قاصدکــــــــ 20161 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۴ سلام با یک داستان شروع میکنیم : در اردیبهشت ماه سال 1395، درست 4 روز مانده به آزمون ارشد، یکی از داوطلبان خواب بسیار عجیبی دید! او خواب دید که زمان به عقب بازگشته، و به جای 4 روز، 4 ماه تا کنکور فاصله دارد... با خود تصمیم گرفت تمام اشتباهات گذشتهاش را جبران کند، زمانهایی که به سادگی از دست داده بود را اینبار برای مطالعه استفاده کند، و با تمام توان خود برای به حقیقت تبدیل کردن رویای قدیمیاش تلاش کند... اما هنگامی که صبح با صدای ساعت از جا برخواست، بسیار افسوس خورد و ناراحت شد.. او متوجه شد که تنها یک خواب را میدیده است.. آن داوطلب تا آزمون ارشد 95 تنها 4 روز فاصله داشت و طبیعتاً به اندازهي تلاشی که کرده بود، انتظار نتیجه داشت ... اما من و تو ی خواننده درست از امروز، 4 ماه تا دیدن آن خواب فاصله داریم!! بنابراین همین امروز فرصت را غنیمت بشمریم و از همین سهشنبه 22 دی ماه 94، تلاش برای به حقیقت پیوستن رویایمان را شروع کنیم تصمیم من کسب رتبه 1 مجموعه مهندسی برق قدرت 95 هست و تلاش خودم رو شروع میکنم. در این تاپیک گام به گام، شرح بیقراری خودم رو مینویسم و امیدوارم آخرین پست، اعلام نتیجهی دلخواهم باشه راستی، اگر همراه مصمّمی هم در این راه دراز پیدا شود، مایه خرسندی است بهرحال دعای خیر خودتون رو از قاصدک دریغ نکنید پیش به سوی تحقق یک رویا البته قبلش بفرمایید یک فنجان دمنوش ! 17 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20161 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۴ چند روز پیش با خودم یک حساب کتاب سرانگشتی درباره وجه اشتراک خودم و سایر داوطلبای ارشد 95 میکردم، و به نتایج مهمی دست یافتم که فکر میکنم خوب باشه اینجا بنویسم تا شما هم استفاده کنید 1. همهي ما «آدم»یم! خب این به تنهایی وجه اشتراک خیلی مهمیه 2. طول روز برای همهی ما 24 ساعته. شما در نظر بگیرید اگر قرار بود یک عده از داوطلبا از یک سیارهی دیگه باشند واقعاً رقابت نابرابری میشد. مخصوصاً بچههای سیارههای پشتی :| ولی الان خیلی خوبه همه هرروز 24 ساعت وقت داریم. 3. باتوجه به دو بند بالا، ما آدمهایی هستیم که هر روز 24 ساعت وقت داریم، و وجه اشتراک سوممون اینه که همگی تنها 100 روز تا لحظهی شروع آزمون مشترکمون فرصت داریم :th_scratchhead: خوب حالا که این نکات مهم رو فهمیدیم، فکر میکنم دید بهتری نسبت به جایی که الان قرار داریم و برنامهای که باید بریزیم بدست آوردیم :(50): دیگه فقط کافیه به نقشه راهمون نگاه کنیم و ببینیم که توی چه مرحلهای هستیم ؟ :mood (23): بنظر میرسه الان ما توی 40٪ قضیهایم :mornincoffee: ولی طبق اون ضرب المثلی که میگه دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدنه، فعلا با همین فرمون میریم جلو تا موتورمون روشن بشه 10 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20161 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۴ باید ریسک کرد، زیرا بزرگترین خطر در زندگی ریسک نکردن است. «لئو بوسکالیا» بر اساس همین الگو دارم ریسک کردن رو تمرین میکنم. بعبارتی سهماه از قشنگترین روزهای جوونیمو برای این قمار گذاشتم وسط. شکی هم ندارم که برنده از سر این میز بلند میشم این روزا یه دفتر برنامه ریزی گیر آوردم که چیز خوبیه، و مکتوب کردن روزها و کارها بهم حس خوبی میده. یه جعبه لایتنر هم توی خونه پیدا کردم، برای حفظ کردن بعضی فرمولها و لغات زبان خیلی انگیزه ایجاد میکنه. یه میز تاشو کوچیک هم خریدم که وقتی از نشستن پشت میز و صندلی خسته میشم، کف اتاق، زیر این میز فسقلی چمباته بزنم و به کارم ادامه بدم تقویم رومیزی قطعاً توی این زمان کم باید جلوی چشم باشه. یه ساعت رومیزی هم اینجا هست که مثل ساعت خونه جادوگرها، روی صفحش یکسری کارهای ثابت مثل زمان بیدار شدن، صبحانه، ناهار، خواب ظهر، و خواب شب رو نوشتم که الان داره میگه من باید توی تخت باشم ! برای موفقیت، هیچ نسخهای غیر از تلاش و سماجت وجود نداره . پس شب خوش رفقا 11 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20161 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۴ یکبار یکی از شخصیتهای درونیم بهم گفت : با وجود این همه دانشجو در بهترین دانشگاههای کشور، مطمئنی که از پس این کار بر میای ؟ خیلی قشنگ دستش رو گرفتم، آوردمش یه جای دنج و با منطقیترین دلایل طوری قانعش کردم که از اون موقع حتی گاهی اوقات شده که من خودم میگم حالا بیخیال بابا! نباید زیاد هم سخت گرفت.. ولی ایندفعه اونه که میگه: عمراااً ! مگه میذارم ؟؟ شک نداشته باش تو بهترینی بهترین دانشجوها در بهترین دانشگاهها هیچ فرقی با ما ندارند، جز اینکه بهترین اساتید، بیشترین سختی رو بهشون دادند! این جمله خیلی مهم بودها شما هم روزی چند مرتبه به خودتون بگید و تاثیرش رو ببینید. من بارها به افراد موفق زُل زدم و در کارشون دقیق شدم، هیچ اکسیر و فوت خاصی وجود نداره جز اینکه باید حداقل دوبرابر افراد عادی تلاش کنید ضمن اینکه با کیفیت، و سماجت و صبوری کار میکنید. یکبار سرخپوست پیر درونم به من نصیحتی کرد که تا امروز هرگز فراموش نکردم. به من گفت : هرگز دست از تلاش بر ندار. چون یک مرد وقتی شکست میخوره که دست از تلاش برداره آمیگو ! بنابراین باید کار کرد، بیشتر از همه باید کار کرد و این نسخه بی برو برگرد جواب میده. راه موفقیت خیلی ساده است. اما قبول کنیم که عدهی کمی حاضرند از این راه بگذرند. ولی روحیهی من فوقالعاده قویه، طوری از این مانع میگذرم که تا ابد شیرینیش توی ذهنم بمونه یا بهترین باش، یا بدترین. هیچ چیز کسل کنندهتر از متوسط بودن نیست ! این رو هم یکی از همین شخصیتهای درونم الان گفت اینارو ولشون کنی تا صبح میخوان پند بدن شب شما خوش 10 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20161 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۴ دست منم بگیر ! خیالت مثل چُرت صبحگاهی ست! هی با خودم می گویم فقط پنج دقیقه ی دیگر ... ببین داستان همینه. حتما اون حکایت قدیمی رو شنیدی که دو نفر میخواستن با تیر و کمان، یک هدف مشترک رو بزنند. خردمند پیر (که همه جا حضور داره) از اولی میپرسه : به من بگو چی میبینی ؟ اولی میگه : دشت وسیع، آسمانی در دوردست، درختها و هدف... و خردمند بهش میگه "زکی!" کمانت رو زمین بگذار که هنوز آماده نیستی. وقتی از نفر دوم میپرسه که چی میبینی، جواب میده : فقط هدف. و اینجاست که مرد خردمند میگه بزن که بیشک تیرت بر هدف خواهد نشست. حالا سه ماه تعطیلی شروع شده! یادت میاد زمانی که بچه مدرسهای بودیم سه ماه تعطیلی با چه سرعتی میگذشت؟ دقیقاً از امروز تا روز آزمون، 85 روز مونده. و این 85 روز با سرعتی به مراتب بیشتر از اون سه ماه تعطیلات میگذره. مگر اینکه، ما با کار مضاعف، کشش بدیم. و این تنها راهه نجات ماست رفیق! لویی: این تنها راه نجات ماست، مگه نه؟ پاپیون: آره لویی: فکر میکنی موفق بشیم؟ پاپیون: مگه فرقیم میکنه؟ دانلود موسیقی متن فیلم پاپیون از آهنگساز مشهور جهان جری گلداسمیت برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این آهنگ منو میکشه 7 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24160 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۴ خیالت مثل چُرت صبحگاهی ست! هی با خودم می گویم فقط پنج دقیقه ی دیگر ... ببین داستان همینه. حتما اون حکایت قدیمی رو شنیدی که دو نفر میخواستن با تیر و کمان، یک هدف مشترک رو بزنند. خردمند پیر (که همه جا حضور داره) از اولی میپرسه : به من بگو چی میبینی ؟ اولی میگه : دشت وسیع، آسمانی در دوردست، درختها و هدف... و خردمند بهش میگه "زکی!" کمانت رو زمین بگذار که هنوز آماده نیستی. وقتی از نفر دوم میپرسه که چی میبینی، جواب میده : فقط هدف. و اینجاست که مرد خردمند میگه بزن که بیشک تیرت بر هدف خواهد نشست. حالا سه ماه تعطیلی شروع شده! یادت میاد زمانی که بچه مدرسهای بودیم سه ماه تعطیلی با چه سرعتی میگذشت؟ دقیقاً از امروز تا روز آزمون، 85 روز مونده. و این 85 روز با سرعتی به مراتب بیشتر از اون سه ماه تعطیلات میگذره. مگر اینکه، ما با کار مضاعف، کشش بدیم. و این تنها راهه نجات ماست رفیق! لویی: این تنها راه نجات ماست، مگه نه؟ پاپیون: آره لویی: فکر میکنی موفق بشیم؟ پاپیون: مگه فرقیم میکنه؟ دانلود موسیقی متن فیلم پاپیون از آهنگساز مشهور جهان جری گلداسمیت برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این آهنگ منو میکشه سخته ولي سعي مي كنم :) مرسي واسه آهنگ 3 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20161 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۴ حالا فقط 75 روز مونده و من دارم با خودم فکر میکنم 75 روز یعنی چهقدر ؟ میشه روزی 1 ساعت درس خوند، طوری که سرجمع 75 ساعت درس خونده باشی، که حدوداً به اندازهي 3 شبانه روز درس خوندنه. یا میشه روزی 10 ساعت درس خوند، و بعبارتی در این فرصت، 750 ساعت درس خوند. چیزی به اندازهي 1 ماه روز و شب درس و درس و درس! طبیعتاً نتیجهی این دوتا خیلی با هم متفاوته، ولی همونطور که میبینید اصل فرصت هیچ تغییری نکرده، اینکه چطور از این فرصت استفاده کنیم هست که تعیین کننده نتیجه خواهد بود. اونطور که من حساب کردم، تقریباً تا آخر اسفند، میتونم همهی درسا رو یک دور بخونم و خلاصهنویسیام آماده باشه. (اینجا پروندهی درسنامهها بسته میشه) نوروز باید مرور کرد، خلاصه نویسی ها رو تکمیل کرد، تستهای آخر فصل همهي کتابها رو هم تموم کرد. بعد از نوروز و تا پایان فروردین، میرم سراغ تستهای تکمیلی و در اینجا پروندهي تستها رو هم میبندم. از اول اردیبهشت تا 4شنبه 15 اردیبهشت، هر روز یکی از کنکورهای 15 سال اخیر رو حل و بعد تحلیل میکنم. و بالاخره انشاالله در روز 5شنبه 16 اردیبهشت، در اوج آمادگی و در سر جلسهي رسمی، کنکور ارشد 95 رو حل میکنم و بعد از آزمون تا خود خونه میدواَم! و دیگه به کنکور، یا هیچ چیز دیگهای در این رابطه فکر نمیکنم. چون فارغ از اینکه چه نتیجهای در انتظارمه، مطمئنم که بهترین تلاشم رو در این فرصت کردم. 6 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۴ درود مهندس اولش یاد 100 روز مانده ب پایان دوره سربازیم فک کردم ... زندگی کشکولی پر از تجربه های بالا و پایین ه. تاپیک خوبی شده. پست من رو هم ان شالله اخر کار، یاد اوری کن پاک کنم ک نظم تاپیکت بهم نخوره کنکور ارشد. داستان خودم قبلا فک کنم بت گفتم، ب هر صورت بد نیست یاداوری کنم بهت ک تو کنکور ارشد خیلیییییی ها سیاهی لشکر اند. ی عده دقیقه 80 کم می ارن. ی عده دقیقه 90 توسط افکار منفی القا شده و یا درونی خودشون، کم می ارن. ی ده کمی می مونن ک یا اعتماد ب نفس زیاد دارن ب هر دلیل یا اینکه بیخیال ان. من دومی بودم :icon_pf (34): اصلا نگران نباش. جدا و جدا ب نظر من بدترین چیز تو کنکور ک مانع عملکرد و نتیجه خوب میشه "دید فرد ب خودش هست" -- البته جدا از خوندن و داشتن اطلاعات ها --- چند ماه دیگه دانشکده برق همینجا باهم داریم صحبت می کنیم. یک مورد مهم اینکه رویا تبدیل ب واقعیت نمیشه باید از تهههههه دل و درون این تصور رو ب خودت داشته باشی ک میتونی. اصلا ب نظر من ب فکر بعدش باش. پایان نامه ات و زمینه کاریت. امید ب حق، قطعا موفق می شی انسان با اراده ای هستی و مهمترین خصیصه یک مهندس ک اختصار و منظم بودن ه، داری لویی: این تنها راه نجات ماست، مگه نه؟ پاپیون: آره لویی: فکر میکنی موفق بشیم؟ پاپیون: مگه فرقیم میکنه؟ بیگگگگگگگگ لایککککککککک 3 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20161 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۴ درود مهندساولش یاد 100 روز مانده ب پایان دوره سربازیم فک کردم ... زندگی کشکولی پر از تجربه های بالا و پایین ه. تاپیک خوبی شده. پست من رو هم ان شالله اخر کار، یاد اوری کن پاک کنم ک نظم تاپیکت بهم نخوره کنکور ارشد. داستان خودم قبلا فک کنم بت گفتم، ب هر صورت بد نیست یاداوری کنم بهت ک تو کنکور ارشد خیلیییییی ها سیاهی لشکر اند. ی عده دقیقه 80 کم می ارن. ی عده دقیقه 90 توسط افکار منفی القا شده و یا درونی خودشون، کم می ارن. ی ده کمی می مونن ک یا اعتماد ب نفس زیاد دارن ب هر دلیل یا اینکه بیخیال ان. من دومی بودم :icon_pf (34): اصلا نگران نباش. جدا و جدا ب نظر من بدترین چیز تو کنکور ک مانع عملکرد و نتیجه خوب میشه "دید فرد ب خودش هست" -- البته جدا از خوندن و داشتن اطلاعات ها --- چند ماه دیگه دانشکده برق همینجا باهم داریم صحبت می کنیم. یک مورد مهم اینکه رویا تبدیل ب واقعیت نمیشه باید از تهههههه دل و درون این تصور رو ب خودت داشته باشی ک میتونی. اصلا ب نظر من ب فکر بعدش باش. پایان نامه ات و زمینه کاریت. امید ب حق، قطعا موفق می شی انسان با اراده ای هستی و مهمترین خصیصه یک مهندس ک اختصار و منظم بودن ه، داری لویی: این تنها راه نجات ماست، مگه نه؟ پاپیون: آره لویی: فکر میکنی موفق بشیم؟ پاپیون: مگه فرقیم میکنه؟ بیگگگگگگگگ لایککککککککک سلام، نه لطفاً پاک نکن پستت رو، هم مناسبت داره و هم تجربه و نکتهی ارزشمندیه. ممنون از همراهی و انگیزهای که میدی.:4chsmu1: پند تو را به گوش جان مینیوشم ای پیر کشکول به دست :texc5lhcbtrocnmvtp8:icon_gol: 3 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20161 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۴ حالا تقریباً نصف وقتی که داشتم گذشته و فقط 55 روز دیگه باقی مونده. من حق دارم خسته باشم، حق دارم بخوام وقت بیشتری داشته باشم، اصلا حق دارم هرکاری غیر از درس خوندن بکنم، اما هرگز، هرگز حق ندارم نا امید بشم. حق ندارم دست از جنگیدن بکشم. "باید مسیر پشت سرت رو آتیش بزنی، و بدوی! سوار خسته شکار گرگ میشه" این رو سرخپوست درونم بهم میگه خلاصه نویسیها داره آماده میشه، بهترین مرجع برای مرور همین خلاصههاست. و من سعی میکنم اونها رو فوقالعاده بنویسم تا کمترین اتلاف وقت رو در بازیابی اطلاعات داشته باشم. الکترومغناطیس رو نصف کردم، و فقط بخش الکتریسته رو میخونم، چون اون سرخپوست همیشه بهم میگه: "هی سفیدپوست! مرد عقل باش، نه مرد هوس" فعلاً وضعیت سه درس کنترل، مدار و بررسی از بقیه دروس بهتره، اما بزودی ریاضی، مغناطیس و ماشین رو هم روبراه میکنم. راستی! بعضی شبها خواب صفحات سوال رو میبینم! همین دیروز صبح که بیدار شدم، متوجه شدم داشتم توی خواب منحنی نایکوئیست رو تحلیل میکردم! من خوبم، نگرانم نباشید رفقا! فقط نمیخوام فردام مثل دیروزم باشه. "طلا پیش کسی میره که اون رو بخواد" اینو یادت نگهدار سفیدپوست! 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده