رفتن به مطلب

⊸✤ الان چه حسی داری ؟ ( خودمونی)


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

 توپوم توپــــــــــــــ 

 

  • Like 3
ارسال شده در

سرما خوردگی بی وقت  ?

ارسال شده در

استرس ناشی از عقب موندن از برنامه ای که داشتم در پس زمینه ی خوش خیالیم :دی

  • Like 1
ارسال شده در

صبح قشنگیه : )

  • Like 1
ارسال شده در

حوصله-م سر رفته :banel_smiley_4:

حالم از جمعه-ها بهم میخوره :no:

ارسال شده در

یکم حالم گرفته شد الان 

ولی فقط یکم ... مهم نیست : }

  • Like 1
ارسال شده در

من و مامان تا شب جون میکنیم 

دست و دلمون به هیچ کاری نمیره 

نشستیم پریشون و ساکت 

ارسال شده در

خیلی ناراحتم بخاطر درختمون  :ws44:

ارسال شده در
در 3 ساعت قبل، leo.unique گفته است :

خیلی ناراحتم بخاطر درختمون  :ws44:

درختتون چش شده

  • Sad 1
ارسال شده در
در 44 دقیقه قبل، پارادوکس گفته است :

درختتون چش شده

قسمتی از ساقه-ش خشکیده :ws44:

ارسال شده در
در 32 دقیقه قبل، leo.unique گفته است :

قسمتی از ساقه-ش خشکیده :ws44:

درخت چی هست؟

کلا ک خشک نشده خب

ارسال شده در
در 3 ساعت قبل، leo.unique گفته است :

قسمتی از ساقه-ش خشکیده :ws44:

 

در 2 ساعت قبل، پارادوکس گفته است :

درخت چی هست؟

کلا ک خشک نشده خب

احساس میکنم بعدش میاد میگه درخت تنومند اسلام یا حکومت منظورمه:))

  • Haha 2
ارسال شده در
در 7 ساعت قبل، adamak-h گفته است :

 

احساس میکنم بعدش میاد میگه درخت تنومند اسلام یا حکومت منظورمه:))

نکته ظریفی بود

من چرا حواسم ب کلمات پر مغز!!! لئو نیست؟

  • Like 1
  • Haha 1
ارسال شده در
در 13 ساعت قبل، adamak-h گفته است :

 

احساس میکنم بعدش میاد میگه درخت تنومند اسلام یا حکومت منظورمه:))

 

در 6 ساعت قبل، پارادوکس گفته است :

نکته ظریفی بود

من چرا حواسم ب کلمات پر مغز!!! لئو نیست؟

ای بابا :ws47:باور کنید قسمتی از ساقه تنومند درخت پرتقالمون خشکیده :ws44: 

  • Like 2
  • Haha 1
ارسال شده در
در 16 دقیقه قبل، leo.unique گفته است :

 

باور کنید قسمتی از ساقه تنومند درخت پرتقالمون خشکیده :ws44: 

چه حیف ?

.....

یکنواختی داره حاکم میشه ... عادت ندارم واقعا 

  • Sad 1
ارسال شده در

از خود الانم بدم میاد

و از این حس همیشگی, دیگه داره بدم میاد....

  • Confused 1
ارسال شده در

توپوم توپـــــــ :ws28:

ارسال شده در

وسط کارای روزمره بعضی چیزا میاد بیادم توی ذهنم مرور میشه ، عصبی میشم غیظ میکنم گوشام داغ میشه .. آخرشم مختصر و نامحسوس آبغوره میگیرم و با یه حرف منطقی خودمو آروم و تنظیم میکنم 

 

باید زمان بگذره که تواترش کم بشه و کمرنگ و بی اثر بشه  ... گرچه درونم عقده های بدی بجا خواهد موند 

 

الان عصبی ام از فکر به این مسئله

ارسال شده در

از طرفی خوشحال  بخاطر حضور یه شخصی که خیلی برام محترم  ...

از یه طرف هم خسته 

  • Like 1
ارسال شده در

یکی از مادر هارو با حالت جدی از سالن بیرون کردم چون نباید بیان داخل. 

بنده خدا 

باید اینکارو میکردم ، ولی حس واقعا بدی داره 

  • Like 1
×
×
  • اضافه کردن...