رفتن به مطلب

سرخوردگی‌های جامعه ایرانی


Lean

ارسال های توصیه شده

نسلي كه نه محيط ورزشي و تفريحي مناسب دارد و حتي يك كنسرت موسيقي مجاز داخلي را هم برايش حرام كرده‌ايم، نه سینمای جذاب و نه کتابخانه‌ایی خوب، نسلی که نه صدا و سیمایی قویی برای پر کردن قسمتی از اوقات فراغت خود را دارد چگونه مي‌تواند آینده این کشور را بیمه کند؟

[TABLE=align: center]

[TR]

[TD] n00075704-b.png

 

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

امید سعیدی


گروه جامعه: دنیای امروز بیشتر از هر زمانی مجازی شده امري كه باعث ورود اخلاق تازه‌ای به دنیای پست‌مدرن گرديده است. حالا ديگر آدمی دوست دارد تمام ضعف هایش را در دنیایی که خود و با ایدئولوژی ذهنی خود مي‌سازد جبران کند. تمام سخن هایی که روزی دوست داشته به نحوی بیان کند را با هر شکلی که مي‌خواهد و یا مي‌پسندد بیان مي‌کند. گاهی سرخوردگی‌هاي اجتماعی اش را در همین فضاها به شکل دشنام و یا تحقیر نشان مي‌دهد.

 

روزی از خواب بیدار مي‌شوی و گوشی تلفن همراهت را که به دست مي‌گیری متوجه مي‌شوی که ناخواسته تو را بدون اجازه و یا دعوتانامه ای وارد گروهی کرده اند، به عنوان مثال چندین بار این قضیه برای من اتفاق افتاده است که در یک مورد آن من را عضو گروهی از همکاران کردند که پس از مطالعه متن‌هاي همکاران متوجه شدم که بیشتر سرخوردگی هایشان و یا آنچه که در محیط کار نمی توانستند به دست بیاورند را در این دنیا پیاده مي‌کنند و یا این ريیس و آن مدیر را تحقیر مي‌کنند چون نمی توانند رودرو همین نکات را بیان کنند.

 

در این دنیای تازه ساخت، او مي‌تواند گروهی را مدیریت کند و مانند رهبر یک کشور برای اعضای گروه قانون وضع کند و هر که را دوست دارد عضو کند و هر که بر ضد اوست حذف کند. یک نوع تحقیر عدم موفقیت در دنیای واقعی را برای خود شبیه سازی مي‌کند. در دنیای واقعی، یک شخص برای مدیریت یک گروه با جامعه آماری حداقل صد تایی مانند یک حزب، باید مراحل پیشرفت را پله پله طی کند و گاهی حتی نمی تواند بیشتر از عضو عادی آن گروه در دنیای واقعی پیشرفت کند چرا که قابلیت هایی نیازمند است که ممکن است یک شخص به هیچ عنوان و هیچ زمانی چنین توانایی هایی را به دست نیاورد اما این دنیای مجازی داستان دیگری دارد.

 

حس خوشایند ادمین شدن و اینکه افرادی را با افکاری نزدیک به خودت انتخاب مي‌کنی و گروهی را تشکیل مي‌دهی برای خیلی‌ها جذابیتی عجیب پیدا کرده است. همانطور که ما تجربه حزب و حضور احزاب فعال در ایران همانطور که ما تجربه حزب و حضور احزاب فعال در ایران را نداریم، این گروه‌هاي مجازی هم بیشتر جنبه‌هاي دیکتاتور منشی افراد را نشان مي‌دهد

 

را نداریم، این گروه‌هاي مجازی هم بیشتر جنبه‌هاي دیکتاتور منشی افراد را نشان مي‌دهد. در یک کشور پیشرفته برای عضویت یک حزب نیاز به مطالعه حداقل مرامنامه و یا قوانین آن حزب است و همه اعضا طبق قوانینی مدون به عضویت آن حزب در مي‌آیند و سپس طبق معیارهای مشخصی پیشرفت مي‌کنند و از دل همین احزاب تجربه فعالیت‌هاي سیاسی را به دست مي‌آورند و در آینده در صورت رسیدن به مقام‌هاي سیاسی بالا براحتی مي‌توانند از همین تجربیات استفاده کنند دقیقا برعکس کشور ما که تازه شخص وقتی به مقام ریاست جمهوری رسید به دنبال تجربه کردن در اولین دوره ریاست جمهوری و سپس کار کردن در دوره دوم مي‌رود!

 

وجود طرفداران بسیار دنیای مجازی و استفاده بیش از حد از شبکه‌هاي اجتماعی در ایران هم به دلیل نبودن ساز و کارهای احزاب مي‌باشد. اصولا از لحاظ روانشناسی ثابت شده است که هر چه را از شخص بگیرید او در ذهن خود دنیایی مي‌سازد تا بتواند نداشته هایش را در آن جا دنبال کند و این دنیای ذهنی از آنجا که نمی تواند جایگزین دنیای واقعی شود باعث سرخوردگی افراد مي‌شود. جامعه ایرانی هم دچار همین سرخوردگی‌هایی است که نیازمند بررسی همه جانبه دارد.

 

استفاده بدون ضوابط حرفه ای و یا حداقل بلوغ اخلاقی در زمینه روابط اجتماعی باعث ضربه‌هاي جبران ناپذیری بر جوانانی مي‌شود که بدون قید و بند در این گروه‌ها عضو مي‌شوند. هر چند خیلی‌ها تنها به دلایل تفریحی به عضویت این گروه‌ها در مي‌آیند اما شایعه پراکنی، نوشتن هر متن بدون در نظر گرفتن اخلاقیات باعث تغییر ذائقه جوانان مي‌شود و در آینده نسلی خواهیم داشت که خودمان به دلیل عدم فراهم کردن شرایط اجتماعی شدنشان، آنها را وارد دنیای مجازی کردیم و این نسل هر روز تنبل تر و از واقعیات جامعه خویش دور تر مي‌شود.

 

به نظر مي رسد راه درست برون رفت از این بحران بی هویتی قریب الوقوع این است که شرایطی در جامعه فراهم شود که آحاد مختلف جامعه بويژه جوانان بتوانند انرژی‌هایشان را تخلیه کنند. جوانی که نه تفریح مناسبی دارد و اصولا کشوری که دچار بحران کمرشکن تحریم و تورم است چگونه مي‌تواند شرایط مناسب تفریحی برای این نسل فراهم کند؟ باید کاری به حال نسل آینده کرد. نسلی که به گفته مسئولان رسمي كشور، نيمي از فارغ التحصيلان دانشگاهي‌اش بيكارند، نه محيطهاي ورزشي و تفريحي مناسب دارد و حتي يك كنسرت موسيقي مجاز داخلي را هم برايش حرام كرده‌ايم، نه سینمای جذاب و نه کتابخانه‌ایی خوب، نسلی که نه صدا و سیمایی قویی برای پر کردن قسمتی از اوقات فراغت خود را دارد چگونه مي‌تواند آینده این کشور را بیمه کند؟

 

بهارنیوز

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...