جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'ليزر'.
4 نتیجه پیدا شد
-
مطالعه تحليلي و تجربي پارامترهاي موثر در فرايند خمش ورقهاي فلزي با ليزر
spow پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در شکل دهی فلزات
مطالعه تحليلي و تجربي پارامترهاي موثر در فرايند خمش ورقهاي فلزي با ليزر در اين مقاله مدلي تحليلي براي پيش بيني زاويه خم در فرايند شکلدهي ورقهاي فلزي با استفاده از پرتو ليزر ارايه شده است. در مدل ارايه شده منبع حرارتي چند نقطه اي با شرايط اتلاف حرارتي همرفتي در سطح ورق، براي تعيين محدوده تحت گرمايشي که باعث خمش مي شود در نظر گرفته شده است. در ادامه براي مطالعه تجربي فرايند و بررسي پارامترهاي موثر بر آن از روش طراحي آزمايشها-که يکي از روشهاي مطالعه اثر تغيير عوامل در سيستم ها است-استفاده شده است. با شناخت عوامل موثر آرايه اي مناسب براي طراحي آزمايشها انتخاب شده و داده هاي به دست آمده به روش تحليل واريانس تفسير شده است. در ادامه با مقايسه نتايج حاصل از مدل تحليلي با داده هاي تجربي، دقت مدل تحليلي ارزيابي شده است. دانلود-
- 3
-
- فرايند خمش
- ليزر
- (و 7 مورد دیگر)
-
انواع ليزرهاي پزشکي کم توان يا Low Out Put Lasers
سمندون پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بیوالکتریک
انواع معمول ليزرهاي درماني و طول موج آنها He Ne Laser (633nm) InGa Al P Laser (633-635 nm) Ga Al As Laser (780-830 nm) Ga As Laser (904 nm) ليزر هليوم - نئون (He – Ne ) قديمي ترين نوع ليزر براي استفاده در LLLT بوده که شامل يک تيوب ليزر بزرگ شيشه اي حاوي مخلوطي از گاز با فشار پايين است که به منبع ولتاژ بالا متصل مي باشد و نور مرئي با طول موج 633 nm از خود ساطع ميکند. اين نوع ليزر عموماً نور پيوسته دارد ولي مي تواند با وسايلي به حالت پالسي نيز تابش نمايد که در اين صورت نصف قدرت آن از بين مي رود. ( اگرduty cycle آن 50% باشد ). خروجي طبيعي آن 1 – 10 mw بطور مستقيم و يااز طريق فيبر نوري به موضع درمان ميرسد. ليزرهاي هليوم – نئون بخاطر تيوب شيشه اي آن معمولاً شکننده و بزرگ مي باشند. تيوب هاي ليزري نيز وجود دارند که به خوبي با مواد خاصي محافظت شده اند ولي اندازه آن هنوز هم مشکل ساز است. در وسايل درماني نور ليزر هليوم – نئون بايد با فيبر نوري هدايت شود. اتلاف نور در اين وسايل هدايتي هم 20 تا 50 % بسته به نوع آن مي باشد. هدايت کننده هاي با کيفيت خوب وجود دارند ولي قيمتي نسبتاً گران دارند. پس همانطور که مي بينيم ليزرهاي هليوم-نئون داراي معايبي هستند. عمق نفوذ مفيد ليزر هليم – نئون بين 8-6 ميلي متر در توان 3.5 ميلي وات و 10- 8 ميلي متر در توان 7 ميلي وات (در حالتي که پروب را به پوست بچسبانيم) مي باشد. ليزر اينديوم – گاليم - آلومينيوم – فسفايد (In Ga Al P ) اينها ليزرهاي نيمه هادي هستند که کريستال آنها داراي گاليوم، اينديوم و فسفر مي باشند و نزديک به ليزرهاي Ga Al As هستند و طول موج 630 – 685nm از خود ساطع مي کنند. نوع کوچک آن (معمولاً 1 ميلي وات ) ليزر In Ga Al P ( يا به عبارت ديگر Ga Al In P ) که با طول موج 650 – 670 nm کار مي کنند و اغلب در نشانگر هاي سخنرانان براي نشاندادن چيزي روي پرده استفاده ميشود. با توسعه اين نوع ليزر کم کم ليزرهاي هليوم نئون با اين نوع ليزرها جايگزين مي شوند چون سبکتر ، ارزانتر و کوچکتر وراحت تر هستند ونگهداري آنها هم آسانتر است و داراي يک تيوب گازي حساس هم نيستند. فقط بايد بخاطر داشت که نور ديودهاي ليزر داراي همدوسي کمتري نسبت به ليزرهاي گازي است و از نظر فيزيکي ممکن است آثار بيولوژيکي آنها متفاوت با آنچه انتظار داريم باشد. ليزرهاي گاليوم آلومينيوم آرسنايد (Ga Al As) اين نوع ليزر تقريباً تمام خانواده ليزرهاي نيمه هادي را در بر مي گيرد. طول موج ميتواند در محدوده 870 – 880nm انتخاب شود ولي در محدوده درماني معمولاً بين 820 و 830 نانو متر که غير قابل ديدن است و درست در طيف مادون قرمز قرار دارد مي باشد. ( اگر کسي پيدا شد که مستقيماً به درون اين نوع ديود ليزر روشن نگاه کند تا کور نشده ميتواند يک نقطه قرمز بسيار مطبوع را مشاهده نمايد.) اين نوع ليزرها عمل پيوسته دارند يا Continuous هستند ولي مي توانند بصورت پالسي هم وجود داشته باشند اما اين پالس super pulse نيست ولي سويچ شده مي باشد يعني نصف قدرت خروجي ( 50 % duty cycle ) مي تواند خروجي متوسط داشته باشد ويا قدرت آنرا اگر بخواهيم شبيه Continuous تصور کنيم بايد قدرت اسمي آن را تقسيم بر دو کنيم . عمق نفوذ آنها 3 – 2 سانتي متر است. از دهه 1990 اين نوع ليزر بخاطر راه اندازي راحت و قابل حمل بودن آنها و کوچک بودن محبوبيت خاصي پيدا کرده است. ليزرهاي Ga Al As نيز در بازار پيدا مي شوند که قدرت حدود 1000 ميلي وات داشته باشند.اخطاري جدي را بايد مد نظر داشت که با اين چنين قدرتهايي خطر آسيب چشمي حتماً وجود دارد. يک راه جلوگيري از اين خطرات استفاده ازآن نوع ليزرهاي Ga Al As است که فقط در تماس با پوست يا بافت روشن شوند. خيلي از ليزرهاي Ga Al As داراي طراحي خوب قابل حمل و قابل استريل هستند. Out put menter يا قدرت سنج ضروري است چون نور اين ليزر قابل ديدن نيست . قيمت اين نوع ليزر که در حدود30 ميلي وات قدرت داشته باشد بين 1000 تا 5000 دلار است تفاوت قيمت بستگي به فاکتورهايي از قبيل قدرت خروجي ، خوش دست بودن ، استاندارد بهداشتي و دوز سنج الکترونيک آن دارد. در سال هاي اخير ليزرهاي Ga Al As با قدرت هاي 500 تا 1000 ميلي وات در بازار يافت ميشود که قيمت آنها 4000 تا 8000 آمريکا مي باشد. اين ليزرهاحفاظت خاصي را براي چشم لازم دارند وبخصوص در قسمتهاي مودار و تيره حرارت قابل توجهي ايجاد مينمايند. . ليزر گاليوم آرسنايد (Ga – As ) اين ليزر نيمه هادي است و درنتيجه اندازه اي کوچک دارد. اشعه خروجي آن مادون قرمز با طول موج 904 نانو متر است. ديود آن اشعه واگرا با زاويه 20 – 10 درجه توليد مي کند که مي توان آ ن را با عدسي بصورت موازي در آ ورد. معمولاً اين نوع ليزر پالسي و بصورت پالس هاي بسيار کوتاه 100 – 200 ns و توان حداکثر بالاي10 – 15 w ( کمتر يا زيادتر ) مثل لامپ فلاش کار مي کنند. و اغلب به آنها Super Pulse مي گويند. قدرت متوسط( Average out put ) اين نوع ليزر که در بازار موجودند با توجه به فرکانس آنها متفاوت است. يعني در 1000 هرتز ،قدرت 10 برابر 100 هرتز مي باشد. ليزرهايي هم وجود دارند که داراي Pulse Train مي باشند و قدرت متوسط آنها با تغيير فرکانس ثابت و مستقل از فرکانس باقي مي ماند. اين Constant Power Pulse محاسبه دوز را آسان نموده و طول مدت درمان را کم ميکند. بدليل روش کار Flash Bulb در ليزرهاي Ga As با قدرت پالس فوق العاده بالا عمق نفوذ بيشتري را مي توان نسبت به ليزرهاي ديگر که Super Pulse نيستند ولي قدرت مشابه دارند انتظار داشت. اندازه گيري ها نشان داده است که عمق نفوذ مي تواند 50 – 30 ميلي متر با توجه به نوع بافت باشد. با توجه به استفاده آن در درمان اسبها اين نوع ليزر به عنوان وسيله تشخيصي در اسبها استفاده مي شود چون در واقع اسبها غالباً اشعه آن را حس مي کنند و وقتي روي نقطه آسيب آنها قرار داده شود واکنش نشان مي دهند. ليزر کريپتون Krypton Laser ليزر کريپتون ( يا ليزر يون کريپتون ) يک ليزر گازي است و معمولاً نور آن داراي طول موج 647nm ( نور قرمز ) ميباشد. در درمان هرپس کاربرد دارد ولي ليزر گراني است و غالباً براي ليزر درماني استفاده نمي شود .-
- 1
-
- ليزر
- ليزر هليوم - نئون (he – ne )
- (و 3 مورد دیگر)
-
چکیده : قراردادن لوله جداري در چاه و جدا كردن آن بوسيله سيمان از سازند بهره ده به عنوان قسمتي از عمليات حفاري مرسوم بوده است. پس از نصب و سيمان كردن لوله جداري، اين لوله وسيمان پشت آن براي دست يابي به سنگ مخزن بايدسوراخ شود. به طورمعمول يك ابزار مشبك كننده بوسيله سيم مخصوص در چاه رانده مي شود. زماني كه اين ابزار به محل مورد نظر رسيد، فشنگها و يا چاشنيهاي تعبيه شده در دستگاه شليك و يا منفجرشده و باعث ايجاد حفره مابين لوله جداري، سيمان و سازند مي شود. در اين روش ما شاهد كاهش شديد تراوايي در اطراف سوراخ حفرشده هستيم. تراوايي منطقه آسيب ديده تا 80% كمتر از سازند اصلي است.امروزه صنايع نفتي به دنبال تكنولوژي هاي جديد براي مشبك كاري هستند كه بتواند از اين كاهش تراوايي جلوگيري كند و همچنين سوراخهاي مؤثرتري بوجود آورد. اين مقاله به بررسي استفاده از پرتوهاي ليزر پرتوان براي مشبك كاري لوله جداري و دستيابي به سوراخهايي عميق تر، بدون كاهش تراوايي پرداخته است. ارائه دهندگان : حميدروشن)كارشناس حفاري ذخيره سازي گازطبيعي(.محبوبه حسيني)كارشناس مهندسي شيمي( محل ارائه : دومین کنگره ملی مهندسی نفت ایران تاریخ انتشار : بهمن 86 تعداد صفحه : 7 [Hidden Content]
-
- لوله جداري
- ليزر
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
جوشکاری با لیزر (بخش 1) ماهيت نور واژه ليزر از حروف اول كلمات عبارت "Light Amplification By Stimulated Emission of Radiation" تشكيل شده است. بنابراين پي بردن به چگونگي عمل ليزر، ويژگيهاي تابش ليزرها و كاربردهايش منوسط به آگاهي بيشتر از نظريههاي حاضر در مورد ماهيت نور است. به طور يقين يونانيها اولين كساني بودند كه كوشيدند طبيعت نور و چگونگي ديدن را توضيح دهند. بعد از آن ظهور علوم تجربي دو نظريه مترادف را به ارمغان آورد. يكي از آنها عبارت بود از نظريه ذرهاي نيوتن كه نور را متشكل از باريكهاي از ذرات ميدانست كه تابع قوانين حركت ميباشند و ديگري نظرية موجي هوك و هويگنس كه طبيعت موجي را براي نور پيشنهاد كردند. هر نظريهاي راجع به نور كه پذيرفته شود بايد قادر باشد كه پديدههائي مانند: انعكاس، شكست، پراش و تداخل نور را توضيح دهد. پراش واژهاي است كه به توانايي خمش به دور گوشهها[1] تا حد معيني اطلاق ميگردد، به طوري كه حتي وقتي كه يك چشمه نقطهاي نور به كا ربرده شود، سايه لبههاي يك جسم كاملاً تيز نيست. اگر نور به خط مستقيم سير مينمود، لازم بود كه سايه لبهها كاملاً تيز باشد، يعني حركت غير مستقيم نور در اين آزمايش نشان داده ميشود. پديده تداخل مربوط به وقتي است كه نور از دو يا چند چشمه همدوس تركيب شوند و نواحي تاريك و روشن متناوبي را تشكيل دهند، اين نواحي را فريز[2] ميگويند. هر دو نظريه قادر بودند بعضي از پديدههاي ذكر شده را به حساب آورد، براي مثال پديده تداخل نور كه اولين بار توسط يانگ در سال 1801 ارائه شد فقط با درنظر گرفتن نظرية موجي نور قابل توضيح است. در آزمايش يانگ نور از يك چشمه نقطهاي به پردهاي كه داراي دو روزنه است ميتابد و اين دو به مانند دو چشمه نقطهاي جديد عمل ميكنند. نور خارج شده از دو چشمه امواج كروي منتشر ميكند و جبهههاي موج با هم تلاقي ميكنند. نورهاي تلاقي كرده روي پرده دومي نوارها يا فريزهاي تداخلي را شكل ميدهند. نوارهاي روشن وقتي تشكيل ميشوند كه دو يا چند موج به طور همفاز با هم جمع شوند و تاريكي وقتي به وجود ميآيد كه موجها در فاز مخالف باشند و همديگر را خنثي كنند. يانگ اين وضعيت تقويت و تضعيف و يا نوارهاي روشن و تاريك را تداخل نور ناميد. هر نقطه دلخواه روي پرده به فاصله D1 و D2 از دو روزنة P1 و P2 قرار دارد اگر اين نقطه روي پرده جا به جا شود طبيعي است كه فاصلههاي D1 و D2 تغيير ميكنند و اختلاف فاز امواجي كه به اين نقطه ميرسند، تغيير مييابد. اگر اين اختلاف فاز صفر و يا 2p و يا 4p و ... باشد در اين نقطه نوار روشن خواهيم داشت. به راحتي ميتوان اختلاف راه بين محل مورد نظر را از دو روزنه برحسب l به دست آورد. بديهي است اگر اختلاف راه دو مسير مضرب صحيحي از طول باشد در آن محل نوارهاي روشن تشكيل پديده پراش را ميتوان با توجه به اصل هويگنس و ايجاد موجكهاي ثانوي توضيح داد. هويگنس به منظور توضيح دادن چگونگي انتشار غير مستقيم الخط نور فرض كرد كه هر نقطه روي سطح موج بمانند يك چشمه جديد نور عمل ميكند، كه امواج كروي منتشر مينمايد. پس از زمان كوتاهي، جبهه موج جديد سطحي است كه مماس بر همه موجكهاي ثانوي است. نشان دادن اين موجكها آسانتر از توضيح آنها با كلمات است. جبهه موج مكان هندسي نقاطي است كه همفاز باشند از اين رو (براي مثال) جبهه موج يك چشمه نقطهاي شكل سطح كروي است (با فرض اينكه محيط اطراف چشمه از نظر نوري همگن باشد). با چند آزمايش ساده به اين نتيجه ميرسيم كه با ديافراگم كوچكتر پراش بيشتري داريم. مشاهده ميكنيم كه نظرية موجي نور به سادگي پديده تداخل و پراش نور را توضيح ميدهد، در حالي كه نظريه ذرهاي نور قادر به توضيح آن نيست. يانگ قادر بود كه پديدههاي ديگري مانند تشكيل رنگها در حباب صابون يا لايههاي نازك روغن روي زمين مرطوب را برحسب نظريه موجي با مرتبط ساختن رنگهاي متفاوت نور با طول موجهاي مختلف توضيح دهد. او همچنين پيشنهاد كرد كه پلاريزاسيون نور فقط به دليل عرضي بودند امواج نور اتفاق ميافتد و از اين رو نتيجه ميشود كه ارتعاشات امواج نور بر امتداد انتشار آنها عمود است، برخلاف حالتي كه صوت در سيالات دارد، امواج صوتي طولي هستند و امتداد ارتعاش ذرات محيط در امتداد انتشار موج صوتي است.