رفتن به مطلب

Anooshe

ارسال های توصیه شده

  sadafv گفته است:
جدا شد یار شیرینت کنون تنها نشین ای شمع

که حکم آسمان اینست اگر سوزی وگر سازی ....

(درست گفتم؟!؟!)

:banel_smiley_4:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
  alimec گفته است:
:banel_smiley_4:

ببخشید این الان یعنی چی؟!

 

یک حرف صوفیانه بگویم اجازتست

ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری ...

(واسه این که اسپم نشه این بیت رو هم گفتم !):ws2:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  نقل قول
یارب ان نو گل خندان که سپردی به منش

می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

شب جمعه‌ها نخفتن، به خدای راز گفتن

ز وجود بی‌نیازش، طلب نیاز کردن

ببخشید حیف م اومد بیت بعدیش رو ننویسم .

 

به خدا قسم که آن‌را، ثمر آن قدر نباشد

که به روی ناامیدی در بسته باز کردن

 

شیخ بهایی

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  نقل قول
شرمم از خرقه ی آلوده ی خود می آید

که برو وصله به صد شعبده پیراسته ام

ما ز یاران چشم یاری داشتیم,

خود غلط بود آن چه می پنداشتیم.

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  مهران رضائیان گفته است:
تا که بگویم غم دل بیشتر

دوست ترت دارم از هر چه دوست

ای تو به من از خود من خویش تر

 

شعرتون از مصرع دوم شروع شده و اول مصرعش این نیست.

لطفا قواعد رو رعایت کنید.

 

 

روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

  • Like 4
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...
AM 00 : 1

Hour
Minutes
AM PM
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12