جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'فرآیند برنامه ریزی استراتژیک'.
3 نتیجه پیدا شد
-
این مقاله به شرح مختصر برنامه ریزی استراتژیک (راهبردی) میپردازد. برنامه ریزی تعریف میشود و تأثیر تغییر در شرایط بر برنامه ریزی روشن میگردد. سپس نقش استراتژی (راهبرد) در برنامه ریزی مشخص میشود و برنامه ریزی استراتژیک تعریف میشود. در پایان مدل برنامه ریزی استراتژیک در سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی (مدل برایسون) شرح داده میشود. [h=2]1- تعریف برنامه ریزی[/h] برنامه ریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامه ریزی فکر کردن راجع به آینده یا کنترل آن نیست بلکه فرایندی است که میتواند در انجام این امور مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی، تصمیمگیری در شکل معمول آن نیست بلکه از طریق فرایند برنامه ریزی، مجموعهای از تصمیمات هماهنگ اتخاذ میشود. برنامه ریزی میتواند برای زمان حال یا آینده انجام شود. بر طبق این تعریف، تصمیمگیریهای مقطعی و ناپیوسته و اتخاذ سیاستها برای پیشبرد سازمان در زمان حال یا آینده برنامه ریزی نیستند. برنامه ریزی متکی بر انتخاب و مرتبط ساختن حقایق است. حقایق مفاهیم واقعی، قابل آزمون و اندازهگیری هستند. دیدگاهها، عقاید، احساسات و ارزشها به عنوان حقایقی تلقی میشوند که فرایند برنامه ریزی بر اساس آنها سازمان داده میشود. همانطور که اشاره شد برنامه ریزی صرفاً یک فرایند تصمیمگیری نیست بلکه فرایندی شامل روشن ساختن و تعریف حقایق و تشخیص تفاوت بین آنهاست یا به عبارتی گونهای فرایند ارزیابی است که در پایان آن، در انتخاب حقایق ارزیابی شده تصمیمگیری میشود. برنامه بیانی روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصمیمات است. برنامه خروجی فرایند برنامه ریزی است اما برنامه ریزی یک فرایند پیوسته است که بیش از اتخاذ هر تصمیمی آغاز شده و پس از اجرای آن تصمیم ادامه مییابد. برنامهها تهیه شده و اجرا میگردند. [h=2]2- ویژگیهای برنامه ریزی[/h][h=2][/h] برنامه ریزی یک فرایند ذهنی آگاهانه با خصوصیات زیر است: 1) تشخیص یک نیاز یا انعکاس یک انگیزه 2) جمعآوری اطلاعات 3) مرتبط ساختن اطلاعات و عقاید 4) تعریف اهداف 5) تأمین مقدمات 6) پیشبینی شرایط آینده 7) ساخت زنجیرههای متفاوتی از اقدامات مبتنی بر تصمیمات متوالی 8) رتبهبندی و انتخاب گزینهها 9) تعریف سیاستها 10) تعریف معیارهای ابزار ارزیابی برنامه [h=2]3- انواع برنامه ریزی[/h] برنامه ریزی از جنبه ماهیت به برنامه ریزی فیزیکی، برنامه ریزی سازمانی، برنامه ریزی فرایند، برنامه ریزی مالی، برنامه ریزی وظیفهای و برنامه ریزی عمومی دستهبندی میشوند که در اینجا منظور از برنامه ریزی، برنامه ریزی از نوع عمومی است. برنامه ریزی عمومی معمولاً تمام دیگر انواع برنامه ریزی را در خود دارد. برنامه ریزی را از جنبه افق زمانی میتوان در قالب برنامه ریزی کوتاهمدت (برنامه ریزی عملیاتی و تاکتیکی)، برنامه ریزی میانمدت و برنامه ریزی بلندمدت دستهبندی نمود.
-
ماموریت سازمانی فرآیند برنامه ریزی استراتژیک یا مدیریت استراتژیک شامل سه مرحله زیر است: تدوین استراتژی. اجرای استراتژی. ارزیابی استراتژی. اولین قدم در مرحله تدوین استراتژیها مشخص کردن ماموریت سازمان است. پیشینه ماموریت سازمان ماموریت سازمان ترجمه واژه های انگلیسی organizational mission می باشد که مفهوم ماموریت (mission )در این واژه از یک اصطلاح و مفهوم مذهبی گرفته شده است و منشاء آن کلیسا می باشد. کلیسا طبق اعتقادات خود، تبلیغ دین مسیحیت در نقاط مختلف جهان و دعوت سایرین به دین مسیح را از وظایف خود می دانسته ودر این راه سعی و تلاش بسیار نموده.کلیسا برای تبلیغ دین ،افرادی واجد شرایط را برای انجام این ماموریت به سایر نقاط جهان می فرستاد.این عمل ماموریت یاmission نام گرفت.این افراد با ورود به محل ،ماموریت خود را شروع کرده و مردم را به مسیحیت دعوت میکردندو کم کم اطرافیان بدین مسیح میگرویدندو آنها هم اطرافیان خود را دعوت می کردند تا جایی که عده زیادی ایمان می آوردند. معمولا بعد از مدتی بین افراد مسیحی و دیگران اختلاف پدید می آمد و باعث درگیری می شد.به این بهانه کشور تبلیغ کننده با حمله نظامی ،کشور دیگر را اشغال میکرد و ماجرا به نفع مسیحیت پایان می پذیرفت.بدین صورت کلیسا میشد جاده صاف کن استعمار ودر نهایت و پیرو این حوادث ثروت کلانی به سوی کلیسا روان می گردید.بطوریکه ثروتمندترین سازمان دنیا کلیسای کاتولیک است. همانطور که گفته شد این ماموریتها ثروت و پول و قدرت زیادی به همراه داشت،از اینرو رونق زیادی پیدا کرد ولی بعضی مامورین موفق بودند و بعضی نا موفق. افرادی که موفق بودند تفکر و اندیشه خود را چنین بیان میکردند:"ما احساس میکنیم از جانب خداوند رسالت داریم که گمراهان جهان را به راه راست هدایت کرده ،ایمان بیاورندو نجاتشان دهیم . ما این احساس رسالت را همیشه داریم.کلیسا برای ما فضا و بستری فراهم می آورد که ما در آن فضا و بستر ،کارمان را بهتر انجام دهیم".(برون نگری سازمانی) افرادی که ناموفق بودند چنین میگفتند:"ما برای بدست آوردن قدرت،پول ،ثروت و مقام این ماموریت را انجام می دهیم و این کار را برای منافع خودمان انجام میدهیم".(درون نگری سازمانی) از این تفکرات چنین نتیجه گرفته شد که: افرادی که موفق می شدند به کاری که میکردند اعتقاد داشتندو واقعا در فکر نجات گمراهان بودند به همین دلیل به نتایج مورد نظر خود می رسیدند و از قبل آن پولدار و صاحب قدرت و مقام هم می شدند. ولی افراد نا موفق به کاری که می کردند اعتقاد نداشتند بلکه در فکر خودشان و ثروت اندوزی و جاه و مقام بودند. اعتقاد به ماموریت از عوامل اصلی موفقیت در ماموریت است.نوشتن ماموریت سازمانی تقریبا ده درصد کار است.بکار گیری فرآیندی که درحین نوشتن ماموریت حالت مالکیت و اعتقاد به آن را در نیروها بوجود می آورد اصل مسئله است.ماموریت سازمانی باید در اعتقادات سازمان باشد و سازمان باید با آن به خود هویت ببخشد. اصل هنر مدیران و مشاورین ایجاد اعتقاد در ماموریت است. ادامه دارد
- 6 پاسخ
-
- 14
-
- فرآیند برنامه ریزی استراتژیک
- فرآیند تعیین ماموریت سازمان
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
برنامه ریزی استراتژیک و مدل برایسون
Mohammad Aref پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در برنامه ریزی شهری و منطقه ای
1- تعریف برنامه ریزی برنامه ريزي عبارتست از فرايندي داراي مراحل مشخص و بهم پيوسته براي توليد يك خروجي منسجم در قالب سيستمي هماهنگ از تصميمات. برنامه ریزی فكر كردن راجع به آينده يا كنترل آن نيست بلكه فرايندي است كه ميتواند در انجام اين امور مورد استفاده قرار گيرد. برنامه ريزي، تصميمگيري در شكل معمول آن نيست بلكه از طريق فرايند برنامه ريزي، مجموعهاي از تصميمات هماهنگ اتخاذ ميشود. برنامه ریزی ميتواند براي زمان حال يا آينده انجام شود. بر طبق اين تعريف، تصميمگيريهاي مقطعي و ناپيوسته و اتخاذ سياستها براي پيشبرد سازمان در زمان حال يا آينده برنامه ريزي نيستند. برنامه ريزي متكي بر انتخاب و مرتبط ساختن حقايق است. حقايق مفاهيم واقعي، قابل آزمون و اندازهگيري هستند. ديدگاهها، عقايد، احساسات و ارزشها به عنوان حقايقي تلقي ميشوند كه فرايند برنامه ریزی بر اساس آنها سازمان داده ميشود. همانطور كه اشاره شد برنامه ريزي صرفاً يك فرايند تصميمگيري نيست بلكه فرايندي شامل روشن ساختن و تعريف حقايق و تشخيص تفاوت بين آنهاست يا به عبارتي گونهاي فرايند ارزيابي است كه در پايان آن، در انتخاب حقايق ارزيابي شده تصميمگيري ميشود. برنامه بياني روشن، مستند و مشروح از مقاصد و تصميمات است. برنامه خروجي فرايند برنامه ريزي است اما برنامه ريزي يك فرايند پيوسته است كه بيش از اتخاذ هر تصميمي آغاز شده و پس از اجراي آن تصميم ادامه مييابد. برنامهها تهيه شده و اجرا ميگردند. 2- ویژگی های برنامه ریزی برنامه ريزي يك فرايند ذهني آگاهانه با خصوصيات زير است: 1- تشخيص يك نياز يا انعكاس يك انگيزه 2- جمعآوري اطلاعات 3- مرتبط ساختن اطلاعات و عقايد 4- تعريف اهداف 5- تأمين مقدمات 6- پيشبيني شرايط آينده 7- ساخت زنجيرههاي متفاوتي از اقدامات مبتني بر تصميمات متوالي 8- رتبهبندي و انتخاب گزينهها 9- تعريف سياستها 10- تعريف معيارهاي ابزار ارزيابي برنامه 3- انواع برنامه ریزی برنامه ريزي از جنبه ماهيت به برنامه ریزی فيزيكي، برنامه ريزي سازماني، برنامه ريزي فرايند، برنامه ريزي مالي، برنامه ریزی وظيفهاي و برنامه ريزي عمومي دستهبندي ميشوند كه در اينجا منظور از برنامه ريزي، برنامه ريزي از نوع عمومي است. برنامه ریزی عمومي معمولاً تمام ديگر انواع برنامه ريزي را در خود دارد. برنامه ريزي را از جنبه افق زماني ميتوان در قالب برنامه ريزي كوتاهمدت (برنامه ریزی عملياتي و تاكتيكي)، برنامه ريزي ميانمدت و برنامه ريزي بلندمدت دستهبندي نمود. 4- برنامه ریزی استراتژیک بيشتر برنامه ریزیها براساس ديدگاه عقلايي، داراي شكل «آرمانها و اهداف ـ طرحها و اقدامات ـ منابع مورد نياز» ميباشند. در اين مدلها، ابتدا آرمانها و اهداف سازمان تبيين شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعيين و در نهايت منابع مورد نياز براي انجام برآورد ميگردند. تغيير در شرايط محيط، سياستها، نگرشها، ديدگاهها، ساختارها، نظامها و . . . عواملي هستند كه بر آرمانها و اهداف برنامه ريزي تأثير گذاشته و در نهايت باعث تغيير برنامه ميگردند. برنامه ريزي در شكل عقلايي فوق، ظرفيت و توانايي مقابله با چنين تغييراتي را نداشته و منجر به شكست ميگردد. اين شرايط موجب رشد اين تفكر شد كه در برنامه ريزي بايد بتوان مطابق با تغييرات، جهت حركت سازمان را تغيير داد و جهت و رفتار جديدي را در پيش گرفت. اين نگرش زمينهساز ابداع برنامه ریزی استراتژیک شد. برخلاف برنامه ريزي سنتي كه در آن آرمانها و اهداف تعيين ميشوند هدف برنامه ريزي استراتژيك، تبيين و تدوين استراتژي است. بسته به نوع، تنوع و ماهيت تغييرات موجود در محيط ميتوان تركيبي از برنامه ريزي سنتي و برنامه ریزی استراتژیک را بكار برد. تعاريف مختلف و متفاوتي از استراتژي ارائه شده است. در اينجا تعريفي ارائه ميشود كه بتواند مفهوم آن را در برنامه ريزي استراتژيك مشخص نمايد. استراتژي برنامه، موضع، الگوي رفتاري، پرسپكتيو، سياست يا تصميمي است كه سمت و سوي ديدگاهها و جهت حركت سازمان را نشان ميدهد. استراتژي ميتواند تحت سطوح سازماني، وظايف و محدوده زماني متفاوت تعريف شود. برنامه ريزي استراتژيك گونهاي از برنامه ريزي است كه در آن هدف، تعريف و تدوين استراتژيهاست. از آنجايي كه استراتژي ميتواند داراي عمر كوتاه يا بلند باشد برنامه ریزی استراتژیک ميتواند برنامه ريزي بلندمدت يا كوتاهمدت باشد اما متفاوت از آنهاست. واژه «استراتژيك» معني هر آنچه را به استراتژي مربوط باشد در بردارد. واژه «استراتژي» از كلمه يوناني «استراتگوس» گرفته شده است كه به معناي رهبري است. برنامه ريزي استراتژيك كوششي است ساختيافته براي اتخاذ تصميمهاي اساسي و انجام اعمالي كه ماهيت سازمان، نوع فعاليتها و دليل انجام آن فعاليتها توسط سازمان را شكل داده و مسير ميبخشد. همانطور كه استراتژي نظامي پيروزي در جنگ است، برنامه ريزي استراتژیک نيز طرق انجام مأموريتهاي سازمان را دنبال ميكند. 5- مزاياي برنامه ریزی استراتژيك برنامه ريزي استراتژيك داراي مزاياي زيادي است كه از جمله ميتوان به موارد زير اشاره نمود: ·قبل از پيش آمدن مشكلات احتمالي از وقوع آنها خبر ميدهد. ·به علاقمند شدن مديران به سازمان كمك ميكند. ·تغييرات را مشخص كرده و شرايط عكسالعمل در برابر تغييرات را فراهم ميكند. ·هر نيازي را كه براي تعريف مجدد سازمان ضروري است تعيين ميكند. ·براي دستيابي به اهداف از پيش تعيين شده بستر مناسب ايجاد ميكند. ·به مديران كمك ميكند كه درك روشنتري از سازمان داشته باشند. ·شناخت فرصتهاي بازارهاي آينده را آسانتر ميسازد. ·ديدي هدفمند از مسائل مديريت ارائه ميدهد. ·قالبي براي بازنگري اجراي برنامه و كنترل فعاليتها ارائه ميدهد. ·به مديران كمك ميكند كه تا در راستاي اهداف تعيين شده تصميمات اساسي را اتخاذ كنند. ·به نحو مؤثرتري زمان و منابع را به فرصتهاي تعيين شده تخصيص ميدهد. ·هماهنگي در اجراي تاكتيكهايي كه برنامه را به سرانجام ميرسانند بوجود ميآورد. ·زمان و منابعي را كه بايد فداي تصحيح تصميمات نادرست و بدون ديد بلندمدت گردند، به حداقل ميرساند. ·قالبي براي ارتباط داخلي بين كاركنان به وجود ميآورد. ·ترتيبدهي اولويتها را در قالب زماني برنامه فراهم ميآورد. ·مزيتي براي سازمان در مقابل رقيبان به دست ميدهد. ·مبنايي براي تعيين مسئوليت افراد ارائه داده و به موجب آن افزايش انگيزش را باعث ميشود. ·تفكر آيندهنگر را تشويق ميكند. ·براي داشتن يك روش هماهنگ، يكپارچه همراه با اشتياق لازم از سوي افراد سازمان در برخورد با مسائل و فرصتها، انگيزش ايجاد ميكند. 6- ويژگيهاي برنامه ریزی استراتژیک فرايند برنامه ريزي استراتژيك اساساً فرايندي هماهنگكننده بين منابع داخلي سازمان و فرصتهاي خارجي آن ميباشد. هدف اين فرايند نگريستن از درون «پنجره استراتژيك» و تعيين فرصتهايي است كه سازمان از آنها سود ميبرد يا به آنها پاسخ ميدهد. بنابراين فرايند برنامه ریزی استراتژیک، يك فرايند مديريتي است شامل هماهنگي قابليتهاي سازمان با فرصتهاي موجود. اين فرصتها در طول زمان تعيين شده و براي سرمايهگذاري يا عدم سرمايهگذاري منابع سازمان روي آنها، مورد بررسي قرار ميگيرند. حوزهاي كه در آن تصميمات استراتژيك اتخاذ ميگردند شامل (1) محيط عملياتي سازمان، (2) مأموريت سازمان و (3) اهداف جامع سازمان ميباشد. برنامه ريزي استراتژيك فرايندي است كه اين عناصر را با يكديگر در نظر گرفته و گزينش گزينههاي استراتژیک سازگار با اين سه عنصر را آسان ميسازد و سپس اين گزينهها را بكار گرفته و ارزيابي ميكند. بايد توجه داشت كه هر فرايند برنامه ريزي استراتژيك زماني باارزش است كه به تصميمگيرندگان اصلي كمك كند كه به صورت استراتژيك فكر كرده و عمل كنند. برنامه ريزي استراتژیک به خودي خود هدف نيست بلكه تنها مجموعهاي از مفاهيم است كه براي كمك به مديران در تصميمگيري استفاده ميشود. ميتوان گفت كه اگر استراتژيك فكر كردن و عمل كردن در فرايند برنامه ریزی استراتژيك به صورت عادت درآيد، آنگاه فرايند ميتواند كنار گذاشته شود. 7- برنامه ریزی استراتژیک در بخش دولتي برنامه ريزي استراتژيك در بخش خصوصي توسعه يافته است. تجارب اخير مبين آن است كه رويكردهاي برنامه ريزي استراتژيك كه در بخش خصوصي تدوين شدهاند ميتوانند به سازمانهاي عمومي و غيرانتفاعي و هم چنين جوامع و ديگر نهادها كمك نمايند تا با محيطهاي دستخوش تغيير، برخوردي مناسب داشته و به شيوهاي كارسازتر عمل كنند. البته اين به آن معنا نيست كه همه رويكردهاي برنامه ریزی استراتژیک بخش خصوصي در بخشهاي عمومي و غيرانتفاعي به يك اندازه كاربرد داشته باشند. برايسون مدلهاي برنامه ريزي استراتژيك را بررسي كرده و شرايط بكارگيري آنها را در بخشهاي عمومي و غيرانتفاعي مورد تحليل قرار ميدهد و در نهايت خود رويكردي ارائه ميدهد كه در بخشهاي عمومي و غيرانتفاعي قابل كاربرد باشد.- 1 پاسخ
-
- فرآیند برنامه ریزی استراتژیک
- موضوعات استراتژیک
-
(و 14 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- فرآیند برنامه ریزی استراتژیک
- موضوعات استراتژیک
- مأموریت سازمان
- محیط عملیاتی سازمان
- مدل برایسون
- ویژگی های برنامه ریزی استراتژیک
- انواع برنامه ریزی
- اهداف جامع سازمان
- برنامه ریزی مالی
- برنامه ریزی استراتژیک
- برنامه ریزی سازمانی
- برنامه ریزی عملیاتی
- برایسون
- تنظیم دورنمای سازمانی
- تعیین استراتژی ها
- جمع آوری اطلاعات