جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'طاق کسری'.
1 نتیجه پیدا شد
-
فردوسي بناي آن را به خسرو اول نسبت داده است. ز ايوان خسرو كنون داستان بگويم كه پيش آمد از راستان چنين گفت روشندلي پارسي كه بگذشت با كام دل چارسي كه خسرو فرستاد كسها بروم بهند و به چين و به آباد روم برفتند كاريگران سه هزار ز هر كشوري آنكه بد نامدار چو صد مرد بگزيد اندر ميان از ايران و اهواز و از روميان از ايشان دلاور گزيدند سي از آن سي دو رومي يكي پارسي گرانمايه رومي كه بد هندسي بگفتار بگذشت از پارسي بدو گفت شاه «اين زمن در پذير سخن هر چه گويم همه ياد گير» «يكي جاي خواهم كه فرزند من همان تا دوصد سال پيوند من» «نشيند بدو در نگردد خراب زباران و از برف و از آفتاب» «مهندس بپذيرفت از ايوان شاه بدو گفت:«من دارم اين دستگاه» چو ديوار ايوانش آمد بجاي بيامد به پيش جهان كدخداي بريشم بياورد تا انجمن بتابند باريك تابي رسن ز بالاي ديوار ايوان شاه بپيمود تا خاك ديوار گاه رسن سوي گنج شهنشاه برد ابا مهر كنجور او را سپرد وز آن پس بيامد به ايوان شاه كه «ديوار ايوان بيامد بماه «چو فرمان دهد خسرو زودياب نگيرم بدان كار كردن شتاب» «چهل روز تا كار بنشيندم ز كاريگران شاه بگزيندم» بدو گفت خسرو كه «چندين زمان چرا خواهي از من تو اي بدگمان» «نبايد كه داري تو زين دست باز بزر و به سيمت نبايد نياز»