جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'نوجوان'.
4 نتیجه پیدا شد
-
[TABLE=width: 100%, align: center] [TR] [TD][TABLE=width: 100%, align: center] [TR] [TD]تاريخ و ساعت : ۳۰ مهر ۱۳۹۰ - ۲۳:۲۱[/TD] [TD=align: left]کد خبر : 31907[/TD] [/TR] [/TABLE] [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 100%, align: center] نويسنده:سارا آقاجري منبع:روزنامه کیهان مسئله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندي، از اساسي ترين عوامل در رشد مطلوب شخصيت كودكان و نوجوانان است. برخورداري از اراده و اعتماد به نفس قوي، قدرت تصميم گيري و ابتكار، خلاقيت و نوآوري، سلامت فكر و بهداشت رواني، رابطه مستقيمي با ميزان و چگونگي عزت نفس و احساس خود ارزشمندي، فرد دارد. امروزه در اصلاح و درمان بسياري از اختلالات شخصيتي و رفتاري كودكان و نوجوانان نظير كمرويي و گوشه گيري، لجبازي و پرخاشگري، تنبلي و كندروي به عنوان اولين يا مهمترين گام به ارزيابي و پرورش احساس عزت نفس، تقويت اعتماد به نفس و مهارتهاي فردي و اجتماعي آنان مي پردازند. براي اينكه كودكان و نوجوانان بتوانند از حداكثر ظرفيت ذهني و توانمندي هاي بالقوه خود بهره مند شوند مي بايست از نگرشي مثبت نسبت به خود و محيط اطراف و انگيزه اي غني براي تلاش برخوردار شوند. بدون ترديد نوجواناني كه داراي احساس خود ارزشمندي و عزت نفس قابل توجهي هستند نسبت به همسالان خود در شرايط مشابه، پيشرفت تحصيلي و كارآمدي بيشتري از خود نشان مي دهند و نيز از ويژگي هاي صاحبان تفكر واگرا و افراد خلاق، داشتن اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندي بسيار بالاست لذا پرورش احساس عزت نفس در كودكان و نوجوانان از مهمترين وظايف خانواده و دست اندركاران تعليم و تربيت است كه دراين ارتباط بيشترين نقش بر عهده الگوي رفتار است. تعريف عزت نفس: عزت نفس از (خودپنداره) متفاوت است. خود پنداره عبارت است از مجموعه ويژگي هايي كه فرد ممكن است براي توصيف خويش به كاربرد مثلا خود را دوست حسين، علاقمند به داستان هاي علمي، فوتباليست خوب يا... بداند كه اينها محتواي خود پنداره را تشكيل مي دهند و اما عزت نفس عبارت از ارزشي است كه اطلاعات درون خود پنداره، براي فرد دارد و از اعتقادات فرد و برخورد تمام صفات و ويژگي هايي كه در او هست ناشي مي شود. اگر نزد يك كودك دانش آموز ممتاز بودن ارزش زيادي داشته باشد ولي خودش دانش آموز متوسط يا ضعيف باشد، وي از پايين بودن عزت نفس خود رنج مي برد با اين وجود ممكن است توانايي بدني و محبوبيت همين كودك در ميان همسالانش بيشتر از توانايي تحصيلي اش باشد. حال اگر در هر دو زمينه ممتاز باشد عزت نفسش بالا خواهد بود. پس عزت نفس هر فرد براساس تركيبي از اطلاعات عيني در مورد خودش و ارزشهاي ذهني كه براي آن اطلاعات قائل است بنا نهاده مي شود. انسان اگر در زندگي هيچ چيز نداشته باشد اما داراي عزت نفس باشد همه چيز بدست خواهد آورد وبرعكس اين گفته نيز صادق است اما اين عزت نفس چگونه بوجود مي آيد. استوار (1979) فرمولي براي عزت نفس تهيه نموده است: نوزاد پس از تولد بطور فزاينده اي از وابستگي و ناتواني خود و نياز به بزرگسالان آگاه مي شود. اگر نوزاد در خانواده اي متولد شده باشد كه آن خانواده پذيرنده وي باشد و او را مورد محبت نوازش و علاقه قرار دهند به تدريج در طي رشد و تكامل خود احساس ارزشمندي مي كند و والدين را به عنوان موضوعهاي خوب، دروني مي سازد. بر اثر تكرار تائيد و تصديق هاي بيروني، حس ارزشمندي در خود، دروني مي شود حال اگر اين نوزاد در خانواده اي به دنيا آمده باشد كه مورد پذيرش و نوازش قرار نگيرد از همان ابتدا دچار احساس فقدان ارزشمندي مي گردد و اين نقيصه طي فرآيند رشد رواني به گونه هاي مختلف بر رفتار فرد تأثير مي گذارد. در پي مطالعاتي كه توسط (اليسون) انجام شد مشخص گرديده كه از دست دادن حس كنترل و ايجاد نارضايتي فردي يكي از جنبه هاي مشخص عزت نفس پايين بوده است. در بررسي هايي كه بر روي افراد داراي عزت نفس پايين صورت گرفته علائمي چون: شكايات جسماني، افسردگي و اضطراب، كاهش سلامتي عمومي بدن، بي تفاوتي و احساس تنهايي، تمايل به استناد شكست خود به ديگران، عدم رضايت شغلي و كاهش عملكرد، عدم موفقيت آموزشي گزارش شده است همچنين افرادي كه داراي عزت نفس مي باشند از ويژگيهاي ذيل برخوردارند: ¤ مستقل عمل مي كند : در مورد مسايلي كه چون استفاده از وقت، پول، حرفه، لباس و مانند اين ها دست به انتخاب و تصميم گيري ميزند. ¤ مسئوليت پذير است : سريع و بااطمينان عمل مي كند. مسئوليت كارهاي روزمره خود نظير شستن البسه و نظافت خانه و كارهاي شخصي را خود انجام ميدهد. ¤ به پيشرفت هايش افتخار مي كند : هنگامي كه از پيشرفت هايش سخن به ميان مي آيد با مسرت تصديق مي كند و حتي به سبب آنها گاه از خود تعريف مي كند. ¤ به چالش هاي جديد مشتاقانه روي مي آورد : مشاغل ناآشنا و آموزشهاي جديد توجهش را جلب مي كند و او با اطمينان، خود را درگير آنها مي كند. ¤ دامنه وسيعي از هيجانات و احساسات را نشان مي دهد : مي تواند راحت قهقهه بزند، فرياد بكشد، به گونه اي ارتجالي محبتش را بروز دهد و به طور كلي هيجانهاي مختلفي را ابراز مي كند. ¤ ناكامي را به خوبي تحمل مي كند : هنگام رويارويي با ناكامي مي تواند واكنش هاي گوناگوني نظير شكيبايي، خنديدن به خود، حرف زدن و غيره از خود نشان دهد و قادر است از آنچه موجب ناكامي اش است سخن گويد. ¤ احساس مي كند مي تواند ديگران را تحت تأثير قرار دهد. از نفوذي كه بر افراد خانواده، دوستان و حتي معلمان و... دارد مطمئن است. ¤ عزت نفس پسران و دختران نوجوان : بطور كلي ميزان عزت نفس در طول دوران نوجواني به همراه سن افزايش مي يابد البته بين دختر و پسر، از نظر تحول عزت نفس تفاوتهايي وجود دارد. براساس يكي از جديدترين تحقيقات كه بر روي 3000 نوجوان انجام گرفته است دختران نوجوان در مقايسه با پسران نوجوان، عزت نفس ضعيف تر و انتظارات زندگي پايين تري دارند و از نظر اعتماد به نفس و اعتماد به تواناييهاي خود نيز در سطح پايين تري قرار دارند. در دبستان اكثر دختران اعتماد به نفس دارند ،خود را تاييد مي كنند و درباره هويت خود ديدي مثبت نشان مي دهند. اما در آغاز نوجواني كمتر از يك سوم آنها اين ادراك را حفظ مي كنند. البته در مورد عزت نفس پسران نيز افت ديده مي شود اما نسبت هاي آنان متفاوت است. مثلا 67 درصد پسران دبستاني اظهار مي دارند كه از آنچه هستند راضي اند درحالي كه در سطح دبيرستان، 46درصد پسران اين پاسخ را مي دهند. درمورد دختران اين نسبت به ترتيب 60و 29درصد به نظر مي رسد كه البته به تدريج كه كودكان به سوي نوجواني ميروند ممكن است دريابيم كه پذيرش اجتماعي توسط همسالان بطور فزاينده اي نقش مهمي در شكل گيري عزت نفس كلي نوجوانان دارد. راههاي ايجاد اعتماد به نفس در دانش آموزان 1- تا جائي كه امكان دارد به دانش آموزانتان فرصت انتخاب بدهيد. 2- رفتار محترمانه اي با دانش آموزان خود داشته باشيد او را جدي بگيريد با او به مانند يك كودك رفتار نكنيد. 3- بزرگ شدن او را مورد تمجيد و تعريف قرار دهيد. 4- آزادي هاي لازم را بدون سرزنش در اختيارش بگذاريد (درحد متعادل و متعارف) 5- افكار و احساسات او را به رسميت بشناسيد. ¤ نكات قابل توجه جهت تقويت اعتماد به نفس و عزت به نفس نوجوانان : 1- توجه معلمان به ويژگي هاي رشد در دوران بلوغ و ابعاد مختلف تغييرات روحي و جسمي نوجوانان در اين مرحله. 2- آشنايي و شناخت كامل نيازهاي اين مرحله از سن از جمله نياز به سازگاري با تغييرات بدني و نياز به رهايي از وابستگي و قيدهاي كودكانه، نياز به بدست آوردن استقلال، نياز به معاشرت و دوستي، نياز به مهرورزي و مهرطلبي، نياز به خودنمايي ومهم جلوه كردن، نياز به مقبوليت و ستايش. 3- ارضاء درست برخي از نيازهاي عاطفي از قبيل نياز به محبت، مقبوليت و مهم شدن. 4- آموختن روش صحيح ارضاء برخي از نيازها به نوجوان. 5- تصميم و القاي اين فكر كه نوجوان بايد سطح توقعات خود را به اندازه امكاناتش محدود كند. 6- هدايت نوجوان در جهت يافتن راه صحيح براي برآوردن نيازها و تعيين حدود براي توقعاتش 7- ابراز محبت و دوستي با نوجوان در تمام اوقات به ويژه در هنگام بروز رفتارهاي متناقض و گرايش هاي متضاد وي. 8- استفاده از نظرات و راهنمايي مشاوران متخصص در رابطه با مشكلات مختلف نوجوان. «با يكي يا دو كس مشاوره كن در اموري كه پر خطر بيني كز يك آئينه پيش رو نگري وز دو آينه پشت سر بيني» (سعدي) 9- گوش دادن با علاقه به سخنان نوجوان و پرهيز از مسخره كردن آنها و توجه به روياهاي آينده او. 10- تقويت نيروي ايمان و استفاده از اين نياز نوجوان جهت جلوگيري از لغزش و كجروي و كاهش اضطراب و تقويت اتكا به نفس توسط راهنمايي وي و الگو بودن براي نوجوان. 11- استفاده از نقش گروه همسالان در كلاس و انجام فعاليت پرورشي مختلف و هدفدار جهت استفاده از تمايلات نوجوان در ارضاء نيازهاي مختلف آنها. 12- آموزش مهارت هاي اجتماعي نظير آداب معاشرت، روش صحيح غذاخوردن، نشستن و نظاير آن كه مي تواند در اجتماعي شدن آنها مؤثر باشد. 13- توجه جدي به نقش ورزش همراه با شور و نشاط براي تخليه انرژي نوجوان. 14- دور نگهداشتن نوجوان از دوستان ناباب و ماجراجو. 15- توجه به اين مطلب كه علت عيبجويي و خرده گيري فراوان نوجوان به اين دليل است كه به اين وسيله حس داوري و نيروي ارزشيابي و تشخيص خود را تقويت مي كند و اين رفتار به منزله تمريني است براي رشد و تكامل او. 16- نوجواني سن رشد و انعطاف است. هر لحظه امكان تجديد ارتباط با نوجوان وجود دارد. 17- شرايط اجتماعي نسبت به شرايط نسل قبل تغيير كرده و دگرگوني هاي فراواني در روش تربيتي به وجود آمده است. 18- هرگونه كجروي يا ناسازگاري نوجوان را عمل بر بزهكاري او ندانيد و رفتار تند و خشن درنظر نگيريد. 19- هرگز به نوجوان القاب تمسخرآميز و حقارت آميز ندهيد چراكه تأثيرات سوء دارد. 20- هرگز به او برچسب نزنيد. (سرانجام براي آنكه كودكي با عزت نفس بالا پرورش دهيم بايد خود داراي عزت نفس شايان توجهي باشيم.)[/TD] [/TR] [/TABLE] منبع
-
- مقالات پرورشی
- مقالات آموزشی
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
به جای این همه ایراد گرفتن با نوجوانتان حرف بزنید ، نه نصیحت !
afa پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در کودکان و نوجوانان
در جامعه امروزی، والدین به دلیل مشغله کاری و فکری فرصتی را برای صحبتکردن با نوجوانان و جوانان خود در نظر نمیگیرند و این خود باعث دوری فرزندان از خانواده میشود. بسیار دیده شده است که نوجوانان و جوانان از خانواده و والدین خود دوری کرده و سعی میکنند با دوستان خود گفتوگو کرده و از آنها کمک بگیرند.«علیاصغر اصغرنژاد، دکترای روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی» در این باره میگوید: در ابتدا باید در مورد خصوصیات و شخصیت یک پسر و یا دختر نوجوان بحث کرد. معمولا زمانیکه دختر و یا پسر در سن نوجوانی قرار میگیرد، در آنها تغییرات جسمی و عاطفی ایجاد شده و آنها از این تغییر احساس شرم و حیا و حتی ناامنی میکنند. آنها با خود فکر میکنند که مانند بزرگترها و یا پدر و مادرخود، قدرت بیان نداشته و نمیتوانند با خانواده خود ارتباط برقرار کنند و ترجیح میدهند سکوت کنند. در نتیجه زمانیکه نوجوانی نتواند با خانواده ارتباط برقرار کند، پس نمیتواند نیازهایش را ابراز کند. البته باید والدین بدانند که نوجوانان و جوانان در بعضی از مسایل خصوصی مانند بلوغ، کنجکاویهای جنسی و یا رابطه با جنس مخالف به دلیل شرم و حیا نمیتوانند با والدین خود درمیان بگذارند و در این موارد با دوستان و یا از طریق اینترنت به جواب سوالهای خود میرسند و نباید در این شرایط اصرار کرد. 8راهکار برای ارتباط والدین با فرزندان خود 1- صبور باشید و به حرف های فرزندان گوش کنید بسیاری از والدین زمانیکه فرزندشان با آنها شروع به صحبت کردن میکند، سریع عصبانی شده و یا اصلا حرفهای نوجوان را گوش نمیکنند و به آنها فرصت حرف زدن نمیدهند. زمانی که نوجوان در حال درد و دل کردن و یا یک رویداد مهمی که برای او اتفاق افتاده است، صحبت میکنند، والدین خود را با کارهای دیگر مشغول میکنند، این عمل باعث میشود که به فرزندان خود بیاحترامی کرده و آنها از ادامه صحبت پشیمان شوند. 2- نصیحت نکنید معمولا جوانان از نصحیت کردن و تحمیل کردن نظرات والدین متنفرند. 3- به او مسوولیت دهید بعضی از پدر و مادرها معمولا علاقهای به اینکه به فرزندان خود مسوولیت بدهند را ندارند و حتی نمیگذارند فرزندان آنها از مشکلات خانوادگی آگاه باشند. البته این روش بسیار اشتباه است. زیرا در این مواقع فرزندانی پرورش میدهند که اصلا زیر بار مسوولیت نرفته و در آینده به مشکل بر میخورند. 4-زود قضاوت نکنید زمانی که فرزندان با والدین و خانواده خود شروع به صحبتکردن میکنند، سریع موضع گیری کرده و پیش داوری میکنند، مثلا جوانی در مورد صحنه دعوا صحبت میکند، به صراحت میگویند:«مقصر تو بودی» این قضاوت نادرست باعث میشود که فرزند آنها دیگر برای صحبتکردن به سراغ آنها نرود. 5- برای صحبتکردن با فرزندان، زمان مشخصی تعیین نکنید والدین زمانیکه حس کردند فرزندان آنها ناراحت است و احتیاج دارد با آنها حرف بزند، باب گفتوگو را باز کنند و آن را به وقت دیگرموکول نکنند. 6- زمانی را برای با نوجوان و یا جوان خود اختصاص دهید والدین باید زمانی را برای جوان و یا نوجوان خود در نظر بگیرند، مثلا در روزهای تعطیل و یا اگر فرصتی برایشان پیش آمد، فرزندان را به کافی شاپ، سینما و یا رستوران ببرید. 7- فرزندان را سرزنش نکنید وقتی فرزند شما در حال درد و دل کردن با شما است، نگویید:« حقته. من که بهت گفته بودم» زیرا این کلمه باعث میشود که بین شما جدایی بیاندازد و فرزندان شما هیچ وقت با والدین خود درد و دل نکنند. 8- با او صمیمی باشید و رسمی حرف نزنید در این مواقع زمانیکه والدین با فرزندان خود صحبت میکنند، از کلمه «شما» اصلاً استفاده نکنند و با او صمیمی باشند تا فرزند آنها بتواند راحتتر حرفهای خود را بزند و احساس صمیمیت کند. -
چاقی و کم تحرکی، کودکان را در خطر ابتلاء به بیماری خطرناک کبدی قرار می دهد پژوهشگران علوم پزشکی می گویند خانواده ها باید بیشتر مراقبت رژیم غذایی فرزندان خود باشند زیرا کودکان چهار تا ۱۴ ساله نیز می توانند بر اثر چاقی و کم تحرکی ، به بیماری کبدی غیر الکلی مبتلا شوند. به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، اگرچه علت اصلی بیماری کبد چرب مشخص نیست، ولی به نظر می رسد این بیماری ارتباط نزدیک با برخی بیماری های متابولیک دارد که از آن جمله: چاقی، افزایش کلسترول و تری گلیسرید خون و دیابت را می توان نام برد. در درمان کبد چرب، کنترل این بیماری های زمینه ای بسیار موثر می باشد.
-
شما نمیتوانید نوجوانتان را مجبور کنید که رفتار خوبی داشته باشد و تصمیمات درست و بجایی بگیرد اما میتوانید خودتان را در سطوح مختلفی از زندگیاش درگیر سازید و بهعنوان یک خانواده از شما انتظار میرود و در واقع نوجوانتان از شما انتظار دارد که در سطوح مختلف زندگیاش او را زیر نظر داشته باشید و راهنمایی کنید. بنابراین شما هنوز هم میتوانیدتأثیراتی روی نوجوانتان داشته باشید اما زیاد کنترل شده نیست. این قضیه در مورد یک بچه 2ساله درست است و حتی در مورد نوجوانانی که برای به دست آوردن استقلال و احترام در حال کشمکش هستند، بیشتر صدق میکند. نقش شما در مدیریت فرزندتان، فقط در سطوح مختلفی از زندگی تغییر میکند. هماکنون شما میتوانید با همفکری و مشورت، ارائه و پیشنهاد دادن توصیهها و نصایح مفید، امید داشته باشید که آنچه بهعنوان خانواده در ذهن فرزندتان است، یک اثر مثبت بر چگونگی تصمیمگیریهایش خواهد داشت. تغییر جهت دادن در برقراری ارتباط با نوجوانی که هیچگاه طعم آزادی و استقلال را نچشیده، اعتماد و اطمینانی است که فرزندتان با دانشی که شما به او آموختهاید، به دست آورده است اما تحقیر شدن و مورد بیاعتنایی قرار گرفتن، در تصمیمگیری برای برقراری ارتباط، بسیار مؤثرتر و مهمتر است. در این بخش از نوشتار برآنیم تا نکاتی را برای کمک به برقراری ارتباط باز و یک ارتباط سالم با نوجوانانتان، مطرح کنیم. همفکری و مشورت، باعث اداره کردن و با موفقیت انجام دادن کارها نمیشود: شما هنوز هم میتوانید با در دسترس قراردادن خود و از سر گرفتن تشویقها و دلگرمی دادنها در زمانهای خاص و ویژه، آن هم تنها با فرزندتان و بهعنوان بخشی از یک خانواده، خودتان را با زندگی فرزندانتان درگیر کنید و مطمئن باشید که به تنهایی هم از عهده انجام این کارها برمیآیید و نیازی به همفکری و مشورت با دیگران ندارید. به فرزندانتان این اجازه را بدهید که برای کمک گرفتن در هر کاری، فقط و فقط بهخود شما رجوع کنند. آنها را تشویق کنید: همیشه سعی کنید در زندگیتان و به خصوص برای فرزندانتان مدیری باشید که برای هر کار مثبتی که انجام میدهند، هر چند کوچک و کمارزش باشد، آنها را مورد تشویق قرار دهید. به فرزندانتان بگویید، هنگامی که آنها تصمیم درست و خوبی اتخاذ میکنند، شما بهوجود آنها افتخار میکنید و سرشار از احساس غرور میشوید و همچنین به آنها فرصت دهید تا بدانند هنوز هم آنها برایتان اهمیت دارند. با گفتار و رفتارتان به آنها بفهمانید که همیشه برای شما مهم و باارزش هستند. ترکیب و ساختار: اگر چه نوجوانان میخواهند که استقلال و آزادی داشته باشند اما مهم این است که ساختار، حد و مرز، نتیجه و پیامد کارهایشان را مورد توجه قرار دهند و بهگونهای استقلال داشته باشند که حد و مرزشان را بدانند و ترکیب و ساختار خانوادگی و تربیتیشان را سالم و کامل نگه دارند. شما هنوز هم والدین آنها هستید و نوجوانان نیز هنوز هم از بعضی نظم و ترتیبها در تصمیمگیریهای خانوادهشان، قدردانی میکنند. داشتن ارتباط باز و ثمر بخش، یکی از مهمترین بخشهای خانوادههای مستحکم، استوار و سالم است. ارتباط خانوادگی با انواع دیگر روابط فرق دارد زیرا ارتباط خانوادگی، ارتباطی است که به بخشی از کل خانواده که قابلیت رشد و توسعه و گسترش دارد، ضمیمه و پیوست شده است. خانواده، قدرت ایجاد فضایی از عشق و محبت را داراست؛ مکانی که هر یک از اعضای خانواده میتواند بهصورت کاملا آزاد و بیپرده، عشق و محبت و قدردانیاش را نسبت به دیگری بیان کند. راهکارها و نکاتی که در زیر بیان میشود، میتواند در مواقعی که با فرزند نوجوانتان سر و کار دارید، به دردتان بخورد و بسیاری از مشکلاتتان را در این رابطه حل کند: روی فردی که با آن در ارتباط هستید، تمرکز و توجه داشته باشید: با هر کسی در یک حالت مشابه یا در یک سطح مشابه ارتباط برقرار نکنید. فرزندان و والدین هر کدام مهارتهای متفاوتی دارند و این موضوع بسیار حائز اهمیت است که همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که شما والدین گرامی باید به صحبتهایی که فرزندانتان بیان میکنند، به دقت گوش دهید. زمانی که درباره موضوعات و مسائل بیهوده صحبت میکنند، به بلوغ سنی آنها توجه داشته باشید و میزان سن آنها را در نظر بگیرید. نکتهای که میتوان از آن استفاده کرد، ممکن است خوب کار کردن و وقت گذاشتن برای فرزند بزرگتر باشد، درصورتی که ملاحظه کردید نوجوان 13سالهتان هرگز به کارهای خوبی که برای او انجام داده و میدهید، هیچگونه پاسخ یا واکنشی از خود نشان نداد یا نمیدهد. این زمانی است که شما واقعا نیاز دارید تا با تلاش و کوشش بسیار، راهی درست برای رسیدن به فرزندتان را بیابید. قاطع و مطمئن باقی بمانید: زمانی که عواطف و احساسات در جریان مشاجرات خانوادگی از بین میرود و ممکن است شرایط دشواری ایجاد شود، این موضوع حائز اهمیت است که راه حل اختلافات را جهتیابی کرده و به سمت معینی راهنمایی کنید، خصوصا هنگامی که با موقعیتهای مایوسکننده و بیاثر مواجه میشوید. ارتباطهای خانوادگی غمگین و ناخشنود، اغلب نتیجه الگوهای ارتباطی مایوس و دلسرد کننده، کم بازده و بیکفایت هستند. با روی باز و خیلی راحت و صمیمی با یکدیگر گفت و گو کرده و یکدیگر را مورد تشویق قرار دهید تا فرزندانتان بتوانند صحبتهایشان را بدون ترس از اینکه بین گفتههایشان وقفه ایجاد کنید یا آنها را مورد انتقاد و نکوهش قرار دهید، به اتمام برسانند و حرف هایشان را کامل بیان کنند. بر قدرت و نیروی خود، تمرکز کنید: ارتباط پیاپی، باز و مستقیم، پایه و بنیانی برای یک خانواده استوار، محکم و سالم است. خانوادههایی که از مهارتهای ارتباطیشان استفاده میکنند، توانایی بیشتری برای حل مشکلاتشان داشته و همچنین گرایش و تمایل بیشتری برای برقراری ارتباط مفید و ثمربخش با یکدیگر دارند. ارتباط پیوسته و مکرر: خانوادههایی که وقتشان را با یکدیگر سپری میکنند، بیشتر دوست دارند که به معنای واقعی کلمه نسبت به یکدیگر تعهد داشته و برای یکدیگر مثمرثمر واقع شوند. در سبک زندگی پرمشغلهمان، گاهی اوقات همه ما فراموش میکنیم که کمبود و وقت نگذاشتن برای یکدیگر میتواند یک سری مشاجرات و درگیریهای دیگری را به مشکلات قبلی اضافه کند. در اتومبیل با یکدیگر صحبت کنید، شام را با هم صرف کنید و یا در برنامهریزیهای خانوادگیتان برای یکدیگر وقت اختصاص دهید. بنابراین شما میتوانید مقداری از وقت مورد نیازتان را برای تمرین مهارتهای ارتباطیتان در نظر بگیرید. امیدواریم که از نکات و راهکارهای مفیدی که در بالا ذکر شد بهنحو احسن استفاده کنید و نتایج درخشان این نکات کلیدی را در لحظهلحظه زندگیتان مشاهده کنید.