جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'خلاقیت'.
14 نتیجه پیدا شد
-
کفشی که پس از استفاده کاشته می شود یک شرکت هلندی کفشی را عرضه کرده است که پس از استفاده می تواند در باغچه کاشته شود و جوانه بزند. این شرکت هلندی به نام oat نوعی کفش کتانی را عرضه کرده است که کاملا تجدیدپذیر زیستی است. در حقیقت، ویژگی این کفش عجیب در این است که به جای دور انداخته شدن می تواند در باغچه کاشته شود و همانند یک گیاه رشد کند. این کفش که ظرف چند هفته آینده بر روی سایت این شرکت برای فروش عرضه می شود سبزترین و تجدیدپذیرترین کفش دنیا است. محققان این شرکت برای اختراع این کفش قابل جوانه زدن دو سال تحقیق کردند. این کفش از چوپ پنبه، شاهدانه، کتان زیستی، پلاستیک تجدیدپذیر و سفیدکننده های غیر کلرات ساخته شده است. براساس گزارش آنسا، این کفش که برنده جایزه زیستی ترین محصول "هفته مد آمستردام" شد به محض اینکه در خاک قرار بگیرد کاملا تجزیه می شود و دانه هایی که داخل زبانه بالایی آن قرار گرفته اند شروع به جوانه زدن کرده و یک گیاه واقعی را به وجود می آورند.
- 78 پاسخ
-
- 7
-
- فناوری نانو
- فیبر کربن
-
(و 63 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- فناوری نانو
- فیبر کربن
- فیبرنوری
- فیبرکربن
- فاستونی
- لباس هوشمند
- لباس بدون نیاز به شستن ساخته شد
- مقاومت رنگها در برابر سایش
- محکمترین نخ پلیمری
- نومکس
- نیسان
- نانوذرات نقره
- چتر
- چترهای چوشیدنی
- نسل آينده لباس خلبانان مجهزبه دستگاه پوشيدني
- کفی کفش
- کفش
- کلاه
- کولهپشتی
- کولهپشتی با چراغهای درخشان
- کولار
- کیتوسان
- گجت های پوشیدنی
- پلیمر زیستی
- پوشاک
- پارچه فاستونی
- پارچه پنبه ای
- پارچه ضد آتش
- پارچه هوشمند
- پارچه حرارتی
- پارچههای حرارتی هوشمند
- پرتغال
- پساب نساجی
- آلایندههای سمی
- الیاف نسوز
- الیاف ضد میکروب
- اهداف ضد آتش کردن منسوجات
- ایده
- استفاده از پیلهای خورشیدی لولهای در پوشاک
- بافنده
- بازیافت پلی اتیلن ترفتالات
- تولید لباس ضد آتش از پنبه
- تولید پوشاک با بطریهای بازیافتی
- تولید پوشاک با سلولهای خورشیدی
- تولید پارچه فاستونی خوشبو
- تکنولوژی پوشیدنی
- تایپ سریع و آسان با صفحه کلید دستکشی
- تجهیزات عکاسی
- تصفیه پساب صنعت نساجی
- جوایز جیمز دایسون
- خلاقیت
- دانشگاه پنسیلوانیا
- دانشگاه امیرکبیر
- دانشگاه استنفورد
- دستمال کاغذی
- دستکش الکترونیکی
- رنگ مصنوعی
- سلول خورشیدی
- ساخت نخهایی از جنس نانولولههای کربنی
- ساخت آستین لرزشی «شبح» برای تنیسبازان مبتدی
- شال
- صندلی گهوارهای
- صندلی ضدخستگی خودرو
- ضد آتش کردن منسوجات
- ضدآتش کردن پارچه
-
در یک ایده خلاقانه،شرکت فرانسوی هرمس از طرحهای فرش ایرانی بروی لباس و کفش استفاده کرده!!!! این ایده خلاقانه هم باعث مسرت بسیار است که فرهنگ ما به جهانیان شناسانده میشود و هم باعث ناراحتی که ما مدام ادعای فرهنگ میکنیم اما ذره ای از اون درهیچ جهتی استفاده نمیکنیم... هرمس(Hermes)
-
برای رسیدن به موفقیت باید پاسخگو و مسئولیت پذیر بوده و در شغلتان خوشحال باشید. آیا شما در اداره کارمندی ناراضی هستید که پشت میز قوز کرده و سرش را بین دو دستش گرفته و فکرش مشغول وظایف خسته کننده و تکراری اش است و مدام به حرکت عقربه های ساعت نگاه میکند و با خود میگوید: وای تازه ساعت ده است؟ و در واقع هیچ کار مفیدی انجام نمیدهد؟ ایفای چنین نقش وحشتناک و ملال آوری که کار کردن نامیده نمیشود،این فقط یک نقش است. چیزی که شما آن را به شخص دیگری سوق میدهید شاید شخصیتی به نام کارمند. خانم ویکمن مشاور کار،درباره ی بالا بردن ارزش شخصی و شاد کردن محل کار میگوید: اغلب مردم در محل کاران خوشحال نیستند و هرچیزی را که در اطرافشان است سرزنش میکنند و اینکه کارمندی خود را در محیط کار غریبه ای احساس کند که پاداشی نمیگیرد و از مزایای کار بی بهره است،به نگرشی عمومی و عادی تبدیل شده است. این نارضایتی را میتوان با کنترل و تغییر طرز تقکر،به سوی مطلوب سوق داد. بهتر است شما بر خودتان کنترل داشته باشید و از نیرویتان برای بدست آوردن آنچه میخواهید استفاده کنید. تجربه های شغلی تان را افزایش دهید و به توانمندی مطلوب و واقعی تان دست یابید. خانم ویکمن در کتاب خود که ان را به دو قسمت تقسیم کرده به پنج قانون واقعی اشاره میکند که میتواند کارمندی ناراضی را به کارمندی شاد و موفق،(کاگری خلاق،بازیکنی فعال در تیم) تبدیل کند. منبع: شماره ی 53 مجله ی راز
-
نقد و بررسی مرکز پارک علم و فناوری تالار صنایع
مهندس خوش فکر پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در پارک علم و فناوری تالار صنایع
ورود شما را به پارک علم و فناوری تالار صنایع خوش آمد میگوییم رویاهایتان را جدی بگیرید! با سیلاااااااااااام:dancegirl2: باز هم تالار وزین مهندسی صنایع و باز یک پدیدی جدید :4chsmu1: تا به حال حتما اسم پارک علم وفناوری به گوشتون خورده و از لزوم وجود این مرکز علمی برای توسعه و پیشرفت کشور با خبرید!!! اتاق فکر تالار صنایع تصمیم گرفته که چنین چیزی رو در محیط مجازی شبیه سازی کنه . . . . . هیجان انگیزه مگه نه؟! این پارک در راستای اهداف گروه صنایع مبنی بر آموزش، اگاهی و تعامل ایجاد گشته و از این به بعد رسالت سرگرمی، گفت وگو و یادگیری توام با لذت رابر عهده خواهد گرفت. نیت ما ساختن محیطی سر شار از هیجان یادگیری و عشق به دانستن برای بچه های انجمنه . در همین راستا پارک علم و فناوری تالار صنایع برای دریافت ایده ها، افکار و خلاقیت های شما کاربران عزیز و به منظور برپایی گردهمایی، مسابقات، بحث و گفت وگو و سایر فعالیت ها اعلام امادگی مینماید. میدونم تو ذهنتون هزاران سوال شکل گرفته به دونه دونه ی اونها در اینجا پاسخ خواهیم داد. لازم به ذکر است که این تاپیک بعنوان مرکز پارک و تنها برای اعلام نظر در مورد عملکرد ها و همچنین دریافت پیشنهادات و ایده های شما برای برگزاری مسابقات، گفت و گو ها و فعالیت های مفید و موثر ایجاد گشته . امیدواریم که با همکاری شما شاهد بالا رفتن میزان خلاقیت در انجمن باشیم.:w139: *خواهشا از زدن پستهایی که صرفا جهت اسپمینگ میباشند خودداری نمایید.*- 54 پاسخ
-
- 14
-
- مقالات
- مهندسی صنایع
-
(و 11 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
نحوه بازاریابی یک محصول جدید بازاریابی و کارافرینی نحوه بازاریابی یک محصول جدید از زمانی که جان دونفی، شرکت صنایع غذایی و آشامیدنی NY Bagels را در سال ۱۹۹۲ در ملبورن تاسیس کرد، باید سخت تلاش می کرد تا باگل، نان محلی نیویورک را در استرالیا به همه بشناساند، چون این نان بر خلاف آمریکا و کانادا در وعده های غذایی استرالیایی ها جایی نداشت. دونفی برای حل این موضوع، از اصل سادگی سیستم (KISS)۱ و بکارگیری خلاقیت استفاده کرد. ● چالش کسب وکار کسب وکار جان فقط به شناساندن نان های باگل متکی بود و او می دانست این موضوع چالش بزرگی ایجاد خواهد کرد. اگر او قصد داشت از این کار درآمد داشته باشد، مجبور بود اهمیت کار را به مردم ثابت کند. به منظور افزایش آگاهی در میان مصرف کنندگان استرالیایی، جان با زیرکی استراتژی های بازاریابی ساده و در عین حال موثر و موفق را به کار گرفت. ● استراتژی هدایت جان دریافت که برای شناساندن و عمومی کردن محصولاتش باید بر افرادی متمرکز شود که عموما باگل را نمی شناسند و آن را نمی خرند. او می خواست به آنها نشان دهد با نخریدن این محصول چه چیزی را از دست می دهند. برای انجام این کار، او تصمیم گرفت باگل را در منوی شرکت های تهیه غذا برای مجالس و مراسم ها قرار دهد. یعنی با این کار تلاش های خود را به سوی بنگاه هایی هدایت کرد که در کار تدارک غذا بودند و می توانستند نان های او را توزیع کنند. اگر مردم باگل را دوست داشته باشند، به طور اتوماتیک در مورد آن صحبت می کنند و این گفت وگوها به نفع کسب وکار جان خواهد بود. حتی اگر طرفداران او ندانند کدام برند این نان ها را تولید کرده، باز هم نتیجه مثبت خواهد بود، چون مهم ترین موضوع این بود که باگل شناخته شود. ● اختلاف محصول بعد از اینکه جان نان های خود را به شرکت های تهیه غذا معرفی کرد، زمان آن فرا رسیده بود که بازاریابی برند خود را برای کافه ها، رستوران ها و مراکز عمومی آغاز کند. هنگامی که او تحقیقات در بازار را انجام می داد، دریافت که بسیاری از مردم در مورد این محصول هیچ چیز نمی دانند و تصور غلطی از آن دارند. او برای اینکه مردم را علاقه مند کند، باید در مورد ویژگی های خاص این نان تبلیغ می کرد – این که باگل در اصل به صورت آب پز و نیز از مواد باکیفیت محلی و وارداتی تهیه می شود. جان این اطلاعات را در وب سایت خود منتشر کرد و محصولات جانبی بازاریابی را در کنار آن قرار داد و مردم را به امتحان کردن آن تشویق کرد. این کار به سرعت مردم را جذب کرد و میزان فروش شرکت رو به افزایش گذاشت. جان می دانست محصولاتش منحصر به فرد است و روشی را برای بازاریابی آن انتخاب کرد که منعکس کننده این ویژگی بود. ● گوش کردن و ارتباط برقرار کردن پس از آن، جان شروع به جمع آوری بازخوردهای مشتریان جدید کرد و دریافت که بسیاری از آنها نان هایی با اندازه کوچک تر را ترجیح می دهند. او می خواست به مشتری محصولی را ارائه دهد که دقیقا مطابق میلش باشد، بنابراین باگل را به نوعی پیش غذا تغییر داد که به طور خاص برای بازار موسسات تهیه غذا طراحی شده بود. از زمان آغاز تولید این نوع پیش غذاها، جان موفقیت بزرگی را شاهد بوده است. توصیه اکید او این است که «همیشه با مشتریان خود صحبت کنید، چه زمانی که چالشی در کسب وکار شما وجود داشته باشد یا نباشد.» مترجم: مریم رضایی منبع: CEO پاورقی ۱ اصل سادگی بیان می کند که اکثر سیستم ها چنانچه ساده و به دور از پیچیدگی بماند، عملکرد بهتری خواهند داشت.
-
- مقالات مدیریت
- محصول
- (و 9 مورد دیگر)
-
تخیل تخیل توانایی انسان در تولید فرم،تصویر و ایده است؛ تخیل دامنهای وسیع دارد و وظیفه آن شکستن قالبهای موجود و البته بر هم زدن عادت یکی از تکنیکهای تخیل است. امروزه با استفاده از نرم افزارهای قدرتمند و تکنیک های شبیه سازی،ابعاد تصور انسان گسترش یافته به طوری که قدرت تخیل انسان به خلق و ابداع فرم هایی دست یافته است که تصور آنها بدون ابزار کامپیوتر غیر ممکن است.نتیجه این عمل ایجاد و شکل گیری فضاها در مقیاس بزرگ است که اکثر معماران از آن بهره می گیرند.دنیای دیجیتال کامپیوتر ابزار بسیار قدرتمندی برای به تصویر کشیدن تخیلات انسان گشته است. بهره گیری معماران از این امکان موجب خلق فضاهایی شده است که پیشتر غیر قابل تصور بود. یکی از معمارانی که از این امکان بهره جست ظه حدید بود.ظه حدید با کمک پاتریک شوماخر که در پشت صحنه طرح های معماری او قرار دارد ،توانست در چند سال اخیربا استفاده از این ابزار قدرتمند تخیلات خود را به تصویر کشیده و عرصه را بر دیگر معماران تنگ کند. شاید بتوان ظه حدید را یکی از معماران بزرگ طرح های رویایی نامید . خطوط دینامیکی این معمار بزرگ در اکثر مسابقات معماری سالهای اخیر جنجالی و خبر ساز بوده است.پیشتر طرح های این معمار بزرگ فقط بر روی کاغذ نقش می بست اما امروزه کشف قابلیتهای مصالح موجود و تکنولوژی ساخت مصالح جدید این امکان را به وجود آورده که طرح های تخیلی خود را به واقعیت تبدیل کند. بعضی از معماران معتقدند که قرار گرفتن در فضای طرح های او بیننده را هیپنوتیزم می کند و حسی متفاوت با سایر فضاها به وجود می آورد. 10سپتامبر2007 شهر باکو پایتخت کشور آذربایجان میزبان این معمار بزرگ بود. خطوط دینامیکی این معمار بزرگ قرار است در طرح مجتمع فرهنگی این شهر در زمینی به مساحت 30 هکتار خودنمایی کند. مرکز فرهنگی حیدر علی اف که دستور ساخت آن در روزهای پایانی سال 2006 توسط رئیس جمهور این کشور صادر شد، شامل موزه ،کتابخانه،سالن کنفرانس و مراکز پژوهشی است که میزبان همایشها و نمایشگاههای فرهنگی در سطح بین المللی خواهد بود. نکته اصلی این طرح که در اکثر کارهای ظه حدید در چند سال اخیر مشاهده می شود یکپارچگی و وحدتی است که در طرح مشاهده می شود و دارای تنوع و دید پرسپکتیو متفاوت است.حجم در حالت کلی پوسته یکپارچه ای است که در تمامی ابعاد به حرکت در آمده و تعریف فضا می کند . سالن کنفرانس این مجموعه با ظرفیت 1280 نفر با حرکت نرم و پیچشی این پوسته شکل گرفته است. این اولین باریست که یک طرح با این ابعاد بزرگ و سرمایه گذاری کلان و با این فرم در شهر باکو ساخته خواهد شد . با توجه به سابقه تاریخی کشور آذربایجان در زمینه موسیقی ،تاتر،اپرا و... و با توجه به اینکه در 2 سال اخیر از رشد اقتصادی بالایی برخوردار بوده ،این کشور در صدد سرمایه گذاری برای معرفی تاریخ و هنر خود به جهانیان بوده است . بدین جهت انجام پروژه های وسیع و در مقیاس بزرگ و بهره گیری از شرکت های مطرح و صاحب نام را در فصل کاری خود قرار داده است . هدف از ساخت این پروژه بنا به گفته الهام علیف معرفی تاریخ و هنر این کشور به جهانیان است و قرار است همایشها و نمایشگاههایی در سطح وسیع و بین المللی در آن برگزار شود. منبع
- 73 پاسخ
-
- 7
-
- مبانی نظری
- معماری
-
(و 6 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
کتابهایی که زندگی شما را تغییر میدهند: معرفی ۱۱ کتاب در مورد آموزش خلاقیت و متفاوتاندیشی
ela پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در دین و آیین
در بازار کتاب، انبوهند کتابهای شبهعلمی روانشناسی که میخواهند هنر ثروتمند شدن، خوشبخت شدن، روابط موفق میانفردی یا رهایی از تنشهای روزانه بیاموزند. اما صرفنظر از درجه اعتبار علمی این کتابها، باید پرسید غایت آرزوی ما چیست؟ فرض کنید که این کتابها بتوانند ما را به ثروت برسانند، ما را به یارمان برسانند، ما را جذاب کنند یا از تنشهای روزانه برهانند، آیا اینها نهایت شادی و رضایتمندی ما را فراهم میآورند؟ آبراهام مَزلو، روانشناس آمریکایی مشهوری بود که نظریه مشهورتر «سلسله مراتب نیازهای انسانی» یا «هرم مزلو» را ارائه داد. به این هرم نگاه کنید و پیش خودتان قضاوت کنید که در سالهایی که سپری کردهاید، دنبال دست یافتن به کدام طبقه این هرم بودهاید. پس در این پست تعدادی از بهترین کتابهایی که در بازار کتاب ایران میتوانید در مورد خلاقیت و شکوفایی پیدا کنید، به شما معرفی خواهم کرد. اما این بار واقعا توصیه میکنم که دست کم دو سه کتاب این پست را تهیه کنید و سر فرصت و ذره ذره بخوانید، احتمال اینکه این کتابها بتوانند شما را از روزمرگی رایج به درآورند و شما را در مسیری نو بیندازند، زیاد است! یک سرهنگ روسی سابق، یک جراح پلاستیک باسابقه و یک عارف هندی، سه کتاب از کتابهای معرفیشده در پایین را نوشتهاند، برای من بسیار جالب بود که علیرغم این که این سه از سه دنیای کاملا متفاوت بودهاند، در شرایط مختلفی زیستهاند و در دهههای مختلفی، جهانآزمایی کردهاند، در نهایت روح سخنشان در مورد خلاقیت تقریبا یک چیزی بوده است و توصیههای بنیادیشان با هم تفاوت زیادی ندارد. هر سه خلاقیت را -همچون مزلو- در رأس هرم نیازهای آدمی و نقطه اوج او میدانند و هر سه پیشنهاد میکنند که با فراغت از پایبند تن و جامعه، لذت خلاقیت و خودشکوفایی را بچشیم. ۱- خلاقیت، راهکارهایی برای یک زندگی جدید، آزادسازی نیروهای درون: این کتاب را واقعا تصادفی تهیه کردم و تصور نمیکردم که عارفی هندی به نام « اُشو» اینقدر معانی عمیق در مورد زندگی و خلاقیت را بتواند در یک کتاب بگنجاند. انتظار من این بود که مثلا با خواندن کتاب زندگینامه استیو جابز، چیزهای بیشتری در مورد خلاقیت دستگیرم شود، اما این کتاب ۲۴۸ صفحهای که شاید در کمتر روزنامه و نشریه فرهنگی معرفی شده باشد و احتمالا نامش به گوشتان نخورده باشد، نظرم را تغییر داد. اشو، بین سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۹۰ میزیست، تعالیم «اشو»، توانسته زندگی میلیونها نفر از همه سنین و مسلکها را تغییر بدهد. از او به عنوان یکی از هزار آیندهساز قرن بیستم و یکی از ده مردی که سرنوشت کشور هند را تغییر دادهاند، در کنار گاندی، نهرو و بودا نام برده شده است. تلاش اصلی او کمک به ایجاد شرایطی برای تولد نوع جدیدی از انسان بود. او در کتابهایش با آمیختن حکمت جاودانه شرق و توان علمی و فناوری غرب، معجونی سخت گوارا به خوانندگان ارائه میدهند. بریدههایی از این کتاب: اگر تکبعدی باشی، میتوانی به قلهای رفیع دست پیدا کنی، اما آن موقع فقط یک قلهای. دلم میخواهد تو کل سلسله جبال هیمالیا شوی -نه فقط یه قله، که قلههایی بر فراز قلههای دیگر. بوی خوش آزادی: خلاقیت، بزرگترین عصیان در عالم هستی است. برای خلق کردن باید از همه قید و بندها رها شد، وگرنه خلاقیت تو چیزی جز تقلید و نسخهبرداری نخواهد بود، فقط یک نسخه بدل! تو فقط هنگامی میتوانی خلاق باشی که فردیت خویشتن را دریابی. تو به عنوان بخشی از روانشناسی عامه مردم نمیتوانی چیزی خلق کنی. روانشناسی عامه مردم، غیرپویا و غیرخلاق است، چون زندگی کسالتآوری را سپری میکند، هیچ رقث و سرود و تفریحی نمیشناسد، از این رو قالبی و فاقد قوه ابتکار است. فرد خلاق نمیتواند راه رفته را طی کند، باید راه خود را در میان جنگلهای انبوه زندگی بیابد. باید تنها گذر کند، باید از ذهن توده مردم، مبرا و متمایز باشد. ذهن جمعی پستترین ذهن در دنیاست، -حتی افراد به اصطلاح امحق هم از حماقت جمعی برترند. اما همین جمعگرایی از بازار رشوه گرمی برخوردار است، به این معنا که فقط برای افرادی احترام و افتخار قائل است که مصرانه راه ذهن جمعی را تنها راه صحیح بدانند. در گذشته، افراد خلاق شامل نقاشان، موسیقیدانان، شاعران، مجسمهسازان، صرفا از روی ضرورت محض مجبور بودند از حسن شهرت و احترام چشم بپوشند. آنها مجبور بودند، زندگی سنتشکنانهای را در پیش بگیرند، زندگی یک خانه به دوش، این تنها راه ممکن برای بروز و ظهور خلاقیت آنان بود. در آینده دیگر لزومی به این کار نیست. اگر مرا درک کنید و حقیقت نهفته در گفتههای مرا با دل و جان احساس کنید، آنگاه در آینده هر کس میتواند به عنوان فردی شاخص زندگی کند. دیگر نیازی به زندگی سنتشکنانه نیست. زندگی سنتشکنانه محصول فرعی یک زندگی جزمی، متحجر و قراردادی است که آبرو در ان حرف اول را میزند. اما تصور نکنید که این کتاب یکسره، شامل توصیههای دقیق اشو است، کتاب مملو است از حکایات فلسفی و عرفانی نغز و پرمعنا. حتی اگر شما تعهدی در خود برای یادگیری خلاقیت از طریق این کتاب احساس نمیکنید، خواندن همین حکایات ساعات خوشی را برای شما فراهم میسازند. این حکایات آنقدر جالبند که نقل آنها در میهمانیها و در کنار دوستانتان میتواند شما را به هسته خوشسخن یک جمع و مرکز توجه دوستانتان تبدیل کند. این هم کارکردی جانبی برای این کتاب. این کتاب را انتشارات فردوس منتشر کرده است. ۲- شکوفاسازی خلاقیت: این کتاب نوشته دکتر رابرت فیشر و مری ویلیامز است و انتشارات پیک بهار با ترجمه ناتالی چوبینه آن را در ۲۴۶ صفحه منتشر کرده است. در شکوفاسازی خلاقیت، عوامل متفاوتی مؤثرند از جمله شرایط محیطی، نوع آموزش، نحوه سلوک، کمکهای خانواده و دهها مورد دیگر. در این کتاب نویسندگان تلاش کردهاند تا با حفظ چارچوبهای علمی و تجربی، به خوانندگان کمک کنند تا این توانایی نهفته و خفته را شکوفا کنند و آن را به صورت یک مهارت درآورند. ۳- سایکوسیبرنتیک، روانشناسی خلاقیت: این کتاب بسیار مشهور است، کتاب در سال ۱۹۶۰ نوشته شده است و سالهاست که جزو برترین کتابهای کلاسیکی که میتوانند به ارتقای شخصی و زندگی خوانندگان کمک کنند، قرار دارد. نویسنده این کتاب، یک جراح زیبایی برجسته آمریکایی بود به نام مکسول مالتز است که در سال ۱۸۹۹ به دنیا آمد و در سال ۱۹۷۵ درگذشت. آدم تصور میکند که یک جراح پلاستیک باید مشغولتر از آن بوده باشد که کتاب بنویسد و راه زندگی توصیه کند، اما در مورد دکتر مالتز این طور نبود. خودش در این کتاب در جایی نوشته است: چهل سال است که به کار جراحی پلاستیک مشغولم، در این مدت تصاویر جسمانی صدها، بلکه هزارها انسان را تغییر دادهام، کار رضایتبخشی دارم، سازنده هستم. چانهها را صاف کردهام، بینیها را تراشیدهام، زخمهای زشت را از صورتها برداشتهام، چین و چروک و گوشتهای اضافی صورتها را محو کردهام. دلیل این همه مراجعه مردم گواه این حقیقت است که آنها به تصویر جسمانی خود اهمیت میدهند و چرا ندهند؟ چرا نباید مردم به فکر سر و وضع و قیافه خود باشند؟ انسان عاقل و بالغ همین کار را میکند. در نقش جراح پلاستیک به بسیاری از مردم کمک کردهام، تا احساس بهتری از خود پیدا کنند و با این حال، زندگی همهاش به صورت زیبا نیست. نیروی دیگری هم هست که میتواند میتواند جراحات ذهنی شما را پاک کند. این نیرویی است که میتواند حتی در دنیای پرآشوب ما و حتی وقتی حوادث برخلاف میل ما اتفاق میافتند به ما احساس امنیت بدهد. بحث بر سر تصویر ذهنی ماست. شکسپیر در داستان هاملت مینویسد: «سلاح برگیرید و در برابر دریای مشکلات بایستید.» برای رسیدن به زندگی خلاق باید سلاح برگیرید، باید خود را با سلاحهای پرقدرت مجهز کنید تا به وقت لزوم و در برخوردها با شداید از آن استفاده کنید. در قسمت دیگری از کتاب او روزی از زندگی خود را برایتان تعریف میکند که زندگیاش را تغییر داد، روزی که او تازه انترن شده بود و پدرش به شوق دیدن پسر در لباس سفید میخواست به دیدن او در بیمارستان بیاید. اما به ناگاه، خبری ناخوشایند با تلفن به دکتر مالتز داده شد: پدر او در مسیر راه با کامیون تصادف کرده بود و درگذشته بود. دکتر مالتز در این کتاب شرح میدهد که چگونه نهتنها از آن شوک به درآمد، بلکه زندگی خلاقی در پیش گرفت. این کتاب را انتشارات شباهنگ منتشر کرده است. ۴- مگاخلاقیت: این کتاب زیبا را دکتر اندره جی. الینیکف نوشته است، او تا سال ۲۰۰۲، یک سرهنگ روسی بود، اما در این زمان به امریکا نقل مکان کرد تا دانشجوی کالج نیروی هوایی امریکا شود! اما تخصص اصلی او علوم نظامی نیست، بلکه آموزش خلاقیت و شیوههای ذهنی رسیدن به این مهارت است. این کتاب مملو از تمرینهای عملی خلاقیت است و پر از حکایت و داستانهای و مثالهایی است که میتواند شگفتزدهتان کند. این کتاب را انتشارت رسا منتشر کرده است. ۵- پرورش استعداد همگانی ابداع و خلاقیت: این کتاب نوشته دکتر الکس اس اسبورن است و انتشارات نیلوفر آن را منتشر کرده است. ظاهر کتاب ممکن جذاب به نظر نرسد و فونت کتاب هم مقداری ریزتر از معمول است. این کتاب هم مملو از نکات تاریخی و حکایتهایی است که شما را تشویق به یادگیری خلاقیت و شهامت دست زدن به ابداع میکند. ۶- خلاقیت، تفکر انتقادی: این کتاب نوشته آنتونی وستون است. بریدهای از کتاب: خلاقیت همان طور که خواهیم دید نوع خاصی از بازیگوشی را میطلبد، اما وادادن نیست. خلاقیت کار میطلبد.از ادیسون نقل شده است که الهام تنها یک درصد نبوغ را تشکیل میدهد و ۹۹ درصد بقیه، عرق جبین ریختن است. شاید او کمی مبالغه کرده باشد. من میگویم ۲۰ درصد الهام و ۸۰ درصد عرق ریختن، اما خود همین هم، کم عرقی نیست! این کتاب را انتشارات آمه منتشر کرده است. ۷- مغز و خلاقیت: بررسی خلاقیت از دید نوروساینش. این کتاب را ماریو توکورو و کن موگی نوشتهاند. این کتاب را نشر دانژه منتشر کرده است. ۸- هنر نوآوری: این کتاب را تام کلی نوشته است که یک مشاور اقتصادی، نویسنده و سخنران برجسته در زمینه خلاقیت و نوآوری است. این کتاب با نقل داستانهایی از مسیر حرکت شرکتهای بزرگ فناوری به کار کسانی میخورد که از زاویه خلاقیت صنعتی به پدیده خلاقیت نگاه کنند. کتابهای ۹ – ۱۰و ۱۱: انتشارات مبلغان سه کتاب جالب دارد که خواندنش برای کسانی که میخواهند مسیر خلاقیت و داستان موفقیت شرکتها و حتی کشورها را درک کنند، مفید است. عنوان این سه کتاب: ساخت چین، شگردهای دل در تسخیر بازار، سرگذشت شگفتانگیز گوگل است. خواندن این سه کتاب را به دوستداران فناوری و خلاقیت توصیه میکنم منبع: مدیران ایران-
- 3
-
- متفاوت اندیشی
- معرفی کتاب
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
مقدمه: مدیریت کسب و کار: موفقيت هر کسب و کار رابطه نزديکى با چگونگى صحيح کنترل کردن امور آن را دارد: در واقع مديريت صحيح کسب و کار موجب رشد آن ميشود.بین دو مفهوم «کارآفرینی» و «مدیریت کسب و کار» تفاوت چندان و یا مشخص نمی¬توان قائل شد و این دو مفهوم را به طور مستقل از هم بررسی کرد. معیار تعریف کسب و کار در کشورهای مختلف بر حسب شرایط و نیازهای هر کشور متفاوت می¬باشد.و لی اغلب بر اساس تعداد کارکنان یا میزان درآمدهای سالیانه تعریف می¬شوند؛ «کمیته توسعه اقتصادی آمریکا، کسب و کار را چنین تعریف می¬نماید» کسب و کار باید حداقل دو شرط از چهار شرط: 1- مدیریت مستقل 2- تأمین سرمایه از طریق یک نفر یا جمع محدود از افراد 3- انجام فعالیت¬ها به صورت عملی 4- کوچک بودن در برابر بزرگترین رقیب باشد. تعریف کارآفرینی: کارآفرینی فرآیند شناخت فرصتهایی است که برای آنها بازار وجود دارد و پذیرش ریسک برای ایجاد سازمان در جهت ارضای نیاز می¬باشد. در حالیکه مدیریت کسب و کار کوچک، فرآیند مداوم تصاحب و اداره یک کسب و کار ثبات یافته است.
- 18 پاسخ
-
- 2
-
- مدیریت
- مدیریت وکارافرینی
-
(و 4 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
اولین سمینار خلاقیت با عنوان «خلاقیت در فرآیند کاری» در تاریخ 02-07-1390 در شهرداری شهرستان کازرون اجرا گردید. اجرا: 1- بهنام دهقانی 2- غزل پابرجا
-
- 10
-
- کازرون
- بهنام دهقانی
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
سلام به همه دوستای عزیزم تصمیم گرفتیم یک سری مسابقات در تالار معماری راه اندازی کنیم که اولیش عکاسیه شما دوستان می تونین با فشار دادن یه دکمه یا حتی کمی لمس کردنش تو این مسابقه شرکت کنین موضوع اولین دوره مسابقه مون در مورد بناهای تاریخیه شهرتونه..... هر کسی از هر بنایی که دوست داره عکس می گیره، عکس رو به همراه اسم بنا و مکان قرار گیریش رو برای من پیام خصوصی می کنه تا بعدا در یک نظر سنجی عکسش به مسابقه گذاشته بشه سایز عکس هم 600*800باشه لطفا هر نفر فقط می تونه یک عکس بفرسته مهلت ارسال آثار هم دو هفته یعنی تا 16 اردیبهشت هستش جایزه هم داریم عکس برگزیده 100 امتیاز + یک مدال جایزه می گیره:icon_pf (17): دوستان علاقمند خوشحال می شیم از این که در مسابقه شرکت کنید:flowerysmile: موفق و پیروز باشید
- 51 پاسخ
-
- 30
-
- فضا
- مسابقه عکس
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
یكی از چالشها و وظایف خطیر مدیران ایجاد یك نظام حمایتی برای پرورش نوآوری است. اجمالا" اصول مدیریت برای نوآوری بدین شرح اند: جداسازی افراد از یكدیگر و جوركردن افراد باهم، نظارت و گوشزد كردن و درنهایت پاداش دادن به افرادی كه چندین نقش را ایفا می كنند. لاقیت عبارت است از به كارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یك فكر یا مفهوم جدید. فراگرد ایجاد فكرهای جدید و تبدیل آن فكرها به عمل و كاربردهای سودمند را نوآوری می گویند. درغالب مدیریت سازمان، موفقیت نهایی و حتی گاهی بقای آن به میزان توانایی برنامه ریزان در ایجاد نوآوری و به كارگیری فكرهای نو بستگی دارد. مهمترین دلیل نیاز به خلاقیت و نوآوری بروز مشكل است. حل مشكل به دو شیوه حل عقلایی و حل خلاقانه مشكل میسر است. برای ظهور یك ذهنیت خلاق باید تعریف دقیقی از مشكل ارائه گردد همچنین زمینه استفاده از راه حلهای گوناگون و سوای از راه حلهای مرسوم، ایجاد شود.مسئله حائزاهمیت در رابطه با خلاقیت موانع خلاقیت است كه در چهار مورد خلاصه می شود: ۱) ترس از انتقاد و شكست، ۲) عدم اعتماد به نفس ۳) تمایل به همرنگی و همگونگی ۴) عدم تمركز ذهن. اضافه می شود انسدادهای ادراكی چون ثبات، تعهد، تراكم و بی خیالی از مهمترین موانع ذهنی خلاقیت به شمار می آیند. با آگاهی از انسدادهای ادراكی خود و اجرای روشهای خاص می توان مهارتهای حل مسئله را به گونه خلاق افزایش داد. به زعم صاحبنظران حل خلاقانه مشكل شامل چهار مرحله آمادگی، تكوین، روشنگری و تایید است. یكی از چالشها و وظایف خطیر مدیران ایجاد یك نظام حمایتی برای پرورش نوآوری است. اجمالا" اصول مدیریت برای نوآوری بدین شرح اند: جداسازی افراد از یكدیگر و جوركردن افراد باهم، نظارت و گوشزد كردن و درنهایت پاداش دادن به افرادی كه چندین نقش را ایفا می كنند.
- 6 پاسخ
-
- 1
-
- مدیریت
- مدیریت سازمان
- (و 11 مورد دیگر)
-
شيوه های کهنه آموزش دشمن خلاقيت و کارآفرينی
Mohammad Aref پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات مدیریت
ژاپن نخستين کشوری بود که آموزش کارآفرينی را از مدرسه شروع کرد. به اين ترتيب نوجوانان ژاپنی در دبيرستان های اين کشور آموختند که چگونه بايد در حين تحصيل کار کنند و از کار خود سود به دست آورند. آنها به اين ترتيب به جهش صنعتی کشورشان کمک کردند. اين تجربه و تجربه موفق ساير کشورها نشان می دهد که برای پرورش انسان هايی کارآفرين بايد مفاهيم مربوط به کارآفرينی به شکل پررنگی در کتابهای درسی ايران نيز گنجانده شود. خانواده هايی که کارآفرين پرورش می دهند: برخی از کارشناسان فراتر از اين می روند و توصيه می کنند که آموزش کارآفرينی از سنين کودکی شروع شود چرا که کارآفرينی از تجربيات زندگی در محدوده خانواده و فرهنگ سرچشمه می گيرد. سوده را کارشناس ارشد کارآفرينی می گويد: " زمانی تصور می شد افراد، کارآفرين به دنيا می آيند چون خصوصيات آنها به قدری نادر و بخصوص بود که در هر جايی يافت نمی شد. در حالی که امروزه شواهد کافی وجود دارد که نشان می دهد، صفات کارآفرينی می تواند در نتيجه آموزش های دوران کودکی و استقلال و اتکا به خود و نيز در نتيجه ارزش های فرهنگی مربتط با کار و صنعت پرورانده شود. روانشناسان معتقدند که 5 سال اول زندگی اثر دائمی بر شخصيت فرد به جای می گذارد. در اين دوران نوع رفتارها د رخانه و خانواده بيشترين تاثير را در شکل گيری رفتار آينده کودک بعنوان فرد بالغ به جا می گذارد. برای مثال کوکانی که مادران آنها پيوسته و همراه با محبت برايشان از طريق داستان، کتاب، اسباب بازی، بازی و گفت و گو ايجاد تحرکات ذهنی اوليه می کنند، در دوران مدرسه و دبيرستان هميشه نمره هايی خوبی می آورند و در آينده به افرادی مطمئن، شاد، فعال، اجتماعی، از نظر احساسی مستحکم و از نظر ذهنی کنجکاو و تبديل می شوند. همچنين مطالعات مربوط به گذشته کارآفرينان نشان می دهد که آنها از خانواده هايی که ارزش خاصی برای استقلال و اتکای به خود قائل هستند، بيرون می آيند. اين کودکان در مواردی که از خود استقلال، ابتکار و پشتکار نشان داده اند، تشويق شده و به خاطر آن جايزه گرفته اند و در صورت تنبلی و انجام تقاضای بی جا به آنها پاداش داده نشده است. حتی برخی از کارآفرينان از خانواده هايی می آيند که ناپايدار و غير متحد بوده و با بحران هايی نظير مرگ يکی از والدين، جدايی والدين، طغيان عليه و الدين و اخراج از خانه مواجه بوده اند. اين گونه کودکان تحت فشار قرار گرفته و در نتيجه چگونگی سير کردن شکم و تصميم گيری را زودتر ياد گرفته اند . " شيوه های کهنه آموزشی مانع خلاقيت کودکان ايرانی : روانشناسان می گويند بيشتر کودکان زير 5 سال ايرانی خلاق اند ولی فقط تعداد کمی از آنها بعد از 5 سالگی خلاقيت شان را حفظ می کنند. اين به معنای آن است که نحوه آموزش و پرورش کودکان ما صحيح نيست. ما در خانه و مدرسه ذهن کودکانمان را با اطلاعات از پيش تعيين شده پر می کنيم و اين رويه را تا پايان دوران مدرسه ادامه می دهيم. به این ترتيب کودکان و نوجوانان ما توانايی کشف، اختراع، استنتاج و نيز قوه خلاقيت شان را از دست می دهند. در واقع شکل آموزش و پرورش ما از لحظه تولد کودک با توانمندی های او و امکانات بالقوه کشور مطابقت ندارد. به اين ترتيب نمی توانيم چنان که بايد افراد کارآفرين پرورش دهيم. کارشناسان می گويند ايراد نوع آموزش ما اين است که از پيش تعيين شده است. در حالی که کودکان خودشان بايد به جست و جوی اطلاعات بپردازند و با محرک های گوناگون از جمله ارتباط با طبيعت، افراد و فليمهای مناسب مواجه شوند. سوده راد می گويد: تحقيقی توسط محققی به نام چلبی از سال 1375 تا 1378 در ايران انجام گرفت. محقق با بررسی 2021 نمونه از چند شهر کشور به 7 نوع عمومی شخصيت با درصد فراوانی های مختلف رسيد که از آن ميان بيشترين درصد يعنی 27/3 درصد متعلق به شخصيت متوسط بود و تنها 4/4 درصد اين نمونه ها شخصيت فعال داشتند. کسانی که شخصيت فعال دارند ، اغلب آمادگی روبه رو شدن ، تطابق، سازگاری و همنوايی با محيط های متنوع و جديد را دارند. اين دسته از افراد بطور کلی طالب موفقيت در امور مختلف زندگی هستند و در همان حال مايلند روی محيط خود کنترل ابزاری و نظارت داشته باشند. در حالی که شخصيت متوسط دارای تمايلی به فعال شدن در محيط به صورت ابزاری منتها در حد متوسط دارد. " وی می افزايد: " در نسل های پيشين در کشور ما مثل جوامع و خانواده های غربی کنونی، فرزندان بخصوص پسران از سنين کودکی و نوجوانی با مفهوم کار و در آمد آشنا می شدند. بطوری که حتی در خانواده های ثروتمند نيز شاگردی فرزند و يادگيری کار، مذموم شناخته نمی شد . " به اين ترتيب لازم است که خانواده های ايرانی نگرش خود را يکبار ديگر تغيير دهند. اين تغيير هم با آموزش ممکن است. اين کارشناس می گويد که در کشور آمريکا بنيادی بنام نيروی کارآمريکايی جديد و برنامه خانواده ، در جهت آموزش خانواده ها فعاليت می کند و سياستگذاران را در ارائه راه حل های جديد برای تقويت خانواده و کارآفرينی ياری می رساند. همچنين در اين کشور برای تقويت مهارت آمريکايی ها و ارتقای رقابت در اقتصاد و به منظور انجام فعاليت های کارآفرينانه و همين طور در موضوع خانواده و کودکان تحقيقات مختلفی انجام و نيز کنفرانس هايی برپا می شود. خلاقيت با آزادی شکوفا می شود : آلبرت انيشتين در خاطراتش می گويد: " نظر به نسبيت نمی توانسته در دوران بزرگسالی من شکل گرفته باشد. زيرا آدمی در بزرگسالی فرصتی برای انديشيدن به فضا و زمان ندارد. اينها چيزهايی است که وقتی کودک بودم به آنها فکر کرده ام . " به اين ترتيب پرورش خلاقيت کودکان تاثير مهمی در آينده آنها دارد. بسياری از کودکان تيزهوش اند ولی در بزرگسالی هرگز متناسب با هوش شان پيشرفت نمی کنند. اين موضوع به نحوه آموزش و پرورش آنها بر می گردد. دکتر معصومه رفيقی روانشناس کودکان می گويد: " جان لاک می گفت بچه ها طبيعت منفعلی دارند. با پاداش و تنبيه بايد رفتار آنها را تقويت کرد. بعدها روسو گفت بچه طبيعتا" فعال است. خودش اکتشاف می کند و اگر مانعی مقابلش ايجاد نشود، خلاق می شود. الان نظريه روسو غلبه دارد. بطور کلی سن 5 سالگی سن جهش سريع در خلاقيت است. خلاقيت هم در آزادی شکل می گيرد. هر بچه ای به نوع استعدادهای خودش را نشان می دهد. آزادی به خلاقيت امکان بروز می دهد و محدوديت مانع بروز آن می شود. بازديد از مکان های مختلف هم خلاقيت را تقويت می کند. محيطی که بايد خانواده ها برای بروز خلاقيت ايجاد کنند محيطی است که بچه ها آزادانه فکر کنند. همچنين خانواده ها بايد براساس رشد و نياز بچه، اسباب بازی در اختيارش قرار دهند. به قول " اولين شارپ" بازی تفکر کودک است. بچه ها در سنين پيش از دبستان با بازی آموزش می بينند و با محيط اطرافشان مواجه می شوند و تطبيق پيدا می کنند. " بسياری عقيده دارند يکی از موانعی که در کشورهای جهان سوم در مقابل خلاقيت وجود دارد، اين است که مردم اين کشورها بيشتر دوست دارند که کودکانشان را مطيع بار بياورند و حس پرسشگری آنها را سرکوب می کنند. آموزش و پرورش شرط اول بروز خلاقيت : در کشورهای پيشرفته کار زيادی در باره مسائل ورانشناسی و جامعه شناسی کودکان و نوجوانان انجام شده. وجود انبوهی از کتاب ها و مجلات مربوط به اين موضوعات در اين کشورها دليل اين مدعاست. اين در حالی است که در کشور ما کار تحقيقاتی زيادی انجام نشده. همين موضوع باعث می شود که کودکان در اين کشورها با توانايی های بيشتری نسبت به کودکان ساير کشورها بزرگ شوند. شيوه های نوين آموزش و پرورش کمک می کند که آنها به کارهای نو دست بزنند و با هر موضوعی خلاقانه برخورد کنند. به اين ترتيب ممکن است از نظر ما عجيب به نظر برسد که يک استاد دانشگاه اروپايی ، نجاری می کند، خانه اش را خودش بنايی می کند و آن را رنگ می کند، کتاب می نويسد و .. و هيچکدام از اين کارها هم برای او سخت نيست چون شيوه اکتشاف، طرح مشکل، حل مساله و تبيين و استنتاج را از کودکی آموخته است. از ويژگی های ديگر آموزش و پرورش اين کشورها اين است که همه کودکان دوره پيش دبستانی را می گذرانند. در مهد کودک های اين کشورها هم امکانات زيادی برای توسعه تفکر خلاق بچه ها ايجاد شده و برای هر گروه سنی محيط های بازی و اسباب بازی های ويژه مهيا شده است.مهدهای کودک در اين کشورها، پرورش خلاقيت های ذهنی، مهارتهای فيزيکی، مهارت های ارتباطی و گفتاری، خلاقيت و حس استقلال را هد قرار داده اند. تمام اينها دست به دست هم می دهد که از کودکان امروز، افرادی با آيده های نو و کارآفرينانه به وجود بيايد. اينها نيازهای مبرم جامعه ايران نيز هستند. بنابراين لازم است که آموزش خلاقيت و کارآفرينی در سنين کودکی و نوجوانی هم در خانواده ها و هم در مدارس جدی گرفته شود. بيشتر کودکان زير 5 سال ايرانی خلاق اند ولی فقط تعداد کمی از آنها بعد از 5 سالگی خلاقيت شان را حفظ می کنند: منبع: مقاله "شيوه های کهنه آموزش دشمن خلاقيت و کارآفرينی " - روزنامه ايران - سال سيزدهم - شماره 3688 - بخش گزارش - دوشنبه 25 تير ماه 1386 -
خلاقيت ميلي ذاتي است كه در وجود انسان به وديعه نهاده شده است . انسان مظهر خلاقيت الهي است(مطهري).خلاقيت براي تمامي عرصه هاي زندگي و سلامت فكر و روح انسان حياتي است. در دنياي امروز اگر افراد گرفتار نظمي تكراري و مكانيكي شوند نابود خواهند شد. بيشتر تمدنهايي كه از بين رفته اند،نه فقط به دليل تهديدهاي خارجي بلكه عمدتا به واسطه تكرار مكررات و افول خلاقيت بوده است. (خلاقيت.اميري1386).با اطمينان ميتوان ادعا كرد كه هيچكدام از معضلات پيچيده بشري در هيچ جا و هيچ زماني قابل رفع نخواهد بودمگر اينكه افرادي باشند كه بتوانندبا نهاد پيوسته در حال بسط وتوسعه واقعيتهاي پيش رو خلاقانه رفتار كنند (بوهم.1998). در حقيقت پايه واساس توسعه، خلاقيت است.عليرغم سابقه طولاني خلاقيت در حيات بشري سازمانها اخيرا به واسطه سرعت شگرف تغيرات تكنولوژي،رقابت جهاني،عدم اطمينان اقتصادي كشف كرده اند كه منبع كليدي و مستمر زيست رقابتي و بقا، خلاقيت است كه اين زيست در قالب ايده هاي تازه درمحصولات و خدمات ظاهر ميشود كه مستقيما از تفكر خلاق ناشي ميشود(مك فازن1998). وقتي كاركنان در كارشان خلاق باشند قادر خواهند بود ايده هاي تازه و مفيدي در مورد محصولات،عملكردها،خدمات، يا رويه هاي سازمان ارائه و بكار گيرند(اولدهام 2002؛شالي و گيلون2004). وجود چنين ايده هايي باعث افزايش اين احتمال ميشود كه كاركنان ديگراين ايده ها را در كارشان مورد استفاده قرار دهند. به علاوه آنها اين ايده ها را توسعه داده وآنها را به كاركنان ديگر نيز براي توسعه و بكارگيري در كارشان منتقل ميكنند. از اينرو توليد وبهره گيري از ايده هاي تازه اين امكان را به سازمان ميدهد كه بتواند با شرايط متغير، منطبق شده وبه تهديدها و فرصتها پاسخ به موقع دهد تا رشد و توسعه يابد(نوناكا1991؛اولدهام2002).با وجود اينكه تغيرات و تحولات فزاينده محيطي سازمانها را دردو راه خلاق بودن ويا از دور خارج شدن قرار داده اما اغلب سازمانها خلاقيت كاركنان خود راسركوب ميكنند تا اينكه زمينه ظهورو بروز و ارتقائ آنهارا فراهم نمايند.متاسفانه بعضي از مديران سازمانها عمدتا نادانسته خلاقيت را سركوب ميكنند و زماني كه خلاقيت سركوب شود راه ايده هاي تازه بسته ودر نتيجه سازمانها از دستيابي به توسعه باز خواهند ماند. در بعضي مواقع بيشتر افراد نميدانند چگونه ميتوانند خلاقيت خود را افزايش دهند(ادوارد دبونو1995). پس با اين وجود با توجه به مسائل فرهنگي واجتماعي و ارزشهاي جامعه ما، خلاقيت بايد مبتني بر اصول و ارزشها و آرمانهاي ما هدايت شود و كسي به اين مقام نميرسد مگر آنكه در درون خويش آمادگي لازم را فراهم آورد و شخصيت خود را پالايش كند. كليات
- 9 پاسخ
-
- 4
-
- مدلهای فرآیند خلاقیت
- تعاريف خلاقيت
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :