Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۴ روزی محمد ادمینیان به همراه یاران به گشت و گذار در نت همی پرداخت و لکن سرعت اینترنت ایران به سرعت الاغ پیر لنگ لوکی می مانست که کُره ای در شکم دارد و باری بر کول! پس هیچ سایتی نبود مگر آن که تا لود شدنش محمد چهار رکعت نماز همی گذاردی. نوبت به لغت نامه دهخدا برسید . محمد به انگشت تدبیر اینتر بزد و … " بالا آمد آن صفحه ی نحس شوم *** دق دهنده ی مردم مرز و بوم" پس شگفتی یاران را در برگرفت. محمد را پرسیدند : یا ادمینیان این لغت نامه ای بود. این دیگر چرا ؟ محمد بگریست … " لغتنامه مملو زلغات کهن و نو***چه ربطی داشت به سیاست و پو.ر.نو " " که چنینش کردند پیلتر و مسدود *** گناه دهخدای ادیب دیگر چه بود ؟" و یاران آنقدر بگریستند و نعره کشیدند تا تسمه موتورشان بسوخت. 16 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۴ مینا یوسفی داشته دنبال جای پارک می گشته اما پیدا نمیكرده !در همون حال گشتن ، به خدا میگه : خدایا اگه یه جای پارک برام پیدا كنیا من نماز می خونم ، روزه می گیرم كه یه دفعه یه جای پارک می بینه.به خدا میگه : خداجون نمی خواد خودم پیدا كردم !!! 17 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۴ Astraea با خودش درگیره که چرا برادرش دو خواهر داره ولی خودش یکی 16 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۴ از خودش مجوز دارم ها دو راه واسه شناخت دوباره Astraea بعد از حموم وجود داره.. ١.آرایش دوباره ی صورت ٢.آزمایش دی ان ای تحقیقات نشون داده بهیچ عنوان راه سومی وجود ندارد!! کلی فکر کردم. بعد دیدم اهان. منظورش ارایش زیاد بوده ===== پ ن: خداییش دمتون گرم، با وجود اینکه جوک هاش مورد دار نیست ولی بعضی هاش عالیه. مخصوصا اون پ ن پ 15 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۴ sf نشسته بود سر جلسه کنکور. سؤالارو پخش می کنن و sf اول یه پنج دقیقه ای مبهوت به سؤالا خیره میشه . بعد یه پنج تومنی از جیبش در میاره شروع می کنه تند تند شیر یا خط کردن وپاسخ نامه رو پر میکنه . بعد 50-40 دقیقه مراقب میبینه sfخیس عرق شده و مرتب یه سکه رو میندازه بالا وزیر لب فحش میده . میره جلو می پرسه داری چیکار میکنی؟ sf می گه همه سؤالا رو جواب دادم . دارم جوابامو چک میکنم 16 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۴ به Astraea میگن این خیابون کجا میره ؟ میگه من ۴۰ ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره !! 15 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۴ ........ میره به یکی خبر مرگ مادرش رو بده بهش میگه: یه شتری بود که در خونه همه میخوابید!؟یارو میگه: خوب؟ میگه: این دفعه ننه تو خوابید 13 لینک به دیدگاه
Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۴ افشین زبونش تو عابربانک گیر میکنه میبرنش بیمارستان ازش میپرسن زبونت تو عابربانک چیکار میکرد؟ میگه کارتمو وارد کردم گفت زبان خود را وارد کنید . 15 لینک به دیدگاه
Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۴ به Lean می گن اگه یه دختر برات نشون کنیم، چی کار می کنی؟ می گه :با سنگ می زنمش 14 لینک به دیدگاه
Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۴ به مستر سهند میگن میای بریم شبها بدوییم؟ میگه : برو بابا من روزنامه ورزشی میخونم نفسم میگیره! 13 لینک به دیدگاه
Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین، ۱۳۹۴ شیخ جاست رفته جواب آزماییشو گرفته، قند داره، اوره داره، چربی داره، کلسترول داره و... یعنی اگه یه کم نخود و عدس داشت خودش به تنهایی یک سبد کالایی بود. 16 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ نازنین خودشو دار میزنه. پزشکی قانونی اعلام می کنه : دلیل مرگ : ضربه ی مغزی. می رن تحقیق می کنن می بینن با کش خودشو دار زده ! 14 لینک به دیدگاه
Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ نازنین خودشو دار میزنه. پزشکی قانونی اعلام می کنه : دلیل مرگ : ضربه ی مغزی. می رن تحقیق می کنن می بینن با کش خودشو دار زده ! الاهی قربون خودم برم 9 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ شیخ کبیر به رفیقش می گه من یه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. فردا رفقیش می گه بردیش؟ شیخ میگه می گه : آره ، تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما ! 12 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ ساغر با یمنا میرن بوتیک اون جنسی که ساغر می خواسته نبود ساغر به فروشنده میگه ببخشید ما یه دور بزنیم برمیگردیم … یمنا برگشته به فروشنده میگه :دروغ میگه از صبح به ده نفر دیگه هم همینو گفته ، شما منتظر ما نباشین! 11 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ یکبار مینا زنگ میزنه رادیو میگه : عاغا به اون ماشین های که یک چراغ دارند بگید چراغ های ماشینشون رو درست کنند توی شب آدم فکر میکنه موتوره از کنارش رد میشه اما تصادف میکنه قطع میکنه ناصر زنگ میزنه : به جانان بگوید یکی از دو چراغ را خاموش کردندی ! آدم اندیشه کند دو موتور از رو به رو آمدی ، مندازیم از وسطش رد کنیم زارت میریم تو ماشین خیلی چرت بود فحاشی نکنید 12 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ تو شهر Astraea اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. Astraea به شهرداری زنگ می زنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده! بعد همه فامیل کولرشونو میفروشن 14 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ sf میره پیش رئیس سیرک که افشین بوده. :sfمیخوام استخدام بشم! افشین:چه کارى بلدى؟ : sfبلدم اداى کلاغ رو در بیارم! افشین:اونو که مام بلدیم:قار قــار...!بفرما بیرون مزاحم نشو اقا... sfهم پـرواز میکنــه و میــره..! 14 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ Black bannerمیره تو داروخانه و می پرسه شما ” اسید استیل سالیسیلیک ” دارید؟ فروشنده میگه: منظورتوت آسپرینه؟ Black bannerمیگه : آره خودشه ؛ اسمش همش یادم میره ! 15 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۴ تلوزیون داشت یه بچه ی تازه به دنیا اومده رو نشون می داد بعد یهو نازنین احساساتی میشه میگه وای چقدر شبیه منه:hapydancsmil: بعد lean از اون پشت با لحنی متفکرانه میگه بچه وقتی به دنیا می آد شبیه جنه ولی بعد از مدتی با قدرت خداوند شبیه انسان میشه (اصل جوک لری بود چون اصطلاحات حیاتی اش حذف شده قدرتش رو از دست داده) 15 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده