سمندون 19437 ارسال شده در 12 مهر، 2010 اوهوم، ولی این پارتی داشت!چون دیگه نشنیدم جای دیگه همچین ناظمی یافت بشه! همین دیگه ناظم درست حسابی بالا سرت نبوده این شدی دیگه 2
VINA 31339 ارسال شده در 12 مهر، 2010 توی دوران راهنمایی و دبیرستان به اجبار باید نماز میخوندیم آیا هیچ گاه دبیر پرورشی و معاونت مدرسه فکر کردند که آیا دانش آموز مدرسه مسلمونه شاید دین دیگری داشت آیا فکر کردند که بچه ها وضو میگیرند یا نه آیا میدانستند که توی زمین وقفی نمیشه نماز خوند .................... چه گناه کار بودنند و نمیدانستند جز اینکه سر صفوف نماز میایستادیم اما دلمان و فکرمان و ذهنمان جای دیگری بود جز اینکه بدون وضو میایستادیم دبیر ورزش ما که یه آن چادر از سرش نمی افتاد و رییس بسیج بود و کلی بچه های مردم رو نصیحت میکرد آیا لحظه ای بچه خودش رو نصیحت کرد ..................بچه ای که از خونه فرار کرد و وقتی بازگشت حامله بود .................. شاید دخترش از دست مامانش دیونه شده باشه بعدش گناه مادر به پای دختر نمینویسن که پسر نوح و نوح چه نسبتی با هم داشتن ولی ناظم ما انخد باحال بود، یادمه مارو بردن رامسر اردو!اونجا دخملا هم اومده بودن! ناظم ما داشت مخ ناظم اونا رو میزد، بچه هام که ... یه صلوات واسه شادی روح عمت! میگم شمپت ما هم بردن رامسر با پسرا بودیم نکنه شماها بودید مدرسه اینا چرا اینجوری بود بابا مدرسه ما اصلا نمازخونه نداشت یادمه همیشه میرفتم تو کلاس رو میز نماز میخوندم یعنی همه همینطوری میخوندیم:ws2: تازشم یه ناظم داشتیم میگفت بچه ها پسرهای مدرسه ... محل نکنید برید با بچه های بهزاد اونا مهندس میشن اما اینا علافن من که دوران مدرسه بهم خوش گذشت تنها گیریم میداد رو مدل موهام بود همین 4
am in 25041 ارسال شده در 12 مهر، 2010 آی سمندون بی دندون، تو که ناظم داشتی چرا این درومدی؟ مینا لو رفتم؟ فرارررررر 3
VINA 31339 ارسال شده در 12 مهر، 2010 آی سمندون بی دندون، تو که ناظم داشتی چرا این درومدی؟ مینا لو رفتم؟ فرارررررر حالا از کجا معلوم شما بودید من اصلا پسرا رو نگاه نکردم اما ما هر جا میرفتیم پسرا هم اونجا میومدن یعنی ما رسیده بودیم اونا قبل ما بودن 2
سمندون 19437 ارسال شده در 12 مهر، 2010 آی سمندون بی دندون، تو که ناظم داشتی چرا این درومدی؟ مینا لو رفتم؟ فرارررررر من که جیگرمممماز این بهتر دیگه چی میخواستم بشم :w16: واییییییییییی فدام شیییییییییی 2
am in 25041 ارسال شده در 12 مهر، 2010 مینا نه بابا شما نبودین، اون دخیا مازنی بودن! سمندون تو که خیلی نازی، به خاله سوسکه گفتی زکی! 3
سمندون 19437 ارسال شده در 12 مهر، 2010 مینا نه بابا شما نبودین، اون دخیا مازنی بودن! سمندون تو که خیلی نازی، به خاله سوسکه گفتی زکی! موش بخورت 1
maryam_alien 9904 ارسال شده در 12 مهر، 2010 یه بار خانوم دکتر فردوسی رو آوردن مدرسه ما. اونم شروع کرد به گفتن اینکه: بله حتی دوستاتون توی مدرسه رو هم بغل نکنین کارتون به جاهای باریک میکشه.:jawdrop: زنگ تفریح بعدی منم جلوی ناظممون دوستمو محکم بغل کردم و لپشو ماچ کردم..چشماش داشت میزد بیرون. گفت: نکن این کارارو... 4
pegah 733 مالک ارسال شده در 12 مهر، 2010 اسپم ممنوع :167::167::167::167:بحث سر بگیر ببندای دوران ما بوده که حالا همه چیز آزاد شده زمان ما همه چیز اخ بود اما حالا خوبه 1
pegah 733 مالک ارسال شده در 12 مهر، 2010 یه بار خانوم دکتر فردوسی رو آوردن مدرسه ما. اونم شروع کرد به گفتن اینکه: بله حتی دوستاتون توی مدرسه رو هم بغل نکنین کارتون به جاهای باریک میکشه.:jawdrop:زنگ تفریح بعدی منم جلوی ناظممون دوستمو محکم بغل کردم و لپشو ماچ کردم..چشماش داشت میزد بیرون. گفت: نکن این کارارو... متاسفمبرای افکار غلطی که دارند اگر کسی هم دنبال چیزی نباشه اینقدر گیر میدن تا طرف بره دنبالش ببینه چیه ..................خیر سرشون فرهنگی بودند 3
pegah 733 مالک ارسال شده در 13 مهر، 2010 :banel_smiley_52::banel_smiley_52::banel_smiley_52::banel_smiley_52::banel_smiley_52: 1
mohsen 88 10106 ارسال شده در 13 مهر، 2010 اما ما یه مدیر داشتیم که موقع نماز میگفت هر کسی نماز نمیخاد بخونه بره حیاط پشت ساختمون مدرسه.اصلا" به زور کسیو وادار به خوندن نماز نمیکرد. 3
pegah 733 مالک ارسال شده در 13 مهر، 2010 اما ما یه مدیر داشتیم که موقع نماز میگفت هر کسی نماز نمیخاد بخونه بره حیاط پشت ساختمون مدرسه.اصلا" به زور کسیو وادار به خوندن نماز نمیکرد. آدم باشعوري بوده 1
mohsen 88 10106 ارسال شده در 13 مهر، 2010 آدم باشعوري بوده آره.خیلی.منظورم از گفتنش این بود که خیلی از تصمیماتی که تو مدرسه در باره ما گرفته میشد ناشی از طرز فکر معلم یا مدیر ما بود که ممکنه از عقده های شخصی اونا ناشی شده باشه 2
هوتن 15061 ارسال شده در 13 مهر، 2010 عجب چه شیطونایی بودین شماها...........منکه بچه خوبی بودم ........اصلا از این کارا نمیکردم.............خدایا شکرت که منو به راه راست هدایت کردی.:ws36::ws36:. حالا بیاین نماز جماعت بخونین :8713: 4
mohsen 88 10106 ارسال شده در 13 مهر، 2010 عجب چه شیطونایی بودین شماها...........منکه بچه خوبی بودم ........اصلا از این کارا نمیکردم.............خدایا شکرت که منو به راه راست هدایت کردی.:ws36::ws36:. حالا بیاین نماز جماعت بخونین :8713: حتما" تو هم میخای امام جماعت ما بشی 2
VINA 31339 ارسال شده در 13 مهر، 2010 اسپم ممنوع :167::167::167::167:بحث سر بگیر ببندای دوران ما بوده که حالا همه چیز آزاد شده زمان ما همه چیز اخ بود اما حالا خوبه مدیرای شما اینطوری بودن مدیر ما همیشه میگفت بچه ها الان بهترین دوران زندگیتینو تا میتونید شاد باشید شیطونی کنید اما با پسرا دوست نشید پسرا واسه خندن(اینو اون میگفت نه من) یه پسرم داشت همیشه میومد سوییچ میگرفت هیییی تف تو روحش چقدر ما رو میخندوند حتما" تو هم میخای امام جماعت ما بشی چشه مگه تازه اخوند چشم سبزم هست من همیشه کچل دیدم 1
pegah 733 مالک ارسال شده در 13 مهر، 2010 مدیرای شما اینطوری بودن مدیر ما همیشه میگفت بچه ها الان بهترین دوران زندگیتینو تا میتونید شاد باشید شیطونی کنید اما با پسرا دوست نشید پسرا واسه خندن(اینو اون میگفت نه من) یه پسرم داشت همیشه میومد سوییچ میگرفتهیییی تف تو روحش چقدر ما رو میخندوند اي بابا خب تورش ميكردي بي عرضه بازي در اوردي 1
هوتن 15061 ارسال شده در 13 مهر، 2010 حتما" تو هم میخای امام جماعت ما بشی فرزندم...بنده عمل به وظیفه میکنم.............سبحان الله بیا در اغوش اسلام:zadan: 2
ارسال های توصیه شده