eng.l.s 5684 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، ۱۳۹۴ تصویر: نمایی از حسینیه امینیها در شهر قزوینچکیده: خلوت به عنوان یکی از مهمترین نیازهای ساکنان خانه در فرهنگ ایرانی همواره مورد توجه بوده است. این پژوهش به دنبال چگونگی تحقق یافتن مفهوم خلوت در خانه ی ایرانی در سه دوره ی تاریخی معماری معاصر ایران در شهر قزوین میباشد. شناسایی مفهوم خلوت در هر یک و مقایسه ی آنها با یکدیگر، میتواند فرایند تغییر مفهوم خلوت و تحقق آن در فضای خانه ی ایرانی در شهر قزوین را تبیین نماید.در میان نسلی که هماکنون 50-70 ساله میباشند، میتوان به گروهی اشاره کرد که تجربه ی زندگی در حداقل سه گونه خانه را دارند: خانه ی پدری که متعلق به اواخر دورهی قاجار بودهاست، خانه ی همسر که متعلق به دوره ی پهلوی است و خانه ی دیگری که در دوران پس از انقلاب ساخته شده است. این افراد که سه گونه خانه را زیسته اند مورد پرسش قرار گرفته اند تا ارزیابی آنها از خلوت مورد ملاحظه قرار گیرد. به عبارت دیگر، این پژوهش سعی بر آن دارد که به شناخت مفهوم خلوت در خانه، از طریق پی بردن به درک افراد از آن پدیده بپردازد. بنابراین مصاحبه های عمیق با افراد مورد نظر ضروری میباشد. 4 لینک به دیدگاه
eng.l.s 5684 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، ۱۳۹۴ چکیده: خلوت به عنوان یکی از مهمترین نیازهای ساکنان خانه در فرهنگ ایرانی همواره مورد توجه بوده است. این پژوهش به دنبال چگونگی تحقق یافتن مفهوم خلوت در خانهی ایرانی در سه دورهی تاریخی معماری معاصر ایران در شهر قزوین میباشد. شناسایی مفهوم خلوت در هر یک و مقایسهی آنها با یکدیگر، میتواند فرایند تغییر مفهوم خلوت و تحقق آن در فضای خانهی ایرانی در شهر قزوین را تبیین نماید. در میان نسلی که هماکنون 50-70 ساله میباشند، میتوان به گروهی اشاره کرد که تجربهی زندگی در حداقل سه گونه خانه را دارند: خانهی پدری که متعلق به اواخر دورهی قاجار بودهاست، خانهی همسر که متعلق به دورهی پهلوی است و خانهی دیگری که در دوران پس از انقلاب ساخته شده است. این افراد که سه گونه خانه را زیستهاند مورد پرسش قرار گرفتهاند تا ارزیابی آنها از خلوت مورد ملاحظه قرار گیرد. به عبارت دیگر، این پژوهش سعی بر آن دارد که به شناخت مفهوم خلوت در خانه، از طریق پی بردن به درک افراد از آن پدیده بپردازد. بنابراین مصاحبههای عمیق با افراد مورد نظر ضروری میباشد. رویکرد نگارنده به موضوع تحقیق رویکردی تفسیری است بدین ترتیب موقعیتها، فعالیتها و رویدادهایی که مجموعهی زندهی خانه را به وجود میآورند، از دیدگاه فرد مورد بررسی قرار میگیرند. این پژوهش به دنبال یافتن چگونگی تجلی ویژگیهای فردی یک شخص در فضای خانهاش میباشد و اینکه کدام فضاها، چگونه نیازهای «خویشتن» او را مهیا ساختهاند و در نهایت به دنبال چگونگی بودن و شدن در فضای خانه میباشد. این تحقیق به روشن شدن ساختار مفهوم خلوت در خانهی ایرانی و چگونگی تجلی آن در فضای خانه کمک خواهد کرد. بر اساس یافتههای تحقیق میتوان دریافت ساختار مفهوم خلوت در گذشته بیشتر مبتنی بر معیارهای کالبدی فضا بوده است در حالیکه امروزه به دلیل مناسب نبودن شرایط کالبدی خانه، معیارهای ذهنی نقش برجستهای در تآمین خلوت دارند. 4 لینک به دیدگاه
eng.l.s 5684 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، ۱۳۹۴ مقدمه معماری معاصر ایران به ویژه معماری خانه و شیوهی زندگی در سدهی اخیر همواره دستخوش تغییرات بسیاری بوده است. گاهی اوقات این تغییرات در تقابل با فرهنگ و ارزشهای زندگی ایرانی بوده است. کاهش مساحت خانهها، تأمین خلوت را تحت تأثیر قرار داده است. به منظور تأمین این نیاز، شناخت مفهوم خلوت از دیدگاه انسانهایی که خانه را زیست کردهاند ضروری میباشد. بدون شک نیاز به خلوت در فضای خانه ضروری است ولی جدای از ادبیات علمی که به این موضوع پرداخته است، نگاه به آن از زاویهی دید انسانهایی که فضای معماری را میزیند، بسیار مهمتر مینمایاند. جستجوی معنی خلوت در فضای خانه از دید زیستکنندگان آن هدف این پژوهش است. مطالعهی حاضر، تحقیقی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی از معانی خلوت در خانه میباشد. از جمله اهداف دیگر این مطالعه میتوان به موارد زیر اشاره نمود: 1 – آشکار ساختن مکانهای مختلفی در خانه که به عنوان مکانی خلوت شناخته میشوند؛ 2 – روشن نمودن معانی خلوت در خانه؛ 3 – ایجاد مدلی آزمایشی برای تجربه خلوت در خانه مبتنی بر رابطهی پیچیده و درهم آمیختهی بین معانی مختلف خلوت در خانه؛ 4 – مقایسهی مفهوم خلوت در خانه در گذشته و حال فرد، از لحاظ عناصر (مکانهای خلوت) و معانی خلوت. خلوت در متون نوشتاری بسیاری مورد تعریف و توصیف قرار گرفته است. راپاپورت (1977) معتقد است که در دید مردم نسبت به خلوت تفاوتهای اساسی فرهنگی وجود دارد و از نظر او مردم در موارد زیادی برای پاسخ به نیازهای فرهنگی خود از آسایش جسمانی صرف نظر میکنند و در واقع شرایط اقلیمی را نادیده میگیرند (لنگ، به نقل از عینی فر، 1383، 177-178). روانشناس اجتماعی، آلتمن خلوت را به عنوان یک فرآیند تعدیل محدودهی پویا و مناظرهای ملاحظه میکند که خلوت کنترلی ایستا نمیباشد بلکه "یک کنترل انتخابی از دسترسی به خود یا گروه دیگری است" (Altman, 1975, 18). دیالکتیک به آشکاری و نزدیکی خود به دیگری اشاره میکند. در حالیکه "پویایی" به سطح خلوت دلخواه (مطلوب) اشاره میکند که با توجه به تفاوتهای فردی و فرهنگی تغییر میکند. به بیانی دیگر، سطح خلوت مطلوب با زمان نسبت به محیط متغیر است. بنابراین ممکن است در یک زمان خاص پرهیز از مردم و در زمانی دیگر ارتباط با آنها تقاضا شود، بنابراین خلوت یک مفهوم یکنواخت نیست. تئوری خلوت وستین (1967) دربارهی راههایی صحبت میکند که از طریق آن مردم خودشان را توسط دسترسی محدود موقت دیگران به خودشان محافظت مینمایند. او نشان میدهد که افراد نیاز به خلوت دارند که، در هم سویی با دیگر نیازها، به ما در سازگاری از نظر احساسی به زندگی روزمره با دیگر مردم کمک میکند (Margulies, 2003 ,412). یکی از ساز و کارهای اصلی دستیابی به خلوت، تأمین فضای شخصی است[1]. مفهوم فضای شخصی با انتشار کتاب رابرت سامر[2] تحت عنوان فضای شخصی: بنیان رفتاری طراحی[3] (1969) مورد توجه طراحان محیط قرار گرفت. در این کتاب فضای شخصی چنین تعریف شده است: «فضای شخصی محدودهای غیر قابل رؤیت در اطراف فرد است که مزاحمی به آن راه ندارد [...] مردم دوست دارند به اندازهای نزدیک باشند که گرما و دوستی یکدیگر را احساس کنند و به اندازهای دور باشند که یکدیگر را آزرده نسازند [...]» (لنگ، به نقل از عینی فر، 1383، 167). در این بین منابع دیگری یافت میشوند که نگرش پدیدارشناسانه به خانه را ارائه میدهند. از آن جمله میتوان به مطالعهی کلر کوپر (1974) دربارهی خانه اشاره نمود که دو ویژگی اصلی برای خانه قائل است که یکی فضای داخلی صمیمی است که «خود انسان از منظر دورنی» را نمایش میدهد و دیگری فضای خارج عمومی میباشد که «خودی است که انسان انتخاب میکند و در معرض دید دیگران قرار میدهد» (همان، 171). تنوع مدلهای تئوری در زمینهی خلوت، تشخیص هستی و ماهیت خلوت را دشوار میسازد. نکتهی قابل تأمل دیگر تجربهی هر یک از تئوریها در بافتی غیر از ایران است. چیزی که در اینجا مورد نیاز میباشد، یک درک کلی و جامع از فرآیندی است که در رویایی فرد و محیط رخ میدهد، بدین ترتیب قدرت و ضعف هر مدل یا تئوری قابل ارزیابی خواهد بود. بر همین اساس، مطالعهی حاضر تئوری خاصی را در نظر نمیگیرید و از طریق جستجوی تجربهی حس خلوت در خانه به شکل پدیدار شناسانه، با مطابقت تجربهی واقعی و محیط کالبدی، ویژگیهای مفهومی فضایی را استخراج مینماید. [1] فضای شخصی نباید با فضای شخصی شده اشتباه شود، اگر چه ممکن است این دو واژه به جای یکدیگر استفاده شوند. اولی به فاصلهای گفته میشود که حیوانات همگونه، بجز در مواردی که تماسهای خصوصی بین آنها جریان دارد بین خود رعایت میکنند، دومی به محدودهای از محیط طبیعی یا مصنوع که به عنوان قلمرو تعیین شده باشد گفته میشود (لنگ، به نقل از عینیفر، 1383، 167). [2] Robert Sommer [3] Personal Space : The Behavioral Basis of Design 4 لینک به دیدگاه
eng.l.s 5684 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، ۱۳۹۴ شیوهی انجام پژوهش در این پژوهش، هدف اصلی روشن نمودن معنی خلوت در خانه از دیدگاه مردمی که آن را زیستهاند میباشد. بدین ترتیب به جای استخراج معنی خلوت از بین ادبیات این مفهوم، از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. پدیدارشناسی بر وحدت زندگی و مکان تأکید دارد. به زعم نوربرگ شولتز، مکان را نمیتوان به وسیلهی مفاهیم تحلیلی و علمی شرح داد، چرا که علم، امور موجود را در قالب انتزاعهایی در میآورد که دانش عینی را شکل میدهند. آنچه در این میان از بین میرود زیست – جهان روزانه است (شولتز، به نقل از شیرازی، 1388، 8). در پدیدارشناسی پدیدهی مورد مطالعه بر اساس دیدگاه معرفتشناختی تفسیری و بر پایهی ذهنیت افراد و معنایی که آنان در تجربهی زندگی خود از پدیده دارند، بررسی میشود. چرا که هر فرد با توجه به تجربهی خود در زندگی، از این پدیده معنی میسازد (بازرگان، 1387، 156). در واقع تجربههای زندگی افراد در خانه از خلوت، مورد توجه این پژوهش است. به این ترتیب پیش فرضهای محقق در قالب انواع مشخص شدهی خلوت یا معنی آن در جمعآوری دادهها به شمار نمیآید و این شیوه به تمام شرکت کنندگان (نمونهی مطالعاتی) اجازه میدهد تا آزادانه به اظهار نظرات خود بپردازند. مصاحبههای باز اغلب اطلاعات غنی و متنوعی را فراهم میکند ولی مقایسه و تحلیل و نتیجهگیری از آن به سادگی امکانپذیر نمیباشد. شیوهای که امکان گردآوری دادهها را در یک روش سیستماتیک فراهم میکند، درحالیکه از هدایت شرکتکنندگان به شیوههای خاصی از اندیشیدن پرهیز دارد، شیوهی MST[1] میباشد. MST یک ابزار روششناختی کارآمد در "پدیدارشناسی تجربی" میباشد (Sixmith & Sixmith, 1987, 313). در این مطالعهی اکتشافی، MST به منظور انجام مصاحبههای روشمند و عمیق به کار گرفته شده است تا طبیعت چند بعدی و شخصی خلوت در خانه را آشکار سازد. تمام آگاهی شخص از منبع "خود" با تمرکز بر "چیز" ناشی میشود، بنابراین آگاهیای بدون آگاهی از چیزها نخواهد بود. و هدف پدیدارشناسی جستجو و درک آگاهی ارادی میباشد که تجربهی آدمی را شکل میدهد. تحلیل این تجربه، ساختار خالصی از جهان را آشکار میکند که با معانی اشتراکی یا چند فاعلی بیان میشود. معانی چیزهاییاند که در روبهرو شدن با جهان حضور مییابند (Sixmith & Sixmith, 1987, 315). اما پدیدارشناسی توصیف سادهی "چیزها" در جهان نیست: معنی چیزها میباشد که تجربهی ما را شکل میدهد. به این ترتیب، پدیدارشناسی میبایست به ورای سطح "چیزها" برود تا تجربهی ما از آنها را در این جهان منعکس کند. MST پدیدارها را بر حسب مفاهیم دستهبندی میکند و سه بخش دارد (Sixmith & Sixmith, 1987, 319): 1. تشخیص عناصر برای دستهبندی؛ عناصر میتوانند هر چیزی از تصویر و چیزهای به صورت توصیفات نوشتاری باشند. اینها پدیدار تجربه را نمایش میدهند و به شرکتکنندگان برای تمرکز بر موضوع پژوهش کمک مینمایند[2]. معیارها[3]، تشخیص معیارهای دستهبندی؛ که حالتها یا ابعاد معنی را که چیزها در حدودش تجربه میشوند نمایش میدهد. ابعادی که تجربه را معنی میکند، روشن مینماید. شاخهها[4]؛ شاخهبندی عناصر (1) در حدود معیارهای مفهومی (2)؛ پدیدار میتواند بر حسب مشابهت یا تفاوت یا میزان شباهت دیده شود. در این پژوهش هم عناصر و هم معیارهای دستهبندی توسط شرکتکنندگان ایجاد شده است. ابتدا از شرکتکنندگان خواسته شده است تا توصیفهایی از خلوت در خانهای که زندگی میکنند ارائه شود و سپس به گذشته پرداخته شده است، در هر مورد عناصر (مکان)هایی که خلوت نیستند مورد پرسش قرار گرفتهاند. هیچ تعصبی و یا عقیدهای از قبل نوع مکانهای شرح داده شده را محدود نمیکند و توصیفات میتوانند به هر شکل که شرکتکننده نسبت به آن مایل باشد، برای انتقال اندیشهها صورت بگیرد. در روش MST سپس شرکتکنندگان مکانها را بر حسب یک معیار به دستههایی طبقهبندی میکنند، معیار دستهبندی بر اساس ایدهی کلی "چیستی خلوت در خانه برای من" میباشد. این دستهبندی تا جایی ادامه مییابد که ایدههای فرد پایان پذیرد، اما در اینجا این روش برای فراهم نمودن امکان مقایسهی واضحتر هر سه خانهی زیست شده توسط هر فرد به گونهای دیگر مورد استفاده قرار گرفته است. به این ترتیب پس از بیان مکانهای خلوت و غیر خلوت، صفتهای شرحدهندهی هر فضا استخراج و دستهبندی شد و سپس فضاهای خلوت با صفتهای استخراج شده مورد بررسی قرار گرفتند. دلیل دیگر این اقدام، مربوط به عدم توانایی افراد مورد مصاحبه برای دستهبندی فضاها بر اساس معیارها میباشد. گردآوری دادهها از طریق ضبط مصاحبهها انجام شده است. در سراسر فرآیند مطالعه، که مراحل گردآوری و تحلیل دادهها به کندی به انجام میرسد، نوشتار حکایتگونه[5] را میبایست شکل داد (بازرگان، 1387، 36). بدین منظور، نقطه نظر پاسخ دهندگان در خلال نقل داستان و به صورت گفتگو و حتی گاهی با حفظ و رعایت ویژگیهای کلامی آنان، گزارش شده است. [1] Multiple Sorting Task [2] Items, elements [3] criteria [4] categories [5] Narrative 4 لینک به دیدگاه
eng.l.s 5684 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، ۱۳۹۴ تحلیل دادهها تحلیل دادهها شامل سه بخش میگردد: 1- تحلیل توضیحات مصاحبهشوندگان به منظور تشخیص انواع فضاهایی که افراد به عنوان مکان خلوت به آن اشاره نمودهاند. 2- شناسایی معیارها و شاخهها از میان توصیفات معانی خلوت در خانه. 3- بررسی فضاهای خلوت اشاره شده در هریک از سه خانه با معیارها و شاخهها. واحد نمونه به جای مصاحبهی مبتنی بر نمونهگیری تصادفی، برای ایجاد حداکثر تنوع در اظهار نظرها، نمونهها از میان افرادی که تجربهی سکونت در خانههای با اصالت مربوط به گذشته داشتهاند، انتخاب میشود. بدین منظور 10 نفر که هر یک در سه گونه خانهی معاصر زندگی کردهاند مورد مصاحبه قرار میگیرند که همگی زنان بین 50 تا 70 سال میباشند که سابقهی زندگی در حداقل سه خانه را دارا هستند و خانهی اجدادی نفیسی را زیستهاند. تمام شرکت کنندگان بازنشسته میباشند و در گذشته به حرفهای مرتبط با آموزش مشغول بودهاند. پرسشها مکانی/مکانهایی را در خانهی فعلی خود توصیف نمایید که: 1. در آن احساس خلوت دارید-------------------این مکان چه ویژگیهایی دارد؟ 2. آن را به عنوان مکان خلوت در نظر نمیگیرید-------چرا؟ مکانی/مکانهایی را در خانهی گذشتهی خود توصیف کنید که: (خانهی پدری و خانهی قبلی) 3. در آن احساس خلوت داشتید------------------آن مکان چه ویژگیهایی داشت؟ 4. آن را به عنوان مکان خلوت در نظر نمیگرفتید------چرا؟ 5. مکانی/مکانهایی را در خانه توصیف نمایید که در گذشته آن را به عنوان مکان خلوت به حساب میآوردید و هنوز هم همان حس را دارید. 6. مکانی/مکانهایی را در خانه توصیف نمایید که در گذشته آن را به عنوان مکان خلوت به حساب میآوردید ولی الان چنین حسی را ندارید. 7. مکان خلوت یا ایدهآل شما در خانه چگونه جایی است؟ توصیف نمایید. یافتهها مکانهای خلوت در خانه توصیفات بسیاری از مکانهای مختلف در خانه بدست آمد که 26 مکان به عنوان مکان خلوت ذکر شدند. با توجه به محدودیت فضاها در خانه، ابتدا به نظر میرسید که به انواع یا گونههای مختصری از فضاهای خانه اشاره شود ولی آنچه که توسط افراد مورد مطالعه توصیف شد، فراتر از اسامی قراردادی مکانهای خانه مانند نشیمن، اتاق خواب و ... در خانههای امروزی یا شاه نشین، سه دری و پستو و ... در خانههای قدیمی بود. برای اغلب افرادی که مورد پرسش قرار گرفتند بخشهایی از یک اتاق یا فضا، خود فضایی شاخص و خاص درون آن اتاق یا فضا به شمار میرفت. به عنوان مثال گوشهی حیاط، بخشی از ایوان یا دالان، بخشی از اتاق پذیرایی، کنار ارسی، کنار پنجره و ... به این ترتیب در نظر همه، اتاق خواب یا پذیرایی یا حیاط تنها یک فضای غیر قابل تجزیه نبود، بلکه بخشی از آن خود فضایی خاص به شمار میرفت. ارتباط بین مکانهای مختلفی که یک فرد به عنوان مکان خلوت به آن اشاره کرده است میتواند معنی خلوت را در خانه برای فرد روشن سازد. مکانها در جدول1 فهرست شدهاند، بعضی مکانها تنها یکبار توسط یک مصاحبه شونده مورد اشاره قرار گرفتهاند. این مکانها برای مصاحبهشوندگان حس خلوت را ایجاد میکرده است و تجربهی این حس را در آن مکانها دارند. این که خلوت برای افراد مختلف، متفاوت است نشان دهندهی پیچیدگی و متغیر بودن آن بین افراد مختلف است. همانطور که ملاحظه میشود بعضی فضاها بیشتر به عنوان خلوت اشاره شدهاند؛ از جمله حیاط، ایوان، بالکن، اتاق خواب و بعضی دیگر مانند دالان، پاگرد راه پله کمتر تکرار شدهاند. با توجه به توصیفات بدست آمده، یک فضا خلوت است بسته به نیازهای فرد، خصوصیات شخصیتی او؛ فضایی که برای یک نفر خلوت تلقی می شود برای دیگری ممکن است خلوت نباشد. جدول (1): مکانها یا همان عناصر اشاره شده توسط مصاحبه شوندگان [TABLE=align: right] [TR] [TD=colspan: 2] [/TD] [TD]انواع خلوت در خانه [/TD] [TD]تعداد افرادی که آن را خلوت میدانند [/TD] [TD]تعداد افرادی که آن را خلوت نمیدانند [/TD] [/TR] [TR] [TD]خانهی امروز [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]اتاق خواب [/TD] [TD]7 [/TD] [TD]2 [/TD] [/TR] [TR] [TD]2 [/TD] [TD]بالکن [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]2 [/TD] [/TR] [TR] [TD]3 [/TD] [TD]گوشهی حیاط [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]3 [/TD] [/TR] [TR] [TD]4 [/TD] [TD]کنار پنجرهی اتاق خواب* [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]5 [/TD] [TD]حمام [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]6 [/TD] [TD]توالت [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]7 [/TD] [TD]نشیمن/ پذیرایی [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]9 [/TD] [/TR] [TR] [TD]8 [/TD] [TD]آشپزخانه [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]6 [/TD] [/TR] [TR] [TD]خانهی گذشته [/TD] [TD=colspan: 4] [/TD] [/TR] [TR] [TD]1 [/TD] [TD]حیاط [/TD] [TD]6 [/TD] [TD]2 [/TD] [/TR] [TR] [TD]2 [/TD] [TD]زیرزمین [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]3 [/TD] [TD]پشت بام [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]4 [/TD] [TD]بالکن [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]5 [/TD] [TD]آشپزخانهی زیرزمین [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]6 [/TD] [TD]پذیرایی [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]5 [/TD] [/TR] [TR] [TD]7 [/TD] [TD]حمام [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]8 [/TD] [TD]نشیمن [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]7 [/TD] [/TR] [TR] [TD]9 [/TD] [TD]اتاق خواب [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]4 [/TD] [/TR] [TR] [TD]10 [/TD] [TD]راه پله پشت بام [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD=colspan: 4] [/TD] [/TR] [TR] [TD]خانهی پدری [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]زیرزمین [/TD] [TD]7 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]2 [/TD] [TD]اتاق رو زمینی* [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]3 [/TD] [TD]ایوان [/TD] [TD]6 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]4 [/TD] [TD]اتاق گوشهی حیاط [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]5 [/TD] [TD]راه پله آب انبار [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]6 [/TD] [TD]دالانی که به حیاط خلوت میرسید* [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]7 [/TD] [TD]گوشهی حیاط [/TD] [TD]8 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]8 [/TD] [TD]اتاق کاه گلی [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]9 [/TD] [TD]پذیرایی [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]5 [/TD] [/TR] [TR] [TD]10 [/TD] [TD]اتاق دم دست (نشیمن) [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]8 [/TD] [/TR] [TR] [TD]11 [/TD] [TD]اتاق مادربزرگ [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD]12 [/TD] [TD]اتاق خواب [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]4 [/TD] [/TR] [TR] [TD]13 [/TD] [TD]مطبخ (آشپزخانه) [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]5 [/TD] [/TR] [TR] [TD=colspan: 4]*بعضی از مکانها ساختهی فرد هستند و تنها از طریق توصیفات قابل شناساییاند. [/TD] [/TR] [/TABLE] به این ترتیب میتوان به چند نتیجه اشاره نمود: 1- نوع فضایی که خلوت را تداعی میکند برای پاسخ دهندگان طیفی از فضاها را در برمیگیرد که به نظر میرسد به تفاوتهای فردی آنها مربوط میشود. 2- به طور کلی برخی افراد تنها فضای باز را به عنوان فضایی خلوت توصیف میکنند و برخی دیگر تنها فضای بسته را خلوت خود میدانند. 3- در یک خانه افراد مکان/ مکانهای ثابتی را برای خلوت خود بر میگزینند. البته در نظر گرفتن یک نکتهی بسیار مهم، ضروری است. چراکه در اینجا افراد مورد مطالعه از نظر فضاهای خلوت شناخته شده توسط آنان در سه دورهی کودکی، جوانی و میانسالی مورد پرسش قرار گرفتهاند و بعضی نیازهای به خلوت ممکن است در کودکی مطرح نبوده باشد و یا برعکس در بزرگسالی به کار نیاید. اما در پرسشهای 5، 6 و 7 به نوعی سعی در برطرف نمودن این مسأله شده است. به طوریکه اغلب افراد، اکثر فضاهای گذشته را برای خلوت امروزشان نیز مناسب میدانند و تنها در چند مورد که خلوت به بازی با دوستان یا کارکردهای دیگری چون مطالعه (درس خواندن) اختصاص داشته است، آن را به عنوان خلوت امروزشان نمیپسندند. در اینجا این پرسش مطرح میشود که چه ویژگیهایی یک فضا را خلوت می سازد؟ برای افراد مختلف خلوت به چه معناست؟ بعد از تحلیل توصیفات، "معیارها" از معنی خانه استخراج گردید. این توصیفات بیشتر صفتهایی برای تجربهی خلوت میباشند و به سادگی ویژگیهای معماری یا ویژگیهای کالبدی را عیان نمیسازند. صفتهایی مانند شلوغی، امنیت، حس مالکیت و .... که تشریح آن توسط مصاحبه شوندگان منظور آنها را روشن میسازد. برخی دیگر از شاخهها به ویژگیهای کالبدی که از درک فضا حاصل میآید ارتباط دارد به عنوان نمونه باز یا بسته بودن فضا، ارتباط با طبیعت و ... و برخی دیگر به احساسات درونی شخص مربوط میشود از جمله احساس تنهایی، انزوا و ... که معنی دقیقتری از خلوت نزد فرد میباشد. 4 لینک به دیدگاه
eng.l.s 5684 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، ۱۳۹۴ معنای مکان خلوت در خانه پس از مطرح نمودن مکان/ مکانهای خلوت و یا غیر خلوت توسط ده نفر شرکت کنندهی مصاحبه، احساسات خود را در هر یک بیان کردند و با این سؤال که "خلوت برای من چیست ؟" به دستهبندی فضاها و بیان ویژگیهای آن هر بار توسط یک معیار پرداختند. از بین توصیفات آنها، برخی معیارها به صورت پر رنگ ظاهر میشود که میتوان در سه دسته آنها را جای داد، در واقع در معنای آنها از مکان خلوت در خانه سه شاخهی اصلی تجربه یافت میشود: 1 – احساسات فردی 2 – ویژگیهای کالبدی فضا 3 – الگوهای رفتاری البته دستهبندی دیگری نیز در خور توجه است که پژوهشگر آنها را الگوهای طبیعی مینامد و در شاخهی ویژگی های کالبدی فضا به آن نگریسته شده است. این معیارها در جدول 2 فهرست شدهاند. این بیست معیار معانی جامعی از مکان خلوت در خانه ارائه میدهند. این معانی مستقل از یکدیگر نمیباشند و هیچ یک به تنهایی نمیتوانند معنی خلوت را تداعی کنند. بلکه ارتباط متقابل معانی مختلف از شبکه ارتباطی معنیدار فردی از تجربه، همه با هم، کیفیت فضای مورد نظر را تعریف میکند. جدول 2: معنای مکان خلوت با توجه به تجربهی زندگی در سه خانه [TABLE=align: right] [TR] [TD] [/TD] [TD]فردی-ذهنی [/TD] [TD]فیزیکی-کالبدی [/TD] [TD]رفتاری [/TD] [/TR] [TR] [TD]1 [/TD] [TD]تمرکز [/TD] [TD]باز-بسته بودن فضا [/TD] [TD]رفتارهای فردی [/TD] [/TR] [TR] [TD]2 [/TD] [TD]تنهایی-تنهایی با فرد یا افراد دلخواه [/TD] [TD]ارتباط با طبیعت [/TD] [TD]رفتارهای دیگران [/TD] [/TR] [TR] [TD]3 [/TD] [TD]یادآوری فضای گذشته (حیاط) [/TD] [TD]شرایط آسایش [/TD] [TD] [/TD] [/TR] [TR] [TD]4 [/TD] [TD]آرامش [/TD] [TD]مبلمان [/TD] [/TR] [TR] [TD]5 [/TD] [TD]امنیت [/TD] [TD]دید و منظر [/TD] [/TR] [TR] [TD]6 [/TD] [TD]کنترل ارتباطات [/TD] [TD]دنج بودن [/TD] [/TR] [TR] [TD]7 [/TD] [TD]حس مالکیت-حس تعلق [/TD] [TD]ابعاد فضا [/TD] [/TR] [TR] [TD]8 [/TD] [TD]زمان [/TD] [TD]مصالح فضا [/TD] [/TR] [TR] [TD]9 [/TD] [TD]آزادی [/TD] [TD]نور [/TD] [/TR] [/TABLE] در اینجا لازم است به معنی هر یک از معیارها از دید مصاحبه شوندگان اشاره گردد: الف- معیارهای فردی-ذهنی: 1. تمرکز: بیشتر به عنوان یکی از ملزومات تفکر در تنهایی (انزوا) مطرح شده است. 2. تنهایی- تنهایی با فرد دلخواه: خلوت در خانه با این دو حالت همراه است که سه نوع از خلوت اشاره شده توسط وستین میباشد. وستین خلوت را چهار نوع میداند: انزوا[1]، آزاد بودن از مشاهده شدن توسط دیگران؛ قرابت[2]، معاشرت با فردی دیگر و رها بودن از محیط خارج؛ گمنامی[3]، ناشناخته بودن در میان جمع؛ و مدارا[4]، به کارگرفتن موانع روانشناختی برای کنترل مزاحمتهای ناشناخته. در واقع خلوت اشاره شده توسط مشاهدهشوندگان شامل انزوا و قرابت و مدارا میباشد (لنگ، به نقل از عینیفر، 1383، 166). در جایی دو مصاحبه شونده در نام بردن فضای خلوت کودکیشان به زیرزمین که محل بازی با هم سن و سالانشان بوده اشاره میکنند و یا فردی دیگر خلوتش را با همسرش سهیم میداند که همگی به قرابت اشاره دارند. خانه که مرکز قرابت است از نظر Nagel (1998)، قرابت روابط مشخصی را پدید میآورد که از نگاه عمومی محافظت میشود، به ما اجازهی کاهش بازداری از بروز احساسات را میدهد و خودمان را در معرض دیگری قرار میدهد (Madanipour, 2003, 62). 3. یادآوری گذشته: در ویژگیهای یاد شده برای فضای خلوت، دو نفر به یادآوری فضای گذشته اشاره نمودند. که البته این ویژگی برای خانهی دوم و سوم ذکر شد. 4. آرامش: که به ویژگی ذهنی فرد از فضای خلوت اشاره میکند، به نوعی آرامش مورد نظر Bachelard (1994) را تداعی مینماید: «اگر از من خواسته شود مهمترین منفعت خانه را نام ببرم، خواهم گفت خانه خیال[5] را پناه میدهد، خیالپرداز را حفظ میکند، خانه به فرد اجازه میدهد در آرامش رویا پردازد. فکر و تجربه تنها چیزهایی نیستند که ارزشها را ضمانت میکنند. ارزشهایی که به خیال پردازی تعلق دارند، بشریت را در عمق آن نشان میدهند» (Madanipour, 2003, 64). 5. امنیت: نزدیکی به اعضای خانواده در عین محافظت از نگاه آنان به عنوان ویژگیِ امن بودن فضا، توسط مصاحبه شوندگان، بیان شد؛ «تابستانها، در زیرزمین با پسر دایی و دختر داییام بازی میکردم. بعد از اینکه آنها از خانهمان رفتند، دیگر هیچ وقت زیر زمین خلوت من نبود، میترسیدم ...». 6. کنترل ارتباطات: مخفی بودن، در معرض دید دیگران نبودن. 7. حس مالکیت/ حس تعلق: این مکان متعلق به فرد خواهد بود. به نوعی که با آن آشناست، در آن احساس راحتی دارد و برای خلوت خویش به آن رجوع میکند، نه مکانی دیگر. اگر چه مکانهای مشابهی به ویژه در خانههای قدیمی وجود دارند ولی انتخاب آن به عنوان فضای شخصی و متعلق به خود اصلی ضروری است. به عنوان مثال در پاسخ یکی از شرکت کنندگان چنین آمده است: «... اتاق نشیمن را به عنوان خلوت انتخاب نمیکردم چون آن حریم دیگری بود. متعلق به مادربزرگم بود. احساس نمیکردم مال ماست ...» یا در جایی دیگر پاسخ دهندهی دیگری میگوید: «اتاق خوابم تنها مال من نیست و نمیتوانم در آن راحت باشم ...». 8. زمان: خلوت به عنوان یکی از نیازهای زندگی آدمی به طور معمول زمان به خصوصی را برای هر فرد دارد. به عنوان مثال میتوان به نقل قولهای از چند شرکت کننده در زیر اشاره نمود: «بالکن، عصرها، شب و به ویژه هنگام غروب مکان خلوت است ... روز زمان کار است، آشپزی، نظافت خانه و .... ولی غروبها زمان خلوت است» «... ظهرهای تابستان که هوا گرم بود، میرفتم داخل اتاق و در را میبستم ...» « هیچکس صبح زود بیدار نمیشود، بنابراین با آسودگی میتوانم ساعت 6 صبحانهام را در آشپزخانه بخورم و به کارهایی که باید در طول روز انجام دهم فکر کنم». 9. آزادی: برای انجام کارهای دلخواه به گونهای که نگرانی دیده شدن توسط دیگران را نداشته باشند. ب- معیارهای فیزیکی-کالبدی: 1. باز یا بسته بودن فضا: به طور کلی مکان خلوت برخی تنها فضاهای بسته را مانند اتاق خواب، زیرزمین و ... شامل میشود و برخی دیگر تنها فضای باز یا نیمه باز مانند حیاط یا ایوان و ... را به عنوان خلوت خود انتخاب میکنند. در حالیکه خانههای اخیر (نوع 3) امکان دسترسی به چنین فضایی را مهیا نسازد، انتخاب فضای نزدیک به پنجرهی اتاق خواب یا بالکن کوچک جای آن را میگیرد. 2. ارتباط با طبیعت: برای برخی افراد بسیار مهم است از جمله نظارهی غروب خورشید، نشستن در سایهی درختان در حیاط در تابستان، صدای طبیعت و .... 3. شرایط آسایش: خنکی و سایه در تابستان بارها توسط مصاحبه شوندگان اشاره گردید. 4. مبلمان: که با توجه به سودمندی برای کارکردی خاص، فضایی را خلوتِ مناسب میسازد. به عنوان نمونه استفاده از رف به عنوان کتابخانه و در به عنوان تخته سیاه و ... که در یکی از مصاحبهها علت انتخاب فضای خلوت در دوران کودکی برای درس خواندن بود. در جایی دیگر در اشاره به شلوغی یا خلوتی اتاق مورد استفاده قرار گرفته است. به عنوان مثال وجود تلویزیون در اتاق نشیمن که آن را خلوت نمیسازد یا اشاره به پشتی و فرش در اتاق پذیرایی خانهی پدری که جای مناسبی برای خلوت و تمرکز بود. 5. دید و منظر: به دو صورت میتواند مورد بررسی قرار گیرد: دید فضای خلوت به سایر فضاها و افراد و دیگری دید سایر فضاها به فضای خلوت، که در اینجا مورد اول منظور است و مورد دوم بیشتر در معیار شمارهی 6 یعنی دنج بودن مورد ملاحظه قرار میگیرد. 6. دنج بودن: مجزا بودن، به سادگی در دسترس نبودن، به منظور کنترل ارتباطات که گاهی تنها با بستن در اتاق مهیا میشود. از نظر یکی از مصاحبهشوندگان دنج بودن یعنی: «به همه اشراف داشته باشم و کسی به من اشراف نداشته باشد مثل"خدا"». 7. ابعاد فضا: دربارهی فضاهای بسته غالباً کوچکی فضا و در فضاهای باز بزرگی آن مورد اشاره قرار گرفته است. 8. مصالح فضا: دیوار کاهگلی، آجر و ... که البته تنها دربارهی فضای خلوت خانهی پدری مورد ملاحظه قرار گرفت. 9. نور: روشنایی فضا و نور خورشید در برخی فضاها برای توصیف خلوت بودن آن به کار رفت. پ- معیارهای رفتاری: 1. رفتارهای فردی: بازی، استراحت، مطالعه، ارتباط با طبیعت (آبپاشی حیاط، تماشای غروب، ...)، خیاطی، نیایش، تماشای فیلم و ... . آزادی و خودمختاری در انجام آنچه دلخواه است از ویژگیهای رفتار فردی خلوت است. در این تجربهی خلوت، رفتار فردی نقش دارد. 2. رفتارهای دیگران: رفت و آمد دیگران، سر وصدا و ... برای بررسی رابطهی بین معانی و مکانها جدول دیگری طراحی میشود که ستون آن مکانهای ذکر شده در هر خانه توسط پاسخدهندگان است و سطر آن به معنیها اختصاص مییابد. 20 معنی، 20 متغیر را شکل میدهند. تکرار هر نوع مکان با هر یک از صفتهای ذکر شده یادداشت میشود و به این ترتیب یک دادهی ماتریس ساخته میشود. متغیرها ستون را میسازند و سطرها انواع مکان خلوت را. در هر خانه فراوانیای خواهد بود که تعداد دفعات توصیف یک مکان خلوت را با هر یک از معانی خانه نشان میدهد. جدول 3 ماتریس شرح داده شده را نمایش میدهد. جدول 3: رابطهی بین معانی و مکانها [TABLE=align: right] [TR] [TD=colspan: 2] [/TD] [TD] [/TD] [TD=colspan: 9]فردی-ذهنی [/TD] [TD=colspan: 9]فیزیکی-کالبدی [/TD] [TD=colspan: 2]رفتاری [/TD] [/TR] [TR] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]5 [/TD] [TD]6 [/TD] [TD]7 [/TD] [TD]8 [/TD] [TD]9 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]5 [/TD] [TD]6 [/TD] [TD]7 [/TD] [TD]8 [/TD] [TD]9 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [/TR] [TR] [TD]خانهی امروز [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]اتاق خواب [/TD] [TD]6 [/TD] [TD]7 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]5 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]6 [/TD] [TD]4 [/TD] [/TR] [TR] [TD]2 [/TD] [TD]بالکن [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]3 [/TD] [TD]گوشهی حیاط [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]4 [/TD] [TD]کنار پنجرهی اتاق خواب* [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]5 [/TD] [TD]حمام [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD]6 [/TD] [TD]توالت [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD]7 [/TD] [TD]نشیمن/ پذیرایی [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]خانهی گذشته [/TD] [TD=colspan: 22] [/TD] [/TR] [TR] [TD]1 [/TD] [TD]حیاط [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]5 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]6 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD]2 [/TD] [TD]زیرزمین [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD]3 [/TD] [TD]پشت بام [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD]4 [/TD] [TD]بالکن [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD]5 [/TD] [TD]آشپزخانهی زیرزمین [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD] [/TD] [TD]6 [/TD] [TD]پذیرایی [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD]7 [/TD] [TD]حمام [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [/TR] [TR] [TD]8 [/TD] [TD]اتاق خواب [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]2 [/TD] [/TR] [TR] [TD]9 [/TD] [TD]راه پله پشت بام [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD=colspan: 22] [/TD] [/TR] [TR] [TD]خانهی پدری [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]زیرزمین [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]5 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]6 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]7 [/TD] [TD]2 [/TD] [/TR] [TR] [TD]2 [/TD] [TD]اتاق رو زمینی* [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]3 [/TD] [TD]ایوان [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]5 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]0 [/TD] [/TR] [TR] [TD]4 [/TD] [TD]اتاق گوشهی حیاط [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD]5 [/TD] [TD]راه پله آب انبار [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD]6 [/TD] [TD]دالانی که به حیاط خلوت میرسید* [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD]7 [/TD] [TD]گوشهی حیاط [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]5 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]5 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]4 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD]8 [/TD] [TD]اتاق کاه گلی [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD]9 [/TD] [TD]پذیرایی [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]3 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]2 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [TR] [TD]10 [/TD] [TD]اتاق خواب [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]0 [/TD] [TD]1 [/TD] [TD]1 [/TD] [/TR] [/TABLE] موضوعی که در جدول 3 جلب توجه میکند، فراوانی خانهها در هر یک از سه حوزهی فردی/ذهنی، فیزیکی و رفتاری میباشد. سهم فراوانی حوزهی رفتاری در هر سه تقریباً برابر است ولی اختلاف قابل تأمل در دو حوزهی فردی/ ذهنی و فیزیکی میباشد. خانهی پدری بیشتر در حوزهی فیزیکی معنادار است در حالیکه خانهی امروزی در حوزهی فردی/ ذهنی مورد ملاحظه قرار گرفته است. به این ترتیب میتوان تغییر مفهوم خلوت در خانه را تبدیل آن از مفهومی وابسته به معنای فیزیکی به معنای ذهنی دانست. این موضوع در پاسخ های مربوط به خانهی امروزی قابل پیگیری است، از جمله « ... مکان خلوت برای من تنها به مکان ربط ندارد و دیگران هم در آن سهیم هستند ... » ولی همین فرد در رابطه با خانهی گذشته و توصیف مکان خلوتش چنین میگوید: «خانهی پدریام کاهگلی بود، چند اتاق مستقل داشت. ظهرهای تابستان که هوا گرم بود، میرفتم داخل اتاق و در را میبستم. اتاق به خاطر بالکنی که داشت آفتابگیر نبود و به خاطر دیوارهای قطوری که داشت، و خلوتی آن کاملاً خنک بود. لامپ را هم روشن نمیکردم. همه چیز مطبوع و ملایم بود. یادم است ظهرها نماز میخواندم و مطالعه میکردم و معمولاً خوابم میبرد. یک پنجره داشت که پردهای مانع دید از بیرون به داخل میشد. در چوبی اتاق را میبستم و بچهای هم نبود که سر و صدا کند .... من را یاد این شعر میاندازد: ظهر تابستان است، سایهها میدانند که چه تابستانی است، سایههایی بیلک، گوشهای روشن و پاک، کودکان احساس، جای بازی اینجاست ...» فردی دیگر در توصیف خلوت امروزش میگوید: «کنار پنجرهی اتاق خواب، خلوت من است در آنجا تنهایم و به مناظر بیرون نگاه میکنم به جای حیاط بزرگ و سرسبز قدیمی» و همچنین ادامه میدهد: «اگر کسی خانه نباشد، همه جای خانه میتواند خلوت من باشد». این فرد در صحبت از مکان خلوت خانه پدریاش چنین شرح میدهد: «زیرزمین آجری و خنک در تابستان با پنجرههایی کوچک مکان دنجی بود. اتاق مهمان هم بیشتر اوقات خالی بود. خنک بود و اثاثیهی زیادی نداشت فقط فرش با چند پشتی، ارسیهای زیبایی داشت که به حیاط نگاه میکرد و طاقچههای زیبای گچی ...». نکتهی دیگری که قابل ملاحظه است تفاوت در توصیفات مکان خلوت و غیر خلوت میباشد. در توصیف مکان خلوت عموماً ویژگیهای کالبدی مکان هر چند مختصر ولی همواره ذکر میگردند. به عنوان نمونه «اتاق خوابم ساکت است و فضای بستهای است که امکان تمرکز را فراهم میکند» ولی همین فرد در توصیف مکان غیر خلوت تنها به تعاریف شخصی و ذهنی اکتفا میکند: «آشپزخانه و نشیمن خلوت نیستند، دیگران هستند و احساس تنهایی نمیکنم». در خانهی گذشته برخی فضاها خود مصداق خلوت بودند ولی در خانهی امروز خلوت توسط ذهن فرد ساخته میشود؛ چرا که ویژگیهای کالبدی خلوتی را نمیسازند. مدنیپور (1994) خانه را به عنوان سمبل و تجسد قلمرو شخصی مورد ملاحظه قرار میدهد، که دو نگاه پیچیدهی اثر متقابل درون به بیرون و پویایی فضای خلوت درون را در پی دارد: 1. خانه فضای محرم خلوتی است که مجزا میشود و اعضایش را از بیرون غیرشخصی عمومی محافظت میکند. 2. فضای درون خانه همچنین یک جهان اجتماعی-فضایی میباشد که در آن تغییر روابط بین فردی و شکل فیزیکی به این معنی است که خلوت میتواند مفهوم پیچیده و چالشانگیزی باشد که در تغییر شکل خانواده و فضای داخلی خانه انعکاس داده میشود (Madanipour, 2003, 62). پس با تغییر شکل خانواده و فضای داخلی خانه که انعکاس پیچیدگی معنی خلوت است، چگونه نیاز به خلوت همچنان تأمین میگردد؟ به نظر میرسد پاسخ این سؤال در تحول ساختار معنایی خلوت که در تغییر کالبدی پنهان شده است میباشد. عناصر سازندهی خلوت و سهم آنها در ساختار آن میتواتند آن را موجب شود. پژوهش شعبانی و دیگران (2010) سعی در ایجاد الگویی برای فراهم ساختن خلوت از طریق انعطافپذیری در خانه دارد و به این منظور تمهیدات تنظیمپذیری را داخل خانه از طریق دیوارهای کشویی و تاشو ایجاد میکند درحالیکه نتایج مطالعهی حاضر نشان میدهد که تنها با ایجاد انعطافپذیری در فضای خانه نمیتوان خلوتی را ایجاد نمود، چرا که هر فضای انحصاری و بستهای نمیتواند خلوت مناسبی باشد. در اینجا درنظر گرفتن برخی موارد بسیار ضروری است از جمله: ارتباط با طبیعت، گشایش فضا، شرایط آسایش، دید و منظر فضا، دنج بودن و به سادگی در دسترس نبودن، نور مناسب و مصالح کالبد فضا. به این ترتیب در طراحی برای انعطافپذیری میبایست موارد یادشده را نیز مورد ملاحظه قرار داد. با توجه به نظر وستین «خلوت، مطالعهی افراد، گروهها، یا مؤسسات است برای تعیین نمودن اینکه چه زمانی، چگونه و چه میزان اطلاعات دربارهی آنها به دیگران انتقال داده شود که بر حسب رابطهی فرد با مشارکت اجتماعی، خلوت کنارهگیری ارادی و موقتی یک فرد از جامعه توسط ابزارهای روانشناختی یا فیزیکی است، هم در حالت انزوا یا قرابت با گروهی کوچک، یا در بین گروههای بزرگ در شرایط گمنامی و مدارا. خواستهی افراد برای خلوت هرگز مطلق نیست، نظر به اینکه مشارکت در جامعه نیز به همان میزان خواستهی قدرتمندی است. بنابراین هر فردی یک فرایند تنظیم شخصی را به کار میگیرد تا، با توجه به شرایط محیطی و هنجارهای اجتماعی که توسط جامعهای که میزید تنظیم شده است، خواستهاش برای خلوت را با خواستهاش برای افشاءسازی و دادن اطلاعات خویش به دیگران تعدیل نماید (Westin, 1967, 7). ولی خلوت معنی شده توسط مصاحبهشوندگان علاوه بر کنترل ارتباطات معیاری به نام حس مالکیت را در برمیگیرد و به نوعی توسعهی خویش در فضا میباشد. به این ترتیب توصیف سامر در فضای شخصی که یکی از ساز وکارهای اصلی دست یافتن به خلوت است نزدیکتر به بحث حاضر مینماید: «فضای شخصی محدودهای غیر قابل رؤیت در اطراف فرد است که مزاحمی به آن راه ندارد [...] مردم دوست دارند به اندازهای نزدیک باشند که گرما و دوستی یکدیگر را احساس کنند و به اندازهای دور باشند که یکدیگر را آزرده نسازند [...]»(لنگ، به نقل از عینی فر، 1383، 167). تمایل به انزوا و تنهایی و آرامش و کنترل ارتباطات در خلوت از معیارهای اساسی در شکلدهی به خلوت میباشند که این موضوع به نوعی وابسته به زمینهی فرهنگی میباشد. به این منظور میتوان به گزارشهایی از ادوارد هال اشاره نمود: «نه تنها سطح سر و صدا در بین عربها بسیار بالا میباشد، بلکه نگاه نافذ چشمها، تماس دستها و قرار گرفتن افراد در قلمرو نفس مرطوب و گرم یکدیگر در حین صحبت بیانگر وجود دادههای حسی قوی است که برای بسیاری از اروپاییان غیر قابل تحمل میباشد» و یا در جایی دیگر ادامه میدهد: آرزوی عربها داشتن خانههایی با فضای بزرگ است ... وقتی که این فضا به دست میآید از جدا کردن فضاها اجتناب میکنند، چراکه عربها تنهایی را دوست ندارند. از آنجایی که هیچگونه خلوت جسمانی به آنگونه که ما میشناسیم در بین خانوادهی عربها وجود ندارد حتی لغتی هم برای آن نیست، میتوان انتظار داشت عربها از روشهای دیگری برای خلوت با خود استفاده کنند. رویهی انتخابی برای تنها بودن آنها وقتی است که از صحبت باز میایستند...» (هال، به نقل از طبیبیان، 1384، 189-190). با توجه به مطالعهی حاضر فراهم نمودن ارتباطات کنترل شده برای خلوت در گذشته توسط کالبد بنا صورت میگرفته چرا که بنا طیف متنوعی از فضاها را در اختیار فرد میگذاشته است اما این کنترل خانههای اخیر بسیار محدود بوده تا جایی که ابزار فرد، بستنِ درِ اتاق شخصیاش میباشد که آن نیز ممکن است با فرد دیگری که به آن متمایل نیست به اشتراک گذاشته شود و بقیه فضاها به دلیل گشودگی بیش از حد به یکدیگر و ادغام شدن با هم امکان این کنترل را فراهم نمیکنند. به این ترتیب خلوت تعریف شده توسط متون مختلف، معانی متفاوت و متنوعی را مورد ملاحظه قرار میدهد: حق تنها بودن، توسعهی شخصیت فرد، کنترل اطلاعات و نوعی خودمختاری بر امور شخصی (Moore, 2003, 215)، که هر یک از اینها به نوعی در ساختار معنایی خلوت توصیف شده توسط مصاحبه شوندگان در خانه محقق میشود: تنهایی، حس تعلق، کنترل ارتباطات و آزادی که نوعی خودمختاری را به همراه دارد. به عنوان مثال فردی در توصیف فضای خلوتش شرح میدهد: «فضایی که آزاد باشم و بتوانم هرکاری دوست دارم انجام بدهم» و بعد آن را با فضایی مانند خوابگاه مقایسه میکند: «همواره در معرض دید هماتاقی بودم ... حتی هنگام خواب مجبور بودم دست به سینه بخوابم». با توجه به جدول 3 نیز روشن است که هر جا "آزادی" به عنوان ویژگی فضا مورد توجه بوده، "معیارهای رفتاری" چه فردی و چه مربوط به دیگری مورد ملاحظه قرار گرفته است. [1] Solitude [2] Intimacy [3] Anoymity [4] Reserve [5] Daydreaming 4 لینک به دیدگاه
eng.l.s 5684 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 فروردین، ۱۳۹۴ جمعبندی مطالعهی حاضر با رویکرد پدیدارشناسی و با استفاده از روش MST به مطالعهی مفهوم خلوت در خانه از نگاه مصاحبهشوندگان میپردازد و در نهایت ساختاری را شکل گرفته از سه معیار کلی برای خلوت پیشنهاد میدهد. این ساختار انواع مختلفی از خلوت را در خانه دربر میگیرد که با بررسی انواع خلوت در هر یک از سه خانهی زیسته شده توسط مصاحبه شوندگان، تغییر ساختار خلوت آشکار میگردد. خلوت که خود پدیدهای چند بعدی میباشد، نمیتواند در خانه مکان سفتشدهای را دربرگیرد. بلکه با توجه به افراد و مکانهای متفاوت و فرهنگهای مختلف میتواند تغییر کند. اگرچه خلوت برای هر فرد مکان یا مکانهای ثابتی در خانه میباشد اما با توجه به افراد و مکانهای متفاوت میتواند تغییر کند. اما صفتهای آن که شکلدهدهی ساختار آن میباشند به گونهای تکرار پذیرند که توسط مصاحبهشوندگان مختلف مورد ملاحظه قرار گرفت. به این ترتیب در طراحی فضاهای خانه انعطافپذیری میبایست در خدمت آن صفتها باشد. چهارچوب معنایی خلوت در خانه با سه معیار عمدهی: معیارهای فردی-ذهنی، کالبدی و رفتاری ساخته میشود. اما نقش و تأثیر و سهم این معیارها در خانههای هر دوره متفاوت است. به گونهای که سهم معیارهای کالبدی در خانههای گذشته در ایجاد خلوت بیشتر بوده است. در واقع این نقسیم سه بخشی خلوت در خانه به تجارب ذهنی، فیزیکی و رفتاری، برخی روابط جالب میان فرد و مکان را نشان میدهد که میتواند به عنوان پایهای برای پژوهشهای بعدی مطرح شود. شاخص شدن یکی از تجربیات نسبت به دیگری و تغییر آن در طول زمان، نشاندهندهی تغییر ساختار تجربهی مکان خلوت در خانه است که تحت تأثیر تغییر کالبد آن نیز میباشد. یکی از راههای توسعهی ساختار یافته شده، سنجش و ارزیابی آن در مواجه شدن با تئوریهای خلوت میباشد. نکتهی قابل توجه مقایسهی مدل خلوت در این مطالعه با پژوهشهای پیشین چنین است که خلوت را نه فقط در کنترل انتقال اطلاعات از خود به دیگری و نه فقط توسعهی خویشتن به فضای اطرافش میبیند. بلکه تمامی جنبهها در تعامل با یکدیگر تجربهی فضای خلوت را شکل میدهند. بعضی افراد تنها فضای باز و بعضی دیگر تنها فضای بسته را به عنوان خلوت خود انتخاب میکنند. برای افرادی که امروزه امکان دستیابی به فضای خلوت باز در خانههای آپارتمانی کوچک مهیا نمیباشد، پنجره یا گشودگی فضای بسته به باز میتواند نقش فضای باز را تا حدی ایفا کند. بنابراین در طراحی این گشودگیها میبایست توجه لازم برای کنترل انتقال اطلاعات از فرد به دیگران صورت گیرد. پرسشهایی در پی این تحقیق مطرح میشوند از جمله اینکه هریک از صفتهای شکلدهندهی تجربهی ما از خلوت در خانه چگونه با یکدیگر مرتبط هستند و یا به عنوان مثال کدام صفتهای ذهنی با کدام صفتهای کالبدی ارتباط قویتری دارد. ادامهی این پژوهش با توجه به پدیدارشناسی و ارج نهادن تجربهی افراد از زیستن در یک مکان میتواند منجر به نگاه دقیقتری به معماری گردد. چنانکه در ابتدای این مطالعه، تئوریهای متنوع خلوت ساختارهای متنوعی را ارائه میدادند اما کاربرد آنها در فضای مشخصی به نام خانه همچنان روشن نبود. سپاسگزاری در اینجا شایسته است از دکتر حسین سلطانزاده و دکتر مجتبی صدریا و دکتر ناصر فکوهی که در آفرینش و پروراندنِ این پژوهش نقش داشتهاند، سپاسگزاری نمایم. فهرست منابع: بازرگان هرندی، عباس، مقدمهای بر روشهای تحقیق کیفی و آمیخته: رویکردهای متداول در علوم رفتاری، نشر دیدار، تهران، 1387. لنگ، جان، آفرینش نظریهی معماری: نقش علوم رفتاری در طراحی محیط، عینیفر، علیرضا، مؤسسهی چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1383. نوربرگ-شولتز، کریستین، روح مکان: به سوی پدیدارشناسی معماری، شیرازی، محمدرضا، رخداد نو، تهران، 1388. هال، ادوارد توئیچل، بعد پنهان، طبیبیان، منوچهر، مؤسسهی چاپ و انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1384. Altman, Irwin, The environment and social behaviour, Brooks/Cole, Monterey, CA, 1975. Madanipour, Ali, Public and Private Spaces of the city, Rutledge, London, 2003. Margulis, Stephen T., On the Status and Contribution of Westin’s and Altman’s Theories of Privacy, Journal of Social Issues, 59, 2003, pp. 411—42. Moore, Adam. D., Privacy: Its Meaning and Value. American Philosophical Quarterly, 40, 2003, pp. 215-227. Shabani, M. et al., Achieving Privacy in the Iranian Contemporary Compact Apartment Through Flexible Design, POWER SYSTEMS and REMOTE SENSING, 2010, pp. 285-296. Sixmith, Judith A. and Andrew J. Sixmith, Empirical phenomenology: principles and method, Quality and Quantity, 21, 1987, pp. 313-333. Westin, Alan. F., Privacy and Freedom, Atheneu, New York, 1967. 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده