fatyjo0on 1963 مالک ارسال شده در 20 شهریور، 2013 یه تصمیم بزرگ گرفتم!!! عملیشم کردم!!! قید مسافرت دو روزه رو به خاطر کنکور زدم!!!!!! می دونم اگه می رفتم خیلی خوش می گذشت ولی نرفتم امیدوارم بتونم از این دو روزم خوب استفاده کنم و شرمنده خودم و دلم که اینقد مسافرت می خواست نشم از این روزای استرس زا متنفرم بعد کنکور همه کتابام و جزوه هامو یه جا جمع می کنم و آتیششون می زنم چقد دلم گریه می خواد....... دلم واسه مشهد تنگ شده..... هیچ جایی آرامش بخش تر از حرم آقا نیست امیدوارم تهش خوب باشه...
fatyjo0on 1963 مالک ارسال شده در 20 شهریور، 2013 اول قول بدین نخندین بعد این مطلبو بخونین قول دادینا من چند روز پیش (دقیقا یادم نمیاد چند روز می گذره) لباسامو ریختم تو ماشین لباس شویی 2-3 روز آجیم غر زد بیا لباساتو بردار می خوام لباس بریزم تو ماشین....بعد من رفتم دیدم لباسا اینقد تو ماشین مونده بو گرفته:icon_pf (34): مجبور شدم دوباره ماشینو روشن کنم.....:icon_pf (34): الان یادم اومد هنوز لباسا تو ماشینه:icon_pf (34): خوب الانم که حوصله ام نمی شه...میزارم واسه فردا دوباره بشویم و بردارموشون از ماشین به جون خودم از حفظ کردن فرمول 2-3 خطی بتن آرمه سخت تره ..... اصلا چی می شد از این لباس نانویی داشتم که نیاز به شستن نداشت
fatyjo0on 1963 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 :icon_pf (34)::icon_pf (34): با کمال تاسف باید اعلام کنم من امروز 12 بیدار شدم....من که اطمینان داشتم محیط ساکت خونه بهترین جایگاه واسه درس خوندنه....الان باید اعتراف کنم که سخت در اشتباه بودم....و این محیط بیشتر واسه خواب مناسبه!!! یعنی واقعا من تا این حد کمبود خواب داشتم؟؟؟ یا اینکه استعداد نهفته ای در درون ماست که چون شرایط رو مهیا دیده حلول کرده؟؟؟ الان کاملا تو شوکم!!!
fatyjo0on 1963 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 یه سوال بدجور ذهنمو مشغول کرده!!! اینکه تایم غذا خوردنو یه ساعت بکشم کنار و بدون این که صبحانه بخورم ناهارو بخورم یا اینکه صبحانه بخورم ناهار رو عصر بخورم
fatyjo0on 1963 مالک ارسال شده در 21 شهریور، 2013 الان عذاب وجدان مفرط گرفتم...به نظرم اگه مسافرت می رفتم سنگین تر بودم......:icon_pf (34): هیچی نخوندم:icon_pf (34):
fatyjo0on 1963 مالک ارسال شده در 21 مهر، 2013 :hapydancsmil: یکی از بزرگترین تصمیمات زندگیمو گرفتم..... تصمیم گرفتم اتاقو تمیز کنم
fatyjo0on 1963 مالک ارسال شده در 22 مهر، 2013 :hapydancsmil: یادم رفت اطلاع بدم تمیزی اتاق رو.......... الان صدای منو از یه اتاق تمیز شدهمی شنوفین:hapydancsmil: الان من دارم حاصل دسترنج خودم رو (اتاقی که از تمیزی برق می زنه) می بینم و ذوق می کنم:hapydancsmil:
fatyjo0on 1963 مالک ارسال شده در 23 مهر، 2013 حتی خوردنی های خوشمزه هم نتونست از درد سرم بکاهه....... باشد که این سردرد بهانه ای باشد که سپاسگزار لحظات سلامتی ام باشم
fatyjo0on 1963 مالک ارسال شده در 24 مهر، 2013 :hapydancsmil: الان در سلامتی کامل به سر می برم ... دارم تصمیماتی می گیرم فعلا که علنیش نمی کنم
fatyjo0on 1963 مالک ارسال شده در 6 آبان، 2013 رسما از همین تریبون ضرب المثل دل به دل راه داره رو نقض می کنم.... دلایل ... دل من و دل ویروس سرما خوردگی در راستای 180 درجه ای هم قرار دارند!!! ولی دل ویروس های محترم هر چند وقت یه بار هوای سر زدن به من رو می کنن... ولی من از این ویروسا متنفرم یه نکته هم پیش میاد...آیا ویروس های سرما خوردگی دل دارند؟ 100% . اگه نداشتن که ماه به ماه هوای مرا نمی کردند!!!
fatyjo0on 1963 مالک ارسال شده در 11 آبان، 2013 :hapydancsmil: یه کاری که همیشه تصمیم داشتم انجام بدم ولی هیچ وقت حوصله شو نداشتم بافتنی بود امروز رفتم میل و قلاب بافتنی و کاموا گرفتم:hapydancsmil: دارم یه شال گردن می بافم:hapydancsmil:
Place.Maker 4554 ارسال شده در 11 آبان، 2013 حالا باز دو روز دیگه اینم میندازی یه گوشه ... اون کلاس اشپزی چی شد هنرجو نگرفت ؟ اخه یکی نیست بگه تو رو چه به این کارای دخترونه
fatyjo0on 1963 مالک ارسال شده در 11 آبان، 2013 اصلانم.... فک کنم یه 20 سانتی بافتم:hapydancsmil: من نیازی به کلاس آشپزی ندارم.... خودم آشپزم.... امروزم نون خامه ای درستیدم
ارسال های توصیه شده