جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'mri'.
7 نتیجه پیدا شد
-
در mri و عکس برداری از اعضای بدن ماده حاجب باید چه ویژگی هایی داشته باشه ؟ خاصیت فلوئورسانس هم داره ؟ رنگ ماده هم مهمه ؟
-
[h=2]آنژیوگرافی[/h] برخلاف تکنیک های تصویربرداری CT، دیده شدن خون جاری در MRI وابسته به عوامل زیادی است. خون در MRI هم به صورت تیره و هم به صورت روشن دیده می شود. عوامل سرعت، توالی پالس، انتخاب زمانهای TR و TE، ضخامت مقطع و ...، بر فرایند دیه شدن خون تاثیر دارند. انواع حرکت و جریان ماهیت جریان یکنواخت در یک لوله با معادله رینولدر بیان می شود. عدد رینولدز یک کمیت عددی بدون واحد است که از رابطه زیر به دست می آید: ویستکوزیته)/ چگالی×سرعت×دانسیته Re= ( جریان لامینار: این نوع جریان در رگهای معمولی دیده می شود و پروفیل آن شلجمی است. جریان پلاگ: این جریان جریان ایده ال است بطوریکه سرعت در راستای مجرا ثابت است و در نتیجه پروفیل سرعت کاملا صاف خواهد بود. جریان اغتشاشی: این پدیده در رگهای غیر عادی مشاهده می شود (یعنی بعد از گرفتگی) یا در پیوستن دو شاخه زمانی که یک حرکت تصادفی از مواد مایع مشاهده می شود. دیده شدن نرمال خون در MRI: دیده شدن خون جاری در رگ را می توان در دو بخش سیگنال ضعیف (black blood) و سیگنال قوی(white blood) طبقه بندی کرد. دیده شدن خون به هر یک از دو حالت فوق تابع سه عامل مستقل از هم است. به این ترتیب که سه عامل سرعت زیاد، جریانهای اغتشاشی و ناهمفازی اسپین ها ایجاد کننده سیگنال ضعیف و سه عامل بازهمفازی اکوی زوج، هم زمانی دیاستولی و درخشش جریانی(FRE) ایجاد کننده سیگنال قوی است. سیگنال ضعیف: سرعت زیاد در توالی پالس اسپین اکو، پروتن ها باید در معرض یک پالس RF 180 و 90 قرار بگیرند تا یک سیگنال بدهند. کاهش سیگنال با سرعت بالا با زمان پرواز TOF هنگامی اتفاق می افتد که پروتنهای در حال جریان به مدت کافی درون برش انتخاب شده باقی نمانند تا هر دو پالس RF را دریافت کنند. هرچه سرعت بیشتر باشد سیگنال کمتر می شود. جریان اغتشاشی در جریان اغتشاشی جریانهای تصادفی با مولفه های سرعت مختلف وجود دارند. در نتیجه هر یک از این مولفه ها، دارای فاز متفاوتی هستند که باعث فرونشاندن یکدیگر شده و در نتیجه هیچ سیگنالی ساخته نمی شود(حذف جریان). این اتفاق برای جریان با سرعت کم یا زیاد اتفاق می افتد. غیرهمفازی دلایل بسیاری برای غیر همفازی وجود دارد. یکی از مهمترین دلایل غیر همفازی، غیرهمفازی اکوی فرد نامیده می شود. فعالیت گرادیان های تصویربرداری در هنگام جمع آوری سیگنال موجب می شود که سنگنالها شناخته شوند. این وضعیت برای پروتن های ساکن صادق است، ولی چنانچه موقعیت پروتن های متحرک در هنگام فعالیت گرادیانهای تغییر نماید، در آن صورت پروتن های متحرک نسبت به پروتن های ساکن دچار تغییر فاز شده و افزایش یا کاهش فاز می یابند که به اثر اسپین-فاز مشهور است. فرکانس رزونانس این پروتن های متحرک از رابطه زیر بدست می آید: . G. V. t ɣ = ω چون ω فرکانس زاویه ای است که تغییرات فاز Φ را نسبت به زمان t نشان می دهد، پس تغییر فاز Φ می توان چنین حساب کرد: ½ ɣ G V t2 = Φ این رابطه نشان می دهد که تعییر فاز پروتن های متحرک متناسب با سرعت، شدت گرادیان و مجذور زمان فعالیت گرادیان است و تغییر هر یک به طور مستقیم، تغییر فاز پروتن ها را به دنبال دارد. بر این اساس ورود جریان لایه ای به یک میدان مغناطیسی گرادیانی منجر به ناهمفازی پروتن ها و از دست رفتن سیگنال در اولین اکو همه اکوهای فرد در یک آرایه چند اکویی می گردد. ناهمفازی هنگامی رخ می دهد که پروتن های موجود در یک وکسل با سرعتی مساوی از میدان مغناطیسی گرادیانی عبور نمی کنند و در نتیجه با فرکانس های مختلف نوسان نموده و در فازهای مختلف قرار می گیرند. سیگنال قوی بازهمفازی اکوی زوج در سکانسهای اسپین اکو و با انتخاب اکوهای متقارن چندتایی مثل 30، 60 ، 90، 120، مشاهده می شود که وقتی خون جاری با سرعت ثابت حرکت می کند، در اکوهای زوج مثل 60 و 120 پراکنش فازی کمتر و به عبارت دیگر افزایش سیگنال بیشتری نسبت به اکوهای فرد مثل 30 و 90 ایجاد می گردد. این افزایش سیگنال خون جاری در اکوهای زوج دوم و چهارم به بازهمفازی اکوی زوج موسوم است و کاهش سیگنال خون در اکوهای فرد اول و سوم، ناهمفازی اکوی فرد نامیده می شود که گرادیان فرکانس موجب بروز چنین رخدادی در نمایش خون در اکوها می گردد. همزمانی دیاستولی در طی یک دوره ضربان قلب، جریان در طول انقباض قلب سریعتر و در حین انبساط قلب کندتر است. بنابراین، در هنگام انبساط قلب، سیگنال داخل عروقی قویتری مشاهده می شود. هنگامی که از همزمان کردن تصویربداری با ضربان قلب استفاده می شود، هر برش از یک نقطه ثابت در دوره ضربان قلب بدست می آید. درخشش جریانی (FRE) این پدیده اغلب مربوط به اولین برش می باشد که جریان خون وارد آن می گردد. به همین خاطر FRE پدیده ورودی نیز نامیده می شود. FRE نوعی اثر TOF است که جریان خون تازه ای که وارد اولین برش می شود کاملا اشباع نشده است و بنابراین مغناطش کامل بدست می آورد. درحالیکه بافت ثابت مجاور آن بخاطر پالسهای RF قبلی تا اندازه ای اشباع شده است.
-
آشکارسازی تومورهای سرطانی با نانوپلیمرها
unstoppable پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اخبار و نوآوری
گروهی از پژوهشگران ایرانی با ایده پردازیهای جدید خود، به کمک آزمایشگاه کنترل معاونت غذا و دارو وزارت بهداشت موفق به سنتز نوع جدید پلیمری شد که دارای خاصیت دارویی برای آشکارسازی سرطانهای پستان و تومورهای کبدی در مراحل اولیه هستند. این دارو علاوهبر درمان تومورهای سرطانی قابلیت استفاده در تصویربرداری MRI به عنوان تشدید کنندههای تصویری (مواد کنتراستزا) را دارد. تصویربرداری مولکولی روشی غیرتهاجمی و اختصاصی برایشناسایی بیومارکرهای ویژه بافتها و سلولهای بیمار است که در طول دهه گذشته کاربردهای فراوانی داشته است. تصویربرداری رزونانس مغناطیسی یا MRI بهدلیل قابلیتها و توانمندیهای ویژه به عنوان تکنیکی برتر در ارائه اطلاعات آناتومیکی و فیزیولوژیکی با دقت بالا مطرح است. از مواد داروئی حاجب (Contrast Agents) در MRI استفاده میشود که به شکلهای مختلف در دسترس هستند. با ورود فناوری نانو به عرصه پزشکی تشخیصی بهخصوص MRI، نانوذرات مغناطیسی به عنوان موفقترین راه ممکن مطرح هستند که برخلاف مواد حاجب موجود که فقط سیگنال حاصل از عروق را تشدید میکنند، سیگنال حاصل از بافتها و سلولهای خاص را نیز درحد قابل تشخیص افزایش میدهند. دکتر نادر ریاحی عالم، استاد گروه فیزیک پزشکی و مهندسی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در اینباره گفت: «از آنجا که داروی مرسوم کنتراست مغناطیسی (مگنویست) در سطح خارج سلولی کاربرد دارد لذا برای تشخیص سلولهای سرطانی در مراحل اولیه لازم است که این دارو دارای سایز و ابعاد قابل نفوذ به سلول باشد. بههمین خاطر پروسه سنتز این دارو در سایز نانو این امکان را فراهم میآورد که از سطح فضای خارج سلولی به فضای درون سلولی راه یابد و سلولهای سرطانی و تومورال را از سلولهای نرمال متمایز و قابلشناسایی نماید. لذا ماده دریافتی از دانشگاه کالج لندن بهصورت امولسیون برای ساخت پلیمرهای جراحی مفید و دارای نتایج موفقیت آمیز بود و میتوانست بعنوان ماده کنتراست تصویربرداری ام ارای در سایز نانو قابل استفاده باشد.» هدف از انجام این مطالعه ارزیابی بهینهسازی کنتراست نانوذرات گادولینیوم اکساید با پوشش نانوکامپوزیت و پایه سیلیکونی و مقایسه نانوذره گادولینیوم اکساید با ماده کنتراست متداول در تصویربرداری تشدید مغناطیسی مگنویست (Magnevist) است. در این مطالعه امولسیون جدید تشکیل شده از نانوذره گادولینیوم اکساید و پوشش نانوکامپوزیت POSS-PCU بررسی شد. نانوذرات گادولینیوم اکساید در مقایسه با مگنویست با کاهش زمان استراحت و یا افزایش آهنگ استراحت (Relaxivity) میتواند شدت سیگنال MRI را افزایش داده و بعنوان ماده کنتراست مثبت در مقایسه با نانوذرات اکسیدآهن (ماده کنتراست منفی)، بهینهسازی کنتراست بالایی را در MRI ایجاد کند. داروی جدید هم اکنون در ادامه روشهای هدفمندسازی و از طریق اتصال با مواد زیست سازگار، به نتایج سودمند دیگری در دارورسانی هدفمند جهت آشکارسازی عقدههای لنفاوی سرطان پستان و تومورهای کبدی نایل شده است. وی در تکمیل این مطلب افزود: «در انجام این طرح علاوهبر سنتز دارویی مبنی بر آشکارسازی سرطانهای مختلف در مراحل اولیه، توانستیم داروی مرسوم وارداتی از خارج را نیز سنتز نماییم که دارای اثرات قابل توجهی شبیه نمونه خارجی است.» در مورد کاربردهای ماده سنتز شده، کاربرد آن در علوم تصویربرداری پزشکی برای سیستمهای تصویربرداری MRI و نیز استفادههای چندگانه در درمان تومورها بهطور همزمان مطرح است. ریاحی عالم در رابطه با معرفی این دارو گفت: «از آنجا که نمونه غیر نانو این دارو مورد تایید سازمان استاندارد مواد غذایی و دارویی امریکا است، لذا دارای تاییدیه FDA است، به همین خاطر چون این دارو مراحل آزمایشگاهی و حیوانی را گذرانده است در حال بررسیهای انسانی است که پس از آن معرفی میشود.» نتایج این کار تحقیقاتی که به دست دکتر نادر ریاحی عالم و همکاران وی صورت گرفته است، در مجله Biological trace element research (جلد 137، شماره 3، دسامبر 2010) منتشر شده است. علاقمندان میتوانند متن کامل مقاله را در صفحات 324 الی 334 همین شماره مشاهده نمایند. منبع: مجله بسپار -
تاکنون هیچ آثار زیان بار بیولوژیکی دراز مدتی در اثر قرارگرفتن در معرض MRI گزارش نشده است اگر چه در بررسی جداگاه اجزاء روند تصویربرداری تشدید مغناطیسی چندین اثر کم اهمیت و برگشت پذیر از میدان های مغناطیسی، گرادیان و فرکانس رادیویی مشاهده شده است. اغلب تحقیقات در مورد ایمنی MR در آمریکا انجام شده و اکثر مقالات درباره ایمنی MR در امریکا منتشر شده است . در فوریه 1982 اداره غذا و دارو (FDA) دستورالعملی را به هیاتهای بررسی بیمارستانها تحت عنوان «مقررات ارزیابی ریسک های تابش های الکترومغناطیسی برای روشهای NMR کلینیکی» ابلاغ نمود. برای بررسی اثر بیولوژیکی درازمدت MRI تمام اجزاء روند تصویربرداری باید در نظر گرفته شود. این اجزاء شامل: 1 ـ میدان مغناطیسی اصلی (که تحت عنوان میدان مغناطیسی ایستا هم شناخته می شود). 2 ـ میدان های مغناطیسی متغیر با زمان (میدان مغناطیسی گرادیان ها و میدانهای RF). اثرات بیولوژیکی میدان مغناطیسی ایستا توجه اولیه در میدان مغناطیسی ایستا معطوف به امکان اثرات بیولوژیکی بالقوه می باشد . در طبیعت میدان مغناطیسی کره زمین اثر قابل ملاحظه ای بر اشکال ابتدایی حالت وارد جهت گیری باکتری های مغناطیسی ایستا و الگوی مهاجرت پرندگان تحت تاثیر میدان مغناطیسی به شدت G6/0 که کره زمین را احاطه نموده است می باشد . در MR پتانسیل های الکتریکی ضعیفی در عروق خونی بزرگ که خون در آنها در جهت عمود بر میدان مغناطیسی ایستا جریان دارد مشاهده شده است . اگر چه در شدت 10 تسلا هیچ آثار زیانباری در میمونها مشاهده نشده است . اغلب بررسی ها هیچ اثری در رشد و شکل سلولی در میدانهای مغناطیسی با شدت کمتر از 2 تسلا نشان نداده اند. اطلاعات جمع آوری شده توسط انستیتوی ملی حفاظت شغلی و سازمان بهداشت جهانی هیچ شواهدی از لوکمی یا سایر موارد سرطان زایی نشان نمی دهد. گزارشهای اندکی حاکی از سرطان زایی بالقوه میدانهای مغناطیسی ایستا بود که به علت این که روشهای بررسی در آنها مورد انتقاد بود، رد شده اند. میدان های حاشیه ای مطلب مورد توجه بعدی در اثرات میدان مغناطیسی اصلی ، خطرات مربوط به محل نصب سیستم های MR می باشد . میدان مغناطیسی ایستا توسط دیوارها ، کف ها یا سقف های معمولی محدود نمی شوند . میدان مغناطیسی پراکنده در خارج از مرکز آهن ربا تحت عنوان میدان حاشیه ای شناخته می شود . اغلب دستگاه های تشدید مغناطیسی برای محدود نمودن میدان حاشیه ای تا فاصله قابل قبولی حفاظت نشده اند چه در اتاق اسکن یا در داخل کامیون ها ( در مورد سیستم های MR سیار ) میدان حاشیه ای باید همیشه در هنگام نصب سیستم های جدید در نظر گرفته شود . در هنگام نصب ، شدت میدان در بالا و پائین دستگاه نیز باید در نظر گرفته شود. میدان های ایستای کمتر از 2 تسلا اگر چه هیچ آثار بیولوژیکی در انسان در قدرت های میدان زیر 2 تسلا مشاهده نشده ، آبنورمالی های برگشت پذیر در ECG در چنین قدرت های میدانی مشاهده شده است . یک افزایش در دامنه موج T را می توان در یک ECG مشاهده نمود که مربوط به اثر مغناطیسی بردینامیک مایعات است . این اثر هنگامی ایجاد می شود که یک مایع هادی مثل خون ، از یک میدان مغناطیسی عبور نماید . این اثر متناسب با قدرت میدان مغناطیسی می باشد و بنابراین باعث ایجاد مشکلاتی در Gating قلبی در سیستم های با میدان قوی می گردد . این حالت منتج به trigger سیستم در موج T به جای R گردیده و بنابراین کیفیت تصویر به علت gating ناکافی قلب کاهش می یابد . اگر چه با وجود این اثر ، هیچ اثر قلبی _ عروقی جدی در بیمارانی که تحت بررسی MR قرار گرفته اند مشاهده نشده است . مطلب دیگر گرم شدن بیمارانی است که در معرض میدان های ایستا قرار می گیرند. در دو بررسی جداگانه بیمارانی در معرض قدرتهای میدان 5/1 تسلا برای 60 و 20 دقیقه قرار گرفتند . این بررسی ها تنها افزایش حرارت بدن به مقدار کمی (1/0 و 03/0 درجه سانتی گراد ) را نشان داد . میدانهای ایستای با قدرت بیش از 2 تسلا بعضی از اثرات بیولوژیکی برگشت پذیر در انسان در شدت های 2 تسلا و بالاتر مشاهده شده است . این اثرات شامل خستگی ، سردرد ، کاهش فشار خون و درجاتی از ناآرامی می باشد . مشکل بالقوه دیگر در این میدان ها با قدرتهای بیشتر از تعاملی انرژی مغناطیسی و جهت گیری سلول می باشد . مولکولهای مشخصی مثل DNA و ریز واحدهای سلولی مانند گلبولهای قرمز داسی شکل خصوصیات مغناطیسی دارند که با جهت تغییر می یابند این اثر از نظر بیولوژیکی در قدرت میدان 2 تسلا به علت نیروی پیچاننده یا گشتاور که به این مولکول ها وارد می گردد با اهمیت می باشد. بیماران باردار تا کنون هیچ آثار بیولوژیکی شناخته شده ای از کاربرد MRI بر جنین مشاهده نشده است. اگر چه مکانیسم وجود دارند که به طور بالقوه می توانند اثرات زیانبار ایجاد نمایند مانند تعامل میدان های الکترومغناطیسی و جنین در حال رشد. سلولهایی که در مرحله تقسیم هستند در طی اولین ثلث دوره حاملگی بیشتر به این اثرات حساس می باشند. FDA نشان گذاری سیستم های MR مورد استفاده در تصویربرداری جنین و اطفال را برای مشخص نمودن میزان ایمنی به علت ریسک زیاد و بالقوه برای بیماران باردار، عموماً توصیه می نماید که هر آزمایشی از بیماران باردار باید تا پایان اولین ثلث بارداری به تأخیر بیافتد و پس از این دوره باید قبل از انجام آزمایش رضایت نامه کتبی توسط بیمار امضاء گردد. کارکنان باردار مراکز MR دستورالعملهای جداگانه ای برای کارکنان باردار خود در محدوده تشدید مغناطیسی دارند . اگثر واحدها این گونه تصمیم گرفته اند که کارکنان باردار می توانند وارد اتاق اسکن شوند ولی در هنگام استفاده از میدان های گرادیان و RF از اتاق خارج نشوند . بعضی مراکز این گونه توصیه می کنند که کارکنان باردار باید در طی اولین دوره سه ماهه بارداری کاملاً از میدان مغناطیسی دور باشند. بررسی اخیر نشان دهنده هیچ افزایشی در وقوع سقط های ناگهانی در بین رادیوگرافها و پرستاران MR نیست پس لازم نیست در طی دوره بارداری از میدان مغناطیسی دور باشند و می توانند بیمار را آماده تصویربرداری نموده ولی در طی کسب تصویر مکان را ترک نمایند. پرتابه ها اجسام فلزی فرومغناطیسی در حضور میدان مغناطیسی ایستای قوی به صورت پرتابه هایی در می آیند . اجسام کوچک مثل گیره های کاغذ و یا سنجاق مو ، هنگامی که در میدان 5/1 تسلا قرار می گیرند سرعت نهایی 40 مایل در ساعت را پیدا می کنند و بنابراین خطر جدی را برای بیماران و یا هر شخص دیگری که در اتاق اسکن باشد ایجاد می نمایند . حتی ابزار جراحی مثل هموستاتها ، قیچی ها و گیره ها اگر چه با موادی به نام فولاد ضد زنگ جراحی ساخته شده اند ولی به شدت توسط میدان مغناطیسی اصلی جذب می شوند . کپسول های اکسیژن نیز به مقدار زیادی مغناطیسی می باشند و نباید داخل اتاق اسکن آورده شوند . اگر چه کپسول های اکسیژنی که غیر آهنی می باشند در دسترس است که استفاده از آنها بی خطر است . کیسه های شن نیز باید مورد بررسی قرار گیرند . زیرا بعضی از آنها با شن پر نشده اند بلکه با دانه های فولاد که به مقدار زیادی مغناطیسی می باشند پر گردیده اند توصیه می گردد که تمامی اجسام به وسیله آهن ربای میله ای دستی قبل از ورود به اتاق اسکن MRI مورد بررسی قرار گیرند. Implants و پروتزها ایمپلنت های فلزی اثری جدی که شامل گشتاور ، گرما و آرتی فکت در تصاویر MRI می باشد ، ایجاد می نمایند . بنابراین قبل از اینکه بیمار مورد MR قرار گیرد، هر سابقه جراحی که بیماران قبل از MR داشته اند باید مشخص گردد . گشتاور و گرما : بعضی ایمپلنت های فلزی در هنگامی که در میدان مغناطیسی قرار می گیرند گشتاور قابل ملاحظه ای ایجاد می نمایند . نیرو یا گشتاوری که بر ایمپلنت های فلزی کوچک یا بزرگ وارد می گردد می تواند اثرات جدی ایجاد نماید مثل اینکه ایمپلنت های ثابت نشده می توانند بطور بالقوه و غیر قابل پیش بینی در درون بدن حرکت کنند. نوع فلزی که در این ایمپلنت ها استفاده می گردد ، عاملی است که نیروی وارد شده بر آنها را در میدان مغناطیسی تعیین می نماید . ایمپلنت های فلزی غیر آهنی ، انحرافی در میدان مغناطیسی نشان نمی دهند (و یا انحراف کمی نشان می دهند) ولی آنها می توانند سبب گرمای قابل ملاحظه ای به علت عدم توانایی در پراکندگی گرمای ایجاد شده بوسیله جذب فرکانس رادیویی، گردند. اگر چه ، آزمایشات افزایش حرارت قابل توجهی را در ایمپلنت ها نشان نمی دهد. گیره های آنوریسم بعضی گیره های آنوریسم داخل جمجمه ای از موارد جدی منبع استفاده در تصویربرداری MR می باشند در یک بررسی از 26 گیره آنوریسم که تحت بررسی قرار گرفتند 19 عدد از آنها خاصیت فرومغناطیسی از خود بروز دادند . حرکت گیره ممکن است رگ را آسیب زده و منجر به خونریزی ، ایسکمی یا مرگ گردد. گیره های هموستاتیک عروقی گیره های هموستاتیک باید قبل از آزمایش MR ، به صورت خارج از بدن ارزیابی گردند ، اگر چه هیچ کدام از 6 گیره هموستاتیک عروقی که مورد ارزیابی قرار گرفت انحراف در میدان مغناطیسی ایستا پیدا نکرد. *****ها و STENT پانزده وسیله داخل عروقی مورد آزمایش قرار گرفت و ثابت شد که پنج عدد از آنها فرو مغناطیسی می باشند . اگر چه آنها در میدان مغناطیسی انحراف از خود نشان می دهند ولی این وسیله ها معمولاً بعد از چند هفته در داخل دیواره رگ نفوذ کرده و حرکت آنها نامتحمل می گردد . بنابراین انجام تصویربرداری MR برای اکثر بیماران با وسیله های داخل عروقی در صورتی که دوره زمانی قابل قبولی بعد از کاشت ، گذشته باشد ایمنی در نظر گرفته می شود . گیرنده های عروقی سرخرگ گردنی ( کاروتید ) پنچ گیره ( عروق ) سرخرگ کاروتید مورد آزمایش قرار گرفت و همه انحراف را در میدان مغناطیسی نشان دادند . اگر چه انحراف در مقایسه با حرکت ضربانی عروق کاروتید به میزان کمی بود. تنها در مورد گیره کاروتید Poppen_Blaylock استفاده از MR به علت جذب شدید آن به میدان مغناطیسی منع گردیده است . ورودی های دستیابی عروقی Vascular Access Ports تنها دو عدد از 33 ایمپلنت ورودی دستیابی عروقی مورد مطالعه قرار گرفت ، انحراف قابل مشاهده در میدان مغناطیسی از خود نشان دادند این انحرافات در کاربرد چنین ورودی هایی به میزان کم در نظر گرفته شد بنابراین تصویربرداری تقریباً ایمن می باشد. دریچه های قلبی اگر چه کاربرد MR در بیماران با اغلب ایمپلنت های دریچه ای ایمن در نظر گرفته می شود ولی چون دریچه هایی وجود دارند که تمامیت آنها آسیب می بینند بررسی دقیق نوع دریچه توصیه می شود. ایمپلنت های گوش تمام ایمپلنت های حلزونی مورد آزمایش جذب میدان مغناطیسی شدند و از نظر مغناطیسی و الکتریکی فعال می باشند بنابراین آنها کاملاً جزء موارد عدم استفاده از MRI شناخته شده اند. ایمپلنت و وسایل مواد دندانی اغلب آنها برای تصویربرداری MR ایمن در نظرگرفته می شوند با وجود این که اکثر وسایل دندانی به طور قابل ملاحظه ای تحت تاثی میدان مغناطیسی قرار نمی گیرند. آرتی فکت های تاثیرپذیری می تواند کیفیت تصویر را در MR خصوصاً در تصویربرداری گرادیان اکو تحت تأثیر قرار دهد. منبع: انجمن های مهندسی پزشکی سایت مرجع مهندسی ایران
-
معرفی تصویر برداری مولکولی Molecular Imaging
Himmler پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در رادیولوژی و تصاویر پزشکی
Molecular Imaging با گشودن رموز ژنوم (مجموعهای از ژنهای سلولهای جنسی) انسانی و با دانستن مراحل پاتولوژیکی در سطح مولکولی – (در راستای پیشرفتهای تکنولوژی) – تصویربرداری با روش تشخیص بیولوژیکی مولکولی ایجاد خواهد شد. به تصویربرداریهای پزشکی که از تکنیکهای بیولوژیکی مولکولی بدست آمده از آزمایشگهاههای تشخیص استفاده میکنند، تصویربرداری مولکولی گفته میشود.تصویربرداری مولکولی در تحقیقات برای تسهیل آزمایشات عملکرد متابولیک الگوهای تظاهرات ژنی یا پرسشهای فارماکولوژیکی در ارگانهای زنده بکار برده میشود.در تشخیص پزشکی روش تصویربرداری پزشکی راه را برای رسیدن به یک پیشرفت مهم در زمینه شناخت بیماریهای وابسته مولکولی هموار میکند. از آن زمان تا به حال همیشه تغییرات در سطح مولکولی بر بازسازی آناتومیکی در تصویربرداریهای کانورژنال (مرسوم) پیش است و روشهای تصویربرداری بیولوژیکی مولکولی قادر به تشخیص سریعتر مرحله یک بیماری است.در این مقالهdriving forces (نیروهای محرک) تصویربرداری مولکولی مختصراً شرح داده میشود و یک تأثیر از پتانسیل این روشها را بیان میکند. -
تصویر برداری از درون سلول های زنده !!!!!!!!!!!!!!
Himmler پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در رادیولوژی و تصاویر پزشکی
پژوهشگران علوم پزشکی در دانشگاه تکزاس ابزار جدیدی برای بررسی درون مولکول های سلول های زنده ارایه داده اند . به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، توانایی بررسی درون مولکول های زیستی سلول های زنده همیشه موضوع مورد علاقه و رویای محققان بوده است . اکنون محققان با استفاده از ساختار الماس شیوه نوینی را ارایه کرده اند که از این طریق می توان درون مولکول های سلول های زنده را بررسی کرد . پژوهشگران در دانشگاه تکزاس شیوه ای ابداع کرده اند که با استفاده از نقص خاص در ساختار شبکه الماس، چرخش مولکول های منفرد را شناسایی می کند. شیوه تصویر برداری mri در زمان حاضر مزایایی در زمینه مشاهده چرخش مولکولی دارد و می توان با استفاده از این روش تصویر شفاقی از اعضا و بافت های درون بدن ارایه کرد. با این حال برای دست یابی به تصویر شفاف تری در مورد کارکرد بیماری ها، باید مقیاس و اندازه این تصویر برداری به اندازه مولکول های زیستی منفرد کاهش یابد و در حالی که سلول ها هنوز زنده هستند از آنها تصویر برداری کند. “فیلیپ همر” مجری این تحقیقات و استاد مهندسی برق و رایانه گفت: ریشه بسیاری از بیماری ها مانند سرطان و پیری از سطح مولکولی آغاز می شود . وی افزود: از این رو اگر بتوانیم ابزاری طراحی کنیم که به ما کمک کند تصویر برداری mri از مولکول های زیستی منفرد درون سلول های زنده داشته باشیم، به ابزار قدرتمند جدیدی برای تشخیص و در نهایت ارایه درمان هایی برای چنین بیماری های سخت درمانی دست می یابیم. نتایج این تحقیقات در نشریه فیزیک منتشر شده است. خرداد ۳, ۱۳۹۰ سایت پزشکان بدون مرز -
ابتدا تاریخچه این دستگاه: سقراط برای نخستین بار در 3000 سال پیش از میلاد مسیح مفهوم اتم به معنی « برش نیافته » را به کار برد. یونانی ها اولین کسانی بودند که از جذب یا دفع اجسام به وسیله نیروهایی نامرئی که ما امروزه آنها را الکتریسیته ساکن می نامیم به شگفت می آمدند. آنها ابتدا متوجه شدند که اگر یک تکه کهربا به پوست خزه مالیده شود می تواند ذرات یا اشیاء بخصوصی را جذب نماید. واژه کهربا ( Amber ) نیز ترجمه الکترون می باشد. در شهر ماگنزیا در آسیای صغیر ( ترکیه )، نیز مردم متوجه شدند که اگر برخی از سنگها بر روی محور خود قرار بگیرند بالافاصله به حالت اولیه خود تغییر جهت می دهند. آنها از این ساختمانهای مغناطیسی که امروزه به نام لوداستون (Lodestones) معروف است در امر دریانوردی، مراسم مذهبی و اهداف جادویی استفاده می کردند. واژه مغناطیس نیز از نام همین شهر ماگنزیا گرفته شده است. اصول ریاضی MRA که امروزه برای ترجمه سیگنالهای MR به موقعیتهای فضایی ( location spatial ) بکار می رود اولین بار توسط فوریه در 200 سال قبل مطرح گردید. فوریه که فرد بسیار باهوشی بود زمانی این روند ریاضی بسیار پیچیده را معرفی کرد که در خدمت امپراطوری ناپلئون بود. نیاکان ما در قبل از میلاد مسیح اولین افرادی بودند که ارتباط بین الکتریسیته ( جریان الکترونیکی ) و مغناطیس را به صورت تئوری بیان نمودند. البته این ارتباط تا 2000 سال بعد به صورت نهفته باقی ماند تا اینکه در سال 1819، هانس کریستین اورستد به طور تصادفی متوجه شد که عقربه قطب نما در کنار یک بارالکتریکی منحرف می شود و نتیجه گرفت که الکتریسیته می تواند میدان مغناطیسی به وجود آورد. دوازده سال بعد مایکل فاراده ثابت نمود که عکس این قضیه هم صادق است، یعنی مغناطیس هم می تواند الکتریسیته الکتریسیته را به وجود آورد. این مسئله باعث تبیین قانون القای مغناطیسی فاراده شد. این قانون نه تنها اساس سیگنالهای MR را تشکیل می دهد بلکه به عنوان پیش زمینه ای برای رشته نوین الکترومغناطیس نیز طرح گشت. فاراده متوجه شد که اگر میدان مغناطیسی را از میان یک سیم پیچ الکتریکی و با زاویه 90 درجه عبوردهیم می توان ولتاژ و شدت جریانی را در سیم پیچ القاء کرد . او همچنین اظهار داشت که در صورتی می توان القای مغناطیسی را به طور پیوسته ایجاد کرد که میدان مغناطیسی ( یا شدت جریان ) قطع و وصل شده یا به صورت پالسی درآید. به همین دلیل بسیاری از افراد، مایکل فاراده را به عنوان پدر علم الکتریسیته می شناسند. در دهه 1860 جیمز کلرک ماکسول (Jamesclark Maxwel ) اسکاتلندی متوجه این نکته شد که خطوط نیروهای مغناطیسی را می توان به صورت ریاضی بیان نمود. برخی از معادلات ماکسول ثابت می کند که میدانهای مغناطیسی و الکتریکی با یکدیگر زاویه 90 درجه می سازند. او همچنین نشان داد که میدان مغناطیسی القا شده به صورت فنری (Spiral) و عمود در خلاف جهت جریان الکترونی که آنرا می سازد حرکت می کند و سرعت آن در خلا نیز برابر سعرت نور یعنی m/s 8 10 * 3 می باشد. ماکسول همچنین سرعت و جهت امواج الکترومغناطیس را محاسبه و علاوه بر امواج ماوراء بنفش و مادون قرمز وجود سایر امواج را نیز پیشگویی کرد. هشت سال بعد هانریش هرتز ( Hanrish Hertz) آلمانی به وجود امواج نامرئی الکترومغناطیسی پی برد و اذعان نمود که تمام امواج مذکور را می توان بر اساس مقدار فرکانسشان مشخص نمود. از آن پس، طیف امواج الکترومغناطیس و طبقه بندی انرژی امواج بر اساس خصوصیتشان مورد توجه قرار گرفت. تمام این حوادث وضعیت را برای آقای ویلهم کنراد رونتگن ( Wilhelmkonrad Rontgen ) فراهم آورده بودند تا او اشعه ایکس را کشف کند. این اشعه جزو امواج الکترومغناطیس و با فرکانس بالا می باشد. بعد از او در سال 1986 نیز فردریک ژولیه ( Fredric Joliot ) و ماری کوری (Mari Curic) اشعه گاما را کشف کردند. با کشف آنها این مسئله روشن شد که انرژی امواج با فرکانس بالا را می توان تشخیص و اندازه گیری نمود. همچنین آسیبهای بیولوژیکی این تشعشعات نیز به اثبات رسید. با شروع قرن بیستم، عصر اتم نیز آغاز شد. فیزیکدانها و دانشمندان زیادی، قسمتی از روشهای NMR و MRI را پی ریزی کردند که از مهمترین آنها می توان به شخصیتهای زیر اشاره نمود: 1905 آلبرت انیشتین : اصل بقای انرژی E=mc2 که مبین یکسان بودن جرم و انرژی است. 1911 ارنست راترفورد: هسته اتم را مشخص نمود. 1911 جی.جی تامپسون : وجود الکترون را اثبات نمود. 1913 نیلز بور : خواص و شکلهای هندسی الکترون را تعریف کرد و پنجره ای را بر روی فیزیک کوانتوم گشود. او اتم را به منظومه شمسی تشبیه نمود. اتواسترن: روشی را برای اندازه گیری دو قطبی های مغناطیسی ابداع کرد. ولفانگ پاولی: اصطلاح تشدید مغناطیسی هسته ای را متداول نمود. ایرودور اسحاق رابی: اولین آزمایش تشدید مغناطیسی هسته ای را انجام داد.