رفتن به مطلب

لبخند ژکوند نواندیشانی!!!!!


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

روزی محمد ادمینیان به همراه یاران به گشت و گذار در نت همی پرداخت و لکن سرعت اینترنت ایران به سرعت الاغ پیر لنگ لوکی می مانست که کُره ای در شکم دارد و باری بر کول!

 

پس هیچ سایتی نبود مگر آن که تا لود شدنش محمد چهار رکعت نماز همی گذاردی.

 

نوبت به لغت نامه دهخدا برسید . محمد به انگشت تدبیر اینتر بزد و …

 

" بالا آمد آن صفحه ی نحس شوم *** دق دهنده ی مردم مرز و بوم"

 

پس شگفتی یاران را در برگرفت. محمد را پرسیدند : یا ادمینیان این لغت نامه ای بود. این دیگر چرا ؟

 

محمد بگریست …

 

" لغتنامه مملو زلغات کهن و نو***چه ربطی داشت به سیاست و پو.ر.نو "

 

" که چنینش کردند پیلتر و مسدود *** گناه دهخدای ادیب دیگر چه بود ؟"

 

و یاران آنقدر بگریستند و نعره کشیدند تا تسمه موتورشان بسوخت.biggrin.gif

  • Like 16
  • پاسخ 211
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

مینا یوسفی داشته دنبال جای پارک می گشته اما پیدا نمیكرده !در همون حال گشتن ، به خدا میگه : خدایا اگه یه جای پارک برام پیدا كنیا من نماز می خونم ، روزه می گیرم كه یه دفعه یه جای پارک می بینه.به خدا میگه : خداجون نمی خواد خودم پیدا كردم !!!

  • Like 17
ارسال شده در

Astraea با خودش درگیره که چرا برادرش دو خواهر داره ولی خودش یکی:ws38:

  • Like 16
ارسال شده در

از خودش مجوز دارم ها :ws3:

 

 

دو راه واسه شناخت دوباره Astraea بعد از حموم وجود داره..

 

١.آرایش دوباره ی صورت

٢.آزمایش دی ان ای

 

تحقیقات نشون داده بهیچ عنوان راه سومی وجود ندارد!!

 

کلی فکر کردم. بعد دیدم اهان. منظورش ارایش زیاد بوده :ws3:

 

 

=====

پ ن: خداییش دمتون گرم، با وجود اینکه جوک هاش مورد دار نیست ولی بعضی هاش عالیه. مخصوصا اون پ ن پ :ws28:

  • Like 15
ارسال شده در

sf نشسته بود سر جلسه کنکور.

سؤالارو پخش می کنن و sf اول یه پنج دقیقه ای مبهوت به سؤالا خیره میشه . بعد یه پنج تومنی از جیبش در میاره شروع می کنه تند تند شیر یا خط کردن وپاسخ نامه رو پر میکنه .

بعد 50-40 دقیقه مراقب میبینه sfخیس عرق شده و مرتب یه سکه رو میندازه بالا وزیر لب فحش میده .

میره جلو می پرسه داری چیکار میکنی؟

sf می گه همه سؤالا رو جواب دادم . دارم جوابامو چک میکنم

  • Like 16
ارسال شده در

به

Astraea

میگن این خیابون کجا میره ؟

میگه من ۴۰ ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره !!

  • Like 15
ارسال شده در

........

میره به یکی خبر مرگ مادرش رو بده بهش میگه:

یه شتری بود که در خونه همه میخوابید!؟یارو میگه: خوب؟ میگه: این دفعه ننه تو خوابید

 

  • Like 13
ارسال شده در

افشین زبونش تو عابربانک گیر میکنه میبرنش بیمارستان ازش میپرسن زبونت تو عابربانک چیکار میکرد؟

 

میگه کارتمو وارد کردم گفت زبان خود را وارد کنید .

 

 

:ws28:

  • Like 15
ارسال شده در

به Lean می گن اگه یه دختر برات نشون کنیم، چی کار می کنی؟ می گه :با سنگ می زنمش :ws3:

  • Like 14
ارسال شده در

به مستر سهند میگن میای بریم شبها بدوییم؟ میگه : برو بابا من روزنامه ورزشی میخونم نفسم میگیره! :w02:

  • Like 13
ارسال شده در

شیخ جاست رفته جواب آزماییشو گرفته، قند داره، اوره داره، چربی داره، کلسترول داره و... یعنی اگه یه کم نخود و عدس داشت خودش به تنهایی یک سبد کالایی بود.

 

 

:ws3:

  • Like 16
ارسال شده در

نازنین خودشو دار میزنه. پزشکی قانونی اعلام می کنه : دلیل مرگ : ضربه ی مغزی. می رن تحقیق می کنن می بینن با کش خودشو دار زده !:ws28:

  • Like 14
ارسال شده در
نازنین خودشو دار میزنه. پزشکی قانونی اعلام می کنه : دلیل مرگ : ضربه ی مغزی. می رن تحقیق می کنن می بینن با کش خودشو دار زده !:ws28:

 

:ws28:

 

الاهی قربون خودم برم :ws28:

  • Like 9
ارسال شده در

شیخ کبیر به رفیقش می گه من یه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. فردا رفقیش می گه بردیش؟ شیخ میگه می گه : آره ، تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما !

  • Like 12
ارسال شده در

ساغر با یمنا میرن بوتیک اون جنسی که ساغر می خواسته نبود

ساغر به فروشنده میگه ببخشید ما یه دور بزنیم برمیگردیم

یمنا برگشته به فروشنده میگه :دروغ میگه از صبح به ده نفر دیگه هم همینو گفته ، شما منتظر ما نباشین!:banel_smiley_4::ws3:

  • Like 11
ارسال شده در

یکبار مینا زنگ میزنه رادیو میگه : عاغا به اون ماشین های که یک چراغ دارند بگید چراغ های ماشینشون رو درست کنند توی شب آدم فکر میکنه موتوره از کنارش رد میشه اما تصادف میکنه

 

قطع میکنه

ناصر زنگ میزنه : به جانان بگوید یکی از دو چراغ را خاموش کردندی ! آدم اندیشه کند دو موتور از رو به رو آمدی ، مندازیم از وسطش رد کنیم زارت میریم تو ماشین

 

 

 

خیلی چرت بود فحاشی نکنید

  • Like 12
ارسال شده در

تو شهر Astraea اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. Astraea به شهرداری زنگ می زنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده!

بعد همه فامیل کولرشونو میفروشن:ws3:

  • Like 14
ارسال شده در

sf میره پیش رئیس سیرک که افشین بوده.

 

:sfمیخوام استخدام بشم!

 

افشین:چه کارى بلدى؟

: sfبلدم اداى کلاغ رو در بیارم!

 

افشین:اونو که مام بلدیم:قار قــار...!بفرما بیرون مزاحم نشو اقا...

 

sfهم پـرواز میکنــه و میــره..!

  • Like 14
ارسال شده در

Black bannerمیره تو داروخانه و می پرسه شما ” اسید استیل سالیسیلیک ” دارید؟

 

فروشنده میگه: منظورتوت آسپرینه؟

 

Black bannerمیگه : آره خودشه ؛ اسمش همش یادم میره !

  • Like 15
ارسال شده در

تلوزیون داشت یه بچه ی تازه به دنیا اومده رو نشون می داد بعد یهو نازنین احساساتی میشه میگه وای چقدر شبیه منه:hapydancsmil:

بعد lean از اون پشت با لحنی متفکرانه میگه بچه وقتی به دنیا می آد شبیه جنه ولی بعد از مدتی با قدرت خداوند شبیه انسان میشه:ws38:

(اصل جوک لری بود چون اصطلاحات حیاتی اش حذف شده قدرتش رو از دست داده)

  • Like 15

×
×
  • اضافه کردن...