مشاعره

[hasti1988 22046]

یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم

هر چند در این عهد خریدار ندارد

[Sh.92 3961]

یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم

هر چند در این عهد خریدار ندارد

 

درنمیگیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست ....خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت

[ali6668 1159]

تاتو به داد من رسی کشته مرا فراق تو

تا تو مراد من دهی من به خدا رسیده ام

[hasti1988 22046]

می رسد روزی که شرط عاشقی دلدادگی است

آن زمان هر دل فقط یک بار عاشق می شود

[s_solhjou 1598]

دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را

 

دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

[S.F 24932]

این زمان بیناتریم از روزگار پیشمان

آن زمان چشمان بینا قلب تاری داشتيم

[captain 9274]

ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون

روی سوی خانه خمار دارد پیر ما

(حافظ)

[hasti1988 22046]

از پی آن گل نورسته دل ما یا رب

خود کجا شد که ندیدیم درین چند گهش

[Ashley.G 443]

شاه شوريده سران خوان من بيسامان

زانكه در كم خردي از همه عالم بيشم

[Himmler 22171]

می ده گزافه ساقیا تا کم شود خوف و رجا

گردن بزن اندیشه را ما از کجا او از کجا

پیش آر نوشانوش را از بیخ برکن هوش را

آن عیش بی‌روپوش را از بند هستی برگشا

[Sh.92 3961]

می ده گزافه ساقیا تا کم شود خوف و رجا

گردن بزن اندیشه را ما از کجا او از کجا

پیش آر نوشانوش را از بیخ برکن هوش را

آن عیش بی‌روپوش را از بند هستی برگشا

 

ای صبا سوختگان بر سر ره منتظرند.....گر از ان یار سفر کرده پیامی داری

[captain 9274]

یغمای عقل و دین را بیرون خرام و سر مست

در سر کلاه بشکن بر تن قبا بگردان

(حافظ)

[Sh.92 3961]

یغمای عقل و دین را بیرون خرام و سر مست

در سر کلاه بشکن بر تن قبا بگردان

(حافظ)

 

نی دولت دنیا به ستم می ارزد ....نی لذت مستیش الم می ارزد

[hasti1988 22046]

درون خلوت کر و بیان عالم قدس

صریر کلک تو باشد سماع روحانی

[Himmler 22171]

یاد تو شراب و یاد ما آب ما

چون سرخر تو همچو پالیز

ای غم اجلت در این قنینه‌ست

گر مردنت آرزوست مگریز

مولوی

[Sh.92 3961]

یاد تو شراب و یاد ما آب ما

چون سرخر تو همچو پالیز

ای غم اجلت در این قنینه‌ست

گر مردنت آرزوست مگریز

 

مولوی

 

زین سفر گر به سلامت به وطن باز رسم .... نذر کردم که هم از راه به میخانه روم

[Himmler 22171]

مسافر چون بود رهرو کدام است

که را گویم که او مرد تمام است

 

شبستری

[Sh.92 3961]

مسافر چون بود رهرو کدام است

که را گویم که او مرد تمام است

 

شبستری

 

تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج ... سزد اگر همه دلبران دهندت باج

[Himmler 22171]

جهان را معنی آدم به جای است

چه حاصل آدمی خویی ندارد

اگر صد گنج زر دارد چه حاصل

که سختن را ترازویی ندارد

 

خاقانی

[Ashley.G 443]

دلي كز معرفت نور و صفا ديد

به هر چيزي كه ديد اول خدا ديد