رفتن به مطلب

گذری بر آثار پزشکان تمدّن اسلامی در زمینه پزشکی زنان


ارسال های توصیه شده

گذری بر آثار پزشکان تمدّن اسلامی در زمینه پزشکی زنان (1)

05241.JPG

 

 

نويسندگان:سید مصطفی طباطبایی*

فاطمه علیان**

منبع:راسخون

 

 

 

 

 

چکیده:

پزشکی اسلامی یکی از مشهورترین، پیشرفتهترین و شناختهترین جنبههای تمدن اسلامی و یکی از شاخههای علم است که مسلمانان در آن پیشرفت و درخشش بزرگی پیدا کردند، از جمله شاخههای پزشکی که مسلمانان در آن تبحّر یافته و آثار ارزشمندی را تدوین و تالیف کردند، پزشکی زنان میباشد. این شاخه از علم طب که با توجَه به آموزههای اسلامی شکل گرفت تا آنجا پیش رفت که بخشهای مفصّلی از کتاب‌های پزشکی دانشمندان و حکیمان مسلمان به آن اختصاص یافت و رسالههای مستقلی در این زمینه به رشته نگارش درآمد.

براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی آثار پزشکان اسلامی در زمینه پزشکی زنان و مامایی به بازگویی و بازشناخت پیشرفتهای آنان در این زمینه میپردازد و در پی پاسخگویی به این سؤال است که: دستاوردهای پزشکان تمدَن اسلامی در زمینه پزشکی زنان و مامایی چه بوده است و چه کتابها و رسالههای مستقل و غیرمستقلی در این زمینه نوشته شده است؟ برای پاسخگویی به سوال فوق، این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که: "پزشکان مسلمان درباره بیماریهای زنان و زایمان نظریهها و دیدگاه‌های ارزشمندی ارائه کردهاند" یافتههای تحقیق ضمن اثبات فرضیه فوق، به بازگویی پیشرفتهای پزشکان مسلمان در زمینهی بیماری زنان، باروری، نازایی، دشوارزایی، سقط جنین میپردازد و به این صورت با معرفی دستاوردهای مهم تمدَن اسلامی با بخشی از سابقه عظیم این دانش در نزد مسلمانان که آنان میراثدار آن هستند آشنا مینماید تا زمینههای بازگرداندن خودباوری علمی و معرفتی نیز فراهم شود.

واژگان کلیدی:

مامایی، پزشکیزنان، تمدَن اسلامی، جنین

مقدمه:

حکیمان و پزشکان اسلامی در گستره زمانی و مکانی تمدَن اسلامی، تحقیقات گستردهای در زمینه باروری و ناباروری، وضع حمل، و زایمان، دشوارزایی و بیماریهای زنان انجام دادهاند و تجربیات فراوانی را در این زمینه کسب کردهاند، که اکنون نیز با وجود پیشرفتهای بی نظیر دانشمندان و پزشکان در زمینه پزشکی زنان و نوزادان، همچنان قابل توجّه است.

پزشکی اسلامی و ملحقات آن همچون داروسازی و جراحی و نظایر آن از پیام اسلام مدد گرفته و از زمینه پزشکی دیگر ملل تغذیه شدند و نتیجه این ترکیب، ایجاد میدان وسیعی بود که تقریباً همه شاخههای علوم پزشکی را شامل میشد، در آن اعصار که نوابغ بزرگ علمی یکی پس از دیگری در تمدَن اسلامی پدیدار میشدند و علم پزشکی به سرعت در حال پیشرفت و تکامل ره میپیمود، دنیای غرب، قرنهای تاریک قرون وسطی را در خواب جهالت و بی خبری میگذراند و با هرگونه علم و دانشی به شدَت به ستیز برمیخواست و از جمله این شاخههای پزشکی که دانشمندان مسلمان در آن تبحر یافتند، پزشکی زنان و زایمان بود، تولَد نوزاد که بزرگ‌ترین و باشکوهترین و بحرانی‌ترین لحظه زندگی و قدیمیترین تجربه بشری است و به همین علَت در میان رشتههای علوم پزشکی، مامایی یکی از قدیمیترین مشاغل است و ریشه در قرون گذشته دارد و همین اهمیَت باعث شد که حکیمان مسلمان بخش‌های مفصَلی از کتب پزشکی خود را به موضوع پزشکی زنان و زایمان اختصاص دهند و یا حتَی رسالههای مستقلی در این زمینه تألیف کنند و موضوعاتی از قبیل چرایی ناباوری در مردان و زنان و درمان آن، چگونگی رخ دادن زایمان و انواع آن، اقداماتی که باید در زمان زایمان غیرطبیعی انجام داد، سقط جنین و چگونگی جلوگیری از سقط، طرز قرار گرفتن جنین در رحم و چگونگی تشکیل جنین در رحم، بررسی آناتومی رحم زن، توصیههای بهداشتی برای زنان در حین زایمان، درمان دشوارزایی و کمی شیر مادران، چگونگی تشخیص آبستنی و روشهای بازداشتن از آبستنی، مورد توجَه آنها در رسالههایشان قرار بگیرد.

با بیان نکات ارزشمندی که پزشکان تمدَن اسلامی برای استفاده از قابلهها ومتعلَمین در کتابهای خود آوردهاند، تأثیر پزشکی اسلامی و مامایی در پزشکی غربی نمایان میشود، زیرا امروزه مورَخان پزشکی غربی برآنند که اکتشافات پزشکی مسلمانان را نادیده بگیرند و حتَی برخی شخصیتهای قرن سیزدهم و چهاردهم غرب را به عنوان مبشران پزشکی جدید در اروپا معرفی کنند، در صورتی که آنها نسبت به دانشمندان پیشین مسلمانان در حقیقت ناتوانتر از آن بودند که مطلب تازهای بیاورند و تنها کاری که کردند، تألیف کتب جدید پرحجمی بود که مواد اصلی آنها را از ترجمههای کتب مسلمانان استخراج کرده بودند به این صورت میتوان گفت حکیمان مسلمان چگونه در چند قرن پیش در زمینه پزشکی زنان و مامایی، کتابهایی را برای نسلهای بعد از خود به جای گذاشتند و در این زمینه چه پیشرفتهایی کردند که بعدها با ترجمه همین کتب در بین اروپاییان بود که پایهی رشته مامایی امروزی را گذاشت.

کتاب قانون، فصل جامعی درباره آبستنی دارد که شامل مطالبی دربارهی بارداری و نشانههای آن، زهدان و بیماریهایش، نازایی و دشوارزایی، بهداشت بارداری و بعد از زایمان، تشریح زهدان، چگونگی به دنیا آمدن جنین، چگونگی تشخیص جنس جنین و حتی دستورات لازم برای اینکه چه اقداماتی شود که بچَه پسر شود یا دختر، سقط جنین، نشانههای جنین مرده، چگونگی جلوگیری از بارداری، دوقلویی و چند قلویی جنین و ...است و نه تنها در قانون بلکه در رسالههای دیگر پزشکان مسلمان به تمام اینها اشاره شده است امَا در قرن شانزدهم میلادی با ترجمه لاتین قانون ابوعلی سینا در دانشکدههای پزشکی اروپا و تدریس آن، این مطالب عیناً در کتابهای پزشکی کشورهای اروپایی منعکس شد و صدها نمونه از این سرقت علمی که به نام خود ثبت گردیده همه در کتاب قانون و دیگر تحقیقات مسلمانان دیده میشود.

این مقاله برآنست که گوشه ای از حقایق پزشکی که اروپاییان از دانشمندان تمدن اسلامی گرفتند و نه تنها خود را کاشف آن قلمداد کردند بلکه معتقدات آنها را باطل و بیارزش قلمداد کردند، نشان دهد.

در رشتههای بیماری زنان در گذشته سوابق زیادی در دست نیست و برخی معتقدند که تمامی بیماریهای رحمی به وسیله مادر بیمار یا قابله آشنا یا زن همسایه مورد رسیدگی قرار میگرفته است. به طور مثال سیریل الگود مینویسد:

«قابله های آن زمان بیشتر زنان بی اطلاع بودند که انتظار نمی رفت بتوانند کتاب هایی مانند قانون و ذخیره جرجانی را بخوانند و بفهمند.» (الگود: 1356: 333)

یا برخی از غربیان بر این عقیدهاند که در هزاران سال پیش و با بودن مذهب اسلام پزشکان مسلمان برای تشخیص بیماریهای زنان فقط به گرفتن نبض، آن هم از زیر چادرو مشاهده زبان اکتفا میکردند. امّا با خواندن رسالههای پزشکیی مسلمانان میفهمیم که نه تنها لگن خاصره از نظر جراحان مرد کاملا دور نبوده است و آنها با ابزارهای خاص خود کلیهی بیماریهای رحم و زهدان را تشخیص میدادند و درمان میکردند، بلکه میتوان به صراحت گفت که مخترعان واقعی این حرفه در رشته پزشکی بودهاند.

امّا سیریل الگود در جای دیگر اعتراف میکند که پزشکان مسلمان در زمینه بیماریهای زنان تا چه اندازه متبحّر بودهاند.

«پولیپ گردن رحم بریده می شد، نازایی با گذراندن میل از دهانه زهدان مورد درمان قرار می گرفت و سقط به وسیله ی فرو کردن میل های فلزی، ساقه خطمی یا کاغذ آغشته به زنجبیل انجام می گردید.» (همان)

و همین موضوع نشان میدهد که کار مامایی و قابلگی کاملاً محدود به زنان نبوده و در تمام کتابهای بزرگ و مفصّل پزشکی، فصلی دربارهی زایمانهای دشوار وجود دارد. البته اگر بگوییم که ابن سینا و سایر پزشکان قدیم شخصاً به معاینه زهدان زنان میپرداختند سخنی گزاف است و معلوم میشود که ماماهایی در آن زمان بودند که بیسواد هم نبودند زیرا دراین باره مصطفوی بیان میکند که:

«طبق مدارک موجود ماماهای تحصیلکرده و مجرب این معاینه ها را انجام می دادند و پرواضح است که پزشکان در موارد لزوم و به ویژه برای درمان بیماری های زنان اعیان و اشراف و بالأخص زنان حرمسراهای سلاطین با این ماماها همکاری می نمودند و این ماماها نیز از باجی های بی سواد نبودند بلکه در محضر پزشکان به تحصیلات عالی پزشکی و مامایی پرداخته و در فن خود کمال مهارت را داشتند.» (مصطفوی : 1358: 65-66)

حتَی خود سیریل الگود در کتاب طب در دورهی صفویه به نقل از علی بن مجوسی اهوازی نظر دیگری را بیان میکند:

«علی بن عباس اهوازی می نویسد که در دوره ی او پزشکان زن بدون یاری گرفتن از پزشکان مرد سخت ترین جراحی های مربوط به زایمان را انجام می دادند.»(الگود: 1357: 240)

«در سه فقره از مینیاتورهایی که در جراحی مربوط به زایمان ترسیم شده و در کتاب جراحی ایلخانی نوشته شرف الدین آمده است همه جراحان زن هستند و به این زنان عنوان طبییه می گفتند و به نظر من این عنوان به ماماهایی اطلاق می شد که دارای مقام علمی بالاتری از حد معمول بودند.» (همان)

درواقع در آن زمان پزشکی اسلامی به اندازهای پیشرفته بود که پزشکان هرکدام در قسمتی تخصص داشتند و بیماریهای زنان هم به طور تخصّصی بررسی میشد.

در کتاب تاریخ تمدَن اسلام آمده است که «پزشکان چند طبقه بودند از چشم پزشک، دندان ساز، جراح، ماما، پزشک زنان، پزشکان ویژه دیوانگان و خون گیرها و البته زنان پزشک میان مسلمانان کم نبودند از آن جمله اخت الخصید اندلسی و دخترش که از علم طب به خصوص دربخش بیماری های زنانه سررشته کامل داشتند.» (زیدان: 1336: 276)

به این ترتیب معلوم میشود که پزشکان تمدَن اسلامی، علاوه بر اینکه تمام بیماریهای رحمی را میشناختند و دشوارزایی و نازایی و دیگر بیماریهای زنان را درمان میکردند، به طور نظری هم رسالههایی را درباره قابلگی و بیماریهای زنان تألیف میکردند و یا حداقل فصلهایی از کتب خود را اختصاص به پزشکی زنان میدادند. از جمله پزشکانی که در این زمان در زمینه پزشکی زنان و زایمان رسالههایی مستقل و غیرمستقل تألیف کردهاند در زیر به آن اشاره میشود.

یوحنا بن ماسویه:

اوّلین پزشکان تمدَن اسلامی از پزشکان جندی شاپور بودند که به بغداد آمده بودند، از جمله آنها یوحنا پسر ماسویه بود و ماسویه، داروسازی بود که به دنبال کار از جندی شاپور به بغداد آمده بود و به تدریج برای خودش در دربار منزلتی پیدا کرد امّا پسرش، یوحنا از شهرت قابل توجّهتری برخوردار است.

«ماسویه دو فرزند داشت و یکی از آن ها یوحنا بود و از پزشکان جندی شاپور و مسیحی نسطوری بود که از اواخر قرن دوّم هجری شهرتی پیدا کرد و مخصوصاً در خدمت مأمون مقام و منزلتی به سزا داشت تا آن جا که رئیس بیت الحکمه شد. وی پزشکی بسیار باهوش و فاضل و مطلع و در علم طب، دانا و آشنا بود.» (محمود آبادی:1375: 230)

یوحنا بن ماسویه کتابها و رسالههای مختلفی در پزشکیزنان نوشته است که از جمله آنها کتاب لم امتنع الاطباء من علاج الحوامل فی بعض شهور حملهن که کتابی است درباره اینکه چرا پزشکان از درمان زنان باردار در بعضی از ماههای بارداری آنان خودداری میکنند و یکی دیگر از تألیفات وی، کتاب علاج النساء اللواتی لایحبلن که در علاج زنانی است که آبستن نمیشوند و درواقع درآن نازایی زنان را درمان میکند، همچنین کتاب الجنین هم از نوشتههای اوست، حتَی شاگرد وی، حنین بن اسحاق که بزرگترین مکتب ترجمه را در پزشکی اسلامی پایه گذاری کرد، کتابهایی از جالینوس و بقراط را در زمینه جنین شناسی ترجمه کرده است.

«کتاب المولودین لسبعه اشهر که درباره متولّدین هفت ماهه و کتاب المولدین لثمانیه اشهر که درمورد متولّدین هشت ماهه است را ترجمه کرده است وی همچنین مقاله ای درتکوین جنین در رحم که مقتبس از گفته های بقراط و جالینوس است به نام مقاله فی کون الجنین نوشته است.» (همان: 256)

عیسی بن ماسه:

از پزشکان فاضل و ممتاز زمان خود بود و در بین پزشکان شخصیّت مبرّزی داشت، عیسی بن ماسه بوده که گفته میشود بهترین طرز معالجه را داشته است، کتابی دارد که در مورد آبستنی است به نام الرؤبا، در این کتاب موجباتی که مانع از معالجهی زنان باردارمیباشد و مطالب دیگری را شرح داده است. (ابن ابی اصیبعه:1349: ج1: 457)

ثابت بن قرّه حرّانی

ثابت بن قرّه حرّانی، دیگر پزشک مسلمان در زمان معتضد عباسی است که در انواع علوم صاحب تألیفات بسیار بود، وی و فرزاندان و شاگردانش مکتبی بزرگ در پزشکی اسلامی به وجود آوردند که تأثیر زیادی در پیشرفت پزشکی اسلامی داشت، ثابت در پزشکی زنان و مامایی هم قلم فرسایی کرده که از جمله آثار او در این زمینه عبارت است از: کتاب جوامع کتاب تشریح الرحم لجالینوس که دربارهی بیماریهای زنان و رحم به نقل از جالینوس نوشته شده و کتابی دیگر هم در زمینه جنین شناسی دارد با عنوان مقاله فی صفه کون الجنین که در بیان به وجود آمدن جنین است. (سرمدی:1379: 344)

علی بن ربن طبری

یکی دیگر از پزشکان بزرگ و نامدار ایرانی که مردی ادیب و معلّم رازی در صنعت طب بود، علی بن ربن طبری است. وی اهل ولایتی در سواحل جنوبی دریای خزر است و چهار کتاب نوشته که از همه مهمتر، فردوس الحکمه است، کتاب مزبور درمورد جنین شناسی، آبستنی و بیماریهای اعضای تناسلی بحث میکند. (براون: 1379: 71- 76)

هنری لوکاس می نویسد:«علی بن ربن طبری، کتاب فردوس الحکمه را در سال 850م/234ه نوشت که یکی از نخستین دانشنامه های پزشکی علمی است» (هنری لوکاس: 1383: ج2: 435)

سیریل الگود هم مینویسد:«کتاب فردوس الحکمه، بخش مخصوصی درباره ی جنین شناسی دارد که مخلوطی از علوم یونانی و هندی قدیم است.»(الگود: 1356:382)

عریب بن سعد قرطبی

که دراسپانیا و مغرب، یا سرزمینهای باختری اسلام، که روی هم یک واحد فرهنگی تشکیل میدادند، نیز چندین پزشک نامدار پیدا شدند. قرطبه مخصوصاً مرکز فعالیت پزشکی بود. از همین شهر قرطبه است عریب بن سعد الکاتب که رساله معروف در قابلگی دارد.(نصر: 1359: 202) قرطبی به طور مستقل رسالهای درباره زایمان و بیماریهای زنان نوشته است، با نام کتاب خلق الجنین و تدبیر الحبالی و المولودین، که کتابی است عربی در پزشکی اطفال و به دستور عبد الرّحمان سوّم الحکم المستنصر بالله در 353 هجری نوشته شده است.(ولایتی: 1390: 137)

ابوبکر ربیع بن احمد اخوینی بخاری

از اواخر قرن چهارم به بعد اندک اندک شاخه مهمّی از پزشکی اسلامی پدیدار شد که همانا آثار فارسی پزشکی بود. این آثار از مهمترین آثار علمی در زبان فارسی و نیز دانش پزشکی اسلامی اند. نخستین پزشکینامه موجود به فارسی که در خصوص بیماریهای زنان و زایمان مطالبی در آن درج شده، هدایة المتعلمین است.

ابوبکرربیع بن احمد اخوینی بخاری، مؤلف کتاب هدایة المتعلمین فی الطب که وی پزشکی محقق از شاگردان با واسطهی زکریای رازی است که مانند او با روش تجربی به درمان بیماران میپرداخته و نظر پزشکان دیگر را بعد از آزمایش و اطمینان از صحَت آن به کار میبسته است. (اخوینی بخاری:1371: 14)

اخوینی، را میتوان در زمره پزشکان بزرگ و معتبر ایرانی در حدود سدهی چهارم هجری به بعد دانست که آثار و تجربیات پزشکی وی، به عنوان مأخذی مستند و قابل قبول در اکثر ادوار تاریخ طب، مطرح بوده است و شاید به همین جهت است که مؤلفان بعد از وی با احترام از او یاد میکنند و کتابش را در شمار کتب مفید پزشکی نام بردهاند. این اثر گران قدر در آن زمان هم راهنمای دانشجویان پزشکی بوده و مأخذی برای شناخت بیماری و تجویز دارو بوده و فقط قسمت دوّم کتابش دارای صدوسی باب در مورد بیماریها و نوع معالجه آنهاست که در مورد پزشکیزنان با عنوانهای اوجاع الرحم، احتباس حیض، قروح رحم، خناق رحم و زایمان و چگونگی سقط جنین مطالب ارزندهای را ارائه داده است.

این کتاب پس از تألیف کتاب قانون و شهرت آراء ابن سینا همچنان اهمیّت و اعتبار خود را حفظ کرده است.

محمّد بن زکریارازی

امّا بزرگترین و کمیابترین پزشک مسلمان، محمّد بن زکریای رازی است، وی با اینکه طب را در سنین بالا آموخت امّا درهمین فرصت کم توانست با آثار کم نظیری که در این حوضه داشت، تمدَن اسلامی را پربارتر کند. او هم کتب بسیاری در کلیّات طب نوشت و هم آثاری تخصّصی درباره بیماریهای مختلف فراهم آورد.

«محمّد زکریای رازی پزشک عالیقدر ایرانی یکی از بزرگترین پزشکان جهان بود، وی دارای بیش از 250 جلد کتاب است که مهم ترین آن ها الحاوی و طبّ منصوری و کتابی در آبله و سرخک است و به زبان لاتین ترجمه شده و بیش از پانصد سال جزء کتاب درسی دانشجویان پزشکی اروپا محسوب می شد.»(حیدری: 1388: 27-28)

همانطور که گفته شد رازی دارای آثار پزشکی عمومی و تخصصی است امَا یکی از کتابهای وی که درواقع یک دائرهالمعارف پزشکی است و به اقوال مختلف دارای هیجده تا هفتاد مجلد میباشد، کتاب بزرگ الحاوی است، درباره اینکه چرا رازی نام این کتاب را حاوی گذاشت، هنری لوکاس مینویسد: «این عنوان به سبب آن است که حاوی همه موضوع های پزشکی است، این کتاب در سراسر سده های میانه شهرت فراوانی در اروپا داشت.» (هنری لوکاس: 435)

کتاب حاوی که درواقع مشتمل بر تجارب شخصی و بالینی رازی است، که طی طبابتش در بغداد و ری به جمع آن همّت گمارده است در جزء نهم کتابش دربارهی بیماریهای زهدان و رحم و بارداری مطالب بسیار ارزندهای را آورده است.

امّا دیگر کتاب مهمّ رازی، کتاب المنصوری فی الطب یا الکناش المنصوری است که شامل شفای امراض زنان و بیماریهای کودکان است.

این کتاب به منصور بن اسحاق از شاهزادگان خراسان و حامیان رازی اهدا شده است و اگرچه از کتاب الحاوی به مراتب مختصرتر است امّا دارای ارزش و اهمیّتی همانند آن است. این اثر که شامل ده کتاب است هم در گذشته و هم در حال حاضر معروفتر از الحاوی است. (آلدومیه لی:1371: 204)

رساله پزشکی دیگر رازی، من لا یحضره الپزشک است و چنانچه از اسمش پیداست، کتابی است برای استفاده عموم در موقعیکه پزشک در دسترس نیست، کتاب الحاوی به طور تخصصی، امراض رحم و بیماریهای زهدان، علائم بیماری و راه درمان آن، علائم بارداری و علل سقط جنین را شرح میدهد، امّا در این رساله، نسخههایی را برای آسان کردن دشواری زایمان تجویز میکند و همین نشان دهنده این است که این کتاب برای عموم نوشته شده است.

«منظور از این کتاب توضیح امراض و ذکر علّت اوّلیه آن هاست و اینکه با ادویه موجود ممکن است معالجه شود. کتاب دارای سی و شش باب است که در باب پانزدهم درباره زیادی و کمی شیر در زن ها و باب بیست و نهم در قاعده زن ها و علاج بیماری های رحم و مهبل است.»(نجم آبادی: 1369: 66-69)

غیر از این رسالهها، رازی کتابی به عنوان قصص و حکایات المرضی دارد که درواقع نوعی تاریخچه پزشکی وی است که در آن حکایاتی هم از مراجعه کنندگانی که در خصوص زایمان و طب زنان نزد او آمدند هست.

«وی از زنی که دچار غشی وصرع در حین زایمان شده بود واینکه او را به چه طریقی مداوا کرده و یا بیماران زن دیگری که دچار بیماری های رحمی شده بودند و به او مراجعه کردند و دستورهایی که او به ماما داده تا چگونه آن ها را درمان کند را در این کتاب آورده است.»(رازی: 1343: 54و 72)

علی بن عباس مجوسی اهوازی ارّجانی

از جمله پزشکان ایرانی که خدمات به سزایی به پزشکی اسلامی و همچنین به پزشکی دنیا کرده است، علی بن عباس مجوسی اهوازی ارّجانی است.

«برجستهترین چهره پزشکی پس از رازی، ایرانی دیگری به نام علی بن عباس مجوسی از مردم اهواز است که در مغرب زمین به صورت هلی اباس Haly Abbas شناخته شده است، مجوسی بالخاصه با کتاب جامع پزشکی خود به نام کامل الصناعه معروف به کتاب الملکی شهرت یافته است» (آرام: 1346: 186)

میتوان اذعان کرد که کتاب الملکی مجوسی یکی از ارکان مهمّ علم پزشکی قدیم و از کتب پزشکی درجه اوّل به شمار میرود.

محمود نجم آبادی، از قول لوسین لکلر که نویسنده معروف تاریخ طب است، مینویسد: مؤلف کتاب ملکی با جرأت توانسته است آنچه را که یونانیها نتوانستهاند کشف کنند، به دست آورد و دنباله کار آنان را تعقیب و در کتاب خود جمیع معلومات طبی را جمع آوری کند. کتاب ملکی با حاوی رازی قابل مقایسه نیست چرا که حاوی رازی ملخّصی از جمیع معلومات قدیم و جدید مربوط به علم طب تا آن زمان را شامل میباشد، در صورتیکه طب در کتاب ملکی به طور خاص و جامع بیان شده است به این معنی که تمام قسمتهای این کتاب منظم و جمیع معلومات و گفتههایی را که از سایرین اقتباس کرده به طور کامل انتقاد کرده است.» (نجم آبادی:1375: 448)

کتاب ملکی که اثری عالی و برجسته ای است مشتمل بر دو قسمت نظری و عملی است و در انتقاد به پیشینیان خود، نظرات آنها را درمورد بیماریهای جهاز تناسلی زنان و رحم و علاج قرحهها ناقص میداند و علاوه بر اینکه خود تمام این مسائل را با دقت شرح میدهد درباره جنین شناسی و قیاس جنین به پنیر و چگونگی شیر گرفتن مادر از نوزاد را یک به یک شرح میدهد، وی حتّی از اوّلین کسانی است که به دلایل شروع زایمان پی برد و در مقالهی هیجدهم کتابش در سی و پنج باب بیماریهای تناسلی زن و مرد را به طور مفصّل توضیح داده است، وی هم چنین در باب بیماریهای زنان و علاج ورمها و سرطانهای رحم و پستان درمانهایی را ارائه میکند.

«علی بن مجوسی اوّلین کسی بود که در تاریخ پزشکی در الملکی توضیح داد که جنین به قدرت فشار خود از رحم خارج نمی شود، بلکه انقباضات رحم به خروج آن کمک می کند، پیش از وی تصوّرمی شد که انقباضات رحمی نشانه شروع زایمان است و جنین در پی آن، با شنا کردن از رحم و مجرای تولد خارج می شود.» (شریف: 1349: 119)

اهوازی در کتاب اوّل خود فصلی در باب اندرز و پند به پزشکان دارد که در اینجا قسمتی از آن آورده شده است:

«...پزشک باید از تجویز داروهای سقط کننده جنین پرهیز نماید و آن ها را به احدی معرفی نکند. پزشک باید راز بیماران را محفوظ دارد و از افشاء سر آن ها به خودی و بیگانه و نزدیکان و دوران خودداری نماید، چرا که بسیاری از بیماران بیماری خود را مثل دردهای رحمی و امثال آن ها مکتوم می دارند ولی آن را به پزشک می گویند....» (مجموعه مقالات تحقیقی گوشه ای از سیمای تاریخ تحول علوم در ایران: بی تا: 57)

پي‌نوشت‌ها:

* دانشجوی تاریخ اسلام دانشگاه اصفهان

** کارشناس ارشد تاریخ طب

 

ادامه دارد... منبع مقاله :

متن منابع

لینک به دیدگاه

بازدید : 162 بار

شنبه، 22 فروردين 1394

 

گذری بر آثار پزشکان تمدّن اسلامی در زمینه پزشکی زنان (2)

05242.JPG

 

 

نويسندگان:سید مصطفی طباطایی*

فاطمه علیان**

منبع:راسخون

 

 

 

 

 

ابوعلی سینا

یکی دیگر از طبیبان مشهور تمدَن اسلامی که او را اعجوبهی دهر گویند، کتابش فصل جامعی درباره آبستنی و پزشکی زنان دارد، ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا است.

شیخ الرئیس ابوعلی سینا از آن جمله علمائی است که در زمان حیات و در تمام ادوار پس از خودش مورد اعزاز و احترام همه طبقات، خاصّه حکما و علما واقع شده است، ابن سینا در تاریخ علمای اسلامی نه تنها کسی بود که به لقب شیخ الرئیس و حجّه الحق و رئیس العقلا و شرف الملک، بلکه به امیر پزشکان هم ملقب شد. (گوهرین: 1384: 389) وی در اروپا به اویسنّا Avicenna مشهور است و درسال 370 هجری متولّد شد و در 428 هجری رخت از جهان بربست. حاصل زندگی نسبتاً کوتاه این نابغهی دوران، تربیت شاگردان دانشمند و مبرَز و تألیف کتابهای علمی و مفید بود که بسیار زود از دروازههای حوزههای علمی کشورهای اسلامی بیرون رفت و تا قلب اروپا، مراکز علمی را منوّر و درخشان ساخت. (صفا:1384: 1)

عظیمترین اثر علمی در پزشکی اسلامی قانون وی است که نیز دائرهالمعارف پزشکی است و نویسنده در آن اقوال پزشکان یونانی، هندی و ایرانی را در انواع معالجات و در مسائل مربوط به تدبیر المأکول بیان میدارد چنانکه از تجارب شخصی هم مواد بسیار به آن مجموعه میافزاید و بسا که اقوال یونانی ها را نقد میکند و مخصوصاً از خود معالجات خاص دربارهی امراض بیان میکند که حتّی امروز نیز جالب است. (زرین کوب: 1384: 54)

درواقع ابن سینا با نوشتن کتاب قانون فی الطب که مؤثرترین کتاب در تاریخ طب است، مشهورشد و به همین علّت او را جالینوس اسلام لقب دادهاند، این کتاب با نفوذ در جوامع غربی قرون وسطایی چنان مورد ستایش قرار گرفت که آوردن اصلاحیه بر آن غیرممکن تصور میشد.

در فن بیستویکم از کتاب قانون با عنوان چگونگی ابزار بچَهآوری به تشریح زهدان و بیماریهایش، نازایی و دشوارزایی، نشانههای بارداری، چگونگی تشخیص جنس جنین، دوران جنینی، بهداشت بارداران و بهداشت بعد از زایمان و سقط جنین میپردازد.

ابوالقاسم خلف بن عباس زهراوی

یکی دیگر از چهرههای کمنظیر در بین پزشکان عالم اسلام، ابوالقاسم خلف بن عباس زهراوی، پزشک، جراح و داروشناس معروف اسلامی است که در شهر الزّهرا متولّد شد. اثر نفیس او یعنی کتاب الّتصریف لمن عجز عن التالیف وی را به عنوان یکی از بنیانگذاران جراحی اسلامی معروف و مشهور ساخته که حاصل یک عمر کار پزشکی او است. در متن کتاب وی، تصاویری از آلات جراحی است که او به کار میبرده، نقش شده است.

احمد آرام درباره بخشهای کتاب وی مینویسد: «این کتاب که نخستین رساله مصوّر جراحی است مشتمل بر سه جزء است، جزء اوّل در سوزاندن و جزء دوّم درباره عملیاتی که با کارد جراحی صورت می گیرد و جزء سوّم در گونه-های مختلف شکستگی و ازجای دررفتن استخوان و زایمان است» (آرام: 1386: 66)

با بررسی کتاب التّصریف مشخص میشود که زهراوی علاوه بر اینکه در جراحی از برجسته ترین چهرههای پزشکی بوده است درمورد علاج بیماریهای زنان و زایمان هم شیوههای خاصی را به کار میبرده است. وی در بیرون آوردن سنگ از آبدان زنان، در علاج بیماریهای زهدان، تدبیر زایمانهای غیر طبیعی و چگونگی بیرون آوردن جنین در زایمانهای سخت، در بیرون آوردن جنین مرده و جفت جنین، ابزار آلاتی را به کار میبرد که تا آن زمان هیچ‌کس آنها را به کار نبرده بود.

به طور مثال وی برای درمان بیماریهای رحمی زنان از وسیلهای به نام قاثاطیر استفاده میکرده است. «قاثاطیر(catheter)، یا مبوله لوله ای که برای بیرون آوردن چرک وارد رحم زن می کردند.» (زهراوی: 1372: 38)

زهراوی در زایمان های دشوار از ابزاری برای بیرون کشیدن جنین استفاده میکرده است:

«لولب،(speculum) ابزاری که با آن دهانه ی رحم را باز می کردند تا جنین را بیرون کشند.»(همان)

زهروای در مواقعی که جنین در شکم مادر مرده است و باید سقط شود ابزاری را به کار میبرده است تا جنین را بیرون بکشد تا مادر جانش را از دست ندهد.

«مشداخ،(cephalotribe) ابزاری که با آن سر جنین را فشار می دهند.» (همان)

«سنبه ای، (مدفع) که برای سوراخ کردن سر جنین به کار می رود. و یا شکل سرشکنی که برای خرد کردن سر جنین به کار می رود و یا قلابی که اندکی ضخیم بوده تا جنین را بگیرد و بیرون بکشد و یا دو نشتر پهن که برای بریدن جنین به کار می رود.» (همان: 156- 157)

زهراوی پزشکی توانا بود که حتّی برای زایمانهای دشوار هم راهکارهایی را ارائه کرده است و اوّلین کسی است که در کتابش وضع حمل نوزاد را را توضیح داده است و روش شکستن جمجمه برای بیرون آوردن نوزاد مرده را اختراع کرده است و خودش هم این عمل جراحی را انجام داده است که در ادامه به آن اشاره خواهد شد. او با روشها و وسائل پزشکی جدید به پیشبرد مداوای امراض زنانه کمک کرد و به ابداع جراحیهای زایمانی در حالات مختلف زایمانهای غیرطبیعی مانند خروج ابتدایی دست، زانو، پا، سر، پهلوی چپ یا راست نوزاد و یا اینکه خروج طاق باز او از شکم مادر، پرداخت.

ابن جزله بغدادی

ابوعلی یحیی بن عیسی بن جزله که همان Bengesla لاتین‌زبانهاست، پزشکی مسیحی بوده که در بغداد می‌زیسته و در سال 467 به دین مبین اسلام مشرف شده و وفاتش به سال 494 روی داده است. وی از این لحاظ اشتهار داشته که در آموزش خویش و ارائه بیماریها از روشی جدید بهره میگرفته است تا آن جا که توانسته نظریه‌ها و دستورالعملهای پزشکی را به صورت جداولی جامع برای استفاده عملی تنظیم کند، جداولی که موفقیتهای بسیاری پیدا کرد، این روش حتّی به صورت الگو درآمد؛ چنانکه شاهد استفاده از آن در مغرب زمین به وسیلهی ابن بکلارش میشویم. (آلدومیه لی: 1371:266)

وی از تأثیرگذارترین پزشکان صاحب سبک در ادوار بعد از خود بوده است و تنوع آثاری که خلق کرده در نوع خود بسیار قابل تأمل و توجّه است. تقویم الابدان یا منهاج البیان فی تقویم الابدان، مهم ترین اثر ابن جزله است که به صورت جدولبندی تنظیم شده است و درواقع یک کتاب جدول پزشکی است.

این کتاب مانند تقویمهای نجومی مجدوّل است و مؤلف برای هریک ازبیماریها جدول دوازده خانهای مشخص کرده است که شامل نام بیماری، مزاج، سن، فصل، منطقه، شدت و ضعف بیماری، علل و نشانهها، مداوا با داروهایی که خاصیّت گرمی و سردی دارند. (بغدادی: 1390: مقدمه)

در این کتاب وی چند تا از جداول را به امراض الرحم، اقسام آن و چگونگی درمان آن اختصاص داده است، شاید او برای تسهیل یادگیری، مؤلف کتب پزشکی بوده زیرا وی یکی از پیشروان علمی در تدوین کتب پزشکی مجدول به شمار میرود و هیچ کس در این زمینه به پای وی نرسیده است.

سیّد اسماعیل جرجانی

سیّد اسماعیل جرجانی هم یکی دیگر از دانشمندانی است که در تجدّد پزشکی اسلامی- ایرانی سهم بزرگی دارد، وی از پزشکان نامدار سده پنجم و اوایل سده ششم هجری و از سادات اصفهان بوده است، بدون شک وی والاترین مقام را در فارسینویسی دوره اسلامی داراست.

ترقی وی در فنون علوم و شهرت وی در صناعات طبیّه در زمان دولت و اقتدار طبقه سیّم از سلاطین خوارزمشاهیان بود و یکی از پزشکانی است که در دوره اسلام مقنن قانئن و مجدّد رسوم طبیه است و در تمام اجزای طب از نظری و عملی و مایتعلق بهما فایق و در اصابت رأی و حسن مهارت مقدم مهره این فن بود. (جرجانی: 1369: 3)

جرجانی که آثار خود را به فارسی نوشته است آثا متعددی دارد، از جمله آثار او ذخیره خوارزمشاهی است در کتاب تاریخ طب نجم آبادی درباره این کتاب آمده «کتاب ذخیره خوارزمشاهی از امهات و مطوّل‌ترین و مشروح‌ترین کتب پزشکی پارسی است و پس از قریب پنج قرن که بیشتر مؤلفات پزشکی به تازی بوده، به پارسی تألیف کرده است و کتاب جامعی در طب و داروسازی و بهداشت و سایر احتیاجات دانشجویان طب و اطبّاء بوده است.» (محمود آبادی: 1375: 721-722)

در کتاب ذخیره خوارزمشاهی در باب پزشکی زنان، موضوعات مختلفی درج شده است از جمله اندر شناختن نبض آبستن، آبستنی و سبب زادن، دلایل دشوارزایی، اندر به دنیا آمدن نوزاد هفتماهه و هشتماهه، آفتی که بچَه هفتماهه را تهدید میکند، زایمان طبیعی و غیرطبیعی، اندر شناختن سبب نری و مادگی و بابی هم به جنین شناسی اختصاص داده است.

دوّمین تألیف پزشکی جرجانی، کتاب خفی علائی یا الخفیه العلائیه به زبان فارسی است و درواقع مختصرتر از ذخیره است.

وجه تسمیه آن بدان مناسبت بود که جرجانی پس از تألیف کتاب ذخیره حسب الامر امیر آتسز خوارزمشاه این کتاب را تألیف کرد که مختصر باشد و به هر وقت بتوان به دست گرفت و آن را به خفی علائی، منسوب به موزه و چکمه نام نهاد یعنی کتابی که بتوان در چکمه جای داد و پادشاهان را بکار آید تا در جمیع مواقع بتوانند فوری از آن استمداد کرده و رفع حاجات پزشکی خود را کنند. (محمود ابادی: 1375: 734) جرجانی در این کتاب به طور خلاصه دلیل حمل ناپذیرفتن، علاج دشوارزادن و کمی شیر مادر را بررسی میکند و برای آن راهکارهایی را ارائه میکند.

رساله پزشکی دیگر جرجانی، الاغراض الطبیه و المباحث العلائیه است که این کتاب هم بر اساس خواهش وزیر آتسز خوارزمشاه تألیف شده است. اغراض نیز به مانند دو تألیف دیگر جرجانی یعنی ذخیره و خفی علائی کتابی است به زبان پارسی و در حقیقت تلخیصی از ذخیره، که مختصرتر از ذخیره و از خفی علائی مفصلتر است. (جرجانی: 1369: 6)

در این کتاب در مقایسه با رساله خفی علائیاش، توضیحات بیشتری درباره آبستنی و نشانههای آن و حالتهایی که آبستنی در مادر ایجاد میکند، دشواری زادن، تدبیر زنی که جنین از وی ناپرورده جدا میشود، نشانه نری و مادگی جنین، تدبیر زن و مرد تا بچه نرینه آید، راه بازداشتن از آبستنی، اندکی کمی شیر و بسیاری آن، میدهد.

ابن خلدون

ابن خلدون با اینکه پزشک نبوده است امَا به عنوان یک جامعه شناس در کتاب مقدمه خود در آنجا که صناعتهای مختلف یک جامعه را بیان میکند یکی از صناعتهای مهم را مامائی میداند و در آن بخش به تعریف مامائی، وظایف قابله در هنگام تولَد نوزاد و مواقع دشوارزایی بیان میکند.

وی در مورد وظایف قابله در هنگام دشوارزایی مینویسد: «در این هنگام قابله(ماما) مادر را تا حدّی بوسیله ی مالیدن پشت و ران ها و اعضای پائین و محاذی رحم یاری می دهد و از این راه بعمل و خاصیّت قوه ی دافعه ی جنین کمک می کند؛ و تا حد امکان و برحسب معرفتی که او را بدشواری زائیدن زن رهبری می کند در تسهیل کار او می کوشد تا دردها و مشقات وی را تخفیف دهد.» (ابن خلدون: 1369: 916)

شهاب الدین قلیوبی

یکی از نوشتههایی که در باب زایمان، مطالبی در آن وجود دارد، کتاب تذکره فی الطب و الحکمه است این کتاب اثر دانشمند فقیه، ادیب و حکیم احمد بن احمد بن سلامه ابوالعباس شهاب الدین قلیوبی است، قلیوب نام شهری در مصر است که قلیوبی در آن متولّد شده است و تاریخ وفات او را 569 هجری قمری نوشتهاند، وی کتاب تذکره را در ده باب ترتیب داده و در حقیقت همین مختصر خلاصه و چکیدهای از کتب جامع پزشکی است. (قلیوبی: 1382: 1)

قلیوبی فصلهای مختلفی از کتابش را به بیماریهای زنان و زایمان اختصاص داده است و با عناوینی چون اخراج الاجنه بالاسقاط، اخراج المشیمه، التخالیف بعد الولاده، تسهیل الولاده و امراض الانثیین درمورد پزشکیزنان و چگونگی زایمان و آبستنی بحث کرده است.

ابن نفیس قرشی

در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم قمری یکی از مهمترین پزشکان دوره اسلامی پای به عرصه وجود نهاد وی، ابن نفیس دمشقی یا ابن ابی الحزم است. وی یکی از برجستگان قرن سیزدهم میلادی در طب و جراحی بود که در نزدیکی دمشق به دنیا آمد و طب را در بیمارستان بزرگ نوری تحصیل کرد. ابن نفیس کتاب جامع فن طبابت را موقعی نوشت که سالهای سی زندگی خود را میگذراند. کتاب مشتمل بر هشتاد دفتر از یادداشتهای او بود که گویا در مجموع به رقم شگفت انگیز 300 دفتر بالغ میشد. (کالین رنان: 1366: 328-329)

«ابن نفیس همان است که به لقب ابن سینای دوم مشهور گشت و گردش کوچک خون را کشف کرد و این یکی از اکتشافات برجسته تاریخ پزشکی است، از کتابهای وی الشامل فی الصناعه الطبیه در جراحی و موجز القانون و مدخلی بر قانون ابن سینا و تشریح القانون را می توان نام برد. (آرام: 1366: 188)

هرچند که شهرت ابن نفیس بیشتر به خاطر کار استثنایی و بزرگ وی یعنی شرح قانون ابن سینا است امَا کتاب معالجات نفیسی وی هم از کتب مهم اوست که بخشهایی ازآن را به بیماریهای زنان و امر زایمان اختصاص داده از جمله موضوعهایی که در این زمینه آورده: «معالجه امراض تختص بالنساء مثل اختناق الرحم و قروح الرحم، امراض الرحم و علامات الامزجه، تدبیر الحوامل، الادویه الحافظه عن الاسقاط، علامات اسقاط الجنین و تسهیل الولاده» (ابن نفیس دمشقی:1383: 304)

منصور بن الیاس شیرازی

یکی دیگر از پزشکان تمدن اسلامی، منصور بن محمّد بن احمد بن یوسف بن فقیه الیاس شیرازی است که کتاب تشریح منصوری، که عصارهای از دانش کالبدشناسی کتابهای پیش از خود است را تألیف کرده، وی در تشریح بدن زن، اجزایی را که در زمان آبستنی به نگه داشتن و تغذیه جنین دخیلند، وضع قرارگیری جنین پسر و دختر در رحم، تشریح اعضایی که به خروج نوزاد در هنگام زایمان کمک میکند، شرح چیستی دلیل پسر یا دختر شدن جنین و در کل تشریح رحم زن وحتی اشکالی از زن درحال بارداری ارائه کرده، وی همچنین به طور مفصل به شرح جنینشناسی و بررسی تشکیل مراحل جزئی اعضای بدن جنین میپردازد.

گفته میشود وی از سوی رشیدالدین فضل الله همدانی به ریاست بیمارستان سلطانیه زنجان منسوب شد و این نشانه شخصیَت والای علمی و اجتماعی اوست که از شیراز به سلطانیه رفته که در آن روزگاران از شهرهای پررونق به شمار میرفته. (شیرازی: 1383: 18 و 20)

در زیر قسمتی از کتاب وی درباره جنین آورده شده است: «فضله طمثی در حالت آبستنی غذای جنین می شود و در حالت رضاع، مستحیل به شیر می گردد...»(همان: 184)

«هیأت نشستن او در رحم آن است که بر کعب نشسته و هردو کف دست به زانو نهاده و هردو چشم فرو گرفته و بر پشت دست نهاده و روی به طرف مادر کرده و ...» (همان: 186)

به طور کلّی میتوان گفت که نمودارهای اطّلاعات و شکلهای جزئی اعضای بدن انسان و به ویژه زهدان زن مانند آنچه که در کتاب تشریح منصوری آمده اصلاً در میراث یونانیها یافت نشده است و در این زمینه مسلمانان بر یونانیها برتری یافتند.

مرتضی قلی شاملو

یکی دیگر از کتبی که درباره بیماریهای زنان نوشته شده است کتاب خرقه خانم در علم طب است، سیریل الگود درمورد این کتاب مینویسد:

«کتاب خرقه خانم در علم طب از مرتضی قلی شاملو پسر حاکم خراسان است که مورد توجّه شاه سلیمان بوده است. فصل اوّل این کتاب به عوامل نازایی اختصاص دارد و در آن آزمایشی برای تشخیص این که علّت نازایی از مرد است یا زن پیشنهاد می شود و آن این است که زن باید یک پیاز در شرمگاه خود بگذارد، اگر همسرش بتواند بوی پیاز را از نفس زن احساس کند معلوم می شود که زن در امر نازایی تقصیر ندارد. آزمایش دوّم این است که مرد و زن هردو روی مقداری تخم جو ادرار کنند اگر در هردو مورد جو به رنگ سبز در آید و هیچ یک از آن دانه ها خشک نشود تقصیر متوجّه زن است. این آزمایش شکل تغییر یافته ی یک امتحان قدیمی ترمصری است که در آن، اثر ادرار زن بر اسپلت(نوعی گندم آمریکایی با نام لاتینی ترتکیکو اسپلتا که در آلمان و سوئیس رواج دارد) و گندم مورد بررسی قرارمی گرفت. اگر گندم رشد می کرد زن آبستن نوزاد پسر بود و اگر اسپلت رشد نمی کرد زن اصلاً حامله نبود. دیگر فصول این کتاب بعضاً به روش های آمیزش جنسی اختصاص دارد ولی بقیه دارای مطالب عمومی تری است.» (الگود: 1358: 337- 338)

امروزه عدم آگاهی از تاریخ علم به خصوص علم پزشکی در تمدن اسلامی سبب شده است که در کتابهای پزشکی کنونی به هیچ وجه نامی ازمندرجات کتاب قانون ابن سینا، تصریف زهراوی، هدایة المتعلمین اخوینی، ذخیره خوارزمشاهی جرجانی، رساله قابلگی قرطبی، کتاب فن طبابت ابن نفیس دمشقی و در کل تحقیقات علمی پزشکان قدیم تمدن اسلامی به چشم نخورد، در حالی که صدها مطلب که امروزه در کتابهای پزشکی، اکتشاف آنها به نام دانشمندان اروپایی ثبت شده است، در کتاب قانون ابن سینا یا مراجع معتبر پزشکی قدیم دیده میشود که تا کسی جمله به جمله مطالب مربوط به آنها را با یکدیگر برابر نکند باور نخواهد کرد، درواقع دانشمندان اروپا نمک را خورده و نمکدان را شکستهاند، بدین معنی که نه تنها در کتابهای پزشکی کنونی نامی از پزشکان اسلامی ذکر نکردند، بلکه با تبلیغات وسیع و دامنه دار، کارهای علمی دانشمندان اسلامی را به کلّی بی ارزش و اعتبار و خطا جلوه دادند، ولی در عین حال صدها مطلب علمی را عیناً از کتاب قانون و رسالههای پزشکی مسلمانان گرفته و به آن شاخ و برگها داده و به نام اکتشافات خود معروف کردند به طوری که اگر امروز یک دانشجوی پزشکی، کتابهای طبی را ورق بزند در هر صفحه و هر موضوع به نام چند اروپایی برمیخورد حتّی در زمینه مامایی و پزشکی زنان هم بر این عقیده اند که پزشکان مسلمان مانند پزشکی پیرزنهای عوام در خانهها عمل میکردند ولی با بررسی و مطالعه کتابهای دانشمندان اسلامی که گوشهای از آن در مطالب فوق آمد، معلوم میشود که آنها علاوه بر اینکه در این زمینه تخصص فراوان داشتند بلکه اساس تشخیص و درمان بیماریها در این کتابهاست و حتّی هنوزهم استخوانبندی علم طب همانست که در کتاب قانون و مراجع دیگر پزشکی قدیم دیده میشود.

نتیجه

تمدن اسلامی که حاصل فعالیت مشترک اقوام و دانشمندان گوناگونی در سایه حاکمیت توحیدی و با استفاده از دستاوردهای تمدنی دیگرملل شکل گرفت مسیر تعالی خود را طی کرد و در این بین، دانشمندان و علماء در جهت روشنگری، و نشان دادن راههای زندگی و پیشرفت جوامع مختلف انسانی، نقشی برجسته داشته و هر ملّتی نیز پیشرفتهای علمی، فرهنگی واخلاقی خویش را مرهون وجود عالمان فداکار و برجسته ای است که تمام عمر خویش را در خدمت به علم و آموختن دانش صرف کردهاند.

پزشکی اسلامی و ملحقات آن همچون داروسازی و جراحی و نظایر اینها هم از پیام اسلام مدد گرفته و از زمینه پزشکی دیگر ملل تغذیه شدند و نتیجه این ترکیب، ایجاد میدان وسیعی بود که تقریباً همه شاخههای علوم پزشکی را شامل میشد، در آن اعصار که نوابغ بزرگ علمی یکی پس از دیگری در تمدن اسلامی پدیدارمیشدند و علم پزشکی به سرعت در حال پیشرفت و تکامل ره میپیمود، دنیای غرب، قرنهای تاریک قرون وسطی را در خواب جهالت و بی خبری میگذراند و با هرگونه علم و دانشی به شدّت به ستیز بر میخواست و از جمله این شاخههای پزشکی که دانشمندان مسلمان در آن تبحّر یافتند، پزشکی زنان و زایمان بود، تولّد نوزاد که بزرگترین و باشکوه ترین و بحرانیترین لحظه زندگی و قدیمیترین تجربه بشری است و به همین علّت در میان رشتههای علوم پزشکی، مامایی یکی از قدیمیترین مشاغل است و ریشه در قرون گذشته دارد و همین اهمیّت باعث شد که حکیمان مسلمان بخشهای مفصلی از کتب پزشکی خود را به موضوع طب زنان و زایمان اختصاص دهند و یا حتّی رسالههای مستقلی در این زمینه تألیف کنند و موضوعاتی از قبیل چرایی ناباوری در مردان و زنان و درمان آن، چگونگی رخ دادن زایمان و انواع آن، اقداماتی که باید در زمان زایمان غیرطبیعی انجام داد، سقط جنین و چگونگی جلوگیری از سقط، طرز قرار گرفتن جنین در رحم و چگونگی تشکیل جنین در رحم، بررسی آناتومی رحم زن، توصیههای بهداشتی برای زنان درحین زایمان، درمان دشوارزایی وکمی شیرمادران، چگونگی تشخیص آبستنی و روشهای بازداشتن از آبستنی، مورد توجّه آنها در رسالههایشان قرار بگیرد.

پي‌نوشت‌ها:

* دانشجوی تاریخ اسلام دانشگاه اصفهان

* کارشناس ارشد تاریخ طب

کتابنامه:

1- آرام، احمد، علم در اسلام، نشر سروش، چ 1، تهران، 1366.

2- آلدومیه لی، علوم اسلامی و نقش آن در تحولات علمی جهان، ترجمه شجاع رضوی، محمدرضا و علوی، اسدالله، انتشارات آستان قدس رضوی، چ 1، مشهد، 1371.

3- ابن ابی اصیبعه، عیون الانباء فی طبقات الاطباء، ج 1، کوشش غضبان، جعفر و نجم آبادی، محمود، نشر دانشگاه تهران، تهران، 1349.

4- ابن جزله، ابن جزله بغدادی، یحیی بن عیسی، تقویم الابدان فی تدبیر الانسان، مقدمه باباپور، یوسف، مجمع ذخایر اسلامی، چ 1، قم، 1390.

5- ابن خلدون، عبدالرحمن، مقدمه ابن خلدون، ج 2، مترجم محمد پروین گنابادی، انتشارات علمی فرهنگی، هفتم، تهران، 1369.

6- ابی الحزم قریشی معروف به ابن نفیس دمشقی، معالجات نفیسی، دیباچه اصفهانی، محمد مهدی، نشر مؤسسه تاریخ پزشکی و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، بی جا، 1383.

7- ابوعلی سینا، قانون در طب، کتاب سوم، ترجمه شرفکندی، عبدالرحمن، نشر سروش، چ 1، تهران، 1367.

8- اخوینی بخاری، ابوبکر ربیع بن احمد، هدایة المتعلمین فی الطب، به اهتمام متینی، جلال، نشر دانشگاه فردوسی مشهد، چ 2، مشهد، 1371.

9- الگود، سیریل،، تاریخ پزشکی ایران و سرزمین های خلافت شرقی، ترجمه فرقانی، باهر، نشر امیرکبیر، چ 1، تهران،1356.

10- الگود، سیریل، طب در دوره صفویه، ترجمه جاویدان، محسن، تهران، نشردانشگاه تهران، تهران، 1357.

11- براون، ادوارد، تاریخ طب اسلامی، ترجمه رجب نیا، مسعود، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، تهران، 1337.

12- بی نا، مجموعه مقالات تحقیقی گوشه ای از سیمای تاریخ تحول علوم در ایران، انتشارات وزارت علوم دوره پهلوی، بی چا، بی تا.

13- ذخیره خوارزمشاهی. سید اسماعیل جرجانی. نسخه خطی مورخ 603 ه.ق, چاپ عکسی. به کوشش سعیدی سیرجانی. بنیاد فرهنگ ایران. تهران. 1355. ص 561

14- جرجانی، اسماعیل بن حسن بن محمد الحسینی، الاغراض الطبیه و المباحث العلائیه، ج 2، تحقیق تاج بخش، حسن، نشر دانشگاه تهران، چ 1، تهران، 1385.

15- جرجانی، اسماعیل، خفی علایی، کوشش نجم آبادی، محمود و ولایتی، علی اکبر، انتشارت اطلاعلات، چ 1، تهران، 1369.

16- جرجانی، اسماعیل بن حسن الحسینی، ذخیره خوارزمشاهی، ج 2، به کوشش دانش پژوه، محمدتقی و افشار، ایرج، نشر دانشگاه تهران، تهران، 1350.

17- حکیممیسری، دانشنامه علم پزشکی، اهتمام برات زنجانی، مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل- تهران، زیر نظر مهدی محقق، تهران، 1366.

18- حیدری، اشرف و بحرینی، کیاوش، رخدادهای مهم تاریخ پرستاری و مامایی، نشر میرشیدا، چ 1، تهران، 1388.

19- خسروی، مهدی، گیاهان داروئی، نشر محمد، بی چا، بی جا، 1373.

20- رازی، ابوبکر محمد، الحاوی فی الطب، ج 9، مطبعه دائره المعارف العمانیّه، حیدرآباد الدّکن الهند، الطبعه الاولی، 1379 ه (1960 م).

21- رازی، ابوبکر محمد، قصص و حکایات المرضی، اهتمام نجم آبادی، محمود، نشر دانشگاه تهران، تهران، 1343.

22- رنان، کالین، تاریخ علم کمبریج، ترجمه افشار، حسن، نشر مرکز چاپ، تهران، 1366.

23- زرین کوب، عبدالحسین، کارنامه اسلام، نشر امیرکبیر، چ 10، تهران، 1384.

24- زهراوی، ابوالقاسم خلف بن عباس، التصریف لمن عجز عن التالیف، ترجمه آرام، احمد و محقق، مهدی، نشر مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران، تهران، 1372.

25- زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، ج 3، ترجمه جواهر کلام، علی، نشر امیرکبیر، چ 2، تهران، 1336.

26- سبزواری، محمّد علاءالدین، زبدة قوانین العلاج فی جمیع الامراض، از مجموعه گنجینه بهارستان، تصحیح یوسف بیگ باباپور، به کوشش مرکز پژوهش کتابخانه مجلس شورای اسلامی، تهران، کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ‭ ۱۳۸۶‬‬

27- سرمدی، محمدتقی، تاریخ پزشکی و درمان جهان، کتاب اول، انتشارات سرمدی، چ 2، تهران، 1379.

28- شریف، م م، منابع فرهنگ اسلامی، ترجمه خلیلیان، جلیل، چ 1، 1349.

29- شیرازی، منصور بن محمد بن احمد، تشریح منصوری، کوشش رضوی برقعی، حسین، نشرمؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران- مک گیل، تهران، 1383.

30- صفا، ذبیح الله، جشن نامه ابن سینا، جلد اول، نشر انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چ 2، تهران، 1384.

31- علی بن ربن طبری، فردوس الحکمه بحر المنافع و شمس الآداب، پژوهش علی نقی منزوی و محمد ابراهیم ذاکر، مرکز تحقیقات طب سنتی و مفردات پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، چ اول، 1391.

32- قلیوبی، شهاب الدین احمد بن احمد بن سلامه ابوالعباس، تذکرة فی الطب و الحکمه، نشر مؤسسه تاریخ پزشکی و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، 1382.

33- گوهرین، سید صادق، حجّة الحق ابوعلی سینا، نشر کتابخانه ایران، تهران، 1384.

34- لوکاس، هنری،، تاریخ تمدن، ج 2، ترجمه آذرنگ، عبدالحسین، نشر سخن، چ 2، تهران،1382.

35- مصطفوی، جلال و پاکدامن، ابوالقاسم، مقایسه طب قدیم ایران با پزشکی نوین، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1358.

36- نجم آبادی، محمود، تاریخ طب در ایران پس از اسلام، انتشارات دانشگاه تهران، چ 3، تهران، 1375.

37- نجم آبادی، محمود، مؤلفات و مصنفات ابوبکر محمد بن زکریای رازی، نشر دانشگاه تهران، تهران، 1339.

38- نصر، حسین، علم و تمدن در اسلام، ترجمه آرام، احمد، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی، چ 2، تهران، 1359.

39- ولایتی، علی اکبر، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام، نشر معارف، چ 2، قم، 1390.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...