S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ دین و دل به یک دیدن، باختیم و خرسندیم در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟ 1 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 مرداد، ۱۳۹۰ یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد 2 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 شهریور، ۱۳۹۰ دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم 1 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 شهریور، ۱۳۹۰ محرم این هوش جز بی هوش نیست مر زبان را مشتری جز گوش نیست 4 لینک به دیدگاه
layla 639 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 شهریور، ۱۳۹۰ تو قند نخورده کی توانی دانست طعمش چه بود کان به خودش می مانست عشقت به مثل چو قند و تا زان نخوری فهمیدن طعم ان نخواهی دانست 4 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 شهریور، ۱۳۹۰ تا نگردی اشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نا محرم نباشد جای پیغام سروش 5 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۰ شد خط عمر حاصل گرزانکه با تو مارا هرگز بعمر روزی روزی شود وصالی 5 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۰ یار دلدار من ار قلب بدین سان شکند ببرد زود به جانداری خود پادشهش 4 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۰ شکرانه دادی عشق را از تحفهها و مالها هل مال را خود را بده شکرانه شو شکرانه شو. 4 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۰ وین سرکشی که کنگره ی کاخ وصل راست سرها بر آستانه ی خاک او در شود 4 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ دعای جان تو ورد زبان مشتاقان همیشه تا که بود متصل مسا و صباح صلاح و توبه و تقوی ز ما مجو حافظ زرند و عاشق و مجنون کسی نیافت صلاح 3 لینک به دیدگاه
vahid hipodamus 7044 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ حدیث دوست نگوییم مگر به حضرت دوست که آشنا سخن آشنا نگه دارد 3 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ دستی که در فراق تو می کوفتم به سر باور نداشتم به بغل در بر آرمت 1 لینک به دیدگاه
layla 639 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ تو بحال من مسکین بجفا مینگری من بخاک کف پایت بوفا مینگرم...... 7 لینک به دیدگاه
captain 9274 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست (پروین اعتصامی) 5 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ تن ز جان و جان ز تن مستور نیست لیک کس را دید جان دستور نیست 5 لینک به دیدگاه
sadafv 6584 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ ترسم که اشک در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود... 4 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 شهریور، ۱۳۹۰ درد درد شمس تبریزی مرا لحظه لحظه گنج درمان آمده 4 لینک به دیدگاه
sarevan 9753 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 شهریور، ۱۳۹۰ همه هست آرزویم که ببینم از تو رویى, چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویى 3 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 شهریور، ۱۳۹۰ یکی چو باده پرستان صراحی اندر دست یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ ایاغ: پیاله شراب 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده