلی بود 2 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۹۰ دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی کز عکس روی او شب هجران سرآمدی ... 5 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۹۰ یاری اندر کس نمی بینیم یاران را چه شد دوستی کی آخر امد دوستداران را چه شد 4 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۹۰ در شان من به دُرد کشی ظن بد مبر کالوده گشت خرقه ولی پاک دامنم 5 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۹۰ منه که خون بی بها شود ای دوست منه که حق دل فنا شود ای دوست... 4 لینک به دیدگاه
تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مهر، ۱۳۹۰ تو را با بی قراری میسرایم تو را با اشک و زاری میسرایم 5 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۰ مجلس انس و بهار و بحث شعر اندر میان نستدن جام می از جانان گرانجانی بود 3 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۰ دل رمیده ی ما را که پیش می گیرد خبر دهید به مجنون خسته از زنجیر ... 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده