Samira Naderi 386 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۹۴ ک - کاکتوس = مامور انتظامی - کاسب = به فروشندگان مشروبات الکی و مواد مخدر میگویند. - کاهگل لقد نمی کنم = حرف دارم می زنم، گوش کن! - کرمو = کسی که کرم می ریزد. - کره = خیلی با حال - کره خوری = خوردن غذاهای چرب و شیرین پس از دود کردن ماده ی مخدر؛ وحشیانه غذا خوردن؛ به کار بردن بیش از حد هر چیز. - کره کردن = اشتهای غذا خوردن پس از کشیدن سیگار یا علف - کف کسی بریدن = برای نشان دادن تعجب زیاد به کار می رود. مثال: قیمتش رو بفهمی کفت می بره... - کف و خون بالا آوردن = خیلی تعجب کردن، خیلی هیجان زده شدن - کلان (از کلانتر) = پلیس ، نیروی انتظامی - کل کل کردن = لج بازی کردن - کم آوردن = جا زدن - کمپوت هلو = ماشین پر از دختر 1 لینک به دیدگاه
Samira Naderi 386 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۹۴ گ - گرخیدن = ترسیدن، کپ کردن، کم آوردن، قافیه را باختن - گل واژه = مودبانه دری وری، حرف بی محتوا و بی هدف. - گلابی = تنبل، آدم خپل مثال: برو بابا گلابی - گوجه زدن (تگری زدن) = بالا آوردن - گوشت کوب = هر چیز به دردنخور و معمولاً قابل حمل میگویند. مثال: اون گوشكوبتو (تلفن همراهتو) بده یه زنگ بزنم. - گولاخ = به ترکی یعنی گوش امّا جوانان به آدم درب و داغون و نخراشیده می گویند. - گون = آدم دیرفهم. - گیر سه پیچ = سماجت بسیار 1 لینک به دیدگاه
Samira Naderi 386 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۹۴ ل - لاو انداختن (love) = عاشق شدن، رفیق شدن - لاو ترکوندن (love) = عاشق هم بودن، اظهار عشق به یکدیگر. - لایی کشیدن = با ماشین به سرعت از میان دو ماشین دیگر گذشتن. - لبگند = لبخند همراه درد و رنج. لبخند زورکی 1 لینک به دیدگاه
Samira Naderi 386 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۹۴ م - مال دوره ی گروهبان یکی هیتلر = دارای افکار قدیمی، پیرمرد - مالیات دادن = چاپلوسی! مثال: بابا اینقدر مالیات نده! (این قدر چاپلوسی نکن!) - ما هم بله = ما هم در جریانیم. ما هم تو کاریم - ماهی شو برو! = حرف زیادی نزن، ساکت باش! - مخ زدن، مخ خوردن = جلب کردن - مگسی شدن = عصبانی شدن - ملّی شدن = همه در جریان قرار گرفتن، برای همه آشکار شدن - مماس بودن = در ارتباط بودن - میخ شدن = خیره شدن، گیر دادن - میرزا مقوّا = آدم لاغر و لق لقو :)) 1 لینک به دیدگاه
Samira Naderi 386 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۹۴ ن - نا فرم = بد شکل، بد جور - نبشی دادن = سوتی دادن، گاف دادن - نک و نال = ناله - نمره ی شهرستان = دهاتی، روستایی - نمور (نموره) = جزیی، کوچک، کمی 1 لینک به دیدگاه
Samira Naderi 386 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۹۴ - هاگیر واگیر = گیر و دار، شلوغی و پلوغی - هَپَلی = کثیف، آلوده، کسی که بهداشت را رعایت نمی کند. (برگرفته از نمایشی در برنامه ی کودک در دهه ی ٦۰ به نام "محله ی برو بیا" که در آن هپلی نماد میکروب بود.) - هندونه = از همه جا بی خبر - هندونه زیر بغل گذاشتن = تعریف بیش از حد و دروغین - هندونه گذاشتن = الکی حرف زدن - هویج = بی بخار و بی غیرت 1 لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آبان، ۱۳۹۴ سطرهایی کم و زیاد شده توی پستهای بعد که مد نظر من نبوده! اما جالبه که با ویرایش و اضافات خودم آوردیش دوست عزیز. یاد اون انجمن بخیر در هر صورت ممنون از تکمیل تاپیک 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده