ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۴ خیلی سخته می دونی چرا؟؟؟ چون مجبوری بگردی و بهترین پیرهن رو کادو کنی براش چون مجبوری برای خریدن یک کیلو شیرینی بری تا اون طرف شهر چون مجبوری از تاکسی پیاده شدی 2 تومنی رو پرت کنی به صندلی خالی وجلو و پیاده زیر بارون بدویی تا به دوستت برسی چون مجبوری از کت و شلواری که میخواستی بخری بگذری و براش یه مانتو بخری ... ولی خوب ورق گاهی برمیگرده تو میمونی و لباسهای اطو کشیده و کاکتوسهای پشت پنجره و یه بیمه نامه تاریخ گذشته روی تاقچه و فردا هشت صبح و با صبح گذاشتن اثر انگشت روی دستگاه حضور غیاب و حس یه ماشین چاپ قدمی و بی روح که بوی سرب و خاکستری میدی و دیگر هیچ...... این یک دیدگاه دیگه از دوست داشتنه ..... نظرتون چیه دوستان .. 12 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۴ این مدل دوست داشتن و از خود گذشتن ها مختص مادر و فرزندیه 8 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۴ این مدل دوست داشتن و از خود گذشتن ها مختص مادر و فرزندیه قبول دارم .... ولی هست نمونه های دیگرش ولی چقدر سخت و کم یاب ... 8 لینک به دیدگاه
raz-raz 3612 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۴ دوست داشتن رو هنوز نمی تونم دقیق معنی کنم... شاید باید واقعا ...بزرگ بود تا بشه معنی دوست داشتن رو ..دونست کمند اونایی که این معنی رو می دونن ولی هستن 8 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۴ دوست داشتن یعنی از خود گذشتن برای رسیدن به یه چیز با ارزش تر امیدوارم همه تجربه کنن این حس شیرین و بینظیر دوست داشتن و گذشت رو 6 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۴ یه حرف حکیمانه ای میگه دوست داشته باش , عشق بورز ... اما به کسی که قدر دوست داشتنت رو بدونه ... میگن عاشقی نباید شرط و شروط داشته باشه اما به نظرم هیچ عشقی جز مادر به فرزند بی قید و شرطش منطقی نیست و گاهی حماقته...وقتی تمامت رو وقف کسی میکنی باید یه درصد کوچولوام فکر روزی که نیست رو بکنی ... که هیچی ازت نمیمونه ... پس همیشه یه بخشی از خودت از غرورت از ارزشهاتو برای خودت نگه دار که اگه گذاشت رفت , خیانت کرد , مرد ... تو هم باهاش نابود نشی و دلیلی برای بودن و زندگی داشته باشی... 8 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۴ یه حرف حکیمانه ای میگه دوست داشته باش , عشق بورز ... اما به کسی که قدر دوست داشتنت رو بدونه ... میگن عاشقی نباید شرط و شروط داشته باشه اما به نظرم هیچ عشقی جز مادر به فرزند بی قید و شرطش منطقی نیست و گاهی حماقته...وقتی تمامت رو وقف کسی میکنی باید یه درصد کوچولوام فکر روزی که نیست رو بکنی ... که هیچی ازت نمیمونه ... پس همیشه یه بخشی از خودت از غرورت از ارزشهاتو برای خودت نگه دار که اگه گذاشت رفت , خیانت کرد , مرد ... تو هم باهاش نابود نشی و دلیلی برای بودن و زندگی داشته باشی... این حرفتون یعنی چی؟ مگه آدم وقتی کسی رو دوست داره ارزششو از دست میده؟؟یا غرورشو؟ من فک میکنم کسی که عاشقه ارزشش بیشتر از یک انسان عادیه عشق برای بزرگ کردن و بزرگ شدنه.نه برای کوچک شدن البته منظورم عشقای واقعیه.نه امروز عاشق باشن و فردا فارغ 6 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۴ این حرفتون یعنی چی؟مگه آدم وقتی کسی رو دوست داره ارزششو از دست میده؟؟یا غرورشو؟ من فک میکنم کسی که عاشقه ارزشش بیشتر از یک انسان عادیه عشق برای بزرگ کردن و بزرگ شدنه.نه برای کوچک شدن البته منظورم عشقای واقعیه.نه امروز عاشق باشن و فردا فارغ حرفم معنیش معلومه ینی ما انسانیم ارزشهایی داریم که اگه قرار باشه به خاطر دوست داشتن ازش بگذریم ارزشهامون رو زیر سوال بردیم ... من هرگز حاضر نیستم عقاید شخصیم رو به خاطر دوست داشتن هیچ بنی عهدی غیر پدر و مادرم تغییر بدم و به نظرم هر کس میخواد خوشش بیاد نمیخواد هم اهمیتی برام نداره چون مشکل خودشه . ببینید تو این متن نویسنده یه سری کارهایی رو نوشت یه سری از خود گذشتگی ها و... برای کسی که دوستش داره و در آخر چی گفته؟ ورق گاهی برمیگرده تو میمونی و لباسهای اطو کشیده و کاکتوسهای پشت پنجره و یه بیمه نامه تاریخ گذشته روی تاقچه و فردا هشت صبح و با صبح گذاشتن اثر انگشت روی دستگاه حضور غیاب و حس یه ماشین چاپ قدمی و بی روح که بوی سرب و خاکستری میدی و دیگر هیچ......این یک دیدگاه دیگه از دوست داشتنه ..... نظرتون چیه دوستان .. نویسنده بعد از کلی از خود گذشتگی برای دوست داشتن به یک آدم افسرده بی هدف تبدیل شد ... دوست داشتنه نویسنده یک دوست داشتنه بی قید و شرط نبوده وگرنه بعد رفتن اون گله ای نداشت در واقع کسی دوست داشتنش بی قید و شرطه که براش فعل دوست داشتن مهم باشه و هدف خاصی مثل رسیدن یا درکنارش بودن رو دنبال نکنه !!! .... اون دوست داشتنی که شما میفرمایید اصولا یا در افسانه ها بوده یا اگر واقعی بوده اون فرد نیاز به تحلیل شخصیت داشته... چگونه فردی بوده ؟؟!!!!! که تمامش (وقتش - احساسش- خونوادش- پولش ) رو پای هدفی پوچ گذاشته؟ نویسنده متن که نظرش رو یه جورایی درباره دوس داشتن گفته و نظر دیگرانم خواسته ... یکی مثل من به نظرش دوست داشتن برعکس اونی که شما میگی همونقدر که انسان رو میتونه از دیدگاه شما بالا ببره میتونه کلی جلوی مفید بودن یک انسان برای خودش ، خونوادش و جامعش بگیره و فرد رو به یک بیمار و یک فرد ناتوان و نا مفید در جامعه تبدیل و آدمو پست و خار هم بکنه... من فکر میکنم نقش یک انسان و از خود گذشتگی یک انسان اگر در راستای سازندگی باشه خیلی بهتره فرض کنیم شما یک دکتر قابل در یک روستای جنگ زده و تنها دکتر در اون منطقه هستی کلی هم مجروح و بیمار هست که باید کمکشون کنی ...تو شرایطی که مطمئنی دور از جان مردنت باعث نابودی تمام افراد اون روستا میشه اگر برای نجات جان یک انسان که اسیر جنگی گرفته شده بری جلو که هم خودت کشته یا به اسارت گرفته شی میری چون اون اسیر رو دوست داری! یا نه منطقی فکر میکنی و تو بدترین شرایط خودتو سرزنده و سرحال نگه میداری که بتونی کمک کنی ؟ کدومش انسانی تره؟ نجات جان یک انسان یا نجات جان چندین انسان؟ میبینی که نظرهای آدما با هم متفاوته قرار نیست کسی کسیو قانع یا عقیده شخصی خودشو برتر بدونه یا مثل مسواک که کاملا شخصیه تو حلق دیگری فرو کنه ... نظر شما مال شماست و برای من قابل احترامه دوسته من و از نظر من انسان هرگز نباید تمام خودش رو تقدیم کنه که بعد پشیمان و بی هدف و افسرده بشه که چی میخوام به عروج برسم از عشق! 6 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۴ حرفم معنیش معلومه ینی ما انسانیم ارزشهایی داریم که اگه قرار باشه به خاطر دوست داشتن ازش بگذریم ارزشهامون رو زیر سوال بردیم ... من هرگز حاضر نیستم عقاید شخصیم رو به خاطر دوست داشتن هیچ بنی عهدی غیر پدر و مادرم تغییر بدم و به نظرم هر کس میخواد خوشش بیاد نمیخواد هم اهمیتی برام نداره چون مشکل خودشه . ببینید تو این متن نویسنده یه سری کارهایی رو نوشت یه سری از خود گذشتگی ها و... برای کسی که دوستش داره و در آخر چی گفته؟ نویسنده بعد از کلی از خود گذشتگی برای دوست داشتن به یک آدم افسرده بی هدف تبدیل شد ... دوست داشتنه نویسنده یک دوست داشتنه بی قید و شرط نبوده وگرنه بعد رفتن اون گله ای نداشت در واقع کسی دوست داشتنش بی قید و شرطه که براش فعل دوست داشتن مهم باشه و هدف خاصی مثل رسیدن یا درکنارش بودن رو دنبال نکنه !!! .... اون دوست داشتنی که شما میفرمایید اصولا یا در افسانه ها بوده یا اگر واقعی بوده اون فرد نیاز به تحلیل شخصیت داشته... چگونه فردی بوده ؟؟!!!!! که تمامش (وقتش - احساسش- خونوادش- پولش ) رو پای هدفی پوچ گذاشته؟ نویسنده متن که نظرش رو یه جورایی درباره دوس داشتن گفته و نظر دیگرانم خواسته ... یکی مثل من به نظرش دوست داشتن برعکس اونی که شما میگی همونقدر که انسان رو میتونه از دیدگاه شما بالا ببره میتونه کلی جلوی مفید بودن یک انسان برای خودش ، خونوادش و جامعش بگیره و فرد رو به یک بیمار و یک فرد ناتوان و نا مفید در جامعه تبدیل و آدمو پست و خار هم بکنه... من فکر میکنم نقش یک انسان و از خود گذشتگی یک انسان اگر در راستای سازندگی باشه خیلی بهتره فرض کنیم شما یک دکتر قابل در یک روستای جنگ زده و تنها دکتر در اون منطقه هستی کلی هم مجروح و بیمار هست که باید کمکشون کنی ...تو شرایطی که مطمئنی دور از جان مردنت باعث نابودی تمام افراد اون روستا میشه اگر برای نجات جان یک انسان که اسیر جنگی گرفته شده بری جلو که هم خودت کشته یا به اسارت گرفته شی میری چون اون اسیر رو دوست داری! یا نه منطقی فکر میکنی و تو بدترین شرایط خودتو سرزنده و سرحال نگه میداری که بتونی کمک کنی ؟ کدومش انسانی تره؟ نجات جان یک انسان یا نجات جان چندین انسان؟ میبینی که نظرهای آدما با هم متفاوته قرار نیست کسی کسیو قانع یا عقیده شخصی خودشو برتر بدونه یا مثل مسواک که کاملا شخصیه تو حلق دیگری فرو کنه ... نظر شما مال شماست و برای من قابل احترامه دوسته من و از نظر من انسان هرگز نباید تمام خودش رو تقدیم کنه که بعد پشیمان و بی هدف و افسرده بشه که چی میخوام به عروج برسم از عشق! چرا که نه؟ عروج چیز کمی نیست حق هر کسی هم نیست... نظر شما قابل احترام عشقی که افسردگی به دنبال داشته باشه صرفا از نظر من عشق نیست. قبلا تو یه تاپیک دیگه هم این حرفو زدم عشق مختص روحه همون روحی که خدا در وجود انسان دمیده و عشق از نظر من از جنس خداست اون چیزی که قراره اسارت بیاره رو نمیتونیم بگیم عشق به قول حضرت حافظ بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم حالا ممکنه نظر حافظ عشق به خدا باشه اما تا انسان عشق به انسان رو تجربه نکنه به عشق خدا نمیرسه اینجا تجربیات خودمو گفتم اگه هم گاهی با صراحت حرفمو میزنم و در موردش اطمینان دارم چون تجربه بوده نه صرفا یه تخیل 6 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۴ میگن یه معلم یک بوم بزرگ سیاه که یک نقطه کوچک سفید روش بود به کلاس اورد و به بچه ها گفت چی میبینید همه میگفتن یک نقطه سفید بر صفحه ای سیاه چندین و چند روز در کلاس های مختلف اینو تکرار کرد ولی یه روز یه بچه دستشو اورد بالا و در جواب معلم گفت : یک صفحه سیاه دور یک نقطه سفید ... در واقع هیچ کدوم اشتباه نکرده بودن اما اون روز همه به اون بچه خندیدن یا خواستن قانعش کنند که چون کل صفحه سیاست و یک نقطه سفید تو حتما باید اون رو ببینی !! تفاوت دیدگاه ها نه جای خنده داره نه جای تحمیل یاد بگیریم از دریچه های مختلف نگاه کنیم . هیچ وقت اگر کسی اومد گریه کرد و گفت دوست داشته اما دوست داشته نشده و رها شده یک جانبه نگاه نکنید به این فکر کنید شاید اون طرف مقابلش به حقیقتی چون عدم تفاهم بزرگی پی برده که اگر ادامه میداده اون دوست داشتن بی ثمر و خانمان بر انداز میبوده و باعث زجر اون کسی میشده که به اون حقیقت رسیده .... باور کنید همه این حرفایی که تو مسئول کسی هستی که دوستت داره بی منطقه چرا چون دوست داشتن یک حس فردیه وقتی قرار بر شناخت - دوستی-همکاریه ...و بعد مدتی نتیجه گیری ازون شناخت و همکاری و دوستی با رای منفی یکی از طرفین همراهه ، اون کسی که دوست نداره مسئول اونی که بی جهت و بی منطق علاقه مند شده نیست .... هیچوقت یک جانبه نگاه نکنیم .... متاسفانه ادبیات و شعرا و نویسندگان ما و کلا ما انسان های ظاهر بین حس ترحم و طرفداریمون برای کسی هست که شکست خورده- دوست داشته نشده- رها شده و هرگز به این فکر نمیکنیم که اونی که نمیخواست اگر میموند چه زجری متحمل میشد ... جور دگر هم میتوان نگریست ...زیاد سخت نیس 6 لینک به دیدگاه
fahiT1993 711 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۴ درد عشقی کشیده ام که مپرس / زهر هجری کشیده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخرکار / دلبری برگزیده ام که مپرس سخته ولی آخرش شیرین... خودت باید شیرین نگهش داری اگه واقعا دوست داشتن و عشقت عمیقه... 3 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۴ چرا که نه؟عروج چیز کمی نیست حق هر کسی هم نیست... نظر شما قابل احترام عشقی که افسردگی به دنبال داشته باشه صرفا از نظر من عشق نیست. قبلا تو یه تاپیک دیگه هم این حرفو زدم عشق مختص روحه همون روحی که خدا در وجود انسان دمیده و عشق از نظر من از جنس خداست اون چیزی که قراره اسارت بیاره رو نمیتونیم بگیم عشق به قول حضرت حافظ بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم حالا ممکنه نظر حافظ عشق به خدا باشه اما تا انسان عشق به انسان رو تجربه نکنه به عشق خدا نمیرسه اینجا تجربیات خودمو گفتم اگه هم گاهی با صراحت حرفمو میزنم و در موردش اطمینان دارم چون تجربه بوده نه صرفا یه تخیل بسیار عالی ... اگر کسی باشه که بدون انتظار عشق بورزه موجود دیدینی هست شما هم که میگی تجربه داری مصر شدم ببینم شمارو فقط یک سوال .... پرسیدین حرفم یعنی چی؟ اگر معشوق از عاشق طلب یک عمل غیر متعارف بکنه .... اون عاشق باید بکنه؟؟!!! مثلا درخواست کنه پاچه شلوارتو بزن بالا تو فاضلاب راه برو .... یا یه چیزی بدترش ... مسلما شما هرچقدرم عاشق باشی اینکارو نخواهی کرد ... چرا؟ چون چیزی تحت عنوان شئونات و غرورو ارزشهایی برای خودت داری .... حافظ اگر بود شاید میکرد(فقط خوشحالم زن نشد چون اگر قرار بود به درخواست معشوق فاحشه میشد حتما اینکارو میکرد!!!!!!) چون تو شعر و داستان و تخیل بود ...اما یک انسان عاقل و سالم بعید میدونم تن به چنین کارهایی بده !!!!!!! 3 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۴ بسیار عالی ...اگر کسی باشه که بدون انتظار رسیدن عشق بورزه موجود دیدینی هست شما هم که میگی تجربه داری مصر شدم ببینم شمارو فقط یک سوال .... پرسیدین حرفم یعنی چی؟ اگر معشوق از عاشق طلب یک عمل غیر متعارف بکنه .... اون عاشق باید بکنه؟؟!!! مثلا درخواست کنه پاچه شلوارتو بزن بالا تو فاضلاب راه برو .... یا یه چیزی بدترش ... مسلما شما هرچقدرم عاشق باشی اینکارو نخواهی کرد ... چرا؟ چون چیزی تحت عنوان شئونات و غرورو ارزشهایی برای خودت داری .... حافظ اگر بود شاید میکرد(فقط خوشحالم زن نشد چون اگر قرار بود به درخواست معشوق فاحشه میشد حتما اینکارو میکرد!!!!!!) چون تو شعر و داشتان و تخیل بود ...اما یک انسان عاقل و سالم بعید میدونم تن به چنین کارهایی بده !!!!!!! ... من از این دیدگاه نگاه نکردم عشق یعنی بیشتر از همه و کمتر از خدا دوستش داشته باشی(دوست داشتن بدون توقع)(البته این نظر منه و ممکنه هر فردی نظر و عقیده خودشو داشته باشه) شما به کی عشق میورزی؟ کسی که لایق باشه کسی که لایق عشق شده حاضری همچین چیزی ازش بخواهید؟ به قول دوستی عشق یعنی من و تو نداریم یعنی ما یعنی یکی شدن اون وقت دنبال این نیستی من اینجا از غرورم کم شد اونجا به ارزشم اضافه شد 4 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۴ ...من از این دیدگاه نگاه نکردم عشق یعنی بیشتر از همه و کمتر از خدا دوستش داشته باشی(دوست داشتن بدون توقع)(البته این نظر منه و ممکنه هر فردی نظر و عقیده خودشو داشته باشه) شما به کی عشق میورزی؟ کسی که لایق باشه کسی که لایق عشق شده حاضری همچین چیزی ازش بخواهید؟ به قول دوستی عشق یعنی من و تو نداریم یعنی ما یعنی یکی شدن اون وقت دنبال این نیستی من اینجا از غرورم کم شد اونجا به ارزشم اضافه شد همونطور که گفتم از همه جهات باید دید ... اول حرفهامم گفتم عشق همونقدر که میتونه با دید شما معنوی و عرفانی باشه میتونه با دید منه ساینتیسمه مغروره بد جنسه خودخواه روی دیگری هم داشته باشه ... سرفراز باشید 4 لینک به دیدگاه
wheeler 8640 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۴ وقتی کامنت هارو میخوندم اصلا فکرم به سمت دوست داشتن نرفت و انگار با این احساسات بیگانه هستم اما یاد حرف یکی افتادم خندم گرفت چند روز پیش بود اتفاقا یکی از بچه های همین انجمن یک حرفی بهم زد که بارها به اشکال مختلف دیگرانم بهم زدن حرف خنده داریه اما بحث همین چیزا بود و منم مثل یخ داشتم دلمه کنسروی رو تو قابلمه با هوا برش داغ میکردم (بماند که قابلمه سوراخ شد و شد مثل اون کتریه :icon_razz:) اصلا حرفاش برام جذاب نبود و هر ازگاهی هی براش عکس جکو جونور میذاشتم که یهو گفت فکر کنم تو پرنده هارو بیشتر از آدما دوست داری آخ آخ همون موقع ناخود آگاه یکی از کبکامو گرفتم تو دستم و شروع کردم به نوازشش اونم هی نوک میزد نمیدونم چرا اینو میگنا ! این چندمین نفری بود که میگفت . به کی قسم شاید خنده دار باشه اما نزدیک ترین افراد و خصوصا یکیشون به یک بدبده حسودی میکنه :icon_razz: خودشو با بدبده مقایسه میکنه و میگه به اون توجه میکنی همش . عجب گرفتاری شدما خب ناصر هم کبک دوست داره :ws28: چرا کسی به اون چیزی نمیگه ؟ البته این کبکای عوضی فقط یک ایراد دارن ! کله صبح هی میخونن نمیذارن بخوابم باید دونه دونه کلشونو بکنم زیر پتو تا ساکت بشن :icon_pf (34): 4 لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۴ دوستی امروزکم شده واکثرا قلابی RAPUNZEL یه حرف خوبی زد"یه حرف حکیمانه ای میگه دوست داشته باش , عشق بورز ... اما به کسی که قدر دوست داشتنت رو بدونه ... میگن عاشقی نباید شرط و شروط داشته باشه اما به نظرم هیچ عشقی جز مادر به فرزند بی قید و شرطش منطقی نیست و گاهی حماقته...وقتی تمامت رو وقف کسی میکنی باید یه درصد کوچولوام فکر روزی که نیست رو بکنی ... که هیچی ازت نمیمونه ... پس همیشه یه بخشی از خودت از غرورت از ارزشهاتو برای خودت نگه دار که اگه گذاشت رفت , خیانت کرد , مرد ... تو هم باهاش نابود نشی و دلیلی برای بودن و زندگی داشته باشی..." دوران مدرسه باورکنیدشاید 1 دوست بیشترنداشتم چون تعریفم ازدوست یه چیزدیگرست نه مثل بعضیهابا هرکس که حرف زدم بشه دوستم اصلاهم برام مطرح نیست چکاره هستند ممکنه بایک کارمندیاکارگردوستی کنم ولی بایک کارخونه داریاریس نکنم اصلاهم قبولشنداشته باشم به خودش هم میگم اگرباهوش باشه ازرفتارهم می فهمد....بگذریم من هنوزیادمه این دوست (متعصفانه ازدستش دادم ) بخاطرمن غمگین می شدحتی یک روزگریه هم کرد....ولی الان حالم بهم می خوره ازیکسری عشقها دوستیها پسرتا به هدف خودش برسه بادختره دوسته دوخترهم همینجور البته 99.9% برای مثال یکروز یکی مثلا دوست گفت من برای اینکه بیکارم میام اینجافقط وقتم بگذره و...خب خیال می کنیدهمچون آدمی ارزش دوستی داره . باورکنیددوست می تواندازبرادربهترباشد ولی خوبش می تواندشمارابه عرش ببرد یا فرش! به نطرمن دوستیهاازدیدگاه زن ومرد متفاوت است خب زنهابسیارعاطفی ترند .لی مردهایکم خشکترند زنهابیشر تمایل به مذهبی بودن دارند مردها کمتر. باورکنیدبعضیاتوی دوستی باکسی ازوجودمایه می گذارند ولی اگرطرف مقابل زیرابی برودآخرش چی می شه خب معلومه اونی که زیرآبی رفته دوستش راپله کرده وبه درجات بالامی رسد. من خودم الان تبدیل شدم به یک آدم بی روح خودم دوست ندارم اینجوری باشم ولی ازبس دیدم /فهمیدم /میدانم دوستان تاجایی من ومی خوان که استفاده داشته باشم نداشته باشی نداشته باشید نداشته باشیم بهترازآن است که بابعضیهادوستی کنیم برای خودتو برای دوستتون یه چارچو یه معیاری تعریف کنید افرادبدراتاجای که می توانیداززندگی خودخارج کنید.بگویید من برای خودم شخصیت قایل هستم وباهرکس نمی توانم دوستی کنم 5 لینک به دیدگاه
دختر باران 18625 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۴ چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید... (.... حرف ها مخاطب خودشون رو باید پیدا کنن ) 6 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۴ خیلی سخته می دونی چرا؟؟؟چون مجبوری بگردی و بهترین پیرهن رو کادو کنی براش چون مجبوری برای خریدن یک کیلو شیرینی بری تا اون طرف شهر چون مجبوری از تاکسی پیاده شدی 2 تومنی رو پرت کنی به صندلی خالی وجلو و پیاده زیر بارون بدویی تا به دوستت برسی چون مجبوری از کت و شلواری که میخواستی بخری بگذری و براش یه مانتو بخری ... ولی خوب ورق گاهی برمیگرده تو میمونی و لباسهای اطو کشیده و کاکتوسهای پشت پنجره و یه بیمه نامه تاریخ گذشته روی تاقچه و فردا هشت صبح و با صبح گذاشتن اثر انگشت روی دستگاه حضور غیاب و حس یه ماشین چاپ قدمی و بی روح که بوی سرب و خاکستری میدی و دیگر هیچ...... این یک دیدگاه دیگه از دوست داشتنه ..... نظرتون چیه دوستان .. تاپیک داره میره سمت تعریف نظری عشق چون قبلا چند بار نظرم رو دربارش دادم. اینجا فقط درباره پست اول نظر میدم. ب این میگن وقف کردن. درسته؟ ب نظر من هیچ انسانی ارزش این رو نداره ک ما خودمون رو وقف ش کنیم. چ فرزند. چ مادر. چ پدر. باید برای خودمون هم ارزش قائل باشیم ( در برابر انسانهای دیگه) . کسی ک برای خودش ارزش قائل نیست، مطمئنا برای دیگری هم قائل نیست و این فقط ی سراب ه. از جمادی مردم و نامی شدم وز نما مردم ز حیوان سر زدم مردم از حیوانی و آدم شدم پس چه ترسم من ز مردن کم شدم؟ لحظه ی دیگر بمیرم از بشر تا بر آرم از ملائک بال و پر بار دیگر از ملک پرّان شوم آنچه اندر وهم ناید آن شوم مراحل رشد باید ب ترتیب از خودپسندی و خود دوستی و اگزیستانسیالیسم شروع بشه و ب مراحل اخر برسه. یهو نمیشه ب اخر رسید. و این حس مادرانه، بارها دیدم افراد خودشون رو گول می زنن. ( منظورم تو نیستی شقایق) چون دیدم مطرحش شد نوشتم. زندگی ما شمه ای از این فریب رو نشون میده. ب عشق بین مادر و فرزند اعتقاد دارم، اما ب فریب ب عشق هم اعتقاد دارم. خودمون، ممکن ه خودمون رو گول بزنیم. 9 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده