رفتن به مطلب

زمینه های انگیزش


ارسال های توصیه شده

زمینه های انگیزش

 

0038700.JPG

 

 

نویسنده: دکتر محمد پارسا

 

 

 

 

 

 

هر موجود زنده ای در برابر رویدادها و عوامل مختلف واکنشهایی از خود نشان می دهد که روان شناسان آن را رفتار (1) نامیده اند. بنابراین، هر رفتار واکنشی است که به یک محرک یا انگیزه نشان می دهند. ولی محرکها عواملی هستند که خاستگاهشان (2) برونی است، یعنی بیرون از وجود زیستی موجود زنده است، مانند غذا، آهنگ موسیقی، بوی عطر و جز آن. اما انگیزه ها (3) دارای خاستگاه درونی هستند، خواه در درون موجود زنده، مانند تشنگی، گرسنگی، جنسی و خواه در درون جامعه و فرهنگ یک ملت، مانند آداب و رسوم. به طور کلی رفتارهایی که در برابر محرکها و انگیزه ها به وجود می آیند بازتابی یا غریزی هستند. بسیاری از رفتارهای دیگر هستند که بازتابی نیستند، بلکه بر اثر یادگیری، اندیشه یا ساختار فیزیولوژیکی فرد پدید می آیند.

روان شناسان به طور کلی معتقدند انگیزش (4) نیرویی است که به فعالیّت می آید و موجب وقوع رفتار می شود و به آن شکل و جهت می دهد. چنانکه گفته شد انگیزش دارای خاستگاه یا علت درونی است. در واقع انگیزه ها مبتنی بر نیازها، خواستها و آرزوهای خاصّی هستند که به حرکت درآمده اند یا آنکه فرد را برای ارضای نیازهای معینی به فعالیّت وامی دارند. برای پی بردن به اینکه چه چیزهایی فرد را به فعالیّت وادار می کنند و به رفتار او جهت می دهند دیدگاهها و نظریّه های مختلفی وجود دارند که در زیر به توضیح آنها می پردازیم.

خاستگاه فلسفی انگیزه ها

آدمیان از روزگاران باستان کوشیده اند تا رفتار را در رابطه با یک علت یا یک دلیل اصلی توضیح دهند. این موضوع برای فیلسوفان پیشین از اهمیت بالایی برخوردار بود. زیرا پژوهشهای نظریشان به سبب آنکه اساس پیش فرضهایی را درباره ی رفتار آدمیان پایه ریزی می کردند چشمگیر و ارزشمند به شمار می آمدند و بنیاد نظریه های نوین انگیزش قرار گرفتند.

درباره ی رفتار دو فرضیه ی فلسفی وجود دارد. یکی را اراده ی آزاد (5) نامیده اند که بیانگر اختیار فرد در گزینش و مهار رفتار خود است. فرض دیگر جبرگرایی (6) است و حاکی از آن است که هر رویداد، یا عمل و تصمیمی محصول رویدادهای بدنی، روانی و محیطی است که با خواست و اراده ی آدمی هیچ گونه ارتباطی ندارد. شیوه ها یا راهکارهای انسان گرایی بر این اصل استوارند که افراد آدمی دارای آزادی و اختیارند. اما رفتارگرایی و راهکارهای سختگیرانه اش در روان شناسی فرض را بر این نهاده است که رفتار در رابطه با علت به وجود می آید. به عقیده ی این دسته از پژوهشگران اگر نتوان رفتار را پیش بینی کرد خود دلیل روشنی بر ناآشنایی ما از عامل وقوع آن است. معمّا در این است که انسان می خواهد دارای اراده ی آزاد باشد، اما مایل است که رفتارش در ارتباط با دیگران قابل پیش بینی باشد: لیکن این مسئله هنوز آن گونه که باید جا نیفتاده است. برداشتهای پیشین فلسفی که بر انگیزش تأثیر گذاشته اند عبارتند از خردگرایی (7)، فن آوری گرایی (8)، لذت گرایی (9) و دوگانه نگری (10) است که در زیر به شرح هر کدام به اختصار می پردازیم.

خردگرایی:

خردگرایی در روان شناسی رفتار آدمی را بر اندیشه و قصد آگاهانه بنا می نهد. اما باید توجه داشت که خردگرایی علت هر رفتار و گزینش آن را توضیح نمی دهد. این نظریه در روان شناسی هم طرفداران و هم منتقدانی دارد. چنانکه روان کاوان یا تحلیل گران روانی تأکید می ورزند که چون وجدان ناخودآگاه بر اندیشه و رفتار تأثیر می گذارد، خردگرایی اهمیت خود را از دست می دهد. رفتارگرایان معتقدند که در انسانها نیروی فطری خردمندانه وجود ندارد، بلکه خردمندی و بی خردی از راه یادگیری و عامل پاداش شکل می گیرد. امّا روان شناسان انسان گرا (11) از پژوهشهای روان درمانی (12) خود نتیجه گرفته اند که اصل بنیادی در سرشت آدمی خردگرایی است.

فن آوری گرایی:

اندیشه ور نامور و فیلسوف نامدار فرانسوی رنه دکارت (13) پدر فلسفه ی فن آوری گرایی است. نظریه ی او همه ی رویدادهای طبیعی، از آن میان رفتار آدمی را دارای علل فیزیکی یا بدنی می داند. اگر قانونهای مربوط به آنها شناخته شوند می توان به پیش بینی رفتار پرداخت. نظریه دیرین لذت گرایی نمونه ای از فلسفه ی فن آوری گرایی است. زیرا این نظریّه رفتار را به کسب خوشی یا لذت و پرهیز از رنج و ناخوشی رهنمون می سازد.

دوگانه گرایی:

بنا به فلسفه ی دوگانه گرایی رفتار آدمی با تعامل پیچیده و تأثیر متقابل تن و روان ایجاد یا مهار می شود. نظر کلّی دوگانه گرایان بر این است که روان رفتار را به رفع و ارضای نیازهای بدنی رهنمون می سازد. خدا منشأ اصلی رفتار است و رفتار امری غریزی است. به این معنا که در انسانها آمادگیهای قبلی برای ابراز رفتار معینی وجود دارد. تا پایان قرن هیجدهم غریزه را عامل اصلی و نیروی فشار بر رفتار می پنداشتند.

پی نوشت ها :

1. behavior

2. origins

3. motives

4. motivation

5. free will

6. determinism

7. rationalism

8. mechanism

9. hedonism

10. dualism

11. humanist

12. psychotherapy

13. René Descartes (1596-1650)

منبع مقاله :

پارسا، محمد؛ (1382)، بنیادهای روان شناسی، تهران: انتشارات سخن، چاپ دوم

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...