fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 آذر، ۱۳۹۴ زوال ایرانیان در حوزه اقتصاد، سیاست و زندگی روزمره را باید در چه چیز هایی جستجو کرد؟ اگر بگویم درپهندشت اندیشهورزی . حرف منو تایید میکنید؟ میخوام بگم : نسبت دادن این زوال به مقولات موهومی چون ذات، بیگانگان و تقدیر تاریخی حرف بیخودی است. تا نظر شما چی باشه. 5 لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۹۴ ما خیلی بدبختی ومکافاتمون بخواطراین است که نمی توانیم یعنی نخواستند دین راازسیاست جداکنیم. ونمی خواهند. 3 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۴ میپذیرم، چگونگی روزگار انسانها ریشه در تفکرات اونها داره.(ارزش ها و باورها). ولی کسانی هستند که با این واژه " زوال" هم داستان نیستند و چه بسا روزگار کنونی مارو متعالی و سرشار از بالندگی میپندارن،برای نمونه میگن ما به قله های دانش و تکنولوژی و ..... رسیدیم؟ 3 لینک به دیدگاه
Thorin Oakenshield 417 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۴ من فک نمیکنم ما زوال داشتیم... یا اگه داشتیم، عمق فاجعه به حدی که توصیف میشه نیست... توی این سرزمین هیچ-وقت، به علم بهایی داده نشده... ما یه ملت هستیم با یه تاریخِ پر از دروغ... 1 لینک به دیدگاه
Thorin Oakenshield 417 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۴ این جهان زندان و ما زندانیان برشکن زندان و خود را وا رهان 1 لینک به دیدگاه
Thorin Oakenshield 417 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 دی، ۱۳۹۴ ما هیچ بهانه ای برای عقب موندگی-مون نداریم... فک نمیکنم از 3-4 هزار سال پیش تا حالا... چیزی به لحاظ فرهنگی تغییر جدی داشته... 1 لینک به دیدگاه
قاصدکــــــــ 20162 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۹۴ زوال ایرانیان در حوزه اقتصاد، سیاست و زندگی روزمره را باید در چه چیز هایی جستجو کرد؟ اگر بگویم درپهندشت اندیشهورزی . حرف منو تایید میکنید؟میخوام بگم : نسبت دادن این زوال به مقولات موهومی چون ذات، بیگانگان و تقدیر تاریخی حرف بیخودی است. تا نظر شما چی باشه. بله نسبت دادن اوضاع به "تقدیر" تاریخی یا مشیت الهی یا ... بیخود است. اما "تقریر" تاریخی که برای خودمان رقم زدیم نادیده گرفتنی نیست. و این جز از فکر و فرهنگ جمعی ما نبوده و نیست. بنابراین هربار که اجازه دادیم (به اختیار و از روی جهل) بیگانگان بر اقتصاد و تجارت و سیاست و حکومتمان نفوذ کنند خودمان مملکت را به سمت زوال هرچه بیشتر سوق دادیم. بله، از ماست که بر ماست. اما دست بیگانگانی که هزاران بار از جهالت ما به سود خود استفاده کرده و ما را به سمت نابودی میل دادند هم هرگز از یاد نبرید. :164: 3 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۴ زوال ایرانیان در حوزه اقتصاد، سیاست و زندگی روزمره را باید در چه چیز هایی جستجو کرد؟ اگر بگویم درپهندشت اندیشهورزی . حرف منو تایید میکنید؟میخوام بگم : نسبت دادن این زوال به مقولات موهومی چون ذات، بیگانگان و تقدیر تاریخی حرف بیخودی است. تا نظر شما چی باشه. موردي ميگم تا هر كس تا هر موردي كه خواست بخونه. فعلا و شايد برا هميشه چند مورد: 1-شما مث من تو استارت زدن ضعيف هستين. كاربران قديمي همچون اسي و نوترون و امثالهم وحشتناك و جذاب استارت ميزدن 2-تفاوت واژگان بسي مهم هست. مثلا بايد در مورد زندگي روزمره در همان استارت توضيح دهيد. ذهن من سمت كالچر رفت. تفاوت كالچر و سيويليزيشن، تفاوت ظرفيت و منابع و تفاوت ذات و ژن ووو مهم هستن. 3- پاسخ خلاص ي من همان عبارت زيباي " پهن دشت انديشه ورزي" شماست اگر همان "پهن" كه در ذهن من هست در ذهن شما بوده باشد 4-منو قاصدك و بيگانگان.. منتها " تا حدودي" كيس ذات و تقدير تاريخي رو با شما موافق هستم. 5- دشمن با بيگانه توفير دارد. "دش" پيشوند منفي هست. دش اضاف بر من يعني مخالف من. دشوار.. 6- "دقيقا امروز" تعداد بيشماري از شركت هاي ژرمن ها و فرانسوي و.. به علت شانگهاي چين ضربه خوردن.لذا متغيرهاي خارجي دخيل هستن در كنار پارامترهاي داخلي منتها شدت و ضعف دارن. مثلا 5 درصد از زوال اقتصاد ما بعلت افزايش تحريم هاي سه گانه ي چند ساله ي اخير(سازمان و..) بوده هست. جنگ ترياك و تاثير خارجي. تجزيه شوروي و تاثير خارجي وو 7- مرتضي علي در يه خطبه اي اشاره مي كنند كه فلان مشكل از بالاي هرم به پايين نفوذ ميكند و فلان فلان مشكل برعكس. منتها دقيقا خاطرم نيست فلان و فلان فلان چه بوده ان. مبحث فساد مالي و غيره بود. 1 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۴ موردي ميگم تا هر كس تا هر موردي كه خواست بخونه. فعلا و شايد برا هميشه چند مورد:1-شما مث من تو استارت زدن ضعيف هستين. كاربران قديمي همچون اسي و نوترون و امثالهم وحشتناك و جذاب استارت ميزدن 2-تفاوت واژگان بسي مهم هست. مثلا بايد در مورد زندگي روزمره در همان استارت توضيح دهيد. ذهن من سمت كالچر رفت. تفاوت كالچر و سيويليزيشن، تفاوت ظرفيت و منابع و تفاوت ذات و ژن ووو مهم هستن. 3- پاسخ خلاص ي من همان عبارت زيباي " پهن دشت انديشه ورزي" شماست اگر همان "پهن" كه در ذهن من هست در ذهن شما بوده باشد 4-منو قاصدك و بيگانگان.. منتها " تا حدودي" كيس ذات و تقدير تاريخي رو با شما موافق هستم. 5- دشمن با بيگانه توفير دارد. "دش" پيشوند منفي هست. دش اضاف بر من يعني مخالف من. دشوار.. 6- "دقيقا امروز" تعداد بيشماري از شركت هاي ژرمن ها و فرانسوي و.. به علت شانگهاي چين ضربه خوردن.لذا متغيرهاي خارجي دخيل هستن در كنار پارامترهاي داخلي منتها شدت و ضعف دارن. مثلا 5 درصد از زوال اقتصاد ما بعلت افزايش تحريم هاي سه گانه ي چند ساله ي اخير(سازمان و..) بوده هست. جنگ ترياك و تاثير خارجي. تجزيه شوروي و تاثير خارجي وو 7- مرتضي علي در يه خطبه اي اشاره مي كنند كه فلان مشكل از بالاي هرم به پايين نفوذ ميكند و فلان فلان مشكل برعكس. منتها دقيقا خاطرم نيست فلان و فلان فلان چه بوده ان. مبحث فساد مالي و غيره بود. تشخیص شما در ناتوانی من کاملا درسته. البته خودمم تلاشی برای بهبودش نمیکنم . دلیلم هم اینه که : اگه شرکت کننده ها بخوان مو رو از ماست بکشند , حتی یه اشاره هم براشون کافیه. در ضمن اونایی که بقول شما استارت های عالی میزدند مثه یه جرقه اومدن و رفتن. ایکاش بجای اون استارت های دارای تاریخ مصرف , حرکت لاکپشتی میداشتند و بجاش حداقل هفته ای یه ربع با حضورشان حق انجمن را ادا میکردن. سابقه حضور من در انجمن با اسامی مختلف کم از اونا نیست و هنوز هم هر موقع فرصت داشته باشم , حضور در انجمن رو به سایر علاقمندیهام ترجیح میدم.در ضمن با تحریک انسان به هر شکل مخالفم و دوست دارم مردم در کمال علاقمندی ذاتی شون تو تاپبکهایم شرکت کنند. رشته تحصیلی من روانشناسی کار و گرایشم ارگونومی ( تطابق انسان با محیط ) هست ولی هیچگاه از دانشم در جهت تحریک انسان ( چه مثبت و چه منفی ) استفاده نمیکنم. با کلیه نظرات شما در باره موضوع تاپیک موافقم. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده