رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

[TABLE=class: metadata plainlinks ambox ambox-style ambox-Tone]

[TR]

[TD=class: mbox-image][/TD]

[TD=class: mbox-text]

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

[TABLE=class: infobox vcard, width: 22]

[TR]

[TD=class: fn, bgcolor: #6495ED, colspan: 2, align: center]پل سزان

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=colspan: 2, align: center]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 85px, align: right]زادهٔ[/TD]

[TD]۱۹ ژانویهٔ ۱۸۳۹

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 85px, align: right]درگذشت[/TD]

[TD]۲۲ اکتبر ۱۹۰۶ میلادی (۶۷ سال)

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 85px, align: right]ملّیت[/TD]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 85px, align: right]رشته[/TD]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 85px, align: right]جنبش[/TD]

[TD]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 85px, align: right]امضا[/TD]

[TD][/TD]

[/TR]

[/TABLE]

پُل سِزان (به

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
: Paul Cézanne)‏ (
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
-
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
) یکی از تاثیرگذارترین نقاشان مدرن
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و همچنین یکی از برجسته‌ترین نقاشان
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
محسوب می‌شود. وی آثارش را در کنار آثار نقاشان
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
به نمایش می‌گذاشت.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

در هر تاش قلم‌موی سزان ساختاری استوار را می‌توان دید. نوآوری‌های او چه در شیوهٔ اجرای نقاشی‌ها و چه در سبک،

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
بعد نمایی، ترکیب‌بندی و رنگ‌آمیزی آن‌ها بر هنر سدهٔ بیستم تاثیر شگرفی گذاشت.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ترکیب‌بندی‌های سطوح
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
او را به شیوهٔ
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
گسترش داد و
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
به رنگ‌آمیزی‌هایش دلبسته بود. از هر دوی این نقاشان آمده‌است که «سزان پدر همهٔ ما است».
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

وی در همهٔ زندگی هنری‌اش بس آزرمگین و کم‌سخن بود و از این‌رو همواره در جمع هنرمندان بیگانه به شمار می‌آمد. شهرت هنری او دیرگاه فرا رسید و در دورهٔ کهنسالی‌اش بود که نقاشان جوان به اهمیت او پی بردند.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

[h=2]زندگی هنری[/h]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

جاده‌ای در شان‌تی‌یی، ۱۸۸۸

 

 

پل سزان در نوزدهم ژانویه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
در شهر
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
در شمال باختری
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
زاده‌شد. پدرش لوئیس اگوستوس سزان
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
بانکداری توانگر بود که هزینه‌های زندگی پسر هنرمندش را می‌پرداخت و پس از مرگ مرده ریگی بسزا(۴۰۰، ۰۰۰ فرانک) برای او به جای گذارد.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
مادرش آن الیزابت اونورین اوبرت
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
زنی بود دل‌زنده و رویاوا و بسیار نازک‌دل و رنجور. از او بود که پل نشان دید و انگاشت زندگی گرفت. پل و دو خواهر کوچکترش مری و رز روزگار کودکیی آرام و پرنواز داشتند. در ده سالگی او به دبستان شبانه‌روزی سنت جوزف در آیکس Aix رفت
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و راست انگاری را از یک راهب ترسای اسپانیایی بنام جوزف گیلبرت آموخت و در ۱۸۵۲ به دبیرستان بوریون در شد

پل سزان که در نوجوانی درشت اندام و نیرومند بود از دوست کوچک و تکیدهٔ خویش

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
یتیم و بینوا در کشمکش‌هایش با بچه محل‌هایش که او را به ریشخند «پاریسی» می‌خواندند پشتیبانی می‌کرد. زولا سالها پس از آن چنین از سزان یاد می‌کرد «ماکه از دید روانی در دو سوی رویاروی هم بودیم برای همیشه باهم یکی شدیم وبرای هم پیوندی‌هایی رازگون، که همان آشفته سری نا آشکار هردوی ما بود برای رسیدن به فرازمندی، به هم گراییدیم. هشیاری برتر ما در تراز با آن ناکسان کودن بی سروپا که با دیو خویی کتکمان می‌زدند بیدار می‌شد.»
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

در سالهای ۱۸۶۱-۱۸۵۹ سزان با به سرنهادن به خواست پدر در دانشکده حقوق

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
به آموختن پرداخت و در همان هنگام آموختن طراحی را دنبال گرفت. در ۱۸۶۱ پس از گفتگویی ناخوشایند با پدرش که بر آن بود تا او را از رفتن به
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای آموختن نگارگری بازدارد سزان جوان رهسپار پاریس شد اما آشنایی با کارهای نوآورانی چون
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
او را بخود بس ناباور و دلسرد ساخت.

[h=3]چرخهٔ تاریک یا دل‌وایانه ۱۸۷۰-۱۸۶۲

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/h]
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

چهره‌نگار عمو دومینیگ ۱۸۶۷- ۱۸۶۵

 

 

ارتهٔ سزان، که او خود آنرا

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
, «گستاخانه» می‌خواند به گشت گارهای پرده‌های نخستین اش می‌آمد. این گشت گارهایی بود از کشتار و دریده گری rapes و پتیارگی. به گفتهٔ تاریخ‌دان هنری فرانسوی ژان- کلود لبنستین
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
«سزان جوان می‌خواست که تماشاگرانش را به جیغ کشیدن وادارد.. او از هرسوی راستاپردازی، رنگ آمیزی، ارته، اندازه بندی و گشت گار گزینی آفند می‌کرد... او ددمنشانه همهٔ دوست داشتنی‌ها را در هم می‌شکست» و از این روی بود که سزان از نهادهای نگارگرانی چون تن‌وایی‌های هنری erotic art تیتیان
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و بد افتادهای گویا
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
پیروی می‌کرد.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
کارهای نخستین سزان در این چرخه کارهایی تیره و با چیدگی‌هایی از رنگهایی سنگین و روانه، نشان از نگرانی و ناآرامی نگارگری جوان را می‌دهند. بیشتر این کارها که گاه با کاردک کار شده‌اند چهره‌نگاری
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و اندام نگاری پنداری
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و هر از گاه زیست‌های خاموش
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
بودند. چهره‌نگاری او بسا که از میان بستگانش و یا خود-چهر نگاری
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
بودند. کارهای اندام نگاری پنداری او بیشتر پتیاره انگیز
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و تندخویانه با رنگ آمیزیی بی پروایند و نماد از دلبستگی او به دلاکروا می‌دهند. و این پیداتر ست در باز نگاره‌های او از کارهای دلاکروا. هرچند این کارها پختگی شیوهٔ دلاکروا را ندارند. به هر روی سزان آسیمه‌سر و آشفته بسیاری از پرده‌های خویش در این چرخه را پاره و نابود کرد و دیگر آنکه نتوانست بیش از شش ماه در پاریس تاب آورد و افسرده دل به خانهٔ پدر بازگشت. هر چند پس از یکسال زندگی با پدر دوباره هوای نگارگری براو چیره آمد و این بار برای همیشه با او ماندگار ماند.

سزان به پاریس بازگشت و چون در آزمایش برای درایی به دانشکدهٔ هنرهای زیبای

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
پاریس درمانده ماند دگرباره بس آزرده دل گردید و از همه سختتر آنکه نگاره‌هایش برای نمایش در نمایشگاه
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
پذیرفته نشدند. در این هنگام بود که با
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
آشنا شد. پیسارو برای سزان نه تنها یک استاد که بل یک دوست و همچون پدری دیگر بود. سزان دربارهٔ او همیشه به ستایش سخن می‌گفت و سی سال از آن پس از او به آوند «پیساروی فروتن و سترگ» یاد می‌کرد.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
>

[h=3]چرخهٔ ساختارگی ۱۸۸۰-۱۸۷۰

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
[/h]
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

همسر سزان ارتنس فیکه Hortense Fiquet در گلخانه ۱۸۹۲-۱۸۹۱.

 

 

سزان سی ساله بود که شیوهٔ نگارگری خویش را دگرگون نمود. رنگ آمیزی سیاه و هوای مردهٔ پرده‌هایش گام به گام به رنگ‌های زندهٔ چشم‌اندازهایش دگرگون می‌شود. ودر این میانه چرخه کارهای ساختارگی

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
او آغاز می‌گردد. ویژگی کارهای این چرخه در گروه بندی پهلو به پهلو و زدش‌های قلم مویی شانه‌ای پدیدارست که می‌توانند نودشی از تنومندی و تنداری بیافرینند. هنایش پیسارو در کارهای سزان به روشنی بخشیدن رنگهای گذاشته روی تخته رنگش کمک نمود. سزان در درازای زندگی هنری خویش وفادارانه در برابر چشم‌اندازهای طبیعی ایستاد و نگارگری نمود.

در ۱۸۶۹ سزان با ارتنس فیکه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
دختری نگاره‌شو و دوزنده آشنا شد که معشوقه او گردید و تنها پسر او پل را در ۱۸۷۲ به جهان آورد. سزان در نخست به بیمناکی از پدر سختگیرش این راز را از خانواده اش پنهان داشت. هرچند این راز در ۱۸۷۸ بر ملا شد و او سرانجام با ارتنس زناشوییی گرفت و این اندکی پیش از مرگ پدرش در ۱۸۷۸ بود که در آن هنگام دیگر از رویارویی با پسرش دست کشیده بود.

در ۱۸۷۲ سزان همسر و فرزند خویش را باخود به پونتوآ

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
شهرکی در شمال پاریس که دوستش پیزارو در آنجا می‌زیست برده بود. برای دوسال این دو نگارگر درکنار هم کار می‌کردند و پیزارو او را با در انگاشت گران Impressionist آشنا نمود و سرانجام در ۱۸۷۴ کارهای او در کنار کارهای آنان به نمایش گذارده شد. در این روزگاران بود که او در برخی از یکشنبه‌ها یا پنجشنبه‌ها که گاه گرد هم آیی‌های در انگاشت گران گروه بتینوی
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
که از نگاره گرانی چون فردریک بازل،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
لوئی ادموند دورانته
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
هنری فانتن-لاتور،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ادگار دگا،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
کلود مونه،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
پیر- اگوست رنوار
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و آلفرد سیسیلی
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
به گرد ادوارد مانه،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ساختی گرفته بود می‌پیوست. اگرچه این گروه نگارگران پاریسی با خود پسندی هایشان و گفتگوهای پیچیدهٔ هنریشان او را که با لباسهای زمخت شهرستانی می‌آمد و با لهجهٔ پر چاشنی و زبانی خام سخن می‌گفت و رفتاری نابرازنده داشت هرگز از خود ندانست.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
نگارگر آمریکایی در بارهٔ سزان در میهمانی شامی با او و گروهی دیگر از هنرمندان در روستایی نزدیک پاریس در پاییز۱۸۹۴ نوشته‌است: «رفتارش در آغاز مرا به شگفتی آورد. او ته تابه سوپ خویش را پاک کرد، سپس آن را برگرداند تا همهٔ چکه‌های مانده را توی کفگیرش به چکاند. او حتی استخوان‌های قلمه را به انگشت گرفت تا گوشتشان را از آنها جدا کند... اما با همهٔ بی سپاسی اش به دستور نامهٔ رفتاری، او به گونه‌ای با ما به ارجمندی رفتار کرد که هیچ مرد دیگر را توان نشان دادن آن نبود.»

کلود مونه به یاد می‌آورد که یک روز سزان به کافهٔ گربوآ

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
پاریس که جای گردهم آیی گروه بتینوی بود آمد و با همهٔ نگارگران در گرداگرد کافه دست افشرد اما همین که به ادوارد مانه رسید گفت «آقای مانه من با شما دست نمی‌دهم چون هشت روزیست که خودرا نشسته‌ام».
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

او تنهامان بود و به دوستان و دوستداران و هنرمندان بدگمان بود: «می‌خواهند قلاب‌هایشان را در من فرو کنند». او هراسناک بود که دیگر نگارگران می‌خواهند اندیشه‌ها و یافته‌هایش به ویژه در بارهٔ رنگ‌آمیزی را بدزدند و برآن بود که گوگن چنین کرده‌است. او دوست نداشت که کسی به او دست زندو حتی پسرش اگر که می‌خواست بازویش را بگیرد باید از او پروا می‌گرفت. از زنان بیم داشت «زنهای نگاره شو مرا می‌ترسانند» در یک هراز گاه که زنی نگاره شو را به کار گرفت همین که دید او تا نیمه‌برهنه شده است دهشت کرد و او را از نگارگاهش بیرون انداخت.

سزان پردهٔ خود " المپیای نوواً را در کنار کارهای در انگاشت گران در نمایشگاه نخست شان در ۱۸۷۴ در بلوار کاپوچین

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
به تماشا گذاشت. این پرده که نیشخندی به پردهٔ
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ادوارد مانه بود همانند کار مانه با سرزنش و پوزخند تماشاگران روبرو شد.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
که پتیاره نگاری آن کار را به خوارگردانی هنر گرفتند.

سزان در سومین نمایشگاه دریافت‌گرایان در ۱۸۷۷ با شانزده پرده شرکت کرد که در بهترین جای نمایشگاه به تماشا گذارده شدند. اما پرده‌ها تماشاگران را ناخوش آیند بودند. و در زمره این تماشاگران دوراند روئل دلال هنری بود که این پرده‌ها را خام و ناسزاگر می‌دیدند. از سوی دیگر سزان خویشتن را از در انگاشت گران جدا می‌دانست و هرگز همهٔ ارته‌ها و هنجارهای آنان را نپذیرفت. او بر کارهای در دریافت‌گرایان

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
خرده می‌گرفت که هیچ گونه زیرساخت structure ندارند. و می‌گفت که بر آنست تا از دریافت‌گرایی «چیزی استوار و پایدار، همچون هنر در موزه هاً بسازد» و باز می‌گفت که آرمانش آنست که «باز آفرین کارهای پوسن
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
باشد در نپیتر (طبیعت)» و نوآوری‌های او از کارهای در دریافت‌گرایان فراتر شد و اینک او را کنار پسادریافت‌گرایانی چون سورا،
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
ون گوگ
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و گوگن
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
در شمار می‌آورند.

برای سالیان دراز زیستهای خاموش

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و چشم اندازها
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
آوندهای هسته‌ای کارهای او بودند. او بیش از دویست هم‌چیدگی از زیستهای خاموش آفرید تا آنجا که می‌گفتند «سزان می‌خواهد بر پاریس با یک سیب چیره شود».. سزان در نگرشی بلند هنگام، به نازک بینی در مایه و رنگ چشم اندازها و زیستهای خاموش خودرا به دگرگونی نگاره می‌کند و می‌کوشد تا ریختهای زیرساختی همچون استوانه و هرم و کره را در آنها یافته و آشکار سازد. او بر آنست تا با قلم موی خویش رسانایی دهد به پیوند میان‌گشتگی و انگارهٔ نمایشگر آن.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

[h=3]چرخهٔ تنهایی و آفرینش روشنایی: کارهای ۱۸۹۰-۱۸۸۰[/h]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

چشم اندازی ازخانه اش در جا دو بوفان Jas de Bouffan، سال ۱۸۷۶

 

 

در سالهای ۱۸۹۰-۱۸۸۰ سزان به اوج آفرینندگی خویش نزدیک شده بود. مرده ریگ پدر اورا از نگرانی بینوایی رهایی داده بودو او روزگار خویش را به نگاره گری می‌گذراند. در این چرخه او با برنارد و گوگن و ونگوگ در پیوند بود و روزگار زندگی را به تنهایی با خانواده اش در آیکس سر می‌کرد و به دل نگرانی از بیماری و تنگ‌چشمی و ناخن‌خشکی نامی شده بود. اگرچه در نیمهٔ دوم این دهه او بیشتر از گاهان خویش را در پاریس سپری می‌کرد و شاهکارهای خویش همچون نو جوانی با جلیقه سرخ، گلدان آبی رنگ، و ماردی گرا،

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و بسیار از چیدگی‌های پرده‌های بزرگ تن شویان را آفرید. ارتهٔ او از ریشه دگرگون شد و ریخت‌ها و رنگها در چیدمانهایی پرده آنچنان سامان گرفتند تاکه بهترین هماهنگی را در بستگیی باستانه فراآورند. در پردهٔ زنی با قوری قهوه او رنگهایش را در لایه‌هایی نازک بر روی هم می‌گذارد تا سنگینی و ناسازگاری همچون پرده‌های آبرنگ بیافریند.

فراتر از همه، پرده‌های زیستهای-خاموش سزان هستند که بنیانی‌ترین بهره‌گیری‌های او را از پژو هش‌هایش در وست‌ها ی میان رویه و ژرفا را نمایان می‌دارند. برای نمون در پرده‌های سیبهاش در روی ظرف چیدمانهایی نگاره هستی سیب‌ها را در پیوند با همهٔ اتاق و نه تنها با میز چوبی زیر ظرف نمایان می‌کند. تماشاگران می‌پنداشتند که او طراحی یاد نگرفته ولی کژگاری‌های او همه از سر آگاهی ست. او گلدان آبی رنگش را کج می‌داردو و یا دستهٔ یک کوزه را درازتر می‌کشد ویا یک ظرف یا کاسه را سربه پایین می‌کشد آنچنان که گویی به ترازا روی میز گذاشته نشده تا به تماشاگر ارجمندی و برازایی ریخت‌ها رادر ترازی هوشمند نشان دهد.

در سالهای فرجامین دههٔ ۱۸۸۰ سزان روشنایی ویژه‌ای را آفرید که در نپیتر (طبیعت) هرگز پدیدار نیست. او با این آفرینش به سر انجام راه خویشتن را از در انگاشت گران برای همیشه جدا نمود. از این پس تنها برایش او آن بود که این روشنایی را با ارته ساختایی خویش به هماهنگی آمیخته دارد. او شیوهٔ سازندگی رویه‌های رنگین خویش را در لایه‌های گوناگون برای پدیدآوردن سنگینی به همراه روشنایی ویژهٔ هر پرده در چشم اندازهای سالهای پایانی این دهه آزمون نمود. و این تلاش به برازایی در پرده‌های پشت سرهم او از کوه سنت ویکتوار

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
به کامیابی رسید. او این کوه را بیش از شصت بار در پرده‌های رنگ و روغن و آبرنگ نگاره کرد و در هر آزمون نمایش کوه را ساده‌تر نمود و روش پذیرفته شدهٔ نشان دادن ژرفا با خط‌هایی که در چشم انداز به هم می‌رسند را به دور ریخت. سزان خط افق را پایین آورد و رویه‌های افقی و عمودی را با یکدگر آمیخت و آن‌ها رابا گام‌های گوناگون رنگی به هم پیوست تا روشنایی ویژه اش را فرا آورد و با این شیوه همهٔ پیمانهای پیشینهٔ نزدیکی و دوری و ژرفا را که از گاهان رنسانس بر نگاره گری فرمانروا بودند به زیر پا نهاد.

[h=2]سزان و زولا: داستان دو قمار باز[/h]

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

ورق بازان(۱۸۹۰ تا ۱۸۹۲ میلادی) این پرده نمایشگر تنش میان سزان آسیمه‌سر و نگران و زولای خونسرد و آسوده نود است.

 

 

در ۱۸۸۶ امیل زولا نسخه‌ای از کتاب داستان خود «شاهکار» L’Oeuvre را برای دوستش سزان فرستاد. شاهکار داستان زندگی هنری پاریس است در چرخهٔ امپراطوری دوم

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
که بخشی از زندگی خود زولا را آشکاری می‌دهد. زولا چند سال پیش از نوشتن شاهکار در میانهٔ نگاره گران و تندیس سازان پاریس به آوند بازکاوی گستاخ و بپاخیز نامی شده بود زیرا او از سوی گیران پرشور و آتشین مکتب «نگاره گری در هوای آزاد»
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
بود که ادوارد مانه نخستین پایه‌گذار آن مکتب بود. در هنگام نمایشگاه سالن ۱۸۸۶ بود که زولا به آوند یک بازکاو هنری با زبانی تیز و برنده به پشتیبانی از مانه برخاست و با باوری سهمگین از مانه که هنوز حتی اورا ندیده بود به آوند نگاره گری که بر او بیداد شده‌است به دادستانی برخاست. در داستان شاهکار کساور نخست کلود لانتیه نماینده‌ای از کسگانه‌های مانه و سزان بود. داستان کودکی کلود یادآور گذشته‌هایی بود در شهر آیکس ودر کنار رود آرک، گذشته‌هایی که زولا و سزان و دوست دیگرشان باستی با هم داشتند. زولا در «شاهکار» می‌نویسد:

«هنگامی که کلود و دو دوست دیگرش دوازده سال داشتند شیفتهٔ آن بودند که در ژرفترین بخشهای رودخانه بازی کنند. آنها همچون ماهیها شنا می‌کردند و سپس برهنهٔ برهنه در همهٔ روز روی شنهای سوزان دراز می‌کشیدند و سپس دیگر بار به درون آب می‌جهیدند»

زولا در این داستان از دلسردیها و دل نگرانی‌های سزان پرده بر می‌دارد و بیم او را از ناکامی در تلاش خستگی ناپذیرش در کار کردن روی پرده‌هایش و دو باره و دیگر بار بازکاریش نشان می‌دهد. زولا می‌نویسد:

"او به خوی پیشینه اش دودلی و بی باوری بازگشت.. هر پرده را که پذیرفته نمی‌شد پرده‌ای بد می‌خواند. این نودش سستی او را آسیمه و آزرده می‌داشت. آنچه که اورا بی تاب می‌کرد این بود که هرگز نیروی هویداگری خویش را به شایستگی نداشت زیرا که توان آفرینندگی او از زایش یک شاهکار سرباز می‌زد... و چون این آشوب‌ها بیشتر و بیشتر و به پشت سرهم رخ می‌داد او هفته‌ها را به شکنجه دادنی سخت به خود سر می‌کرد، و آویخته میان امید و دودلی و همهٔ ساعتهای آزارنده راکه با شاهکار شورشی اش به کشمکش می‌گذراند با این رویا بردباری می‌کرد که روزی که دستهایش از بند زنجیرهای ناپدیدار کنونی رها شده باشد نگاره‌ای خواهد کشید و آن پرده او را به بایسته گی خرسند خواهد نمود."

چنان می‌نمود که زولا در داستان «شاهکار» سزان را هنرمندی سرخورده و پایان یافته می‌شناساند و راز پیوندهای ناشیانه و خشک او را با زنان بر ملا می‌کرد. در پس از رسیدن این کتاب به دست سزان او این نامهٔ کوتاه و خشک را برای زولا فرستاد:

«من از نگارشگر له روگون-ماکار
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
سپاسگذارم برای این یاد آور یادها و از او می‌خواهم تا به من پروا دهد تا دستهایش را بفشرم در این دم که به سالهای گذشته می‌اندیشم. همیشه از آن شما در زیر انگیختهٔ گاهان سپر شده، پل سزان»

و با این نامه برای همیشه به دوستی خود با زولا پایان داد.

در میان سالهای ۱۸۹۲-۱۸۹۰ سزان سه پرده از دو مرد ورق باز نگاره کرد که بسیار از نگاره گران کسگانهٔ او و زولا را در این پرده‌ها می‌بینند و شاید

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
پاسخ سزان به «شاهکار» زولا بود. دو ورق باز در این پرده در اندیشه‌ای ژرف فروشده‌اند. زولا کسگانهٔ دست چپ در این پرده به همه گی در پرده باشش دارد. سزان در نماد کسگانه دست راست باششی کناره‌ای دارد با این همه شگفت اینکه او به تماشا گر نزدیکتر می‌نماید. او بخش بزرگتری از میز بازی را فراگرفته، سر به پیش خم کرده و نگرانتر می‌نماید. زولا خونسرد و پر باور به بازیگری خود به راست گونه نشسته و تنش با راستای دیوارهٔ افقی و پایه‌ها ی میز چار چوبی برازا برای پیرامون خویش ساخته که با کلاه شق و رق و لباس بی چین و چروکش هماهنگ است. اما سزان با کلاه تاب خورده و لباس ناوار خود در آن چارچوب نمی‌گنجد. در هر بخش کوچک این پرده نشانی از رویارویی به چشم می‌خورد. پرده سوم که پرده پایانی و بهترین از
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
است اینک در موزه لوور است و به آوند یک شاهکار شمرده می‌شود.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

چرخهٔ استادی و فرزانگی ۱۹۰۰-۱۸۹۰

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

زیست خاموش با پرده (۱۸۹۵) در این پرده آزش فزایندهٔ سزان به سوی هم‌چیدگی ریخت‌ها و تنش پویا میان ریخت‌های هندسی او نمایان است.

 

 

در دههٔ ۱۸۹۰ سزان کارهایی چون لاله‌ها و سیبها، ورق بازان، زیست خاموش با سبد سیب، پسری با جلیقه سرخ، چهره‌نگار گوستاو جفروی، زیست خاموش با فلفلدان، زیست خاموش با کیوپید گچی، زیست خاموش با سیب و پرتقال، دختر جوان ایتالیایی، خانه با دیوار ترک خورده، کاج بزرگ، خم جاده در مونت گرو و بسی دیگر از شاهکارهای خویش را آفرید. با این همه او در گمنامی بسر می‌برد. اما به ناوابستگی خویش خو کرده بود و تنها آنچه را که دوست داشت و به شیوه‌ای که دوست داشت نگاره می‌کرد و اگر کسی را ناخوشایند می‌یافت از دیدن او سرباز می‌زد چنانکه از پایان دادن به چهره‌نگار گوستاو جفروی خودداری نمود و آنرا نیمه کاره رها کرد زیرا که هنگامی که جفروی در برابر او می‌نشست از کلمانسو سخن می‌زد و سزان از او بیزار بود.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

تن شویان بزرگ Les Grandes Baigneuses، سزان در این پرده به استواری و تراز هندسی پوسن Poussin به کامیابی دست یافته‌است (۱۸۹۸- ۱۹۰۵).

 

 

در ۱۸۹۱ به بیماری قند دچار آمد. و بناچار برای درمان به سویس، ویشی و سپس به تالوار

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
درشد که درآنجا دریاچه آنسی
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
در او ساوی
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
را به پرده کشید. به فرجام امبروز ولارد
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
یک نمایشگاه تک-تنه از کارهای او را در سال ۱۸۹۵ در نمایشگاه خود سامان داد. سزان پرده‌هایش را از چار چوبشان جدا کرده و آنها را لوله شده به نمایشگاه ولارد فرستاد. اگرچه این نمایشگاه صدایی نکرد اما بسی از نگارگران جوان را بسوی سزان در کشید. و چون سزان به هر از گاه دیده می‌شد باششی افسانه‌ای از خود برانگیخت. در پایان این دهه بسیار از نگار گاران پیشرو او را به آوند «فرزانه» ارجمند می‌داشتند.
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
در ۱۸۹۷ مادرش درگذشت و لو جاس دو بو فان
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
را به او گذاشت. ولی او را تاب بردن بار یادهای آن خانه نبود.

سالهای پایانی

 

در سالهای پایانی زندگی زناشویی سزان با همسرش ارتنس بی آرام و پر تنش بود. بسا هنگام که از هم جدا می‌زیستند. پس از مرگ مادر شوهر ارتنس چندگاهی با پسرش پل به پیش سزان بازگشت اما پرخاش‌ها و ناخرسندی‌ها از سرگرفته شد. ارتنس یادداشت‌های مادر شوهر خودرا پس از مرگش سوزاند و سزان در خواستارهٔ مرگ خویش همه دارایی خود را به پسر بخشید و ارتنس راهیچ نگذاشت. سزان در جهان نگاره‌های خویش آرامش می‌یافت و از این روی بود که در ۱۹۰۲ خانه‌ای به همراه یک کارگاه نگارگری برای خود بر فراز تپه‌های آیکس ساخت. هنگامی که برای نگارگری به هوای آزاد می‌رفت همچون کشتگران جامه بر تن می‌نمود و با گاری اسبی که با مخمل سرخ آراسته شده بود به جایگه نگاره گری می‌شد.

در سالهای ۱۸۹۹ و ۱۹۰۱ از او درخواست شد که در نمایشگاه ناوابستگان

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
پرده‌هایش را به نمایش بگذارد و این نشان از نام‌آوری او بود و موریس دنیس
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
که از دوستداران کارهای او بود پردهٔ در ستایش سزان
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
را کشید نه در نمایشگاه بروکسل در ۱۹۰۱ به تماشا گذاشته شد. و دنیس بود که او را به نمایش در سالون پاییز Salon d' Automne پاریس زیر آوند
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
درخواند و این نمایشگاهی بس کامیاب بود و بسیار از تماشاگران که می‌پنداشتند سزان درگذشته‌است از این که او را هنوز در میان خویش می‌دیدند به شادی می‌آمدند و برای سزان این مایهٔ خرسندیی دیر رسیده بود واین شناسایی با نمایشگاهی که ولارد برای او زیر آوند نمایشگاه یادمان سزان
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
در ۱۹۰۷ برآورده شد به اوج رسید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

ماردی گرا، ۱۸۸۸ م.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

و او همچنان آزمون‌های نگارگری خویش را پافشارانه دنبال می‌کرد ومی گفت که آرزو دارد تا «منحنی‌های اندام رنان را با شانه‌های تپه‌ها به پیوند آرد» و می‌نوشت که «هنگامی که رنگ در توانگرترین خویش است ریخت به برترین برازایی می‌رسد». تا آنکه در یک روز بارانی هنگامی که با افزار نگارگری بر پشت خودرا در جاده‌ای گل آلود به پیش می‌کشید به سکته دچار آمد و در کنار جاده بر زمین غلتید. یک گاری لباس شویی کالبد نیمه جانش را از زمین برگرفت اما او یک هفته از آن پس به سینه پهلو در شصت و هفت سالکی درگذشت.

داوری: هنری که آفرینندهٔ هنر ست

 

سزان بی گمان از نگارگران بس هشیار و اندیشمند است. او برآن بود که به گونه‌ای نمایانه‌ای از ریختار بیافریند و تماشاگر را وادار کند تا باور کند که او به ریختارهایی که به راستی در جایی بوده‌اند می‌نگرد اما او همچنین می‌خواست که تماشاگر فراموش نکند که آنچه در برابر اوست نمایانه‌ای بیش نیست. پیش از سران نگاره گران پس از

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
می‌خواستند که تا آنجا که شدایی داشت ریختارهایی همتا و همگون با آنچه می‌دیدند را در پرده‌های خویش باز سازی کنند. برای سزان این هنری بود که می‌خواست خود هنر را در یک پرده از تماشاگر پنهان دارد ولی سزان را برایش آن بود که هنر را در پرده‌های خویش آشکاری دهد و این به دریافت هنر شناسانی چون کیث رابرتز «هنری ست که هنر می‌آفریند.»
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

جاده‌ای روبروی کوه سن ویکتوار، روشنایی ویژهٔ سزان را هرگز نمی‌توان در چشم اندازی یافت. ۱۹۰۲-۱۸۹۸.

 

 

پژوهش دیداری سزان پژوهشی بسیار پیچیده و بنیانی است زیرا او بر این باور ست که دچارش های بسیاری را در نگاره گری می‌بایست چاره کرد. هر زدش رنگ سزان به پرده می‌باید که با خود بار همهٔ باورهای او را برساند. او به قلم گیری و راستاپردازی پیرامونهٔ در کارهای نگار گران پیشین ناباور بود. به گفتهٔ او «راستا پردازی ناب، گونه‌ای هم‌پاشیدگی است» راستاپردازی پیرامونهٔ و قلم گیری کناره‌ها در نپی تر و طبیعت دیده نمی‌شود زیرا به باور او همه چیز در نپیتر رنگ دارد. در گفتگویش با

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
گفت:

" در همانگاه که نگاره می‌کنیم داریم راستا ی پیرامون را پرداخت می‌کنیم. هرچه رنگ هم آهنگتر شود پیرامونه پردازی هم درستتر و نزدیکتر می‌گردد. هنگامی که رنگ توانگر است، ریختار به والا یی رسیده‌است.

زدایی و پیوند سنگینی‌ها راز راستاپردازی و ریختار ست."

نیرومندی هسته‌ها ی انگاشت در هنر سزان، اینکه می‌توان هر بخش آنرا زیر پژوهش و کاوش آورد و در هر زدش قلم موی او برایش و بایشی هوشمندانه و اندیشمند یافت کارهای او را در تراز شاهکارهای جاودانه می‌نهد. کارهای راهنمای آموزشی بسیار از نگاره گران گردید که تنها شماره‌ای اندک از آنان همچون پیکاسو، براک و ماتیس در پیروی از او به سرفرازی و کامیابی رسیدند و آن بسیار از دیگران سر خورده و فراموش شده ماندند زیرا هرگز در نیافتند که کارهای سزان آمیزه ایست شگرف و پر شگفت از اندیشاری و کنجکاوی و شور و دل‌نگرانی و کاوش و نگرش‌ها و خیره ماندن هاو آزمونها و از خودگذشتگی‌ها. و در پایان دستاوردهای سترگش آنچنان آشکار بود که به جواکیم گاسکه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
گفت: «من خیلی پیر هستم، خیلی زود آمدم ولی من گذرگاه را نشانه گذاشتم و دیگران آنرا دنبال خواهند نمود.»

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

درمیان نقاشان اواخر قرن نوزدهم نامی است که در آینده چراغ راه بسیاری از مکاتب گردید. هنگامی که مکتب امپرسیونیسم در غرب سروصدای زیادی راه انداخت و نقاشان رویکرد شرقی پیدا کردند و به خصوص به سراغ آثار ژاپنی رفتند. سزان (۱۹۰۶ ۱۸۳۹) از نقاشان تاثیرگذار آن روزها بود.

 

پل سزان در اوان جوانی در نمایشگاههای امپرسیونیست ها شرکت کرد، ولی از برخوردی که با آنها می شد چنان آزرده خاطر گردید که به زادگاه خویش، شهر اکس آن پدوانس بازگشت و در آن جا، به دور از هیاهوی منتقدان، به مطالعه مسائل هنر خویش پرداخت.

 

بی آن که نگران تامین معاش خودباشد زندگی منظمی را دنبال می کرد و دغدغه یافتن مشتری برای تابلوهایش را نداشت. بنابراین می توانست همه زندگی خویش راوقف آن مسائل هنری کند که برای خود مطرح کرده بود، و یارای آن را داشت که سخت گیرانه ترین معیارها را در کار خویش ملحوظ کند. جلوه بیرونی زندگی اش با آرامش و فراغت قرین بود، ولی برای رسیدن به آرمان تکامل هنری اش لحظه ای از پیکار شورمندانه خویش باز نمی ایستاد. با بحثهای نظری میانه ای نداشت، ولی به مرور که شهرتش در میان محدوده کوچکی از طرفدارانش بالا می گرفت، گهگاه سعی می کرد قصد و غایت خویش را در چند کلام برای آنها توضیح دهد.

 

 

در آثار او احساس می کنیم همه چیز در جای خود قرار دارد و هیچ چیز تصادفی یا ابهام آمیز نیست.

هر شکل با شفافیت کامل تصویر شده است و پابرجا و حجم دار به نظر می آید. مجموعه تابلو نوعی سادگی طبیعی را باز می نمایاند که قرین سکون و آرامش است. هنر مطلوب سزان هنری بود که بتواند از این شکوه و وقار بهره ای داشته باشد. ولی عقیده نداشت با دنبال کردن سبک پوسن به مقصود خویش نائل آید. استادان پیشین، در هر صورت رایگان این تعادل و شکوه را به دست نیاورده بودند. آنها هیچ تکلیفی در بازنمایی طبیعت به گونه ای که به چشممان می آمد، احساس نمی کردند.

 

 

تابلوهای آنها چیزی غیر از ترکیب و تنظیم فرمهایی نیست که از مطالعه هنر باستانی فرا گرفته بودند. حتی فضا و حجم را بیشتر از طریق کاربست قواعد سفت و سخت بازمانده از قدیم مجسم می کردند تا نگاه مستقیم به خود اشیاء.سزان با دوستان امپرسیونیست خود هم داستان بود که این شیوه های هنر آکادمیک (مکتبی) هم خوان با طبیعت واقعی نیستند.

او یافته های نوینی را که در زمینه رنگ و حجم نمایی به دست آمده بود، ارزشمند می دانست.

 

 

او می خواست به برداشتهای مستقیم خویش از طبیعت دل بسپارد، و از شکلها و رنگهایی که می دید نقاشی کند، نه از چیزهایی که می دانست یا درباره شان به طور نظری کسب اطلاع کرده بود. ولی مسیری که هنر نقاشی در پیش گرفته بود. او را خرسند نمی کرد. امپرسیونیست ها در نقاشی از طبیعت به کمال استادی رسیده بودند. ولی واقعا این کافی بود؟ یا به راستی کم و کاستی تلاش برای طراحی هماهنگ، رسیدن به سادگی و تعادل کامل که ویژگی برجسته بزرگترین نقاشیهای گذشته بود، چه شده بود؟ از دید سزان وظیفه نقاش عبارت بود از نقاشی کردن از طبیعت، استفاده از دستاوردهای سرآمدان امپرسیونیست و در عین حال احیای حس نظم و ضرورت که وجه ممیز هنر پوسن بود.

 

سزان از بی نظمی نفرت داشت. ولی مایل نبود که برای القاء حجم و برجسته نمایی به قراردادهای آکادمیک در مورد طراحی بازگردد. چنانکه نمی خواست برای رسیدن به طرحهای هماهنگ، به مناظر ساخته شده رجوع کند. او حتی هنگامی که درباره استفاده صحیح از رنگها به تامل پرداخت با مسئله مبرم تری رو به رو شد. سزان همان اندازه به رنگهای قوی و شدید علاقه داشت که به طراحی واضح و روشن. او می خواست رنگمایه های غنی و اشباع شده ای را که به طبیعت زیرآسمانهای جنوب تعلق داشت باز بنمایاند، ولی پی برد که صرف بازگشت به رنگ آمیزی سطوح گسترده با رنگهای خالص اولیه، تجسم واقعیت را به مخاطره می افکند.

 

 

تصاویری که به این شیوه کشیده شوند، به شکلهای مسطح یا دو بعدی شبیه خواهند بود و نمی توانند القاء ژرفا کنند. سزان گویی می خواست پایبندی مطلق خود را به دریافتهای حسی اش از طبیعت حفظ کند، و از سوی دیگر می خواست امپرسیونیسم را به چیزی استوارتر و جاودانه تر، همچون هنر موزه ها، مبدل سازد. و این دو خواست او در تضاد یکدیگر بودند. به همین سبب، اغلب در آستانه یأس و ناامیدی قرار می گرفت، ولی لحظه ای دست از کار نمی کشید و بی وقفه در حال آزمون و تجربه بود.

 

در منظره کوه سنت ویکتوار، کوه غرق در نور است ولی در عین حال، برجستگی ها و حجم ها را به خوبی نشان می دهد. ترکیب بندی واضح و روشن است، ضمن آن که ژرفا و فاصله را در حد کمال باز می نمایاند. نحوه ای که سزان راه بد و جاده و ادامه آن را در کمرکش تصویر به صورت یک محور افقی نشان داده و خطوط عمودی خانه واقع در پیش زمینه، حالتی از نظم و سکون را القاء می کند، بی آن که احساس کنیم که آن نظمی است که سندان بر طبیعت تحمیل کرده است. حتی رنگ گذاری با ضربات قلم موی او به گونه ای انجام شده که با خطوط اصلی جور درآید و احساس هماهنگی طبیعی را تقویت کند.

 

 

نقاش هلندی با چیره دستی تمام سطوح نرم و پرزدار را بازنمایی کرده است، ولی سزان چهل تکه ای از رنگ گذاریهای نوک قلمی را ارائه می کند که موجب می شود دستمال سفره از جنس آلومینیومی به نظر آید. شاید به همین دلیل بود که نقاشیهای سزان در عرضه داشتهای اولیه اش، به عنوان رنگمایه های مذبوحانه ای، به باد طعن و تمسخر گرفته می شد. ولی دانستن دلیل این بی دقتیهای ظاهری کار چندان دشواری نیست.

 

سزان نقاشی بود که در درستی شیوه های سنتی شک کرد، و تصمیم گرفت که از نقطه صفر آغاز کند انگار که گویی قبل از او هیچ تصویری کشیده نشده است. نقاش هلندی، نقش اشیای خود را به گونه ای کشیده است که مهارت خویش را به نمایش گذارد. سزان نقش مایه های خود را به انگیزه مطالعه درباره مسائلی انتخاب می کرد که خواهان حلشان بود.

 

می دانیم که او به رابطه رنگ با حجم نهایی، علاقه وافری داشت. بنابراین یک جسم گرد رنگین شفاف مانند سیب برای تفحص این موضوع، نقش مایه ای ایده آل بود. هم چنین می دانیم که تعادل ترکیب بندی از جمله دل مشغولی های او بود. سزان عنوان پدر هنر مدرن را یافته است.

 

او در تلاش سترگش برای القای ژرفا بدون فدا کردن شفافیت رنگها، و برای محقق ساختن یک ترکیب بندی آراسته بدون فداکردن تجسم عمق در همه این پویشها و کاوشها او حاضر نبود که طبیعت را تحریف کند، ولی چنان چه تغییر کوچکی می توانست او را در رسیدن به تاثیر برانگیزی مطلوب یاری کند، چندان اهمیتی نمی داد. ژرفانمایی خطی که به وسیله برونلسکی در رنسانس ایتالیا ابداع شده بود برای سزان خیلی قابل توجه نبود. هر جا که آن را محدودکننده کار خویش می یافت، نادیده اش می گرفت.

 

 

این ژرفانمایی علمی، به هر تقدیر، برای آن ابداع شده بود که نقاشان را در ایجاد توهم ژرفای فضایی یاری کند. چنانکه مازاتچو در دیوارنگاری خود در کلیسای سانتاماریا نوولا در فلورانس از آن بهره گرفته بود. سزان در پی ایجاد توهم نبود. او می خواست احساس حجم و عمق را منتقل کند و فهمید که می تواند بدون استفاده از طراحی سنتی برای ایجاد توهم ژرفا به مقصود خود نائل آید. بدون شک سزان تصور نمی کرد که این بی اعتنایی او به طراحی درست که وی سرمشقش را به دست می داد، سنت شکنی بزرگی را در هنر نقاشی سبب گردد.

 

ساده کردن شکلها و روانی طراحی از جمله کارهایی بود که در آینده منجر به پیدایش کوبیسم گردید. پیکاسو تحت تاثیر شکست فرم از سوی سزان پایه گذار این مکتب مهم شد.

 

آثار سزان در خود سادگی را حمل می کند. موضوعات بیش از حد معمولی هستند و او به تعمد به سراغ این موضوعات می رفته است تا فرم را تحت تاثیر قرار ندهد. سادگی آثار او از روح کوششگر او برمی خیزد. دریچه ای که سزان به ما نشان می دهد، دالانی است سهل و جلوی چشم اما به شدت سخت دست نیافتنی است.

 

طبیعت های بی جان سزان با همان هارمونی رنگ و ترکیب بندی و چیدمان تبدیل به منابع ثابت دانشجویان هنر گردیده است. نقاشی که از طعنه ها و کنایه ها شانه خالی نکرد و به آن چه که باور داشت عمل کرد. هنرمندی راسخ که جهان و طبیعت را تنها از منظر خود نگریست. کاری که به شدت سخت است اما او با ممارست و تمرین فراوان به یک قرائت نوین از طبیعت رسید.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...