هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۸۹ ........................... ............................... ...................................... از قــــدرت و زیبایی جوانیت لذت ببر و یادت باشه قدر قدرت و زیبایی جوانیت رو نمی فهمی تا وقتی رنگ ببازه ! اما باور کن ۲۰ سال دیگه وقتی به عکسات نگاه کنی متوجه میشی چه امکاناتی در برابرت قرار داشته و چقدر ظاهر دل انگیزی داشتی ! اینو الان متوجه نیستی ! تو انقدر که فکر می کنی چاق نیستی !!دل نگران آینده نباش ، نگران نگرانیه اونایی باش که به فکر مشکلاتی هستند که حل کردنش برای تو مثل آب خوردنه !مشکلات واقعی زندگیت چیزایی هستند که هرگز به خاطر نگرانت خطور نمیکنه ! مثل مشکلاتی که در یه ساعت معمولی در یه روز معمولی هفته تو رو به خودت میپیچونه هر روز حداقل دست به کاری بزن که ازش میترسی .... آواز بخون .... با احساسات دل مردم با بی احتیاطی برخورد نکن ! و با کسانی که با تو اینطور برخورد می کنن کنار نیا ! راحت باش ...وقتت رو با حسادت تلف نکن ! گاهی انسان پیشه و گاهی عقب تر از دیگرانه ، این یک قاعده ست و در انتهای راه به خودت ایمان داشته باش . تعریف هایی که ازت میشه به خاطر بسپار و اهانت ها رو فراموش کن و اگه در این مورد موفق شدی به منم یاد بده ! محبت و دلدادگی ها رو حفظ کن و عملکرد حساب بانکیت رو بریز دور !!!! سعی کن اگه نمی دونی با زندگیت چی کار کنی احساس گناه به خودت راه نده ، خیلی ها رو میشناختم که در ۲۲ سالگی هنوز نمی دونستند و خیلی ها رو میشناسم که ۴۰ سال دارن و هنوز نمی دونن ! ولی تلاش کن ، زیاد مشورت کن ! با زیر دستات مهربان باش روزی دلت براشون تنگ میشه ... شاید ازدواج کنی شایدم نکنی ، شاید بچه دار شی شایدم نشی ... شاید در ۷۵ مین سالگرد ازدواجت بلند شی و برقصی ! به هر حال هر کاری می کنی زیاد به خودت غرقه نشو ! زیادی هم خودت رو سرزنش نکن. انتخابای تو در زندگیت مثل دیگران فقط رو شانس و فرصته ... از بدنت لذت ببر و هر طور میتونی ازش بهره بگیر ! از نظر دیگران درباره بدنت نترس ، جسم تو با ارزش ترین ابزاریه که در اختیار توست . به هر حال از خوندن مجلات زیبایی پرهیز کن چون باعث میشه حس کنی زشتی ... پدر و مادرت رو بشناس ، هرگز نمی دونی اونارو کی از دست میدی ... با خواهر و برادرات مهربان باش،اونا بهترین رابط تو با گذشته هستن و به احتمال فراوان در آینده نیز همراه تو خواهند بود .اینو درک کن که دوستات میان و میرن ولی معدودی رو که ارزش دارن نگه دار .... سعی فواصل جغرافیایی و تفاوت دید و نگاه ها رو کم کنی چون هر چه از سنت بگذره بیشتر به کسانی که در جوانی میشناختی نیاز پیدا می کنی ... میتونی تو نیویورک زندگی کنی ولی قبل از اینکه بهت فشار بیاد اونجا رو ترک کن میتونی در زیبا ترین شهر ها زندگی کنی اما قبل از اینکه زیاد بهت خوش بگذره اونجا رو هم ترک کن ... سفر کن .... زیاد با موهات ور نرو ! و گرنه در ۴۰ سالگی ۸۵ ساله به نظر میای ! دقت کن به کی نصیحت می کنی اما همیشه در برابر نصیحت صبور باش ! پند به دیگران مانع از نابودی زندگی میشه اون رو جلا میده ، زشتی ها شو از بین میبره و باعث میشه بیش از ارزش واقعیش از اون لذت ببری و به هر حال در تند باد حوادث مواظب خودت باش ... 29 لینک به دیدگاه
Eastern Girl 277 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۸۹ خيلي خوب بود ، موچكر :flowerysmile: 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۸۹ هميشه از خوبيهاي آدما واسه خودت ديوار بساز پس هر وقت در حقت بدي کردن ، فقط يه آجر از ديوار بردار بي انصافيه اگه ديوار رو خراب کني اگر تو بيايي به پرستاري من شب هجران نکند قصد دل آزاري من اگر شبي از شبهاي زمستاني، مسافري به اميد گرماي نگاهت به تو پناه آورد تنهايش نگذار. شايد در گرمترين روزهاي تابستان به خنکي لبخندش محتاج شوي گاهي گريه نشانه ضعف نيست گاهي نشانه ي يک بخشش...گاهي نشانه ي يک فداکاري...گاهي نشانه ي يک ظلم...گاهي هم نشانه ي عظمت يک عــــــشــــق… هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشکن: اعتماد، قول، رابطه و قلب زيرا وقتى اينها مىششکنند صدا ندارند ولى درد بسيارى دارند آرزو دارم فقط يک بار سرت را به روي سينم بگذاري تا تپش نامنظمه قلبم را احساس کني ولي از آن ميترسم که قلبم به احترمت بايستد يکي ميدونه دوسش داري،يکي نميدونه...بيچاره اونکه فکر ميکنه دوسش داري... وقتي از همه جا نا اميد شدي برو توي کوه فرياد بزن که آيا هنوز اميد هست؟؟؟؟؟ آن موقع خواهي شنيد که هست.... هست..... هست از کوي وفا به سنگ ، دورم کردند در خانه ي غم ، زنده به گورم کردند بگشايم اگر سينه به پيش تو شبي بيني که چه با دل ِ صبورم کردند تا تو مراد من دهي کشته مرا فراق تو/تا تو به داد من رسي من به خدا رسيده ام به دريا شکوه بردم از شب دشت، وز اين عمري که تلخ تلخ بگذشت، به هر موجي که مي گفتم غم خويش؛ سري ميزد به سنگ و باز مي گشت انسان هم ميتونه دايره باشه هم يه خط راست/انتخاب با خودت است. ... تا ابد دور خودت بچرخي يا تا بي نهايت ادامه بدي هيچ وفت ارزو مکن جاي کس ديگري باشي چون اگه ارزوت بر اورده بشه جات تو دنيا خيلي خيلي خيلي خالي مي مونه سالها ارزو ميکردم سايه اش بر سرم باشد/کور بودم/او سراسر نور بود سايه نداشت ميدوني هر بار که پلک مي زني من نفس مي کشم؟ پس به کسي خيره نشو چون من خفه ميشم در راه رسيدن به اوج با مردم مهربان باش چرا که هنگام سقوط با همان مردم رو به رو خواهي شد آنچه جذاب است سهولت نيست، دشواري هم نيست، بلکه دشواري رسيدن به سهولت است گفتي: " دور مرا خط بکش؟" کشيدم...حالا تو در محاصره ي مني روزگارم گله مندي شده است "من بگريم تو بخندي " شده است از دلم ياد نکردي شايد: عشق هم سهميه بندي شده است هميشه آنچه دوست داريم نداريم . راز خوشبختي در اين است که آنچه که در اختيار داريم دوست بداريم . گل اگر خشک شود ساقه اش مي ماند دوست اگر جدا شود خاطره اش مي ماند غمهايت را روي شن بنويس تا باد آنها را با خود ببرد و شاديهايت را روي سنگ بنويس که هيچوقت تنهايت نگذارد ستاره بخت هيچ کسي شوم نيست، اين ما هستيم که آسمان را بد تعبير ميکنيم. آسمان براي گرفتن ماه تله نمي گذارد ، آزادي ماه است که او را پايبند مي کند هيچگاه نگذار در کوهپايه هاي عشق کسي دستت را بگيرد که احساس ميکني در ارتفاعات آنرا رها خواهد کرد اگه يه روز رفتي و برنگشتي بهت قول نميدم منتظرت ميمونم اما ازت يه خواهش دارم وقتي اومدي يه شاخه گل رو قبرم بزاري مي گن خدا ابر رو به گريه در مياره تا گل بخنده پس هر وقت بارون اومد يادت نره بخندي. وقتي خاطره هاي آدم زياد ميشه ديوار اتاقشون پر عکس ميشه اما هميشه دلت واسه اوني تنگ ميشه که نميتوني عکسشو به ديوار بزني. گر چه از دوري اين فاصله ها مأ يوسم / از همين فاصله دور تو را مي بوسم اگر نميتواني بالا بري پس سيب باش تا با افتادنت انديشه اي بالا رود. زندگي درک همين امروز است فهم ناداني هاست ظرف امروز پر از بودن توست.. شايد اين خنده که امروز دريغش کردي ... آخرين فرصت همراهي ماست کساني که در تاريکي شب به نداي فطرت و عقلشون جواب ميدهند بي شک جلوه هايي از عظمت الهي برايشان متجلي ميشود. زندگي مثله بازي حکمه مهم نيست که دست خوبي نداري مهم اينه که يار خوبي داشته باشي اينطوري ممکنه بازي باخته رو هم ببري ميگن اگه چشاتو ببندي اوني که دوست داري و مي توني ببيني ، پس مي ميرم تا واسه هميشه ببينمت. وقتي که صداي خرد شدنت را زير پاي عابران ميشنوي ديگر چه فرقي ميکند برگ سبز کدام درخت بوده اي! 18 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۸۹ ........................... ............................... ...................................... از قــــدرت و زیبایی جوانیت لذت ببر و یادت باشه قدر قدرت و زیبایی جوانیت رو نمی فهمی تا وقتی رنگ ببازه ! اما باور کن ۲۰ سال دیگه وقتی به عکسات نگاه کنی متوجه میشی چه امکاناتی در برابرت قرار داشته و چقدر ظاهر دل انگیزی داشتی ! اینو الان متوجه نیستی ! تو انقدر که فکر می کنی چاق نیستی !!دل نگران آینده نباش ، نگران نگرانیه اونایی باش که به فکر مشکلاتی هستند که حل کردنش برای تو مثل آب خوردنه !مشکلات واقعی زندگیت چیزایی هستند که هرگز به خاطر نگرانت خطور نمیکنه ! مثل مشکلاتی که در یه ساعت معمولی در یه روز معمولی هفته تو رو به خودت میپیچونه هر روز حداقل دست به کاری بزن که ازش میترسی .... آواز بخون .... با احساسات دل مردم با بی احتیاطی برخورد نکن ! و با کسانی که با تو اینطور برخورد می کنن کنار نیا ! راحت باش ...وقتت رو با حسادت تلف نکن ! گاهی انسان پیشه و گاهی عقب تر از دیگرانه ، این یک قاعده ست و در انتهای راه به خودت ایمان داشته باش . تعریف هایی که ازت میشه به خاطر بسپار و اهانت ها رو فراموش کن و اگه در این مورد موفق شدی به منم یاد بده ! محبت و دلدادگی ها رو حفظ کن و عملکرد حساب بانکیت رو بریز دور !!!! سعی کن اگه نمی دونی با زندگیت چی کار کنی احساس گناه به خودت راه نده ، خیلی ها رو میشناختم که در ۲۲ سالگی هنوز نمی دونستند و خیلی ها رو میشناسم که ۴۰ سال دارن و هنوز نمی دونن ! ولی تلاش کن ، زیاد مشورت کن ! با زیر دستات مهربان باش روزی دلت براشون تنگ میشه ... شاید ازدواج کنی شایدم نکنی ، شاید بچه دار شی شایدم نشی ... شاید در ۷۵ مین سالگرد ازدواجت بلند شی و برقصی ! به هر حال هر کاری می کنی زیاد به خودت غرقه نشو ! زیادی هم خودت رو سرزنش نکن. انتخابای تو در زندگیت مثل دیگران فقط رو شانس و فرصته ... از بدنت لذت ببر و هر طور میتونی ازش بهره بگیر ! از نظر دیگران درباره بدنت نترس ، جسم تو با ارزش ترین ابزاریه که در اختیار توست . به هر حال از خوندن مجلات زیبایی پرهیز کن چون باعث میشه حس کنی زشتی ... پدر و مادرت رو بشناس ، هرگز نمی دونی اونارو کی از دست میدی ... با خواهر و برادرات مهربان باش،اونا بهترین رابط تو با گذشته هستن و به احتمال فراوان در آینده نیز همراه تو خواهند بود .اینو درک کن که دوستات میان و میرن ولی معدودی رو که ارزش دارن نگه دار .... سعی فواصل جغرافیایی و تفاوت دید و نگاه ها رو کم کنی چون هر چه از سنت بگذره بیشتر به کسانی که در جوانی میشناختی نیاز پیدا می کنی ... میتونی تو نیویورک زندگی کنی ولی قبل از اینکه بهت فشار بیاد اونجا رو ترک کن میتونی در زیبا ترین شهر ها زندگی کنی اما قبل از اینکه زیاد بهت خوش بگذره اونجا رو هم ترک کن ... سفر کن .... زیاد با موهات ور نرو ! و گرنه در ۴۰ سالگی ۸۵ ساله به نظر میای ! دقت کن به کی نصیحت می کنی اما همیشه در برابر نصیحت صبور باش ! پند به دیگران مانع از نابودی زندگی میشه اون رو جلا میده ، زشتی ها شو از بین میبره و باعث میشه بیش از ارزش واقعیش از اون لذت ببری و به هر حال در تند باد حوادث مواظب خودت باش ... اینو من فایل صوتیش رو دارم مرسی:wubpink: 2 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۸۹ why? you would be sad? l no I'm great sad? never:ws3: 1 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۸۹ no I'm great sad? never:ws3: thanks god 3 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۸۹ دست شما درد نکنه سهلام سمندون چطوری یره............ 2 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۸۹ سهلام سمندون چطوری یره............ سلاممممممم هوتییییییی ای یرت منو کشت دمت گرم خودت چطوری یره؟:ws2: 1 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۸۹ سلاممممممم هوتیییییییای یرت منو کشت دمت گرم خودت چطوری یره؟:ws2: مخلصم خدار رو شکر..........:w139: 2 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 تیر، ۱۳۸۹ فک کنم اصلا به تاپیک مربوط نباشه!!!! مرد درحال تميز كردن اتومبيل تازه خود بود كه متوجه شد پسر 4 ساله اش تكه سنگي برداشته و بر وري ماشين خط مي اندازد . مرد با عصبانيت دست كودك را گرفت و چندين مرتبه ضربات محكمي بر دستان كودك زد بدون اينكه متوجه آچاري كه در دستش بود شود در بيمارستان كودك به دليل شكستگي هاي فراوان انگشتان دست خود را از دست داد . وقتي كودك پدرخود را ديد با چشماني آكنده از درد از او پرسيد : پدر انگشتان من كي دوباره رشد مي كنند ؟ مرد بسيار عاجز و ناتوان شده بود و نمي توانست سخني بگويد ، به سمت ماشين خود بازگشت و شروع كرد به لگد مال كردن ماشين . و با اين عمل كل ماشين را از بين برد و ناگهان چشمش به خراشيدگي كه كودك ايجاد كرده بود خورد كه نوشته بود : ( دوستت دارم پدر ! ) روز بعد مرد خودكشي كرد . عصبانيت و عشق محدوديتي ندارند . چيزها براي استفاده كردن هستند و انسان ها براي دوست داشتن . *مشكل دنياي امروزي اين است كه انسانها مورد استفاده قرار مي گيرند و اين درحالي است كه چيزها دوست داشته مي شوند .* مراقب افكارت باش كه گفتارت مي شود . مراقب گفتارت باش كه رفتارت مي شود . مراقب رفتارت باش كه عادت مي شود . مراقب عادتت باش كه شخصيتت مي شود . مراقب شخصيتت باش كه سرنوشتت مي شود. :ws44: 6 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۸۹ خیلی باحال بوداا این کچا بود من نخونده بودم 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده