نفحات 1395 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۸ سرطان یه دوست دیگه م رو هم گرفت و برد ... خاطرات کوی دستچین میشه میره زیر خاک . . . پشت این گریه خالی شدن نیست ... 3 لینک به دیدگاه
adamak-h 733 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۸ خسته هیچ وقتِ هیچ وقت نمی تونم با بابام کنار بیام:| هزاربارم بگم شاید این بار بشه ولی نمیشه که نمیشه:| 1 لینک به دیدگاه
نفحات 1395 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۸ کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد ... 2 لینک به دیدگاه
.Milaad. 1459 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۸ کمرم درد مرموزش رو از سر گرفته ، قالی شستن ، راه رو تمیز کردن و این 46 پله .. لینک به دیدگاه
نفحات 1395 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۸ استرس دارم اما + خوبِ خاصی ام لینک به دیدگاه
نفحات 1395 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۸ جسماً خیلی خسته ... بدنم کوفته خوبه این دو قاشق سانستول روزانه رو میخورم وگرنه کم میاوردم دلتنگم اما نمیخوام دیگه به این دلتنگی بها بدم . روحی شادم ... شاد روانم : } روزای خوبیه 2 لینک به دیدگاه
نفحات 1395 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۹۸ هوا گرگ و میش ... آسمون آبیِ پر رنگ : } صدای اذون مثل یه سیالِ لطیف چرخ میزنه تو حیاط و لابلای شاخه های انجیر و انگور بوی غذای مامان مشام خونه رو پر کرده داماد جان کله پاچه رو تمیز کرده داره حیاط رو میشوره ... صدای آب دل آدمو میلرزونه توی این حال و هوا میخوام بگم چجوری بعضی ها رها میکنن میرن میرن یه کشور دیگه .. یه جای دیگه غیر از جایی که بهش تعلق دارن . . + با وجود همه ی دغدغه های ریز و درشت و دست و پاگیر ، حسِ خوبِ خوشبختی : } 1 1 لینک به دیدگاه
نفحات 1395 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 شهریور، ۱۳۹۸ حالم خوب نیست . روحی روبراه نیستم یه حس انزجار و نفرت هم هست میخواد ریشه کنه توی وجودم ... ضعیفم میکنه دلم نمیخواد به حس نفرت آلوده بشم . انگار بجای خون اسید توی رگهام جریان داره خیلی بده ... 2 لینک به دیدگاه
adamak-h 733 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 شهریور، ۱۳۹۸ بعد از استرس های طولانی الان فقط میخوام لم بدم یه گوشه هی فیلم ببینم اونم نه فیلم جدید و خفن.... یه فیلمِ تکراریِ قدیمیِ هندی که پر از پایان خوش باشه:دی 3 لینک به دیدگاه
نفحات 1395 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۸ عصبانی اینجا بیشترِ روز آب نداریم برای حمام و لباس شستن و اینطور کارها باید صبح خیلی زود یا سحر بلند شیم حتما . از یک ساعتی ببعد افت شدید فشار آب هست اونوقت برامون اخطار پرمصرف بودن اومده . باید یه سر رفت اداره آب فهمید چخبره 1 لینک به دیدگاه
leo.unique 432 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 شهریور، ۱۳۹۸ عجب خواب پریشانی-ست دنیا ... + در 11 ساعت قبل، نفحات گفته است : عصبانی اینجا بیشترِ روز آب نداریم برای حمام و لباس شستن و اینطور کارها باید صبح خیلی زود یا سحر بلند شیم حتما . از یک ساعتی ببعد افت شدید فشار آب هست اونوقت برامون اخطار پرمصرف بودن اومده . باید یه سر رفت اداره آب فهمید چخبره باید پمپ + مخزن بگیرین ! 2 لینک به دیدگاه
نفحات 1395 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۸ دیگه هیچوقت بابامو نقد نمیکنم فدای یه تار موش هر جوری که طی کرد اون خجالت کشیدنش جلوم داره میکُشدم ... 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده