جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'گفتگو'.
24 نتیجه پیدا شد
-
گپ و گفتگوی دوستانه مهندسان عمران
EN-EZEL پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در گپ و گفتگوی مهندسان عمران
با سلام خدمت همه دانشجویان و دانش پژوهان رشته مهندسی عمران این تاپیک به این منظور برپا شده که کاربران محترم تالار مهندسی عمران برای یک گفتگوی دوستانه و همچنین رفع خستگی از فعالیتهای علمی سری به این تاپیک بزنن و در نهایت ادب و احترام با هم بگن و بخندن امیدوارم بحثهای دوستانه خوبی با هم داشته باشیم -
آموزش و مثال و گفتگو کاربران inventor
Amin پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در سایر نرم افزارهای مکانیک
سلام .نرم افزار inventor از شرکت اتودسک نرم افزار بسیار خوبی هستش که علاقه مندان خاص خودشو داره من هم قراره به زودی این نرم افزار رو یاد بگیرم :ws2: در حل حاضر یک فایل 600 صفحه ای ار این نرم افزارو می ذارم برای دانلود دوستان اگر در این زمینه صحبت یا فایل آموزشی با هر چیزی برای ارائه دارن ما را هم در جریان بذارن :ws6: دانلود -
سلام.دوستان عزیزی که با این نرم افزار آشنایی دارند یا اینکه دوست دارند با این نرم افزار اشنا بشن می توانند در این تاپیک شرکت کنند و نظرات خودشونو بیان کنند .
-
نقد و بررسی گفتگوی 10 باحضور میهمانانی ویژه
Mohammad-Ali پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در گفتگوی هفته
سلامی چوبوی خوش خازن سوخته! دراینجا میخواهیم یه میزگردوگفتگویی برگذارکنیم ولی نه مثل همه میزگردهاوگفتگوها،میهمانهاش ویژه اند یعنی مال این انجمن نیستند مدت گفتگو 10 روزمی باشدپس ازپایان 10 روزنوبت میهمان دیگرست که می توانیدشمادعوت کنید خواهش می کنم درصورت دعوت کردن مهمان یک توضیحی ابتدای ازایشان رابذارید. نمی خواهیم صرفااینجافقط بحث علمی باشه یزره شوخی اشکال نداره.(ولی سعی کنیدشوخی باشه که به کسی توهین نشه واگرهم اتفاقی اون مهمان رامی شناختین به اصطلاح دوست فابریک بودین وخواستین خیلی خودمونی باهم حرف بزنیدتوخصوصی باهم حرف بزنید.) دیگه یجوری باشه که بگن سطح علمی نواندیشان عالیه وافتخارکنندکه امدنداینجاو... -
نقد و بررسی بچه های مهندسی پلیمر خودشونو معرفی کنن
mim-shimi پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در پليمر و نانو
سلام خدمت دوستان لطفا خودتونو معرفی کنین و مختصری راجع به تحصیلاتتون توضیح بدین ممنون موفق باشین- 43 پاسخ
-
- 4
-
- مهندسی پلیمر
- معرفی
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
گفتگو درمورد کنکور ارشد مهندسی شیمی
unification پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در کنکور و تحصیلات تکمیلی
سلام من میخوام امسال کنکور ارشد بدم ومیخواستم نظردوستانی که تجربه کنکوررو داشتند یا میخوان کنکور بدن رو جویا بشم. منابع مطالعاتی ونحوه مطالعه وازاین حرفا ممنون- 77 پاسخ
-
- 5
-
- مهندسی شیمی
- کنکور ارشد
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
با سلام و خسته نباشن خدمت مهندسین محترم در این تاپیک قصد داریم در مورد کتیا و ویژگی های این نرم افزار و همچنین بحث و گفتگو کنیم در مورد چگونگی مدلسازی و متحرک سازی و انالیز و به طور کلی تمامیه قابلیت های این نرم افزار .دوستان می تونن اشکالاتی که در این زمینه دارن مطرح کنن تا مهندسین و کاربرای کتیا با همکاری همدیگه حلش کنن :ws2:
-
لزوم بچه دار شدن درزندگي مشترك !!!! آیا بچه دار شدن برای هر ازدواجی ضرورت دارد؟ آیا اقدام به این امر در حالی که هنوز احساس خلأی در این رابطه ندارن جایز است؟ آيا نداشتن فرزند در زندگي خلاء ايجاد ميكند ؟ اگر همسر شما بچه دار نشود عكس اعمل شما چگونه خواهد بود ؟ جدايي يا ادامه زندگي ؟ نظر اطرافيان در اين زمينه چقدر تاثير گذار است ؟ باتشكر
- 49 پاسخ
-
- 41
-
- گفتگو
- بچه دار شدن
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
مصاحبه شغلیبعد از ارسال رزومه تان، برای مصاحبه دعوت شده اید. این اولین قدم به سمت شغل مورد نظرتان است. رزومه شما هویتتان را اعلام می کند، اما رفتار های شما، چه خوب چه بد،میتواند تاکیدی بر آنها باشد. حال نوبت آن است که مهارت هایتان را نشان دهید ● آداب آداب چیزی بیش از مجموعه ای از رفتار های مناسب و خوب نیست. در واقع زبانی است که توسط آن احترام و توجه خود را بدیگران بیان میکنیم. در این مقاله، "دیگران" منظور مصاحبه کننده ها هستند، که در حالت معمول نه کمتر و نه بیشتر از افراد دیگر در زندگی شما تاثیر دارند، تا زمانی که نوبت مصاحبه خود شما نیز برسد و آنوقت نظر آنها از همه کس مهمتر خواهد شد. بنابراین، روز مصاحبه شما روزی نیست که بخواهید نا مرتب باشید و با بی احترامی و بی توجهی رفتار کنید. این اتیکت ها را رعایت کنید و موفق خواهید شد. ● سر وقت بیاید مثل تمام افراد دیگر که سر کار هستند، مصاحبه گر شما نیز مشغول طی کردن ساعاتی از وقت خود سر کار است. نشان دهید که زمان آنها نیز برای شما ارزشمند است. از این گذشته، مگر آنها نیز به شما احترام نگذاشته اند که وقتشان را در اختیارتان قرار داده اند و به شما فرصتی داده اند که خودتان را نشان دهید؟ اگر دیر برسید، دیگران تصور خواهند کرد که فردی خودخواه، بی نظم و گستاخ هستید. پس زمانتان را تنظیم کرده و سعی کنید به موقع برسید و اگر نه تاخیرتان باعث دردسر خواهد شد. ● لباس مناسب بپوشید لباس شما برای رفتن به یک مصاحبه شغلی می بایست با محیط آن کار هماهنگ باشد. اما برای حفظ احترام باید یک درجه بالاتر از محیط معمولی آنجا لباس بپوشید. دلیلش این است که اگر لباس نا مناسب بپوشید، چه بالاتر چه پایین تر از حالت نرمال، اختلال ایجاد می شود. زمانی که توجه باید روی شما و مهارتهایتان متمرکز شود، لباسهایتان نباید اختلالی ایجاد کرده و حواس را پرت کند. این مثال را در نظر بگیرید: اگر همه افراد در آن محیط کار جین و تی شرت می پوشند، شما یک پیراهن آستین بلند رسمی بپوشید. و اگر آنها پیراهن های رسمی تن می کنند، شما کت و شلوار پوشیده و حتی کراوات هم بزنید ● به طریقه دست دادن خود دقت کنید دست دادن عملی متقابل است که برای برقراری ارتباط انجام می شود. در یک مصاحبه، این عمل متقابل بین دو فرد غریبه صورت می گیرد، که می تواند یکی از اصول اولیه اتیکت مصاحبه به حساب آید. اگر محکم دست طرفتان را یک یا دو بار بفشارید و بعد رها کنید، نشانه ی خوشرویی و ملایمت شماست که می تواند به سرعت احساسی از امنیت بین دو فرد ایجاد کند. از طرف دیگر، اگر شل و ول و بی روح دست بدهید، ممکن است باعث ناراحتی طرفتان شود. و حتی قبل از اینکه آنها فرصت آشنایی با شما را داشته باشند، احساس بدی به آنها منتقل خواهید کرد. آسوده خاطر کردن اطرافیانتان هدفی مهم در هر آداب معاشرت است. در این مورد فکر کنید. آیا واقعاً می خواهید در مصاحبه گرتان ایجاد ناراحتی کنید؟ ● تصویری مثبت از خود ارایه دهید در حین مصاحبه، زمان های بسیاری شما نیاز به استفاده از آداب و اتیکت ها خواهید داشت. و اگر آنها را درست و بجا استفاده کنید، تصویری خوب و مطمین در ذهن مصاحبه گرتان ایجاد خواهید کرد. محکم و با قوت صحبت کنید. نباید بگذارید مصاحبه گر از شما بخواهد حرفتان را تکرار کنید یا شک کند که حرفتان را درست شنیده است یا خیر. به چشمان مصاحبه گرتان نگاه کنید. این ژستی اطمینان بخش است که اکثراً افراد به آن پاسخ مثبت می دهند. برای صحبت کردن از حرکات بدن به اندازه مناسب استفاده کنید. حرکات خوب ممکن است علاقه شما را برای آنحا بودن نشان دهد، در حالیکه سست و بی حال بودن نشانه ی بی احترامی و بی تفاوتی است. مصاحبه کننده تان را با اسم صدا کنید، اما به تعادل. این نشان می دهد که شما دقت کرده و به حرفهایش گوش می دهید. همچنین ارتباطی ایجاد می کند که مصاحبه شما را هر چه بیشتر به سمت موفقیت سوق می دهد ● دو بار از آنها تشکر کنید در آخر مصاحبه، زمانی که می خواهید از مصاحبه گرتان تشکر کنید، در نظر داشته باشید که هم به خاطر زمانی که برایتان گذاشته اند و هم برای فرصتی که به شما داده اند تشکر کنید. مثل سر وقت رسیدن، تشکر کردن از آنها به این صورت نیز نشان می دهد که فرد فهمیده ای هستید و برای وقت دیگران ارزش قایل هستید. هیچگاه تا آخر آن روز که برایشان یک یادداشت تشکر بفرستید، مصاحبه را تمام شده نپندارید. سعی کنید متن کوتاهی داشته باشد. از ایمیل نیز می توانید در این جهت استفاده کنید. و چون مربوط به مسایل کاری است، بهتراست که به دست خط خودتان هم نوشته نشده باشد ● سه تا نباید ▪ بدون آمادگی قبلی در آن روز حاضر نشوید هر چه بیشتر در مورد شرکت و شغلی که برای آن تقاضا داده اید تحقیق کنید، نشانه احترام بیشتر است. خیلی ساده است. فراموش نکنید که مصاحبه گر شما برای این شرکت کار می کند و این قسمت بزرگی از زندگی آن فرد را تشکیل می دهد. بنابراین نمایش فروتنانه اما مناسب تصویری از حس تعهد شما به این مصاحبه، باعث می شود که بهتر جلوه کنید ▪ از صاحب کارهای قبلیتان بدگویی نکنید اگر نمی توانید در مورد کسی حرف های خوب بزنید، بهتر است اصلاً هیچ حرفی نزنید. خیلی دور از ادب و احترام است که از صاحب کارها و شرکت های قبلیتان بد بگویید و با کارهایشان مخالفت کنید. این باعث ناراحتی و رنجش دیگران می شود. از این گذشته، این مصاحبه در مورد شما و این شرکت است نه شرکت ها و افراد دیگر. پس لزومی ندارد که تصویری از صاحب کارهای سابقتان برای مصاحبه گرتان ارایه دهید. چون این مسیله ارتباطی به آنها ندارد ▪ در مورد هیچ مسیله ای دروغ نگویید به یاد داشته باشید که به خاطر هیچ مسیله ای، هر چند کوچک، دروغ نگفته و به حرف هایتان شاخ و برگ ندهید. زیرا انسانهای محترم هیچگاه دروغ نمی گویند چون نیازی به آن ندارند ● حرف آخر ممکن است رفتار های خوب هیچگاه به چشم نیایند، ولی نتایج آنها همیشه دیده می شوند. چیزی که نباید جا بیندازیم نقص در این آداب و اتیکت هاست. در این زمینه، شما می خواهید که مصاحبه کننده تان فکر کند که شما فردی مهربان، باهوش و جالب هستید. نه اینکه فردی مطیع و فرمانبردار باشید و موقع دست دادن مسخره جلوه کنید و یا از اینکه کثیف ترین شلوار جینتان را در روز مصاحبه تن کرده اید تعجب کند
-
رزا جمالی در گفتگو با هادیِ محیط
sam arch پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در گفتگو و نقد پیرامون آثار ادبی
( به نقل از نشریه ی هنگام) شما شروعی متفاوت داشتید . فكر می كنید این تفاوتی كه در شعرهایِ شما وجود دارد ( به خصوص در كتابِ اول و دوم ) ریشه در چه واقعیتی می تواند داشته باشد؟ آن شعرها زمانی نوشته شد كه می طلبید رویكردی متحولانه داشته باشد ، بعد از یك دوره ی ركود در دهه ی شصت و ابتدای دهه ی هفتاد كه نوع شعری را به دنبال داشت كه ویژگی های منفعلی داشت ، لحن بیانی كه چند دهه خصوصیاتِ خود را از شعرِ شاملو به ارث می برد و طیفِ وسیعی از شعرِ دهه ی شصت را در بر می گرفت . آن شعرها به نوعی پیش زمینه ی نوعی تحول شد ، آن دو كتاب پیشنهادهای بسیاری را در خود نهفته داشت . پیشنهادها بیشتر در شیوه و صناعتِ شعر بود كه در مقابله با ركودِ استفاده از صناعت شعر در آن زمان نوشته شده بود . ما كماكان حالا می بینیم كه دیگر آن شیوه و لحن مرسوم در ابتدای دهه ی هفتاد به فراموشی سپرده شده است و شعری كه این روزها نوشته می شود در جستجوی تازگی ست. ناچار بودیم كه به شاملو و تاثیرِ مسلمِ او بر زبان و بیان كه بر چند دهه شعرِ فارسی تاثیرِ تخدیر كننده ای گذاشته بود ، نگرشی انتقادی داشته باشیم ؛ جنبه ی خطابی و ابلاغیِ شعرِ او ، وفاداریِ او به روایتِ صرف و استعاره های معین و مشخصِ اجتماعی كه باید به ملتی نشان می داد خورشیدشان كجاست ، آن راویِ مستبد و مرد سالار كه آنچنان به شعری تك صدایی پهلو می زد كه حتا صدای معشوق در آن شنیده نمی شد ، معشوقی كه صرفا به عنوانِ موجودی منفعل ( صبور و مهربان و پرستار .... ) توصیف می شد. در كتابِ اول و دوم من سعی كردم با تمهیداتی از شعرِ معمول و متداولی كه داشت همزمان نوشته می شد فراتر بروم ؛ گاهی سعی كردم كلماتی را استفاده كنم كه در شعر استفاده نمی شد ، یعنی از دایره ی كلماتِ شاعرانه ای كه در دهه ی شصت استفاده می شد فراتر بروم ، یا از تركیب هایی استفاده كنم كه نا آشنا بود ، از تتابعِ اضافات به عنوانِ تمهیدی استفاده كنم كه كلماتِ مهجور را كنارِ هم قرار بدهد به جایِ اینكه كلماتی آشنا را. این ها فضاسازیِ شعر را تغییر می داد و به آن هویتی امروزی می بخشید ، سعی می كردم به جایِ اینكه روایت كنم و توصیف كنم و به این روایتِ سالم وفادار بمانم به دموكراسیِ استحاله ی ذهنیت و عینیت در هم بها دهم ، در این شعرها صداهایِ دیگری غیر از آن راویِ دانایِ كلِ مطلق هم شنیده می شد ، به هر حال شعرِ دهه ی شصت آن چنان به كلیشه ها و معیارها وفادار بود كه ما ناچار درصددِ غلط خوانیِ آن بر آمدیم. بعد از چندین دهه جریان های شعری نظیرِ شعرِ گفتار ، موجِ ناب و شعری كه هیچ اهمیتی به زبان نمی داد و به هرج و مرج عناصرِ غیر ارگانیك در شعر دامن می زد و حاصل از عدمِ حضورِ نقشمندِ زبان بود ؛ نگاهی به بوطیقای شعرِ فارسی و نیم نگاهیِ به نظراتِ ادبیِ معاصر باعث شد كه الفبایِ این بوطیقا باز خوانی شود. در شعرِ كلاسیكِ ایران ، مصرع كوچك ترین واحدِ ارگانیكِ شعر محسوب می شود . این قالب یكی از خوش ساخت ترین قالب های كلاسیك بود كه به جا افتادنِ زبانِ شعر صحه می زد . این همان دلیلی ست كه باعث می شود كه شاه بیت هایِ كلاسیك در ذهن بماند و شعر معاصر نه . در مقایسه ی شاعرِ شعرِ كلاسیك كه همچنان قالبِ خوش ساختی برایِ او از پیش آماده بود و شاعر شعر معاصر كه خلاقیتی مضاعف می طلبد كه در مسیرِ تخریب و باز آفرینیِ مجدد ، شعر را در فرم هایی متعدد جا بیندازد. برای من زبان در شعر چیزی مجرد نیست ، زبان زیر مجموعه ای از موسیقی و لحن و چگونگیِ ساخت و ... را در بر می گیرد . شاملو با تقطیعِ پلكانی و حضورِ مكثی كه بینِ سطرهاست سعی می كند عامل های فقدانِ ساخت و موسیقی را در شعرش جبران كند اما من یكی از بهترین نمونه ها در شعرِ معاصر را این سطرِ زیبایِ فروغِ فرخزاد می دانم كه : همه ی هستی من آیه ی تاریكیست . این سطر از لحاظِ تكاملِ فرمی همان خوش ساختیِ مصرع را دارد . فروغ گاه این بالندگی ها را در لا به لایِ شعرهایش دارد.- 3 پاسخ
-
- 1
-
- هادیِ محیط
- گفتگو
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
گفتگو با جلال ستاری درباره اسطوره در ادبیات ما: امروز اسطوره به جای ما فکر می کند!
sam arch پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در گفتگو و نقد پیرامون آثار ادبی
محسن بوالحسنی جلال ستاری بی شک به پاس یک عمر تلاش بی وقفه در مسیر ادبیات، فرهنگ و اندیشه انسانی در خور بهترین ستایش ها و تقدیرهاست. از طرفی خلق و خو و منش مهربان و پاسخگوی ستاری به او شخصیت دوست داشتنی تری می دهد. انجام این گفتگو سه بار به تعویق افتاد تا در نهایت پای صحبت های جلال ستاری در حوزه ادبیات و اسطوره نشستم. جلال ستاری برای من یک امتیاز بسیار خاص دارد که او را ( حداقل برای من) از بسیاری از هم نسلانش جدا می کند و آن هم به روز بودن ستاری در ادبیات، اندیشه، تئاتر و حوزه های مرتبط با این هاست. شما همیشه می توانید درباره ی جدیدترین رمان ها،تئاترها و... با او همکلام شوید.- 7 پاسخ
-
- گفتگو
- اسطوره در ادبیات
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
به جای این همه ایراد گرفتن با نوجوانتان حرف بزنید ، نه نصیحت !
