جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'طبیعت'.
7 نتیجه پیدا شد
-
به گزارش زیست بوم، دکتر مقصود فراستخواه در هفتمین میزگرد علمی ماهانه در سازمان حفاظت محیط زیست که از سوی دفتر آموزش و مشارکت مردمی برگزار شد به ایراد سخنرانی پرداخت و از هوش کائناتی یا هوش طبیعت گرا سخن گفت. اما تا چه انداره در این خصوص می دانیم؟ مصطفی جوهری در این باره می نویسد: در سال ۱۹۸۳ پروفسور «هوارد گاردنر» در کتاب تکان دهنده خود به نام «قاب های ذهنی»، نظریه هوش های چندگانه را برای نخستین بار مطرح کرد. از جمله مواردی که او به وسیله این نظریه عنوان کرد یکی تأکید بر این نکته بود که انسان ها با دچار شدن به یک بیماری یا در اثر آسیب دیدگی، بخشی از هوش خود را از دست می دهند. همچنین از این نظریه به عنوان ابزاری در پیدا کردن تمایزهای هوشی و تفاوت های استعدادی دانش آموزان در مدارس استفاده شد و در فهم نحوه یادگیری کودکان تأثیر بسیاری داشت. پروفسور گاردنر، هفت جنبه برای هوش انسان قائل شد: کلامیرزبان شناسی، ریاضیر استدلالی، فضایی، موسیقیایی، جنبشی، بین فردی و درون فردی. در سال ۱۹۹۴ گارنر شروع به اعلام، توصیف و انتشار هشتمین جنبه هوش بشری کرد و آن «هوش طبیعت گرا» (Naturalist Intelligence) بود که در سال ۱۹۹۹ به لیست هفتگانه کتاب «قاب های ذهنی» اضافه شد. با این حال سه سال پیش از آن به عنوان نوعی جدیدی از انواع هوش ها به لیست گاردنر اضافه شده بود. پیش بینی شده است که هوش طبیعت گرا بدون شک همان هوشی بود که به اجداد شکارچی و کشاورز ما کمک می کرد تا بفهمند کدام جانوران و گیاهان خوراکی هستند. به عقیده گاردنر این نوع از هوش ریشه در احتیاجات انسان های اولیه دارد، چرا که بقای آنها تا حد زیادی به شناخت آنها از گونه های جانوری و گیاهی سودمند و زیان آور وابسته بود. به علاوه هوش طبیعت گرا ممکن است به انسان های اولیه کمک کرده باشد تا الگوها، شکل ها و تغییرات پیرامون خود و محیط زیست را درک کنند و به این ترتیب بود که توانستند رشد کنند و بقای خود را حفظ کنند. این هوش در آن بخش از مغز قرار دارد که وظیفه تشخیص الگوها، مدل ها و طرح ها، تشخیص تفاوت های اشیا و طبقه بندی آنها و ایجاد ارتباط بین عناصر طبیعی را بر عهده دارد. البته علاوه بر حوزه علوم طبیعی و گرایش به حفظ طبیعت و گیاهان و جانوران، هوش طبیعت گرا را در هر حوزه دیگر دانش و فرهنگ می توان به کار برد. کودکانی که هوش طبیعت گرای بالایی دارند به رفتار انسان ها، خلق و خوها و رفتارها و محل زندگی جانداران دیگر علاقه مند هستند. این کودکان دقت و حساسیت قوی به دنیای بیرون یا حیوانات خاصی دارند و این علایق اغلب در سنین پایین شکل می گیرند. کودکانی که از هوش طبیعت گرا برخوردارند از موضوعات، نمایش ها و داستان هایی که مربوط به حیوانات و پدیده های طبیعی هستند لذت می برند و تمایل بسیار زیادی به زیست شناسی، جانورشناسی، گیاه شناسی، زمین شناسی، هواشناسی، دیرینه شناسی و ستاره شناسی، باغبانی و کشاورزی دارند. این کودکان هوشیاری همراه علاقه مندی نسبت به تغییرات حتی بسیار کوچک پیرامون خود دارند و این به دلیل سطوح بسیار ارتقا یافته حواس ادراکی و دریافتی آنها است. این حساسیت فوق العاده به آنها کمک می کند که بسیار سریع تر از دیگران متوجه شباهت ها، تفاوت ها و تغییرات محیط اطراف خود شوند. علاوه بر اینها، چنین کودکانی اشیا مختلف را به آسانی دسته بندی می کنند و دوست دارند اشیایی مانند سنگ ها، فسیل ها، پروانه ها، پرها، حشرات، صدف ها، مجسمه ها و ماکت دایناسورها و چیزهایی از این قبیل را جمع آوری و طبقه بندی کنند و درباره طبیعت مطالب مختلف بخوانند. آنها درخت ها و جنگل را با هم می بینند و باید در فضایی باز بازی کنند، نگاه کنند، جستجو کنند و حتی برای این علاقه مندی در طبیعت دست هایشان را کثیف کنند. داشتن هوش طبیعت گرا در مورد بزرگسالان نیز صادق است. برای مثال فردی که تفاوت بین صدای موتورهای مختلف را از هم تشخیص میدهد یا این که می تواند انواع اثرهای انگشت را تجزیه و تحلیل کند دارای هوش طبیعت گرا است. یکی از روش های قوی کردن و توسعه دادن هوش طبیعت گرا مشاهده جزئیات طبیعت و هر چه بیشتر در ارتباط بودن با آن است که این امر با رفتن به فضاهای طبیعی و جستجو و کاوش و مشاهده عناصر موجود در سیاره ما امکان پذیر است. یک زیست شناس مولکولی یا پزشک طب سنتی هم در زمره دارندگان هوش طبیعت گرا قرار می گیرند. دانشمندان و افراد سرشناسی مانند «جرج واشنگتن کارور»، «راشل کارسون» و «چارلز داروین» از آن جمله هستند. افرادی که هوش طبیعت گرا دارند زمینههای مختلف دانش، فرهنگ و دنیای طبیعی را با علاقه و اشتیاق کاوش میکنند. آنها از هر فرصتی برای مشاهده، شناسایی و تعامل با اشیاء، گیاهان و حیوانات استفاده کرده و تلاش می کنند از آنها مراقبت کنند. اشیا را بر اساس ویژگیهای آن طبقهبندی میکنند. برای این که بفهمند اشیا و چیزها چگونه کار میکنند از خود علاقه نشان میدهند. می توانند در افراد یک گونه گیاهی و جانوری یا یک دسته از اشیاء خاص تفاوت ها و شباهت هایی پیدا کنند. نسبت به گردش سال ها و تغییراتی که با هر فصل یا حتی ماه در نحوه زندگی و تغذیه موجودات دیگر به وجود می آید، واکنش نشان می دهند. همچنین کنجکاو هستند بدانند که ابزار و اشیایی که به دست بشر ساخته می شوند پیش از تولید شدن چه مراحلی را دنبال می کنند. توانایی هایی که در تفکر طبیعت گرا وجود دارند برای بسیاری از رشته های علمی کاربردی هستند؛ از آن جمله می توان به توانایی در مشاهده، تفکر، ایجاد ارتباط، طبقه بندی و تکمیل و مرتبط کردن دریافتهای مختلف از دنیای طبیعی و انسانی اشاره کرد. در مورد تخصصهایی که نیاز به پژوهش دارند داشتن هوش طبیعت گرا یک امتیاز است. این افراد دریافت دقیقتر و عمیقتری از دنیای پیرامون خود دارند که از طریق حواسی مانند بینایی، شنوایی، بویایی و لامسه به این درک میرسند و حتی دارای حس ششم قوی نیز هستند. علاقه به فعالیت هایی مثل آشپزی، خیره شدن به ستارهها، مسافرت کردن، نگه داشتن حیوانات خانگی، جمع آوری حشرات و سنگ ها، کاشتن گل و گیاه و حتی بازی با دوستان از نشانههای داشتن هوش طبیعت گرا است. این افراد از آلودگی و افرادی که زباله می ریزند بیزار هستند و ممکن است رژیم غذایی گیاهخواری داشته باشند. از خواندن کتابها و مجلهها و دیدن فیلمهای مستند درباره طبیعت لذت می برند و دوست دارند درباره طبیعت بنویسند، نقاشی و طراحی، عکس و تصاویر جمع آوری کنند یا خودشان آنها را درست کنند. بالاخره از دیگر ویژگی های افراد طبیعت گرا این است که راههای میانبر منطقه زندگی خود را به خوبی میشناسند و نام علمی حیوانات و اسامی مختلفی که برای یک حیوان وجود دارد را به خاطر می سپارند. منبع: زیست بوم فرستاده شده از LT26wِ من با Tapatalk
-
نظرگاه عنصر اصلی تصویر شده از باغ در نگاره های نمایش دهنده باغ ایرانی
sam arch پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در معماری منظر
چکیده: باغ و باغسازی متضمن معانی بسیاری در فرهنگ ایرانی است، بهطوریکه عالم ایرانی همواره آکنده از مظاهر باغ و طبیعت بوده است. باغ ایرانی را میتوان زیباترین محصول منتج از اصول زیباییشناسی و طبیعتگرایی فرهنگ ایرانی دانست که مفهوم آن در بسیاری از هنرهای این سرزمین نظیر سفالینه، کاشیکاری، قالیبافی، موسیقی، شعر، ادب فارسی و نگارگری متجلی شده است. از این میان هنر نگارگری یکی از مهمترین جولانگاههای تصویرسازیهای متعدد از باغ ایرانی بوده است. هنر نگارگری تاکنون از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و پژوهشهای بسیاری در زمینه هنرهای زیبا به بررسی و تحلیل نگارهها در زمینههای مختلف زیباشناختی، فنی، تاریخی و ... از نقطه نظر هنر نقاشی پرداختهاند. اما آنچه در پژوهش حاضر مورد نظر است بررسی رابطه میان هنر نگارگری و باغ ایرانی از دیدگاه معماری منظر ایرانی است، چرا که به علت فقدان تحقیقات کافی در این زمینه، چنین مقالاتی توانایی بالقوهای در خلق فرضیات بدیعتر در رابطه با نگارههای نمایشدهنده باغ ایرانی و کمک به توسعه اطلاعات از باغ ایرانی در دورههای مختلف تاریخی دارند. هدف این پژوهش شناسایی جلوههای اصلی تصویر شده از باغ ایرانی در نگارههای مرتبط با باغ است. برای دستیابی به هدف پژوهش به بررسی تعدادی از نگارهها در دورههای مختلف تاریخی پرداخته شد تا از نگرش تکبعدی به یک دوره خاص جلوگیری شود. تغییرات جزیی در مفهوم و طرح باغ ایرانی در دورههای مختلف مانعی در بررسی نگارهها به صورت همزمان ایجاد نمیکند چرا که باغ ایرانی در تمام ادوار تاریخی برای انسان ایرانی دارای شکل و مفهوم تقریباً ثابتی بوده است. پرسش مقاله حاضر این است که ""کدام فضا یا عنصر از باغ ایرانی بیشترین تجلی را در نگارههای باغ داشته است؟""، برای پاسخ به این پرسش ابتدا فضا، طبیعت و باغ در نگارگری به عنوان زیربنای تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه با تحلیل ده نگاره و انطباق ویژگیهای آنها با اطلاعات و اسناد کتابخانهای و روش توصیفی- تحلیلی انواع نمایش باغ ایرانی در نگارههای باغ به سه دسته 1. باغ کوشک 2. باغ چادر 3. کوشک؛ همچون نظرگاه باغ به چشماندازهای بیرونی دستهبندی شد و اینچنین نتیجهگیری شد که از بین تمامی عناصر اصلی باغ ایرانی نظیر آب، پوشش گیاهی، انسان و ...، بنای نظرگاهی همچون کوشک، صفه، ایوان، بالکن و اشکوبه بیشترین حضور را در نگارههای مرتبط با نمایش باغ دارد، و فرضیه مقاله اثبات شد که ""نظرگاه"" مهمترین عنصر تصویر شده از عناصر باغ ایرانی در نگارههای مرتبط است. مشخصات مقاله:مقاله در 12 صفحه به قلم سعیده تیموری گرده(کارشناس ارشد معماری منظر. دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین. نویسنده مسئول)،وحید حیدر نتاج(دکتری معماری. استادیار دانشگاه مازندران).منبع:باغ نظر سال یازدهم پاییز 1393 شماره 30.ensani.ir نظرگاه عنصر اصلی تصویر شده از باغ در نگاره های نمایش -
چکیده: آرا و نظرات مختلفي در باره ريشهها و علل ظهور اشكال مختلف شهر و همچنين در باره مفهوم شكل شهر رايج هستند؛ كه از ميان آنها برخي از عوامل همچون شيوه توليد و معيشت به صورت برجستهتري مطرح ميشوند. در اين مجال، ضمن برشمردن و توضيح اصليترين عوامل و موضوعات تأثيرگذار بر شكل شهرها، به فرآيندي اشاره ميشود كه اساس آن جهانبيني و فرهنگ است (و البتّه همين نگرش در باره اهمّيت شيوه توليد نيز متأثّر از جهانبيني ارائهكنندگان آن است). سخن در اين است كه جوامعي با جهانبيني و مباني فكري و فرهنگ متفاوت، اگر چه شيوه توليد و معيشت همساني را اختيار كرده باشند، شهرهايي با اشكال و نقشه و سازمان متفاوت را براي زندگي خويش بنا خواهند كرد. مشخصات مقاله:مقاله در 12 صفحه به قلم محمد نقی زاده(دانشکده هنر و معماری واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی)،منبع مجله کتاب ماه هنر شماره 182 آبان ماه 1392 دانلود مقاله
-
الموت در منطقه كوهستانی واقع شده است و از آنجا كه آب و هوای سردی دارد، این روزها است یكی از بهترین گزینه های سفر محسوب می شود. با این حال جاذبه های این منطقه آنقدر زیاد است که برای دیدنشان ممکن است مجبور شوید بیشتر از یک روز وقت بگذارید. چهار طرف الموت شمال شرق این منطقه كوهستانی، چشمانداز شاخه غربی علم كوه است. جایی به نام «انگشت خدا» كه بیانگر نگاه قدسی انسان به طبیعت است. شاه البرز با قلل پنجگانه آن، كوه سلمبار و سیالان، خشچال با ارتفاع 4000متر، شاتان، هوركان، شیركوه و دره اندج است. این كوهها با درهها، غارهای طبیعی و مصنوعی جایگاه بنای دژها و پناهگاه ها محل آموزهها، عقاید دینی و مذهبی منطقه میباشد. چنانچه نخستین ورودگاه حسن صباح دره اندج و شاید زیستگاه پنهانی وی این غارها و دو اتاق تراشیده شده در سنگ به نام هوكرمان بوده است. این بلندیهای طبیعی دژگونه، جزئی از سازه معماری دفاعی دژها را تشكیل داده و منظرگاه و چشمانداز آنان بخشی از میراث طبیعی با ارزش منطقه به شمار میآید. این ارتفاعات در معماری امامزادهها نیز بیتأثیر نبوده است. امامزاده حسن سپهسالار خشك چای، امامزاده و قدمگاه آنان و مكانهای مقدس الموت كه به این صخرهها سیمای قدسی و الهی بخشیده است. شما در سفر به الموت علاوه بر مناظر و شگفتیهای تاریخی و طبیعی شاهد عجایب دیگری مانند حیوانات این منطقه خواهید بود. پلنگ، خرس، گراز، راسو، بز كوهی و پرندگان شكاری مثل عقاب كه گونه كمیاب سفید آن در الموت دیده میشود، مهمانان همیشگی این منطقه هستند سرزمین مقدس الموت وجود درخت مقدس خونبار زرآباد، صدها امامزاده در آبادیها و بیش از 170سال حضور پیروان مذهب شیعه اسماعیلی در منطقه و عشق به امام علی و امام حسین (ع) با برگزاری مراسم مذهبی در این دره به آن سیما و ویژگی تقدس داده است و میراث معنوی این سرزمین را به وجود آوردهاند. بزرگترین دژ الموت قلعه شهر لمبسر «نایبالحكومه و زمستانگاه الموت» با بیش از 6هكتار وسعت بزرگترین دژ سرزمین الموت است و در سه كیلومتری شمال شرقی رازمیان در الموت غربی (رودبار شهرستان) قرار دارد. ارتفاع آن از سطح دریا هزارو 225 متر و از سطح درههای پیرامون 100 متر است. درازی این قلعه 500 متر و پهنای آن نزدیك به 160 متر و از دو بخش قلعه پائین و قلعه بالا تشكیل شده است. تاریخ بنای اصلی قلعه را به پیش از اسلام نسبت میدهند. این قلعه تاریخ مهمی در تاریخ الموت طی 170 سال فرمانروایی اسماعیلیان داشته است. قلعه بیدلان قلعه شیرکوه یا بیدلان در نزدیكی روستای باغدشت و بر فراز قلهای به ارتفاع 1851 متر از سطح دریا واقع شده است و به خاطر تسلطش بر سراسر منطقه، گلوگاه مهمی برای رویارویی با مهاجمانی است كه به دره گام میگذارند. راه دسترسی به دژ بیدلان بسیار دشوار است و به درههایی با عمق بیش از 600 متر منتهی میشود. كاروانسرای پیچ بن كاروانسرا یا پناهگاه زمستانی كوهستانی پیچبن در پایانه شمال شرقی سرزمین الموت بر سر راه قدیم الموت به تنكابن قرار دارد. چشمانداز زیبای آن مشرف بر دره سلمبار مازندران است. زیربنای آن 242 مترمربع و دارای پنج اتاق و یك اصطبل است. غارهای طبیعی الموت غارهای طبیعی بیشماری در منطقه الموت وجود دارد كه بعضی از آنها زیستگاه انسان در طول تاریخ بوده است، چون غارهای دلوكان و اندج در رودبار الموت، میلك و اكوجان در رودبار شهرستان و غار سفیدآب در 4 كیلومتری شمال روستای سفیدآب. در دل كوه سفید چشمه به ارتفاع تقریبی 2 هزار و 400 متر از سطح دریا غار شگفتانگیز سفیدآب واقع شده است. این غار به خاطر وجود آب بسیار، دهلیزهای عمودی فراوان – كه فرود بعضی چاهروهای آن به عمق 50 متر میرسد- استالاكتیت و استالاكمیتهای جوان و بافتهای گل كلمی در سطوح مختلف آن مورد توجه غارنوردان و توریستهای ماجراجو است. آرامگاههای سنگی در گورستان قدیمی دامنه شاهكوه و روستای حسنآباد كه در كنار شاهرود واقع شده سه بنای سنگی وجود دارد كه به دوران پیش از اسلام منسوب است. آرامگاه سنگی حسنآباد برپایه مكعب مستطیل به طول 80/5 و عرض 50/4 متر بنا شده و گنبد مخروطی شكل به ارتفاع 4 متر را به وجود آورده است. وجود درخت مقدس خونبار زرآباد، صدها امامزاده در آبادیها و بیش از 170سال حضور پیروان مذهب شیعه اسماعیلی در منطقه و عشق به امام علی و امام حسین (ع) با برگزاری مراسم مذهبی در این دره به آن سیما و ویژگی تقدس داده است و میراث معنوی این سرزمین را به وجود آوردهاند آبهای الموت رودهای بیشمار بزرگ و كوچكی در دره الموت جریان دارد كه سرچشمه زندگی و هستی در این دره است. رود الموت و اندج رود در منطقهای در شیركوه به نام دوآب در شاهرود كه رود اصلی دره الموت است با شاخه دیگر نینهرود به هم میپیوندد و نهایتاً به سفیدرود میریزد كه در پایان به دریای مازندران سرازیر میشوند. دریاچه اوان دریاچه زیبای اوان كه چون نگینی فیروزهای در حلقه چهارآبادی اوان، وربن، زواردشت و زرآباد میدرخشد 1800 متر از سطح دریا بلندتر و بیش از 70 هزار مترمربع وسعت دارد. سرچشمه این دریاچه چشمههای موجود در كف آن است و به شكل حفرهای است كه عمیقترین بخش آن 5/7 متر عمق دارد. شما در سفر به الموت علاوه بر مناظر و شگفتیهای تاریخی و طبیعی شاهد عجایب دیگری مانند حیوانات این منطقه خواهید بود. بخشی از طبیعت این دره حاصلخیز و رمزآمیز جانوران وحشی و اهلی آن است. وجود جانوران وحشی چون پلنگ، خرس، گراز، شغال، خرگوش، راسو، بز كوهی، كل و پرندگان شكاری چون عقاب كه گونه كمیاب سفید آن در الموت دیده میشود و همچنین گونههای شاهین یا به گویش محلی «آل» كه نام الموت برگرفته از این پرنده است، تیهو، كبك و دیگر پرندگان گوناگون و زیبا، انواع خزندگان و حشرات بینظیر پیرامون دریاچه اوان، انواع زنبور عسل وحشی و پرورشی كه منابع تولید عسل مرغوب در این منطقه میباشد مجموعه بینظیری از حیات وحش را به وجود آورده است. سفر به الموت فقط تماشای جاذبهها نیست به غیر از رودها، قلعهها كه معروفترین آن دژ حسن صباح، دژ لمبسر، دژ شیركوه، دژ نو یزرشاه گرمارود، دژ شمس كلایه، دژ آوه، دژ اندج، دژ قسطینلار، چشمه و جاذبههای دیگر مثل هر نقطه گردشگری از صنایع دستی و سوغات مانند چادرشب، ایزار یا سفرنان، كرباس، صوف یا چهار نالی، جاجیم بافی، موج بافی و... بهره برده است.
-
معماری سنتی ایران دارای مفاهیم و معانی خاص به خود است . به گونه ای که اینجانب معتقد می باشم حتی کوچکترین جزء شکل دهنده ، در یک اثر معماری دارای مفهوم و معنی خاص به خود است . از اینجا بود که تصمیم گرفتم معانی را در معماری ایرانی درک نمایم . زیرا به نظر بنده دلیل ضعف ما در سده های اخیر ، معلولی بوده ناشی از فراموشی مفاهیم ، معانی و هر آنچه که گذشتگان ما برای ما به ارث نهاده اند . و در نهایت استفاده ی فکر نشده و لجام گسیخته از فرهنگ معماری غربی . در راه شناخت معماری کتب زیادی را مورد مطالعه قرار داده ام . ولی بی شک آثار استاد دکتر محد منصور فلامکی بیش از سایر کتب چراغ راه من در شناخت مفاهیم و معانی در معماری بوده است . در نظر ایشان ژرف نگری در ادبیات ایران پایه ی درک مفاهیم و معانی در معماری ایران است . بنابراین در توضیح بعضی از بخشها وهمچنین برخی از تعاریف ، عیناً از متن کتابهای استاد استفاده شده است . زیرا می توان این تعاریف را به عنوان یک سند معتبر به حساب آورد و نیز با بضاعت کمی که دارم نتوانستم کلامی رساتر و گویا تر از آن را پیدا کنم . متن پیش روی شما که در قالب تحقیقی برای درس انسان ، طبیعت و معماری آماده شده است ، قصد دارد به رابطه میان ادبیات و معماری پرداخته تا از این میان تفاوتها ، شباهتها و تأثیرات این دو بر یکدیگر را استخراج نماید . برای این منظور متن به چند بخش کلی تقسیم شده است . بخش اول به شباهتها و روابط محسوس میان این دو می پردازد و در پایان با یک نتیجه گیری زمینه را برای آغاز مطالعه و تحقیق در بخش دوم که روابط معنایی این دو را مورد بررسی قرار خواهد داد فراهم می سازد . به فراخور نتایج به دست آمده در بخش دوم بخشهای بعدی نیز مورد توجه قرار خواهند گرفت .
- 17 پاسخ
-
- 2
-
- معماری
- معماری سنتی
-
(و 4 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
مقاله منظره پردازی و طبیعت در معماری ساسانی
MH.Sayyadi پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات معماری
منظره پردازی و طبیعت در معماری ساسانی مرتضی بهروز چکیده: بسیاری اعتقاد دارند معماری و هنر ساسانی مبنای شکل گیری هنر و معماری اسلامی بوده است و عنصر پیوند دهنده این دو دوره مهم در تاریخ هنر ایران و نیز دوره های پیشین توجه به طبیعت است .در این مقاله تعدادی از مشهورترین آثار معمار ی دورۀ ساسانی با تاکید بر جنبه های طبیعت گرایانۀ آن مورد بررسی قرار گرفته است . علاوه بر نقش مایه های گیاهی از قبیل برگ کنگر و گل نیلوفر که در تزئینات به چشم می خورد ، معماری ساسانی در کلیات از الگوهایی همچون ( ایوان مشرف به آب و باغ) و (ایجاد دید به بیکرانگی از طریق احداث بنا بر روی صفه) پیروی می کند ، کوه با قلل رفیع در استقرار شده های ساسانی نقش اساسی ایفا کرده است . دریافت متن کامل مقاله [ دریافت فایل ] ماخذ-
- 1
-
- منظره پردازی
- معماری
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
طبیعت حقیقتی چون شعر دکتر سید رضا محیط چکیده: انسان یک موجود طبیعی است و قبل از این که روح طبیعی آن رشد کند باید ظرفی باشد که در آن بتواند به خوبی رشد کند. بالطبع موجوداتی که در فضاهای طبیعی رشد می کنندهم از نظر روح و هم از نظر جسم دارای کیفیت بالاتری نسبت به موجوداتی هستند که در قفس زندگی می کنند . تا زمانی که مصالح از طبیعت استخراج می شدند روح آن را به معماری می دمیدند ، مثلاً یک سنگ در دید اول سنگ است ولی اگر با دقت به آن نگاه کنیم می بینیم که مثلاً از کوه های هیمالیا آمده است . حدوداً 200 الی 300 سال پیش اگر ساختمانی ساخته می شد، سنگ به صورت طبیعی روی سنگ قرار می گرفت ولی از 100سال پیش تا به حال ، یعنی بعد از انقلاب صنعتی ، مصالح طبیعی با مصالح مصنوعی مخلوط شد و قوانین مصنوعی و غیرطبیعی مثل مد و شرایط موجود به وجود آمدند . این ساختمان ها با ساختمان های اولیه بسیار متفاوت هستند . امروزه مصالح مصنوعی مثل شیشه،بتن،آهن و ... باعث شده که انسان امروزی کمبود طبیعت را بیش از پیش احساس کند . دریافت متن کامل مقاله [ دریافت فایل ] ماخذ
-
- 1
-
- معماری
- سید رضا محیط
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :