هااا

[VINA 31339]

در ماه سپتامبر سال گذشته بلال خان در مقابل دیدگان دوستان 10 و 11 ساله خود به یک زن در Stoke-on-Trent واقع در انگلیس حمله ...

یک پسر 13ساله که در مقابل دوستانش به یک زن 20ساله تجاوز کرده بود بعد از آن‌ که احساس پشیمانی و ندامت کرد فقط به 3سال حبس محکوم شد.

در ماه سپتامبر سال گذشته بلال خان در مقابل دیدگان دوستان 10 و 11 ساله خود به یک زن در Stoke-on-Trent واقع در انگلیس حمله و به او تجاوز کرد.

بعد از انجام این کار او محکوم به گذراندن 3سال در موسسه خلافکاران جوان شد.

یک قاضی بعد از شنیدن جزئیات حمله از زبان خان محدودیت‌هایی در مورد رسانه‌ای شدن نام او اعمال کرد. خان از پشت سر به قربانی خود نزدیک شده و بعد از گرفتن گردن او از پشت سر به شدت او را مورد ضرب و شتم قرار داد و قربانی خود را تهدید به کشتن کرد.

خان هم چنین کیف این زن را که شامل یک دستگاه تلفن و یک iPod بود سرقت کرد و آن‌هارا به فروش رساند.

اما بعد از این کار در نهایت او محکوم به 3 سال حبس و شرکت در کلاس‌های کنترل خشم شده است و اکنون از کار خود احساس پشیمانی می‌کند.

این در حالی است که یک فرد بالغ در صورتی که چنین جرمی در انگیس مرتکب شود به 8 یا 9 سال زندان محکوم می‌شود.

قربانی این حمله بعد از این حادثه دچار مشکلات روحی شده است.

 

[VINA 31339]

او ما را به زور مورد تجاوز قرار می‌داد. من 17 سال پیش از پدرم یک پسر به دنیا آوردم اما ...

یک مرد برزیلی که دخترش را به مدت 12 سال حبس کرده و از وی 7 بچه دارد به 30 سال زندان محاکمه شد. پلیس برزیل در بیانیه‌ای اعلام کرد که «خوزه آگوستینو پیررا» 54 ساله به بیش از 30 سال حبس به اتهام محبوس کردن یکی از دخترانش و تعرض به او و داشتن 7 بچه از دخترش محکوم شده است.

این در حالی است که مرد حیوان‌صفت دختر خود را به مدت بیش از 12 سال در یک کلبه 2 اتاق خوابه در یک ناحیه جنگلی و دورافتاده در شمال شرقی برزیل مخفی کرده بود. «پیررا» 54 ساله در یکی از جلسات دادگاه گفته بود که از دخترش که هم‌اکنون 28 ساله است، 7 بچه که 4 دختر و 3 پسر هستند، دارد.

این در حالی است که دختر بزرگ این مرد نیز که 31 سال دارد و مورد تعرض وی قرار گرفته است، در حالی که رفتار پدرش را یک خشونت آشکار می‌خواند، ‌گفت: من و خواهرم از او متنفریم. او ما را به زور مورد تجاوز قرار می‌داد. من 17 سال پیش از پدرم یک پسر به دنیا آوردم اما فرار کردم و پسرم را برای او گذاشتم. این مرد درست در زمانی که همسرش او را ترک کرده، اقدام به تجاوز به دخترانش کرده است.

دختر کوچک این مرد که در زمان تجاوز تنها 12 سال داشته، 4 سال بعد نخستین کودک خود را از پدرش به دنیا آورده است. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، «پیررا» در سال 1998 میلادی توسط پلیس و به اتهام محبوس کردن دختر کوچکش در یک خانه قدیمی‌و خارج از محدوده توسط پلیس دستگیر شد اما بعد از آنکه دلایل برای اثبات جرم وی کافی نبود، پلیس او را آزاد کرد. منبع: hamseda.ir

 

[abie bicaran 2325]

این یا دیوونه بوده یا از وجدان درد دیوونه شده

ولی من جای قاضی بودم چنان ادبش می کردم که دیگه از این فکرها به سرش نزنه:w00:

[abie bicaran 2325]

او ما را به زور مورد تجاوز قرار می‌داد. من 17 سال پیش از پدرم یک پسر به دنیا آوردم اما ...

یک مرد برزیلی که دخترش را به مدت 12 سال حبس کرده و از وی 7 بچه دارد به 30 سال زندان محاکمه شد. پلیس برزیل در بیانیه‌ای اعلام کرد که «خوزه آگوستینو پیررا» 54 ساله به بیش از 30 سال حبس به اتهام محبوس کردن یکی از دخترانش و تعرض به او و داشتن 7 بچه از دخترش محکوم شده است.

این در حالی است که مرد حیوان‌صفت دختر خود را به مدت بیش از 12 سال در یک کلبه 2 اتاق خوابه در یک ناحیه جنگلی و دورافتاده در شمال شرقی برزیل مخفی کرده بود. «پیررا» 54 ساله در یکی از جلسات دادگاه گفته بود که از دخترش که هم‌اکنون 28 ساله است، 7 بچه که 4 دختر و 3 پسر هستند، دارد.

این در حالی است که دختر بزرگ این مرد نیز که 31 سال دارد و مورد تعرض وی قرار گرفته است، در حالی که رفتار پدرش را یک خشونت آشکار می‌خواند، ‌گفت: من و خواهرم از او متنفریم. او ما را به زور مورد تجاوز قرار می‌داد. من 17 سال پیش از پدرم یک پسر به دنیا آوردم اما فرار کردم و پسرم را برای او گذاشتم. این مرد درست در زمانی که همسرش او را ترک کرده، اقدام به تجاوز به دخترانش کرده است.

دختر کوچک این مرد که در زمان تجاوز تنها 12 سال داشته، 4 سال بعد نخستین کودک خود را از پدرش به دنیا آورده است. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، «پیررا» در سال 1998 میلادی توسط پلیس و به اتهام محبوس کردن دختر کوچکش در یک خانه قدیمی‌و خارج از محدوده توسط پلیس دستگیر شد اما بعد از آنکه دلایل برای اثبات جرم وی کافی نبود، پلیس او را آزاد کرد. منبع: hamseda.ir

 

 

اینو دیگه باید اعدام کنن:w00::w00::w00:

[VINA 31339]

او گفت؛ آن روز به منزل پدرزنم رفتم تا زینب را به خانه ام ببرم. اما در بین راه مسیرم را تغییر دادم و...

جنایتكاری كه پس از آزار و اذیت خواهرزن پنج ساله‌اش او را به قتل رسانده بود دستگیر شد. عصر روز 20 مهرماه مردی به پاسگاه روستای مهرغان از توابع بخش میناب استان هرمزگان مراجعه كرد و گفت؛ دختر بزرگم باردار است و چون شوهرش روزها سر كار می‌رود برای اینكه او تنها نماند دختر پنج ساله‌ام زینب را به خانه او می‌فرستادم. صبح امروز داماد 22 ساله ام قنبر با موتور به دنبال زینب آمد و او را با خودش برد اما پس از آن دیگر هیچ كس دخترم را ندیده است.

در پی اظهارات این مرد داماد وی احضار شد و تحت بازجویی قرار گرفت. قنبر به كارآگاهان گفت؛ از وقتی كه زنم باردار شد هر روز زینب را به خانه مان می‌بردم تا همسرم تنها نباشد و شب‌ها وقتی از سر كار برمی‌گشتم دوباره او را به خانه شان برمی‌گرداندم. دیشب هم مثل همیشه زینب را به خانه پدرش بردم و او در خیابان به سمت در خانه شان رفت و از آن به بعد او را ندیدم. به دنبال اظهارات قنبر كارآگاهان به تحقیق از همسایه‌های خانه دختر مفقود شده پرداختند. اما هیچ فردی زینب را شب قبل از ناپدید شدنش ندیده بود.

از آنجا كه هیچ كس اظهارات قنبر را تایید نكرده و از سویی او در حرف‌هایش دچار ضدونقیض گویی شده بود وی بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت. قنبر در این مرحله از تحقیقات حرف‌های متفاوتی زد اما سرانجام از كشته شدن كودك پنج ساله خبر داد و گفت؛ شب حادثه در حالی كه زینب پشت موتورسیكلتم نشسته بود به طرف پمپ بنزین در حال حركت بودیم كه در بین راه ناگهان او از موتورسیكلت بر زمین افتاد. وقتی سراغ او رفتم متوجه شدم مرده است. من كه وحشت كرده بودم تصمیم گرفتم جنازه زینب را دفن كنم. در ادامه پیكر او را به یك باغ لیمو در روستای تخت بردم و خاك كردم.

در پی اظهارات این مرد و با دستور بازپرس جاوید امانی - بازپرس كشیك جنایی - اكیپی ویژه به محلی كه قنبر اعلام كرده بود رفتند و با كمك او توانستند جسد زینب را از یك گودال بیرون بكشند. در ادامه جسد مقتول پنج ساله در اختیار كارشناسان پزشكی قانونی قرار گرفت. از سویی قنبر كه تا این مرحله از تحقیقات اظهارات متناقضی را بیان كرده بود این بار ادعای دیگری مطرح كرد.

او گفت؛ آن روز به منزل پدرزنم رفتم تا زینب را به خانه ام ببرم. اما در بین راه مسیرم را تغییر دادم و خواهرزنم را به بهانه آبیاری به باغی در روستای تخت بردم. قرار بود پس از آبیاری باغ زینب را نزد همسرم ببرم اما یك لحظه فكری به سرم زد و او را مورد آزار قرار دادم. نمی‌دانم چطور شد اما وقتی به خودم آمدم دختر پنج ساله بیهوش شده بود. بلافاصله او را داخل حوض آبی كه آنجا بود انداختم تا به هوش بیاید اما سرش به یك سنگ برخورد كرد. خواستم او را از حوض بیرون بیاورم اما زینب مرده بود. از شدت ترس دست و پایم را گم كرده بودم. با كاری كه كرده بودم آبرویم در خطر بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم خواهرزنم را همانجا سر به نیست كنم. جسد را داخل یك گونی گذاشتم و كنار چند درخت دفن كردم.

اعترافات این مرد جنایتكار در حالی بود كه گزارش پزشكی قانونی نیز تعرض به دختر پنج ساله را تایید می‌كرد. به دنبال اعترافات تكان دهنده این مرد وی با صدور قرار قانونی روانه زندان شد و به زودی پس از صدور كیفرخواست در دادگاه كیفری مورد محاكمه قرار خواهد گرفت.

منبع: alborznews.org

[abie bicaran 2325]

:w00::w00::w00:

[میلاد 24047]

اینا چیه میزاری؟

[hilari 2413]

اینا چیه میزاری؟

 

یه گوشه ی کوچیکی از واقعیت های جامعه !:w00:

 

[*--T--* 1699]

این چیزا چیه میزاری . . .!!!؟

مثلا تو میگی چیکار کنیم . . .!!!!!!!؟

[*--T--* 1699]

من نگفتم کاری کنید که :w00:

من رفتم عکس میلاد از اینترنت پیدا کنم اذینتش کنم

برخوردم به اینا حالم گرفته شد گفتم شما هم بدونید:w00:

خو ما از اینا زیاد دیدیم قبلا . . .! :w00:

چرا روزمونو خراب میکنی با این چیزا . . . ! :w00:

عکس میلادو میخواستی خودم بت میدادم . . .! :w00:

[میلاد 24047]

من نگفتم کاری کنید که :w00:

من رفتم عکس میلاد از اینترنت پیدا کنم اذینتش کنم

برخوردم به اینا حالم گرفته شد گفتم شما هم بدونید:w00:

:jawdrop::jawdrop::jawdrop::jawdrop:

 

عکس منو تو نت داشتی میگشتی پیدا کنی؟؟؟

 

چی سرچ کردی اینا بود؟:jawdrop:

 

میلاد س.ک.س ی سرچ کردی؟؟؟؟

[Fakur 9754]

نه که حالمون خیلی خوبه . اینا رو هم بزنین که از دنیا هم دلمون بگیره.

اخه اینا چیه ؟

[میلاد 24047]

نه که حالمون خیلی خوبه . اینا رو هم بزنین که از دنیا هم دلمون بگیره.

اخه اینا چیه ؟

 

گوشه ای از واقعیت های جامعه

[Fakur 9754]

واقع بین باشیم همش که نباید دست بزنیم بخندیم یکمم ببینیم اطرافمون چه خبره

خوب فرض کن دیدیم. حالا چیکار میتونیم بکنیم؟

[Fakur 9754]

گوشه ای از واقعیت های جامعه

خوب شد گفتی .

جامعه همینطوری میشه دیگه. بهشت که نیست. خوب و بد داره . اما من منظورم اینه که چرا همش بد هاشو میبینیم؟ اونم اینجوری.

اون مطالب که مربوط به جامعه ما نبود که.

[سمندون 19437]

خوب فرض کن دیدیم. حالا چیکار میتونیم بکنیم؟

چه بد اخلاق:icon_pf (34):

[*Polaris* 19606]

قربانی این حمله بعد از این حادثه دچار مشکلات روحی شده است.

 

من و خواهرم از او متنفریم.

 

 

 

 

آدما عجب موجوداتی هستن...افسوس...