afa پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در کودکان و نوجوانان
در جامعه امروزی، والدین به دلیل مشغله کاری و فکری فرصتی را برای صحبتکردن با نوجوانان و جوانان خود در نظر نمیگیرند و این خود باعث دوری فرزندان از خانواده میشود. بسیار دیده شده است که نوجوانان و جوانان از خانواده و والدین خود دوری کرده و سعی میکنند با دوستان خود گفتوگو کرده و از آنها کمک بگیرند.«علیاصغر اصغرنژاد، دکترای روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی» در این باره میگوید: در ابتدا باید در مورد خصوصیات و شخصیت یک پسر و یا دختر نوجوان بحث کرد. معمولا زمانیکه دختر و یا پسر در سن نوجوانی قرار میگیرد، در آنها تغییرات جسمی و عاطفی ایجاد شده و آنها از این تغییر احساس شرم و حیا و حتی ناامنی میکنند. آنها با خود فکر میکنند که مانند بزرگترها و یا پدر و مادرخود، قدرت بیان نداشته و نمیتوانند با خانواده خود ارتباط برقرار کنند و ترجیح میدهند سکوت کنند. در نتیجه زمانیکه نوجوانی نتواند با خانواده ارتباط برقرار کند، پس نمیتواند نیازهایش را ابراز کند. البته باید والدین بدانند که نوجوانان و جوانان در بعضی از مسایل خصوصی مانند بلوغ، کنجکاویهای جنسی و یا رابطه با جنس مخالف به دلیل شرم و حیا نمیتوانند با والدین خود درمیان بگذارند و در این موارد با دوستان و یا از طریق اینترنت به جواب سوالهای خود میرسند و نباید در این شرایط اصرار کرد. 8راهکار برای ارتباط والدین با فرزندان خود 1- صبور باشید و به حرف های فرزندان گوش کنید بسیاری از والدین زمانیکه فرزندشان با آنها شروع به صحبت کردن میکند، سریع عصبانی شده و یا اصلا حرفهای نوجوان را گوش نمیکنند و به آنها فرصت حرف زدن نمیدهند. زمانی که نوجوان در حال درد و دل کردن و یا یک رویداد مهمی که برای او اتفاق افتاده است، صحبت میکنند، والدین خود را با کارهای دیگر مشغول میکنند، این عمل باعث میشود که به فرزندان خود بیاحترامی کرده و آنها از ادامه صحبت پشیمان شوند. 2- نصیحت نکنید معمولا جوانان از نصحیت کردن و تحمیل کردن نظرات والدین متنفرند. 3- به او مسوولیت دهید بعضی از پدر و مادرها معمولا علاقهای به اینکه به فرزندان خود مسوولیت بدهند را ندارند و حتی نمیگذارند فرزندان آنها از مشکلات خانوادگی آگاه باشند. البته این روش بسیار اشتباه است. زیرا در این مواقع فرزندانی پرورش میدهند که اصلا زیر بار مسوولیت نرفته و در آینده به مشکل بر میخورند. 4-زود قضاوت نکنید زمانی که فرزندان با والدین و خانواده خود شروع به صحبتکردن میکنند، سریع موضع گیری کرده و پیش داوری میکنند، مثلا جوانی در مورد صحنه دعوا صحبت میکند، به صراحت میگویند:«مقصر تو بودی» این قضاوت نادرست باعث میشود که فرزند آنها دیگر برای صحبتکردن به سراغ آنها نرود. 5- برای صحبتکردن با فرزندان، زمان مشخصی تعیین نکنید والدین زمانیکه حس کردند فرزندان آنها ناراحت است و احتیاج دارد با آنها حرف بزند، باب گفتوگو را باز کنند و آن را به وقت دیگرموکول نکنند. 6- زمانی را برای با نوجوان و یا جوان خود اختصاص دهید والدین باید زمانی را برای جوان و یا نوجوان خود در نظر بگیرند، مثلا در روزهای تعطیل و یا اگر فرصتی برایشان پیش آمد، فرزندان را به کافی شاپ، سینما و یا رستوران ببرید. 7- فرزندان را سرزنش نکنید وقتی فرزند شما در حال درد و دل کردن با شما است، نگویید:« حقته. من که بهت گفته بودم» زیرا این کلمه باعث میشود که بین شما جدایی بیاندازد و فرزندان شما هیچ وقت با والدین خود درد و دل نکنند. 8- با او صمیمی باشید و رسمی حرف نزنید در این مواقع زمانیکه والدین با فرزندان خود صحبت میکنند، از کلمه «شما» اصلاً استفاده نکنند و با او صمیمی باشند تا فرزند آنها بتواند راحتتر حرفهای خود را بزند و احساس صمیمیت کند. -
نقد و بررسی سیستم تنبیه وتشویق در خانواده شما
peyman sadeghian پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در حیاط خلوت
سلام دوستان عزیز همیشه اینکه یه بچه رو در قبال انجام یه کاری خوب ،تشویق کنیم یا در مقابل کارهای ناشایستی که انجام میده چطور تنبیه کنیم که نه لوس بشه در قبال تشویق بیش از حد ونه عقده ای بشه از بس تنبیه میشه سالیان ساله که محققان مختلفی درزمینه های تربیت فرزندان تحقیق میکنندوهرکس سیستم خاصی با توجه به فرهنگ جامعه خودش ارائه میکنه اما کشور ما باتوجه به اینکه در فضایی متفاوت از سایر کشورهاست طبعا شیوه تربیت فرزندان ایرانی هم متفاوت از بقیه جوامع است بهرحال بحث ماسر شیوه صحیح ودرست تنبیه وتشویق است به نظر شما بهترین شیوه کدام است؟وشما چه شیوه ای را انتخاب میکنید؟چرا؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم؟ -
سلام یکی از مقوله های بسیار مهم و اساسی در امر ازدواج شناخت طرفین نسبت به هم دیگر است؛ زیرا اگر دو نفر نسبت به هم شناختی نداشته باشند، ازدواج آنها با جهل و نادانی صورت گرفته و تبعات منفی را به دنبال دارد و منجر به طلاق و جدایی می شود. این در حالی که است که ازدواج فامیلی در میان برخی از خانوادهها بدون هیچ شناختی در زمینه ازدواج بشدت طرفدار دارد و اما برخی دیگر خانوادهها فرزندان خود را از این نوع ازدواج منع میکنند. در گذشته به دلیل اینکه ارتباطات بین قبیله، قوم و خویش محدود بود و افراد با خانواده و فامیل رابطه بیشتری داشتند و معمولا همه جزئیات و کلیات رفتار دختر را مورد نظر را میسنجیدند و او را به عنوان همسر مناسب برای فرزند خود انتخاب میکردند در حالی که این ازدواجها معمولا تحمیلی بود و براساس شناخت پدر و یا مادر صورت میگرفت. موارد زیادی مشاهده شده است که زن و شوهری که ازدواج فامیلی داشته اند و دردادگاهها خواهان طلاق هستند، عامل اصلی طلاقشان دخالت خانواده ها و یا بستگان است. مزيت ازدواج فاميلي در چيست ؟ چه اسيب هايي اين نوع ازدواج رو تهديد ميكنه ؟ جهت بهبود اينگونه پيوندها چه پيشنهاداتي ارائه ميدهيد؟ چه خطراتي براي بقاي نسل ايجاد خواهد شد ؟ نظر شما چيست؟ باتشكر
-
يادتان هست وقتي يك دختر كوچولو بوديد در خيالهايتان يك شاهزاده سفيدپوش قرار بود شما را به قصر روياهايتان ببرد؟ زندگي واقعي هيچ وقت كاملا منطبق با روياها نميشود مگر اينكه بيش از حد خوششانس باشيم، شايد شما هم جزو خانمهايي هستيد كه مدام از همسر يا نامزدشان گلايه ميكنند كه چرا رمانتيك نيست و در دلشان آرزو ميكنند تا بتوانند كمي از رفتارهاي همسرشان را تغيير دهند ولي باور كنيد، اين امكان وجود دارد كه همسرتان شبيه مرد روياهايتان شود. البته بايد بگوييم كه به هيچ وجه با دعوا و غرزدن راه به جايي نميبريد و نميتوانيد روش او را در زندگي عوض كنيد. در اينجا به شما ياد ميدهيم كه چه كارهايي انجام دهيد كه همسرتان برايتان گل بخرد يا در كارهاي خانه به شما كمك كند يا... بدون اينكه نياز باشد كه به او 10بار هر كدام از اين مسائل را بگوييد. اگر دوست داريد غافلگير شويد آرزوي شما: دوست داريد مردتان با خريدن گل يا يك كادو هيجانانگيز يا... بعضي اوقات شما را غافلگير كند. واقعيت: مطمئن باشيد هيچ وقت نميتوانيد با سركوفت زدن به همسرتان ياد دهيد كه چگونه رمانتيك باشد. دكتر اسكات هالتزمن، نويسنده كتاب «رازهاي زنان متاهل شاد» ميگويد:«يكي از بزرگترين اشتباهات بيشتر زنان اين است كه فكر ميكنند، شوهرشان بايد خودش حدس بزند كه براي خوشحالي همسرش چه بايد بكند اما بهتر است بدانيد كه اگر ميل داريد، زندگي مشتركتان همانگونه باشد كه ميخواهيد بايد با شوهرتان صحبت كنيد و خواستههايتان را با او درميان بگذاريد. اين غلط است كه تصور كنيد، شوهرتان ميداند كه شما چه ميخواهيد. چون احتمالا شما 2 نفر شيوههاي متفاوتي براي اظهار عشق و قدرداني داريد.» براي اينكه شوهرتان را به مرد روياهايتان نزديك كنيد بايد ابتدا آنچه را كه ميخواهيد از او درخواست كنيد و سپس هنگامي كه او آن خواسته را برآورده كرد يا حداقل سعي كرد كه برآورده كند او را تشويق و تاييد كنيد. دكتر هالتزمن ميگويد:«به مرور زمان تشويقها و تمجيدهاي باعث ميشود او رغبت بيشتري پيدا كند كه همانگونه باشد كه شما دوست داريد، باور كنيد خيلي زود گل خريدن و شامهاي عاشقانه وارد زندگي مشتركتان ميشود. نكته ديگر اينكه، فقط مردها مسئول داشتن زندگي عاشقانه و رمانتيك نيستند، اگر خود شما رفتارهاي عاشقانهاي را در زندگيتان آغاز كنيد، مطمئنا بهزودي همسرتان نيز پاسخ شما را خواهد داد.» اگر با مادر شوهرتان مشكل داريد آرزوي شما: دوست داريد مادرشوهري داشتهباشيد كه به همه كارهاي شما انتقاد نكند.ولي اگر مادر شوهرتان ايرادگير است حداقل شوهري داشتهباشيد كه از شما دفاع كند. واقعيت: شوهر شما فقط وقتي به حرفهاي مادرش توجهي ميكند كه او يك راهحل ديگري براي بزرگ كردن بچهها يا تميز كردن خانه پيشنهاد كند. در اين حالت شما به همسرتان ميگوييد اين حرفها آزارتان ميدهد و اما او اصرار ميكند كه مادرش فقط قصد كمك دارد. ممكن است وقتي شوهرتان در حال توجيه كردن يا توضيح رفتار مادرش است شما ناراحت شويد و احساس كنيد همسرتان به شما توجهي ندارد و حتي ميخواهد شما را ناراحت كند اما بايد بدانيد كه شوهرشما در چنين مواقعي در موقعيتي دشوار است، بنابراين تمام تلاش خود را ميكند كه بين شما 2 نفر صلح برقرار كند. دكتر تري اوبوش، نويسنده «كتاب 5 قدم براي داشتن یك ازدواج فوقالعاده» میگوید:«به جای اینكه از دست او ناراحت شوید، از او كمك و راهنمایی بخواهید.» شوهر شما بهتر میداند كه چرا مادرش از شما ایراد میگیرد. برای شوهرتان توضیح دهید كه عمل مادرش چه احساسی را در شما بهوجود آورده است اما مواظب باشید كه نه شوهرتان را سرزنش كنید و نه از مادرش انتقاد كنید و از او بخواهید به شما كمك كند اما از او انتظار نداشتهباشید كه رابطه شما با مادرشوهرتان را تغییر دهد چون این تغییر بهعهده خودتان است. شما باید سعی كنید، بدون اینكه حالت دفاعی داشته باشيد كنترل رابطه را به دست بگیرید. به شوهرتان بگویید خودتان بهتر میدانید كه شما و مادرشوهرتان تفاوتهای زیادی با هم دارید و درك میكنید كه او به شیوهای خاص خودش فكر میكند اما شما با نظر او یا روشي كه رفتار میكند موافق نیستید. اگر همكاري او را ميخواهيد آرزوي شما: مردتان ظرف بشويد، آشغالها را بيرون ببرد و در كارهاي خانه كمك كند، بدون اينكه مدام به او غر بزنيد. واقعيت: همسرتان متوجه سينك ظرفشويي پر از ظرف كثيف يا سطل پر از زباله نميشود و شما نيز اگر از او بخواهيد كه سهمش را در كارهاي خانه انجام دهد حس بدي خواهيد داشت. اما باور كنيد به راحتي ميتوانيد همسري داشته باشيد كه كارهاي خانه را انجام دهد فقط كافي است از او بخواهيد. يك تحقيق منتشر شده در مجله شخصيت و روانشناسي اجتماعي در انگليس نشان ميدهد، بيشتر مردم چندان نسبت به جواب مثبت به درخواست كمكديگري خوشبين نيستند. وقتي انتظار خود را از او نخواهيد و بعد به دليل انجام نشدن آن كار، عصباني شويد فقط روز به روز در زندگيتان دعوا بيشتر ميشود و مطمئن باشيد هيچ تغييري به وجود نخواهد آمد. سعي نكنيد با سركوفت زدن يا سرزنش كردن شريك زندگيتان او را مجبور به كمككردن كنيد، اين راهبرد به ندرت جواب ميدهد. به جاي آن خيلي واضح و روشن خواسته خود را براي او بيان كنيد، البته بايد در بيان خواسته خود خيلي ملايم و مهربان باشيد، مثلا اينكه بگوييد (عزيزم، من خيلي خوشحال ميشوم اگر قبل از شروع فوتبال براي من سطل زباله را بيرون ببري.) براي اينكه از غرزدن و بحث كردن جلوگيري كنيد. فهرستي از كارهاي خانه تهيه كنيد و باهم تصميم بگيريد كه چگونه تقسيم كار كنيد؟ دكتر جين اوكل، روانشناس ارتباطات ميگويد:«از اصرار براي سريعتر انجام دادن كارها پرهيز كنيد، اجازه دهيد شوهرتان به روش خودش كارها را انجام دهد و به دليل اينكه كارها را دقيقا مثل شما انجام نميدهد، مدام از او ايراد نگيريد.» اگر ميخواهيد احساساتش را بگويد آرزوي شما: مردتان به راحتي با شما صحبت كند و احساساتش را به شما بگويد همانگونه كه شما با او هستيد. واقعيت:وقتي موضوعي او را ناراحت ميكند، كاملا در خود فرو ميرود، شما ميخواهيد كمكش كنيد اما وقتي از او ميپرسيد چه مشكلي پيش آمده است، جواب ميدهد: من خوبم. دكتر اوكل ميگويد:«بسياري از مردها خيلي برايشان خوشايند نيست كه درباره احساساتشان صحبت كنند، بهخصوص رو در رو. آنها ترجيح ميدهند، وقتي شروع به صحبت كنند كه ديگر فشاري رويشان نباشد و همچنين زماني كه شما هم مشغول كار ديگري نباشيد.»اگر تشخيص ميدهيد كه همسرتان استرس زيادي دارد، سعي كنيد يك تفريح 2نفره را برنامهريزي كنيد مثلا به پيادهروي يا رستوران برويد يا حتي فقط با ماشين دوري در خيابانها بزنيد، بعد مثل هميشه از او درباره كارش بپرسيد (يا آنچه را كه احساس ميكنيد باعث آزارش شدهاست) اجازه دهيد او بفهمد كه در كنارش هستيد و به هرآنچه ميخواهد از سينهاش بيرون بريزد گوش كنيد. دكتر اوكل ادامه ميدهد:«بعضي از مردها مسائلشان را نميگويند چون نميخواهند شما را ناراحت كنند يا مشكلاتشان را به شما تحميل كنند. اجازه دهيد همسرتان بداند در هر شرايطي دركش ميكنيد و كاملا به او اعتماد داريد.»اما اگر همان موقع حرفهايش را بيرون نميريزد به او فشار نياوريد. اگر براي حرف زدن به او استرس وارد كنيد، نتيجه معكوس خواهيد گرفت. ممكن است او بخواهد قبل از حرفزدن با شما موقعيتش را بهخوبي ارزيابي و تحليل كند. اگر شوهري ماجراجو ميخواهيد آرزوی شما: شوهری پرجنب وجوش و ماجراجو دوست دارید كه همیشه برای امتحان رستورانهای جدید آمادگی دارد و تعطیلات هیجانانگیزی را برنامهریزی میكند. واقعیت: شوهرتان كاملا روی عادتهايش رفتار میكند و دقیقا قابل پیشبینی است. در این مواقع این شما هستید كه باید پیشقدم شوید. مثل اینكه برای تعطیلات جایی را پیشنهاد كنید كه هیچ وقت نرفتید یا اورا با خود به یك رستوران جدید ببرید یا...و این را درنظر داشتهباشید كه در حال انجام دادن كاری هستید كه شما دوست دارید و شما را خوشحال میكند(حتی اگر او هم از این برنامه لذت ببرد) بعد تا جایی كه میتوانید به او بازخورد مثبت بدهید، تا او هم مشتاق شود كه دوباره یك چیز جدید را امتحان كنید. شب خاصی را مشخص كنید تا او برنامهای را برای آن شب تنظیم كند وتنها قانون در اینجا این است كه قرار است كاری را انجام دهید كه تا به حال تجربه نكردهاید اما باید هر2 لذت ببرید. این به هردوي شما كمك میكند كه مشتاق تجربههای جدید باشید. اگر میخواهید مرد خانواده باشد آرزوی شما: شوهری كه در كارش موفق باشد و هر شب شام در خانه و در كنار خانواده باشد. برنامه مدرسه بچهها را بداند و با همسرش نیز قرارهای عاشقانه داشته باشد. واقعیت: شما با مردی ازدواج كردهاید كه به كارش معتاد است و در حقیقت در دفتر كارش زندگی میكند. شما فكر میكنید او كارش را بیشتر از شما و بچهها دوست دارد اما او اصرار دارد كه فقط برای تامین آینده تلاش میكند. به هیچ وجه فكر نكنید كه برنامه كاری همسرتان نشاندهنده احساسات اوست یا اینكه مدام در دفتر كارش است چون میخواهد از خانواده دوری كند.دكتر هالتزمن میگوید:«بیشتر مردها خودشان را در كارشان غرق میكنند چون به لحاظ امنیت مالي خانواده نگران هستند. به جای اینكه مدام با شوهرتان دعوا كنید كه هیچ وقت در خانه نیست و به استرسهایش اضافه كنید، با ریشه این مشكل بجنگید. با او درباره راههای صرفهجویی و كمكردن خرج خانه صحبت كنید و اینكه شما میتوانید در بخشی از خرج خانه با او شریك شوید. بنابراین او میتواند كمی از كارش كم كند و در نتیجه بیشتر در خانه باشد. حتما به همسرتان بگویید كه در خانه دلتنگ او هستید و دوست داريد همچون یك زوج خوشبخت زمان بیشتری را با او باشید.»
-
بیشتر مشاجرههای لفظی میان زن و شوهرها از حرفهایی که میان آنها رد و بدل میشود، برمیخیزد؛ حرفهایی که یا نشاندهندهی اختلاف نظر دربارهی عقاید و سلایق آنهاست یا قرار است منجر به یک تصمیم مشترک برای یکی از امور زندگی شود. اما چرا این اختلافات در دوران آشنایی پیش از ازدواج مجال بروز پیدا نمیکنند؟ دلیل اول آن است که تا زمانی که دو نفر زیر یک سقف نروند و زندگی مشترکشان را شروع نکنند، کمتر ممکن است حرفهایی از این دست پیش بیاید و دلیل دیگر آنکه اگر هم پیش بیاید، رودربایستیها و ملاحظات باعث میشود، طرفین حرف خود را فروبخورند. پس اگر دختر و پسر در دوران آشنایی پیش از ازدواج در چنین مواردی حرفی پیش بکشند و بدون خودسانسوری و واقعبینانه نظر خود را بگویند و نظر طرف مقابل را بشنوند، میتوانند دوران زناشویی بهتری را برای خود متصور باشند. دقت کنید که هیچیک از محورهای پیشنهادی گفتوگو که در ادامه میخوانید، برای ارزشگذاری رفتار شما یا طرف مقابلتان نیست؛ هدف، تنها روشن شدن تفاوتها است. تفاوتهایی که اغلب یکی از این سه حالت را دارند: مفید و مکمل هم، قابل اغماض و مدیریت، غیرقابل اغماض و مدیریت. محاسن خانوادهها؛ محور اول هر یک از طرفین، ابتدا از نظر خود، محاسن خانوادهای را که در آن بزرگ شده است، برشمرده و سپس به طرف مقابل فرصت دهد تا بگوید آیا او هم مواردی را که بهعنوان ارزشها و محاسن خانوادهی همسر آیندهاش شنیده است، «ارزش» و «حُسن» میداند؟ نکته: ممکن است رفتاری که شما همیشه بهعنوان یکی از خوبیهای خانواده و اقوام خود میپنداشتهاید، در نظر همسر آیندهتان، یک رفتار ناپسند یا مشکلساز تلقی شود. معایب خانوادهها؛ محور دوم هریك از طرفین، ابتدا باید بر اساس معیارهای عرفی جامعه، معایب خانوادهای را كه در آن بزرگ شده است، برشمرده و بگوید كه آیا این معایب در زندگی شخصی و مشترك با همسر آیندهاش مشكلساز خواهد بود یا نه؟ (اگر مشكلساز خواهد بود، تا چه اندازه؟) همچنین صادقانه بگوید كه افكار و رفتار خودش نیز تحت تأثیر این خلقیات غلط خانوادگی هست یا نه؟ (اگر تحت تأثیر است، تا چه اندازه؟) سپس طرف مقابل بدون تعارف و رودربایستی باید بگوید كه آیا میتواند با چنین روحیاتی كنار بیاید یا نه؟ زمان بچهدار شدن؛ محور سوم هریك از طرفین باید نظر خود را دربارهی زمان بچهدار شدن بگوید. ممکن است شما معتقد باشید بلافاصله پس از ازدواج باید بچهدار شد. این عقیده تنها مختص به کسانی که دیر ازدواج میکنند و نگران فاصلهی سنی خود و فرزندشان هستند نیست، بلکه کسانی هم هستند که معتقدند با زود آمدن بچه، زن و شوهر بیشتر وابستهی هم میشوند و رفتارهای کودکانهی خود را زودتر کنار میگذارند. در این میان عدهای هم معتقدند همینطور که زندگی سر و سامان میگیرد، بچهی زودآمده هم از آب و گل در میآید و همهی دردسرهای اول زندگی با هم تمام میشود. اما شاید طرف مقابل شما از آنهایی باشد که معتقدند چند سال اول زندگی را باید در غیاب بچه خوش بود و گشت و گذار کرد یا از آنهایی که عقیده دارند تا رفاه کامل برقرار نشود، نباید بچهدار شد. پس در این موارد به صراحت صحبت کنید. تعداد بچهها؛ محور چهارم هریك از طرفین باید نظر خود را دربارهی تعداد بچهها بگوید. ممکن است شما معتقد به تکفرزندی باشید و معتقد باشید یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است و یا اصلا حوصلهی بیش از یک بچه را نداشته باشید. شاید هم برعکس؛ عقیده داشته باشید که بچهی یکییک دانه، خل و دیوانه میشود و بچه باید همبازی داشته باشد و یا بیش از یکی باشد تا در سنین بالاتر تنهایی شما را بیشتر پر کند. حالت دیگر این است که شما معتقد به جوری جنس باشید؛ یعنی بگویید بچهدار شدن را باید حتیالامکان تا وقتی هم که فرزند پسر داشت و هم فرزند دختر ادامه داد. پس عقیدهی خود را ـ هرچه که هست ـ در این مورد پنهان نکنید. تربیت بچهها؛ محور پنجم هریك از طرفین باید نظر خود را دربارهی نحوهی تربیت بچهها بگویند. ممکن است شما معتقد باشید که هنوز هم روشهای سنتی تربیت و سختگیری به بچه از همان سنین طفولیت، مطمئنترین راه برای حفظ او در مسیر صحیح رشد فکری است. شاید هم معتقد به روشهای نوین تربیتی باشید و یادگیری روش درست تربیت بچه را مستلزم مطالعهی کتابهای روانشناسی تربیت بدانید. کسانی هم هستند که میگویند باید کتابهای تربیتی را خواند اما این روشها را با در نظر گرفتن واقعیات و شرایط فرهنگی جامعه بهکار بست. در هرحال فراموش نکنید که در بحث تربیت، جدال سختگیران و آسانگیران و نیز نبرد سنت و مدرنیزم یکی از زمینههای بروز اختلاف است. دایرهی همدلی و پایبندی؛ محور ششم همدلی و پایبندی برای هرکس تعریف خاص خود را دارد. ممکن است شما نوع برخورد یا نوع پوشش همسرتان در محافل خانوادگی یا عمومی را نشاندهندهی میزان پایبندی او به زندگی مشترکتان بدانید. یا ممکن است شما به همسرتان اعتماد کامل داشته باشید، اما باز هم بهخاطر ناپسند شمردن رفتارهای برخی اشخاص دیگر ـ اعم از مرد و زن و فامیل و غیرفامیل ـ متوقع همدلی و همکاری او در محدود کردن ارتباطات خود با آنها باشید. این هم ممکن است که شما نگران گذشتهی نامزدتان باشید. اما درهرحال دو چیز را از یاد مبرید: اول اینکه؛ هرگز نمیتوانید متوقع قطع ارتباط همسرتان با والدینش باشید. دوم اینکه؛ از ماجراهای گذشتهی خود، آنچه را که ممکن است در آینده برای زندگی مشترکتان مشکلساز شود، ناگفته نگذارید و متقابلا به نامزدتان نیز این را یادآور شوید، اما در گذشتهی یکدیگر بیش از این جستوجو نکنید. خرج کردن؛ محور هفتم از نظر شما چه هزینههایی خرج لازم و چه هزینههایی خرج زائد هستند؟ ممکن است کاری که شما به حساب صرفهجویی خود میگذارید، همسر آیندهی شما به پای خساست شما بگذارد. در اطراف خود، چه کسی را ولخرج، چه کسی را خسیس و چه کسی را مدبر میدانید؟ نمونههایی از ولخرجی، خساست و تدبیر آنها را مثال بزنید. مثلا ممکن است شما هدایا و کادوهای متقابل مناسبتی را باعث افزایش محبت بین اعضای خانواده یا اقوام بدانید و ممکن است آن را نوعی ولخرجی و عرصهای برای بروز چشم و همچشمیها تلقی کنید. شاید هم نفس عمل را ستایش کنید اما معتقد باشید که باید در هر مورد، فراخور حال عمل کرد. یا ممکن است صرف ناهار و شام را در بیرون از منزل، یک تفریح خوب یا یک ولخرجی بیمورد به حساب آورید. نظرتان در مورد خرج کردن برای سرگرمیهایی مثل مسافرت، شهربازی، سینما، تآتر، گالریهای هنری و کنسرتهای موسیقی یا میهمانی دادن چیست؟ پیشرفت مالی؛ محور هشتم آیا شما فکر میکنید که طی هر یک سال باید پیشرفتهای مهمی در زندگیتان محقق شود یا در عرض کمتر از یک سال؟ آیا شما فقط خودتان را به عنوان مدیر برنامههای کاری و مالی خود قبول دارید یا همسرتان را نیز به عنوان کسی که از مسائل کاری و مالی شما خبر دارد، مشاور و حتی مدیر خوبی برای برنامههایتان میدانید؟ به عنوان مثال؛ آیا شما فکر میکنید فعلا بیش از این نمیتوان برای تغییر شرایط مالی و ارتقای وضعیت شغلی کاری کرد یا معتقدید که دو فکر بهتر از یک فکر جواب میدهد و همفکری با همسرتان در این مورد، میتواند منشاء تحول باشد؟ آیا شما معتقدید که زن نیز باید در این مسیر با شوهر خود همراه شود و بیرون از خانه شغلی داشته باشد؟ نهایت پیشرفت برای شما چیست؟ تصاحب یک خانهی مناسب و یک اتومبیل؟ تصاحب یک خانه مجلل در بالای شهر و یک اتومبیل مدلبالا و یک ویلا در منطقهای خوش آب و هوا؟ یا...؟ اوقات فراغت و امور منزل؛ محور نهم به نظر شما ایام تعطیل و اوقات فراغت برای چه کاری است؟ امور منزل و کارهای عقبافتاده؟ استراحت؟ تفریح؟ مطالعه؟ اهمیت هرکدام از این موارد برای شما چهقدر است؟ بیشتر اهل کدامیک از این کارها هستید؟ آیا حاضرید وقتی که نیاز به استراحت ندارید، بدون دلخوری از سر رفتن حوصلهتان، فرصت استراحت به همسرتان بدهید؟ به نظر شما همکاری شوهر در انجام امور منزل ـ جمع و جور، رُفت و روب، شست و شو، آشپزی، خرید مایحتاج روزانه، امور بچهها و... ـ تا چه اندازه باید باشد؟ برای روشن شدن این میزان، درصد بگویید. چه کارهایی برای اوقات فراغت روزانه و چه کارهایی برای ایام تعطیل مناسباند؟ تماشای فیلم را در منزل ترجیح میدهید یا سینما؟ مطالعه را مفید میدانید یا ضروری؟ چهقدر میهمانی رفتن یا میهمانی دادن را دوست دارید؟ دوست دارید چهمقدار از اوقات فراغت خود را دو نفری و چهمقدار از آن را در جمع دوستان و آشنایان بگذرانید؟ چهقدر اهل سفر هستید و چه گونه مسافرتی را دوست دارید؟ آیا قدم زدن در کوچهها و خیابانهای شهر را دوست دارید؟ آیا...؟ صمیمیت و احترام؛ محور دهم دایرهی پرهیز از توهین و حفظ احترام طرفین در هنگام بروز اختلافات و مشاجرههای لفظی را چهگونه ترسیم میکنید؟ آیا درصورت بروز مشاجره با یک شخص، معمولا آن را محدود به موضوع مورد اختلافتان با او میکنید، یا کل شخصیت و کل رابطهای را که با او دارید، زیر سوال میبرید؟ ابراز علاقه، عشق و محبتِ همسرتان به شما باید چهگونه باشد؟ با حرفهای محبتآمیز؟ با دادن هدیه؟ با کمک در انجام کارهای شخصی شما؟ با ناز و نوازش و رفتارهای زناشویی؟ توقع دارید همسرتان هرکدام از این کارها را با چه فواصل زمانی و در چه اوقاتی برای شما انجام دهد؟ تا چه اندازه آمادگی پیشقدم شدن برای انجام هرکدام از این کارها را دارید و تا چه اندازه متوقع هستید همسرتان در این موارد پیشقدم شود؟
-
- 2
-
- قبل از ازدواج
- گفتگو
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
من می توانم با همسرم بهتر برخورد کنم؛چگونه؟
afa پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در ازدواج و مسائل زناشویی
اغلب زوجهای جوان حتی اگر در گذشته، بهترین دخترها و پسرها برای خانوادههایشان بودند، در زندگی مشترک با همسرشان، دچار اختلاف میشوند. کسی نمیتواند ادعا کند که تا به حال با همسرش مشاجره نداشته و از همسرش نرنجیده است. بعضیها به خاطر جر و بحثهایی که پیش میآید، احساس میکنند که ازدواجشان موفق نبوده است. با این حال، خود را ناگزیر به سازش با همسر میدانند؛ اما اختلاف آنها، مثل آتش زیر خاکستر، باقی میماند. در این موارد، لازم است هر یک از زوجین فقط این سوءال را از خود بپرسند که «چقدر برای بهبود روابطمان زحمت کشیدیم»؟ اغلب ما در برابر این سوءال، ابروها را بالا انداخته، با چشمانی از حدقه بیرون زده و قیافهای حق به جانب، میگوییم : «خیلی». حقیقت امر این است که ما زحمتهایمان را حساب شده نکشیدیم. آیا تا به حال سعی کردهایم که ریشه اختلافات را پیدا کنیم و مسائلی را که سد راه خوشبختی ماست، برطرف کنیم؟ آیا تا به حال خواستههایمان را در کفه ترازوی ذهنمان گذاشتهایم تا ببینیم کدام ارزش را باید فدای ارزش دیگر کنیم؟ آیا تا به حال فکر کردهایم که ما میتوانیم با کمی سعی و تلاش، زندگی مشترکمان را سرشار از شادی، عشق و محبت کنیم؟ نارضایتیهای کوچک نارضایتیهای کوچک را دست کم نگیریم؛ چون اغلب همینها هستند که سد راه خوشبختی هستند؛ مثل بگو مگوها، نیش زدنها، دخالتها، ناسازگاریها، ناکامیها، غرورها و منت گذاشتنها. اگر در برابر این مسائل کوچک از خود گذشت نشان دهید، راههای جدیدی برای دوست داشتن زندگی و همسرتان باز خواهد شد و به یک نیروی فزاینده مثبت، دست خواهید یافت. در این جا برای نمونه، چند راه را به شما یادآوری میکنیم؛ سعی کنید راههای دیگر را خودتان کشف کنید. منت نگذارید منظور کردن کارهایی که برای همسرتان انجام دادهاید یا حتی گذشتی که به خاطر او کردهاید، برای هر یک از طرفین، همیشه وسوسهانگیز است. این وسوسه را بشناسید و آن را از خود دور کنید. این مسئله، یکی از مواردی است که جرقه اختلافات زوجین را فراهم میکند. ما نباید توقع داشته باشیم که همسرمان به خاطر هر کاری که انجام میدهیم، از ما قدردانی کند. اگر زوجین، توقع قدردانی داشته باشند، نتیجه آن، ناخرسندی و به رخ کشیدن کارهایی است که در طول روز انجام میدهند و اگر یکی از زوجین این کار را انجام دهد، طرف مقابل نیز قطعاً تحریک شده، به دفاع از خود میپردازد. ما نباید از اینکه برای خوشبختیمان کاری انجام دادهایم، ناراضی باشیم؛ از اینکه من بچهها را به مدرسه رساندم؛ خانه را من تمیز کردم؛ خرید را من کردم؛ بچهها را من حمام بردم و... . منظور کردن این کارها، به معنی نارضایتی ما از آنهاست و بیگذشت بودنمان را نشان میدهد و در این صورت، چه بخواهیم و چه نخواهیم، همسرمان فکر میکند که بر سر او منت میگذاریم و مهمتر اینکه یادآوری این کارهای به ظاهر سخت، آن هم به طور دائم باعث میشود که نسبت به همسرمان، احساس خشم کنیم و کم کم عشق و محبت در زندگی کمرنگ میشود و کنایهزدنها شروع شود و هر روز بیشتر از روز قبل، نیروی خود را به خاطر این مسائل بیارزش، از دست میدهیم و عادت میکنیم که هر روز، فهرست بلندبالایی را از کارهایی که انجام دادهایم، به رخ همسرمان بکشیم؛ کارهایی که وظیفه ماست و نشانه گذشت ماست. در این مواقع، - هر گاه احساس کردید نسبت به همسرتان خشمگین هستید - وقتی که احساس کردید کار نادرستی انجام داده یا حتی کاری را که میبایست انجام میدادید، انجام ندادهاید، لحظهای صبر کنید و آن عشقی را که بینتان هست، به یاد بیاورید؛ لبخندی بر لب بیاورید و عصبانیت را به مرور زمان و با تمرین، از فهرست عادتهایتان حذف کنید. در این صورت، تأثیر آن را در همسرتان خواهید دید. این کار، گامی بزرگ در جهت بهبود روابط خواهد بود و هر روز، علاقهتان به زندگی مشترک و شریک زندگیتان، بیشتر خواهد شد. توقع نداشته باشید همسرتان بینقص باشد وقتی به همسرتان میگویید «چرا این طور هستی»، یا «چرا خودت را عوض نمیکنی»، از او توقع دارید که چه جوابی به شما بدهد؟ خودتان را جای او بگذارید؛ اگر کسی از شما این سوءال را بپرسد، چه جوابی میدهید؟ اغلب ما فکر میکنیم که عملکردمان درست است و شاید ذاتاً نمیتوانیم خودمان را اصلاح کنیم. وقتی چنین سوءالی را از همسرتان میکنید، او تصور میکند که آن کسی نیست که شما میخواستید و در انتخابتان اشتباه کردید و این مسئلهای نیست که از ذهن کسی بیرون برود و نباید توقع بهبود روابط را بعد از زدن چنین حرفهایی داشت. بعضیها این سوءالات را از همسرشان نمیپرسند؛ بلکه اینها را به جای اینکه از همسرشان بپرسند، از خودشان میپرسند که این هم به مراتب بدتر است؛ زیرا در این صورت، خودمان فکر میکنیم که اگر او شخص دیگری بود، آن وقت من خوشبخت بودم و اوست که باید عوض شود و هیچ راه دیگری نیست. حال اگر فکر میکنید که جواب خوشبختی شما در کس دیگری است، کاملاً اشتباه میکنید؛ چون هیچ کسی را در دنیا نمیتوانید پیدا کنید که با تمام عقاید شما موافق باشد و این طبیعی است؛ پس با نظام طبیعت نجنگید؛ بلکه در کنار آن زندگی کنید و خودتان را با چیزی که هست، وفق دهید. شما میتوانید بار مسئولیتی را که از او توقع دارید، از دوشش بردارید و روابط را اصلاح کنید. در این صورت، با ایجاد صمیمیت، کم کم به چیزهایی که میخواستید، میرسید؛ به همسرتان وقت بدهید تا خواستههای شما را کشف کند و حتی اگر زحماتش برای برآورده کردن این خواستهها نتیجهای نداد، او را دوست بدارید و به وجودش افتخار کنید. عادتهای عجیب خود را بشناسید به نظر شما خندهدار نیست که کسی را با تمام وجود دوست داشته باشید، ولی به خاطر مسائل کوچکی، مثل ریختن خمیردندان روی سنگ دستشویی یا پرتاب کردن جورابها در اطراف خانه و یا نشستن ظرفهای آشپزخانه، محبتتان تبدیل به خشم شود؟ آیا اینکه شما جورابی را از گوشه خانه بردارید یا خمیردندان ریخته شده یا ظرفهای نشسته را بشویید، کار خیلی سختی است؟ اصلاً چرا فکر نمیکنید که شما هم عادتهای این چنینی دارید؟ بنابراین، بهتر است که اول عادتهای خودمان را کشف کنیم و اگر هم عادت بدی را در همسرمان کشف کردیم، مشکل او را مشکل خودمان بدانیم. بخششتان با جان و دل باشد آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا عذرخواهی مشکل است و هیچ میدانید که عذرخواهی در زندگی زناشویی، چقدر میتواند اختلافات بیهوده را از بین ببرد؟ علت اینکه بعضیها از عذرخواهی فرار میکنند، این است که میترسند طرف مقابلشان عکسالعملی نشان بدهد که موجب پشیمانیشان شود. بعضیها وقتی همسرشان از آنها عذرخواهی میکند، چنان قیافه حق به جانبی میگیرند که موجب دلشکستگی و آزردگی او میگردند. وقتی همسرمان از ما عذرخواهی میکند، باید خیلی موءدبانه و از ته دل، او را ببخشیم و کارهای ناپسندی مثل زیر لب حرف زدن، آه کشیدن یا کنایهزدن را کنار بگذاریم؛ حتی بحث را ادامه ندهیم و به این ترتیب، به دلخوریها، تلخیها و واکنشها پایان دهیم تا همسرمان تأثیر مثبت عذرخواهیاش را لمس کند. بنابراین، اگر همسرتان از شما عذرخواهی کرد، راه را برایش هموار کنید و با قلبی باز، او را ببخشید و با این کار، بخشش را به او هم یاد دهید. مشغلههایتان را از روابطتان جدا کنید کار، همیشه هست و هیچ وقت، تمامی ندارد. اگر شما برنامهریزی درستی نداشته باشید، در طول روز، برای کارهایتان وقت کم میآورید؛ اما برنامهریزی درست، آن است که در آن، برای خانه، خانواده و همسرتان هم وقت بگذارید. سعی کنید ساعاتی را در روز با همسرتان تنها باشید؛ با هم خلوت کنید و به خلوت همدیگر پا بگذارید. سعی کنید هیچ وقت کار و خستگی ناشی از کار را با خودتان به منزل نیاورید. وقتتان را تنگ و خودتان را خسته نشان ندهید. اگر به همسرمان بگوییم که سخت در حال تلاش هستیم؛ تنها نتیجهاش این است که همسرمان در آخر فهرست کارهایمان قرار میگیرد و گاهی هم فراموش میشود و برای بعضیها حتی ممکن است ناخودآگاه از این فهرست حذف شود! کارهای فراموش شده را خودتان انجام دهید همسر شما آدم آهنی نیست؛ بلکه مثل همه انسانهای معمولی، ممکن است خسته شود و یا کاری را فراموش کند. در این صورت، نباید او را سرزنش کنید. اینکه بگوییم «چرا برای دستشویی حوله نگذاشتی» یا «چرا ظرفها را نشستی»، ممکن است کار را به یاد او بیاورد؛ ولی آیا او همیشه یادش میرود که این کارها را انجام دهد؟ مسلماً نه. بعضیها اعتقاد دارند که باید نوع گفتارمان را درست کنیم؛ مثلاً میتوانیم چنین بگوییم: «حوله دستشویی کجاست» یا «قرار بود برای دستشویی حوله بگذاری» که البته روش خوبی است و باعث میشود تا طرف مقابلمان هم عکسالعمل خوبی نشان بدهد و در مقام دفاع از خودش بر نیاید؛ ولی یک روش بهتر هم وجود دارد و آن اینکه اگر واقعاً وقتش را داریم، خودمان این کار را انجام دهیم. چه ایرادی دارد که ما کاری را که همسرمان فراموش کرده، انجام دهیم. اشتباهات همسرتان را به دوش بگیرید؛ ولی نه با آزرده دلی؛ بلکه با اشتیاق. اگر ظرفهای ظرفشویی، شما را آزار میدهند، آنها را بشویید. شاید خیلیها بگویند که با این کار، دیگر همسرمان کارهایش را انجام نمیدهد؛ اما برعکس، اگر شما دست از سرزنش و نکوهش بردارید، با کمال تعجب میبینید که برخورد همسرتان بهتر میشود و شور و علاقه بیشتری برای انجام قسمتی از کارهایی که بر دوش دارد، از خودش نشان میدهد. با برطرف نمودن این مشکلات کوچک و پیش پا افتاده، شما میتوانید فکرتان را صرف جنبههای مهمتر روابطتان کنید و به ارتباطی صمیمی فکر کنید. شما میتوانید همدرد همسرتان باشید و عشق، محبت و شادی را به او هدیه کنید. -
بسیاری از بگومگوها و مشاجرات خانوادگی ناشی از درست صحبت نکردن و عدم توانایی در رساندن مفهوم و منظور افراد است. در این مقاله به بررسی 6 قانون ارتباطی اشاره خواهیم کرد : برای کاستن از این مشاجرات متخصصین آموزشهای مهارتهای ارتباطی، تدابیری برای برقراری ارتباط مناسب تدوین کردهاند که به خلاصهای از آنها اشاره میکنیم: قانون ارتباطی 1: به جای «تو و شما» جملات خود را با من شروع کنید. قانون ارتباطی 2: تا جایی که امکان دارد از کلمات «همیشه و هرگز» استفاده نکنید. مثل اینکه میگویید: «هیچوقت دست به سیاه و سفید نمیزنی» واژههای «هرگز و همیشه» بیش از اندازه قدرتمند هستند و بیآنکه لازم باشد طرف مقابل را خشمگین میسازند، از این گذشته بسیار ضعیف هستند، زیرا به راحتی میتوان در مقام تکذیب آن حرف زد، البته مردم وقتی از این کلمات استفاده میکنند، میخواهند بگویند از این موضوع به شدت ناراحت هستند و بیشتر قصد تاکید دارند و میخواهند مطمئن شوند که طرف مقابلشان متوجه موضوع شده است. ولی نمیدانند کسی که فقط دو سه بار اشتباهی را مرتکب شده است چقدر از این موضوع ناراحت میشود. قانون ارتباطی 3: رشته کلام همسرتان را پاره نکنید. در هنگام صحبت کردن بگذارید همسرتان حرفش را کاملا بزند. زمانیکه صحبتش را قطع میکنید وی را عصبانی میکنید و به او این احساس را میدهید که کسی به حرف شما گوش نمیکند و برای آن ارزشی قائل نیست. از آنجائیکه اجازه ندادهاید جملهاش تمام شود، ممکن است نتیجهگیری شتاب زده و غیر واقعی بکنید. ممکن است هر چقدر تلاش کنید نتوانید این رفتار خود را کنترل نمائید در این شرایط بهتر است بگویید «نوبت صحبت به من هم بده زیرا به نظر میرسد حرفهای غیر منصفانه میزنی ولی خواب ادامه بده» و یا اینکه بگویید :«میدانم نباید صحبت را قطع کنم ولی میخواهم بدانی غیر منصفانه قضاوت میکنی» در این شرایط گوینده به اندازه ی کافی اعتراض خود را بیان میکند و احساس خود را نیز مطرح میسازد و در موقعیتی قرار میگیرد که بتواند پایان سخن همسرش را بشنود. در عین حال اعتراض به اندازه ی کافی کوتاه است و طرف مقابل را عصبانی نمیکند و میتواند به حرف زدن ادامه دهد. قانون ارتباطی 4: حرف همسرتان را به زبان خود خلاصه کنید «دانیل بیوایل»، یکی از متخصصین مهارتهای ارتباطی میگوید وقتی همسرتان سعی دارد احساسش را با شما در میان بگذارد سعی کنید سخن او را با عبارات خود خلاصه کنید تا بدانید منظور او را فهمیدهاید و بعد از او سوال کنید آیا درست میگویم. در این شرایط هر دو به حرفهای یکدیگر گوش فرا میدهند. قانون خلاصه کردن مبتنی بر یک فراست مهم است و تلاشی است تا طرفین ازدواج وقتی حرفهای یکدیگر را خلاصه نمیکنند آن را بفهمند. سعی کنیم از این قانون سود ببریم و بپذیریم که گوش دادن به حرفهای همسر از اهمیت ویژهای برخوردار است. قانون ارتباطی 5: از ذهن خوانی پرهیز کنید. ذهن خوانی یکی از خطاهای ارتباطی است، یعنی شما برداشتهای خود را به دیگران نسبت میدهید، تصور میکنید مردم چگونه فکر میکنند، چه احساسی دارند و چه میخواهند بکنند. ذهن خوانی میتواند کاملا تحریک کننده و خشم برانگیز باشد عباراتی از قبیل: «تو میخواستی مرا مجازات کنی» «تو دوستان مرا نمیپسندی» «تو از مسئولیت فرار میکنی» میخواستی کاری بکنی که من احساس گناه بکنم» عباراتی از این قبیل میتواند مانع گفتگوی منطقی شود. اشخاص دوست ندارند که دیگران درباره ی احساسات و علائق آنها به حدس و گمان متوسل شوند، به خصوص حدس اشتباه آنها را به شدت ناراحت میکند و این اتفاقی است که اغلب روی میدهد. ذهن خوانی ممکن است یک بیان ناقص باشد که از آن برای پی بردن به همه ی مطالب استفاده کنید. توجه داشته باشید که گاه «ذهن خوانی» مبین ترس شماست که به شکل اظهارنظر درباره ی احساسات و انگیزههای دیگران متجلی میشود.
-
احترام یکی از مهمترین ویژگیها و خصوصیات اخلاقی است اما بااینحال تعریف آن دشوار است. میتوان آن را خیلی ساده اینطور تعریف کرد: درک این واقعیت که فردی دارای ارزش است. مهم نیست که آن فرد ثروتمند باشد یا فقیر، توانا باشد یا ناتوان، همه قابل احترام هستند. ازاینرو خیلی مهم است که بدانیم چطور احترام دیگران را نگه داریم و چطور با رفتارهای غیرمحترمانه برخورد کنیم. احترام --- لازم نیست برای اینکه به کسی احترام بگذاریم، او را دوست داشته باشیم. درمورد دیگران هم همینطور است؛ آنها به شما احترام میگذارند اما ممکن است دوستتان نداشته باشند. شناسایی محدودیتها --- همچنین باید بدانید که دیگران چطور میتوانند با شما کنار بیایند. اما اول باید از خودتان مطمئن شوید چون اگر از محدودیتهای خود آگاه نباشید، نمیتوانید درمورد آن به دیگران بگویید. باید به وضوح بدانید که رفتارهای بیادبانه و سوءاستفادهگرایانه را تحمل نمیکنید، اما بیاحترامی بدون داشتن هیچگونه دلیل مشخص اصلاً علامت خوبی نیست. حتی اگر کسی با شما رفتار بی ادبانه ای کرد میتوانید بدون اینکه به او بی احترامی کنید، موضوع را حل کنید. پشتیبانی --- اگر تصور کردید که نمیتوانید رفتارهای غیر محترمانه و بیادبانه خودتان را کنترل کنید، میتوانید روی حمایت خانواده و دوستانتان هم حساب کنید. حتی میتوانید به آنها اجازه دهید در این زمینه به شما امر و نهی کنند. حمایت دوستان و خانواده برای حل این مشکل بسیار مفید خواهد بود. کنترل خود --- سر هر چیز عصبانی نشوید و از کوره در نروید. درعوض، محدوده هایتان را تعیین کنید و از رفتوآمد با کسانیکه به محدوده شما احترام نمیگذارند خودداری کنید. عهدها --- یادتان باشد، قول و وعده باید انجام شود. هیچوقت تعهداتتان و قولهایی که دادهاید را زیر پا نگذارید. اگر یاد بگیرید همیشه به عهدتان وفا کنید، اتوماتیکوار یاد میگیرید که با محبت و احترام رفتار کنید. مشاجره --- سعی کنید با هیچکس مشاجره نکنید. درعوض، سعی کنید مشکلاتتان با اهل خانواده یا دوستان را حل کنید. وقتی عصبانی میشوید، قبل از اینکه عملی انجام دهید، تا 10 بشمارید و می بینید که آرامتر خواهید شد. حفظ ادب --- برای اینکه دیگران به شما احترام بگذارند باید به آنها احترام بگذارید. با همه مودبانه رفتار کنید. همیشه مراقب رفتارهایتان باشید، مخصوصاً اگر قصد دارید که رفتارهای غیرمحترمانهتان را ترک کنید. جواب پس دادن --- جواب پس دادن به حرف دیگران مخصوصاً افراد سالخورده بدترین شکل بیاحترامی است. هیچوقت به کسی جواب پس ندهید، چشمانتان را گرد نکنید و حسابی مراقب زبان بدنتان باشید. اگر این احساسات را کنترل کنید، خیلی زود بهتر خواهید شد. گفتگو --- گفتگو رمز بسیاری از مشکلات بزرگ دنیاست. وقتی چیزی یا کسی اذیتتان میکند، درموردش حرف بزنید. این باعث میشود بتوانید مشکلات را حل کنید. هیچوقت حرفهایتان را در دلتان نگه ندارید چون ممکن است یکدفعه منفجر شوند. همچنین اگر کسی برای حرف زدن در دسترستان نبود، میتوانید حرفها و احساساتتان را در یک دفترچه یادداشت کنید.
-
" تربیت " بسیار مهم است ولی" اصالت " مهم تر ! منظور از «اصالت خانوادگی» جامعیت در چند چیز است: الف) حلالزادگی و نجابت، ب ) پارسایی و تقوا، ج ) افکار و اعتقادات صحیح، د ) صلاحیت در اخلاق و صفات انسانی و حالات شایسته روانی. اين موضوعي ست كه در بيشتر مراسم خواستگاري مد نظر طرفين قرار ميگيره ! از لحاظ شما اصالت خانوادگي به چه چيزهايي بستگي داره ؟
-
لطفا" همه ی کاربران تالار معماری مطالعه کنند
Mahnaz.D پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در دفتر مدیریت معماری
سلام به همه ی دوستای خوبم در تالار معماری چند موردی هست که لازم می دونم متذکر بشم: 1- لطفا" تاپیک های مربوط رو در بخش های مربوط به خودش بزنید . برای مثال تاپیک دکوراسیون نشیمن رو در بخش دکوراسیون بزارید نه در صفحه ی اصلی. 2- لطفا" برچسب های تاپیک هایی رو که ایجاد می کنید بزنید. 3- دوستانی که دائما" در حال ایراد گرفتن از تالار معماری هستن و می گن در این تالار تولید علمی وجود نداره و همش کپی پیست هست. خوشحال می شیم خودشون آستین بالا بزنن و تولید علم کنن و حد اقل یک پروژه ی کامل رو قدم به قدم یاد بدن و مسئولیت رفع اشکال اون تاپیک رو هم بر عهده بگیرن. 4- خواهشا" اگر پیشنهاد یا انتقادی دارید همین جا مطرح کنید و پیگیرش باشید نه این که در تاپیک های دیگه به در بزنید که دیوار بشنوه! 5- ما هم مثل خودتون دانشجو هستیم...درس و پروژه داریم و.... پس لطفا" انتظار حضور 24 ساعته رو نداشته باشید. شاد باشید به عمل کار براید، به سخن گفتن نیست! -
نقد و بررسی رتبتون چند شد؟(آزمون سراسری 89)
mim-shimi پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات فارسی مهندسی شیمی
سلام به همه دوستان کنکوری و خسته نباشید خدمتشون چطور بود رتبتون؟ راضی بودین؟ چه رشته ای دوس دارین؟- 10 پاسخ
-
- 8
-
- کنکور سراسری
- گفتگو
- (و 5 مورد دیگر)
-
گفتگو با مصطفی اسدالهی گفتگوی اختصاصی "رسم" : گفتگوی این هفته به گونهشناسی پوستر میپردازد. استاد مصطفی اسدالهی درباره تعاریف و برخی گونههای پوستر ، نظرات خاصی دارد که در پی میآید. توضیح اینکه این گفتگو ، بخشی از گفتگویی است که در سومین کتاب سال گرافیک دانشجویی (پوستر) منتشر شده است. تعریف شما از پوستر چیست؟ پوستر یک رسانه و ابزار برای اطلاعرسانی است. طبق تعریفی که در دیکشنریها آمده ، پوستر یک صفحهایست که بر روی دیوار نصب میشود ، ماموریتی برای اطلاعرسانی دارد ، آگاهی میدهد و مطلبی را میرساند. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم نیازهای اجتماعی و فرهنگی ایجاب میکرد که یک چنین ابزاری بوجود بیاید. در نتیجه میتوانیم بگوییم پوستر ، بدنبال رفع نیازهای جامعه به مدد کار تبادل اطلاعات در سطح جامعه آمد. اگر تاریخ را نگاه کنیم ، میبینیم که درفاصله جنگ اول و دوم جهانی ، نقش پوستر در تبلیغات جنگ خیلی شاخص و قابل تامل است. در آلمان ، در تبلیغات سیاسی که منجر به روی کار َآمدن نازیها شد ، نقش پوستر انکار کردنی نیست. زمان جنگ هم غیر از رسانههای دیگر مثل رادیو ، پوستر در تهیج و تشویق مردم نقش مهمی داشت و اطلاعرسانی خیلی موثری در مسائل مربوط به جنگ داشت. در کتابهای تاریخ پوستر هم میبینید که این رسانه در زمان جنگ چه ابزار قدرتمندی بوده است. بعد از جنگ هم نقش پوستر در بخشهای سازندگی و اقتصادی و . . . دیده میشود و میبینیم که در تبلیغات تجاری و فرهنگی جایگاه مشخصی پیدا میکند. پوستر خبر میدهد ، آگاه میکند ، کالا را میفروشد ، مردم را به شرکت در مسائل اجتماعی ترغیب میکند و مطالب دیگر. تعریفی که از پوستر ارائه میکنید مربوط به زمانی است که رسانه پوستر ، رقبایی مثل تلویزیون ، اینترنت و . . . را نداشت. فکر نمیکنید دامنه فعالیتهای پوستر کم شده باشد؟ درست است که الان با آمدن رسانههای جدید ، محدوده فعالیت پوستر کمتر شده ، اما اگر تخصصیتر به قضیه نگاه کنیم ، میبینیم که جایگاه پوستر خاصتر شده است ، نه اینکه بگوییم کاملا محدود شده است. یعنی یک جایگاهی دارد که رسانههای دیگری با آن شرایط نمیتوانند این کار را انجام بدهند. بنابراین پوستر یکی از حلقههای بهم پیوسته رسانههاست. این حلقهها تعدادشان اضافه شده ، برای اینکه گردش اطلاعات با سهولت انجام شود. بنابراین میتوانیم با تعاریف خاص جایگاه پوستر را دریک برنامهریزی کلان مشخص کنیم. من اعتقاد ندارم محدود شده بلکه جایش کمی تنگ شده است. اما توانسته زبان خودش را رساتر کند و کیفیت بیان تصویریش را کاملا متفاوت کند ، آنهم در جایی که رسانههای دیگر نمیتوانند حضور داشته باشند. منظورتان اینست که الان لاین (line) خودش را پیدا کرده است؟ بله ، لاین خودش را پیدا کرده و جایگاه خاص خودش را دارد. به نظر من نه تنها ارزش و اعتبار خودش را حفظ کرده ، بلکه اهمیتش هم بیشتر شده است. به این دلیل که حالا باید با دقت بیشتری طراحی شود. در رسانههای دیگر یک خلایی وجود دارد که پوستر میتواند آن را پر کند. در این میان جایگاه پوسترهای فرهنگی کجاست؟ وقتی صحبت مسائل فرهنگی میشود ، مسلما عناصری که در تشکیل پوستر ، هم نوشتاری و هم تصویری ، مشارکت دارند ابزاری هستند برای ارسال پیام ، که این البته با یک پوستر تجاری متفاوت خواهد بود. ظرف یکی است ، اما آنچه که در داخل این ظرف میریزیم ، تفاوت را ایجاد خواهد کرد. این بستگی به موضوع دارد و موضوع تعیین میکند که چه لحنی باید داشته باشیم ، شرایط رنگی چگونه است و . . . من فکر میکنم در پوستر فرهنگی بیشتر درگیر عمق میشویم و این عمق ، نقش اساسی در ارکان یک پوستر فرهنگی به عهده دارد و پیدا کردن عمق ، کار را مشکلتر خواهد کرد. بنابراین به نظر من تفاوت در محتواست که شرایطش را هم باید با ابزار خاص خودش به کار ببریم. عمق معنا و مفهوم یا تصویر و فرم؟ منظور من عمق معناست. البته نمیتوانیم بگوییم که در پیامهای تجاری نیاز به عمق معنا نداریم ، اما در بخش فرهنگی به هر حال درگیر موضوعاتی میشویم که ناچاریم عمقیتر فکر کنیم. فرض کنید پوستر تاتر ، طراحیاش پیچیدهتر است از یک پوستری که برای یک کالای تجاری طراحی میکنید. آنجا مجبورید که مطالعه دقیقتر و عمیقتری راجع به مسائل انجام دهید و در بخش تجاری ، نوع مطالب عوض میشود و شرایطش به گونهای دیگر است که من فکر میکنم در بخش فرهنگی مشکلتر است. یعنی در پوستر فرهنگی ارتباط با مخاطب دیرتر برقرار میشود ، چرا که مخاطب باید به آن عمق برسد؟ بله ، ممکن است که در پوستر با زبان استعاره صحبت کنیم ، یا با ابهام و اشاره صحبت کنیم. برای اینکه میخواهیم به ابعاد دیگری در معنا برسیم. پوسترهای تبلیغاتی چطور؟ من نمیخواهم اینها را مقابل هم بگذارم و یکی را ارزشی بدهم که دیگری ارزش کمتری دارد. پوستر تبلیغاتی میتواند در جامعه موقعیت مناسب و ممتازی برای طراح به وجود بیاورد. چرا که گستره مخاطبانش در جامعه خیلی بیشتر است. یعنی در یک پوستر تبلیغاتی با تعداد زیادی مخاطب سر و کار داریم و ارتباط پیدا میکنیم. این فرصت مناسبی است که بتوانیم فرهنگسازی کنیم. به اصطلاح ارتقا سواد بصری جامعه را که برای طراحان گرافیک یک تعهد محسوب میشود ، در بخش کارهای تبلیغاتی بهتر میشود عمل کرد. چون در کارهای فرهنگی ممکن است مخاطبان خاص داشته باشیم ، اما یک پوستر تبلیغاتی مصرف روزانه دارد. هزاران نفر که با آن سر و کار پیدا میکنند. این چیزی است که کمتر به آن پرداختهایم. برای اینکه سفارشدهندههای ما در بخشهای بزرگ اقتصادی ، برایش اهمیت قائل نیست و به عواقبش واقف نیست. کمتر میدانند که در این موقعیت چقدر میتوانند فرهنگساز باشند. بنابراین بخش تبلیغات از لحاظ فرهنگسازی بااهمیت است، یعنی یک پوستر تبلیغاتی به شرطی که درست کار شده باشد میتواند اثر فرهنگی مناسبی داشته باشد. جایگاه پوسترهای اجتماعی ، به لحاظ حیطه مخاطبان چگونه است؟ اگر رویدادهای اجتماعی مثل انتخابات را در نظر بگیرید ، میبینید که در بعد از انقلاب ، نمود خیلی بارزی در فعالیتهای اجتماعی داشته است ، اما متأسفانه در طراحی پوسترهای انتخاباتیمان موفق نشدهایم از این موقعیت ممتاز خوب استفاده کنیم. این رویدادهای اجتماعی فرصت مناسبی است که مسائلی را به مخاطبان گسترده انتقال دهیم. این فقط معرفی یک نفر به یک گروه کثیر نیست ، بلکه حتی انتخاب یک فونت مناسب در این پوسترها هم میتواند از لحاظ جنبه آموزشی ، برای همه مخاطبان موثر باشد. ویژگی خاص بومی و منطقهای که در آن هستیم ، نمود داشته باشد ، کمک کند و آموزش دهد. پوسترهای اجتماعی پوسترهایی هستند که برد زیادی دارند ، ابزار مناسبی است و میبینیم که در مقاطع و شرایط خاص ، اثرات فراوانی به عنوان یک رسانه داشته است. تجربه ثابت کرده اگر در این موارد کار را به کاردان بسپاریم ، موفقیت آن پوستر صدچندان خواهد شد. برخی معتقدند پوسترهای اجتماعی ، بیشتر احساسی عمل میکنند تا علمی و منطقی. بطور مثال حادثه بم ، تحریک و تشویق عواطف انسانی ، موثرتر از بیان دلایل علمی بود. نظر شما چیست؟ ببینید در امدادرسانی یک فاجعهای مثل بم ، میتوانستیم پوسترهایی داشته باشیم تا بجای اینکه احساساتی عمل کنند ، واقعیتی را بگوید که مخاطب را تکان بدهند. پوسترهای اجتماعی هم اگر با بیان قوی ، درست و منطقی توأم باشند میتوانند اثرات شگرفی داشته باشند. فراموش نکنیم شکستی که امریکاییها در ویتنام خوردند ، از طریق تصاویری بود که دنیا را تکان داد. از عکسهایی که عکاسان آزاد از جنگ ویتنام گرفتند. یک کار اجتماعی بود. این عکسها نقش مهمی در شکست امریکا در ویتنام داشت. در آن واقعه تصویر به مدد واقعیتها آمد تا چهره جنگ ویتنام را به مردم نشان بدهد. چون رسانهها خبرهایی را منتشر میکردند که از ***** قدرتها رد میشد ، اما عکاسان آزاد واقعیتها را با عکسهایشان منتشر کردند. بنابراین آنجا احساساتی عمل نکردند و توانستند جامعه جهانی را تکان بدهند که جنگ و تجاوز کار صحیحی نیست. در آن زمان یادم هست تصاویری که منتشر شد خیلی مؤثر بود در آگاه کردن جامعه جهانی از واقعیتها. شما از کدام منظر پوسترهای سینمایی را ارزیابی میکنید؟ نگاه آرتیستی که بوسیله یان لنیکا و همنسلانش در لهستان باب شد ، یا دیدگاهی که معتقد است پوستر باید گیشه سینما را پرکند؟ در مورد پوسترهای سینمایی ، با دیدگاههای مختلفی مواجهیم. دیدگاه کارگردان ، تهیهکننده و دیدگاه طراح گرافیک. هر کدام با هدف خاصی که در پیش دارند به این موضوع نگاه کردند. این که شما یان لنیکا را مثال زدید ، برای اینکه آنها دیدگاه فرهنگی خاصی را در یک موقعیت زمانی ، در کشورشان حاکم کردند. پوسترهای سینماییشان هم نتیجه آن دیدگاه خاص بود. در لهستان برای تولیدات سینمایی که وارد کشورشان میشد ، قانونی را وضع کردند ، آن هم اینکه مواد تبلیغاتیاش را خودشان طراحی کنند که این منجر شد به تولید کارهای خوب. به همین خاطر هر فیلمی که از آمریکا میآمد ، یک طراح لهستانی برایش پوستر طراحی میکرد. حتی فیلمهای سطحی. البته یک تهیهکننده خوب همیشه به طراحان موفق و مطرح اجازه فعالیت میدهد. مثلا کسی مثل سائول باس که تیتراژ کار میکند به دعوت یک تهیهکننده میآید و بعد یک مرتبه تیتراژ را دگرگون میکند و از یک شناسنامه خیلی ساده به یک بخش جدانشدنی از فیلم تبدیل میشود. حتی کارش در موفقیت یک فیلم سهیم شود. اما در سرجمع قضیه ، به نظر من پوستر سینمایی باید بتواند حق مطلب را ادا کند. از لحاظ اینکه درست و صحیح به بینندهاش آگاهی بدهد. یعنی از پوستر و تیتراژ بتوان فضای فیلم را حدس زد؟ بله ، همینطور است. اما الان میبینیم که اکثرا با استفاده از عکس یک هنر پیشه میخواهند توجهها را به طرف فیلم جلب کنند. اینها به فیلم ضربه میزند و اعتماد را از بین میبرد. پوستر سینمایی موقعیت خوبی است تا طراح بتواند محتوای فیلم را با بیان بسیار ساده و رسا به بیننده منتقل کند.